در سال ۲۰۱۶ دو کتاب مقدماتی جدید درباره اقتصاد خرد و کلان منتشر شده است
نگاهی بدیل به خرد و کلان
بازار کتاب ایران پر است از کتابهای مقدماتیای که عمدتاً با عناوینی چون «کلیات…»، «درآمدی بر…» و «راهنمایی به…» شناخته میشوند.
بازار کتاب ایران پر است از کتابهای مقدماتیای که عمدتاً با عناوینی چون «کلیات...»، «درآمدی بر...» و «راهنمایی به...» شناخته میشوند. کتابهای اقتصادی نیز از این نظر متفاوت نیستند. چهبسا در میان کتب اقتصادی، از آنجایی که گویا اصحاب این رشته علاقه چندانی به ترجمه متون کلاسیک ندارند، نسبت درسنامهها و کتابهای مقدماتی به کتابهای دیگر بیشتر باشد. نکته دیگر درباره این کتابها این است که چون آموزش علم اقتصاد در سراسر جهان عمدتاً زیر سیطره اصحاب جریان اصلی علم اقتصاد است، درسنامهها نیز درون این سنت نوشته میشوند. مشهورترین این کتابها در ایران، آثار گریگوری منکیو، استاد دانشگاه هاروارد است که با عناوین «مبانی علم اقتصاد»، «کلیات علم اقتصاد»، «نظریه اقتصاد کلان»، «نظریه اقتصاد خرد» و «اقتصاد کلان» ترجمه و همه از سوی نشر نی منتشر شدهاند. کتابهای مقدماتی دیگر نیز اغلب درون سنتهای گوناگون جریان اصلی -اعم از نئوکلاسیک، کینزی و کینزی جدید- نوشته شدهاند. از معدود استثناها کتاب «اقتصاد در یک درس» هنری هزلیت (ترجمه نیلوفر اورعی و محسن رنجبر، نشر دنیای اقتصاد) است که آن هم نه یک درسنامه آکادمیک، که کتابی روشنفکرانه
در راستای اثبات پیشفرضهای ایدئولوژیک بازار آزاد است. در مجموع، هژمونی و سیطره اقتصاد جریان اصلی -به ویژه اقتصاد نئوکلاسیکی- و طرد تکثری پارادایمی از سوی این جریان، امری اثبات شده است و درباره وضعیت آموزش اقتصاد در ایران نیز صدق میکند.
با این حال امسال انتشارات پلوتو (Pluto Press) دو درسنامه انتقادی در زمینه اقتصاد خرد و کلان منتشر کرده است. کتاب «اقتصاد خرد: یک راهنمای انتقادی» را پروفسور بن فاین و کتاب «اقتصاد کلان: یک راهنمای انتقادی» را بن فاین به همراه اورانیا دیماکو نوشتهاند. این کتابها حاوی نقادی از اقتصاد خرد و کلان نئوکلاسیکی هستند؛ نقادیای درونی که خیلی پیشتر از اینها به آن نیاز بود. نویسندگان نشان میدهند که فهم درستی از نظریه مذکور دارند. این نکته از تشریح دقیق و روشن مدلهای گنجاندهشده در دو جلد مشخص میشود. این دو کتاب برای اقتصاددانان و آنهایی که علاقه زیادی به اقتصاد دارند یا با آن آشنا هستند بسیار مفید است. آنچه کتاب را از دیگر کتابهای نوع خودش متمایز میکند، قرار دادن نظریه اقتصادی در بستر تاریخی و تطبیقی آن است.
متون متعارف و سنتی معمولاً تحلیلی از نظریه جریان اصلی ارائه میکنند بدون هیچ تلاشی برای معرفی رویکردهای بدیل. در مقابل، متون اقتصادی دگراندیش، هر چند همانطور که گفته شد بسیار کمشمارترند، بر معرفی بدیلها متمرکزند. کتاب فاین و دیماکو از آن جهت که میکوشد هردو کار را انجام دهد، اثری متمایز است. فاین و دیماکو تحلیلی دقیق از نظریه جریان اصلی، آن هم بر اساس اصول و قواعد خود آن، ارائه میکنند و نقدی زنده از سطوح هستیشناختی، معرفتشناختی و عملی آن به دست میدهند. همین نکته است که کتاب را برای دانشجویان دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد و -با توجه به یکسونگری آموزش اقتصاد در کشور ما در همه سطوح تحصیلی- حتی برای دانشجویان دکترا نیز خواندنی و ضروری میکند. برای دانشجویان اقتصاد، کتاب راهنمای انتقادی درخشانی در کنار درسشان است.
فردگرایی روششناختی
در اقتصاد خرد، بن فاین سرشت و تاثیر انقلابهای مارژینالیستی و فرمالیستی را در نظر میگیرد و سپس به بررسی اهمیت و معنای روششناسی تقلیلگرایی و به ویژه تاکید بر فردگرایی روششناختی که ویژگی اقتصاد نئوکلاسیکی است میپردازد. فاین سرشت فرضیههای زیربنای نئوکلاسیکگرایی را تبیین میکند و بینشهای عمیقی درباره نحوه تحول مدلهای خاص این مکتب در طول زمان به دست میدهد. او سپس نقدی هوشمندانه عرضه میکند و راه را برای دیدگاههای بدیل یا دگراندیش باز میکند.
سنگ بنای اصلی اقتصاد نئوکلاسیک، کنشگران «اتمواره» و «عقلانی» (افراد و شرکتهای پیجوی بیشینهسازی سود) هستند که در یک صورتبندی بازاری جهانشمول با یکدیگر تعامل میکنند تا پیامدهای تعادلی حاصل شود. فاین این روش و ساختار را همچون دمودستگاه و ساختمانی فنی توصیف میکند که زیربنای نئوکلاسیکگرایی را تشکیل میدهد و اشاره میکند که اتکای صرف بر این روششناسی تقلیلگرا به «طرد» واقعیت اجتماعی میانجامد.
او سپس سرشت چیزی را که به «امپریالیسم اقتصادی» معروف است و نحوه هژمونیکشدن این رویکرد و طرد تکثرگرایی پارادایمی را توضیح میدهد. فاین سپس راهبرد «ادغام» را در برابر راهبرد «طرد» مطرح میکند. اقتصاددانان نئوکلاسیک با کنار گذاشتن فرض هرگونه جهان واقعی عوامل اجتماعی و سیاسی در استنتاج مدلهایشان، از نظریههای بسیار نحیف قیاسی برای تحلیل جهان واقعی -از جمله تحلیل وضعیتهایی که در زمان ساخت نظریههایشان عامدانه کنار گذاشته بودند- استفاده میکنند. این رویکرد ناگزیر به ناتوانی از عرضه تبیینهای قانعکننده از واقعیت میانجامد. استفاده از این «طرد /ادغام» در اصطلاحشناسی و شیوه تفکر کتاب، خواننده را به چارچوب منسجمی برای فهم ایدههای اساسیای که فاین میکوشد توضیح دهد، مجهز میکند.
فاین در ادامه با حرکت از نظریه تقاضای مصرفکننده، به حوزههای کلیدیای از اقتصاد خرد میپردازد. او از نخستین اصول، تبیینی عمیق و روشن از مدلهای نئوکلاسیکی ارائه میدهد و میکوشد با استفاده از دیاگرامها و ریاضیات شرحش را تقویت کند. او سپس نقدی از این رویکرد و نیز بدیلهای دگراندیش ارائه میدهد. فاین همچنین رویکرد نئوکلاسیکی به تولید، عرضه و بازارها را توضیح و نشان میدهد که چگونه وجود تعادل عمومی، در اصل، میتواند با استفاده از ابزارهای اقتصاد جریان اصلی تبیین شود. او همچنین پیوند این اصل با اصل کارآمدی پارتو را تشریح میکند. این تحلیل روشن و دقیق است و به دنبال آن نقدی بر رویکرد تعادل عمومی میآید که بهطور کارشناسانه ضعفهای ذاتی رویکرد ارتدوکس به اقتصاد را برجسته میکند.
بازارها و بازارهای کار
به همین سان، فاین با بررسی مدلهای استاندارد از ساختار رقابتی بازار که مورد استفاده اقتصاددانان نئوکلاسیک قرار میگیرد و نیز با تحلیل چگونگی کاربست تابعهای تولید کارش را ادامه میدهد. این بار هم او پیش از طرح نقدی دگراندیشانه و عرضه بدیلها، توضیح میدهد که این مدلها چگونه استنتاج و استفاده میشوند. سپس مواجهه با بازارهای کار درون اقتصاد نئوکلاسیکی مورد موشکافی قرار میگیرند. اقتصاد نئوکلاسیکی به بازارهای کار مثل بازارهای دیگر مینگرد و از همان ابزارهای نظریای که همیشه به کار میبندد استفاده میکند - مواجههای که با پذیرش شکل جهانشمول بازار هماهنگ است. اقتصاد نئوکلاسیکی نظریه سرمایه انسانی را به «جعبهابزار» خود میافزاید -کاری که چندان هم بیمشکل نیست- و اهمیت حیاتی بخشبندی بازار و «عدمتقارنهای اطلاعاتی» را که از عملکرد بازارهای کار به همان شکل بازارهای دیگر جلوگیری میکند میپذیرد. با این حال همانطور که فاین تاکید میکند، بررسی مسائل کلیدیای چون قدرت، طبقه و تضاد در این رویکرد غایباند. به این ترتیب نظریه نئوکلاسیک از عرضه تحلیلی غنی و کامل
از نحوه عملکرد واقعی بازارهای کار ناتوان است.
در ادامه فاین با نتیجهگیریای مختصر که خطوط استدلالی را به هم پیوند میدهد، کتاب را به پایان میرساند. فاین همچنین اشاره میکند که چگونه جریان اصلی اقتصاد، اقتصاد کلان را به اقتصاد خرد تسلیم میکند. در این رویکرد، کل تنها سرجمع اجزا و بخشهاست. فاین این دیدگاه را اینگونه به چالش میکشد: «راحتتر نیست که در تاریخ یا اندیشه اقتصادی یا اقتصاد دگراندیش واکاوی کنیم و با اقتصاد کلان همچون پیشگام تعیینکننده اقتصاد خرد بیاغازیم، چنانکه پیش از ظهور و سیطره مسالهدار اقتصاد خرد جریان اصلی، در رشته اقتصاد (و اقتصاد سیاسی) رایج بوده است؟» (ص 152) این جمله زمینه را برای جلد دوم کتاب که به همراه اورانیا دیماکو نوشته شده است، آماده میکند.
اقتصاد کلان در خدمت اقتصاد خرد
همان استانداردهای بالای تحلیل اقتصادی در جلد قبل، در این جلد نیز حفظ شدهاند. سبک این جلد نیز همانطور است؛ نویسندگان ابتدا جنبه کلیدی اقتصاد کلان را بررسی و آن را بهدقت تحلیل میکنند، پیش از آنکه نقدش را ارائه کنند. نویسندگان به بحث درباره وضعیت و رابطه خرد و کلان میپردازند و «اقتصاد کلان اجماع جدید» را در خدمت اقتصاد خرد میدانند. اقتصاد کلان از نظر مقیاس تقلیل پیدا کرده است تا حدی به خاطر اینکه تمرکز اقتصاد جریان اصلی بر تعادل عمومی بوده است.
مضمون مرکزی این کتاب نشان دادن این نکته است که چگونه این تقلیلگرایی بر تلاشهای ارتدوکس برای ارائه تبیینهای رضایتبخش از روندهای اقتصاد کلان تاثیر گذاشته است. نویسندگان با دست گذاشتن بر ضعفهای برجستهای که از به کارگیری این رویکرد ناشی میشوند، نقدی عمیق از نئوکلاسیکگرایی ارائه دادهاند. نخست، آنها مدل تسریعبخش /تکثیرکننده چرخه تجاری و پیوند آن با نظریه رشد را با تبیین خاستگاهها، ساختار و محدودیتهایش بررسی میکنند. این بخش مسیری هوشمندانه به سوی بررسی جزیی «دوگانه کلاسیک» یا این ایده که جنبههای واقعی و اسمی اقتصاد را میتوان ایزوله و جداگانه بررسی کرد باز میکند.
اقتصاد نئوکلاسیکی پول را امر خنثی در نظر میگیرد و اقتصاد را نیز همچون یک نظام مبادلاتی که در آن پول فقط یک «حجاب» است تحلیل میکند؛ ورود پول به یک اقتصاد تهاتری کارآمدی آن را بهبود میدهد اما کمیتهای تولیدشده و قیمتهای نسبی را رها میکند. فاین و دیماکو نقدی بر این دیدگاه مطرح میکنند و به طرز متقاعدکنندهای اصل بیطرفی پول را به چالش میکشند.
در ادامه نویسندگان یک دوگانه یا تنش دیگر را که بین کوتاهمدت و بلندمدت وجود دارد بررسی میکنند (همه اقتصاددانهای جریان اصلی بیطرفی بلندمدت پول را میپذیرند اما درباره بیطرفی کوتاهمدت اختلافنظر وجود دارد). آنها تقلیلگرایی اقتصاد جریان اصلی و نیز باور به وجود یک تعادل بلندمدت را که بنیادهای ترجیحها، فناوریها و پرداختها آن را تعیین میکنند، به نقد میکشند. در اقتصاد نئوکلاسیکی، اقتصاد کلان به مطالعه واریانسی کوتاهمدت در طول این مسیر بدل میشود. دوگانه خرد /کلان که در جلد اول تشریح شده بود، در جلد دوم بازنگری میشود. بدیل پیشنهادی نویسندگان رویکردی است که در آن عوامل اقتصادی کلان، سرشت کنش فردی را تعیین میکند.
کتاب در ادامه نظریه رشد و اقتصاد بینالملل را بررسی میکند و همچنین تحلیلی ظریف از سرشت انقلاب کینزی و ضدانقلابهایی که نخست از سوی مکتب پولگرایی و سپس کلاسیکگرایی جدید و نظریهپردازان چرخه تجاری واقعی پیش کشیده شد، ارائه میدهد. تبیین روشن سرشت این رویکردها که در بستری تاریخی صورت میگیرد، با نقادیهایی دنبال میشود. نویسندگان سرشت پساکینزگرایی و بدیلهای رادیکال ارتدوکسی را واکاوی میکنند. چنین رویکردهایی ضرورتاً باید ارجاعهای آشکاری به عدماطمینان بنیادین داشته باشند و شامل تلاشی برای بررسی سرشت نظاممند اقتصاد کلان باشند؛ سرشتی که «تابع تغییرات پویایی است که ثبات روابط، ساختارها، فرآیندها و عاملان زیربنایش را رد میکند». (ص 187) نویسندگان ادعا میکنند که چنین رویکردی نمیتواند از سوی مدلسازیهای جریان اصلی ارائه شود.
به طور خلاصه، فاین و دیماکو میتوانند در به چالش کشیدن نحوه تفکر خوانندگان نسبت به نظریه اقتصادی جریان اصلی موفق عمل کنند. این کار را نه نقادی صرف، بلکه با ارائه تبیینهایی دقیق از خود نظریهها، تناسب فرضیات، انسجام درونی مدلها و ظرفیت پیشبینیگریشان انجام دادهاند. هر بخش کتاب با مجموعهای از لینکهای مفید برای مطالعه بیشتر به پایان میرسد. باید دید طرفداران نظریه اقتصادی جریان اصلی چگونه به کتاب فاین و دیماکو پاسخ میدهند. جون رابینسون میگوید: «هدف از مطالعه اقتصاد رسیدن به مجموعهای از پاسخهای حاضر و آماده به پرسشهای اقتصادی نیست بلکه آموختن این است که چطور از فریبهای اقتصاددانان بگریزیم.»
بن فاین استاد اقتصاد مدرسه مطالعات مشرقزمین و آفریقای لندن (SOAS) است. او آثار متعددی در زمینه اقتصاد مارکسیستی، امپریالیسم علم اقتصاد و سرمایه اجتماعی نوشته است. مهمترین اثر او «سرمایه مارکس» است که در سال 2010 نوشت. او دکترای اقتصاد خود را زیر نظر آمارتیا سن از مدرسه اقتصاد لندن گرفت. او سابقه تدریس در دانشگاههای بیرکبک لندن و دانشگاه کمبریج را دارد. او هماکنون عضو کمیته پژوهشهای اجتماعی آژانس استاندارد غذایی بریتانیاست. از دیگر آثار او میتوان به «اقتصاد کلان و سرمایهداری انحصاری» (1984)، «سیاست طبقاتی: پاسخی به منتقدان» (1985)، «سرمایه اجتماعی در برابر نظریه اجتماعی: اقتصاد سیاسی و علم اجتماعی در چرخش هزاره» (2001)، «جهان مصرف» (2002)، «از اقتصاد سیاسی به علم اقتصاد» (2009) و «اشتغال زنان و خانواده سرمایهدارانه» (2012) اشاره کرد. اورانیا دامیکو نیز مدرس اقتصاد در SOAS است. او تاکنون در زمینه سیاستگذاری اقتصادی جهانی، نظریهها و فنون اقتصاد کلان، روش تحقیق کمی و فنون تحقیق کمی در اقتصاد تدریس کرده است. دامیکو همچنین در زمینه فساد اداری، طراحیهای پولی و مالی نهادی و مساله توزیع در خدمات درمانی
عمومی مقالاتی نوشته است.
دیدگاه تان را بنویسید