تاریخ انتشار:
پوپولیستها در انتخابات کدام موضوعات اقتصادی را هدف قرار خواهند داد؟
تنور داغ وعدهها
بازهم خیلی زودتر از آنچه باورمان بشود هنگامه انتخابات شد! چهار سال از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید گذشته و اکنون زمان آن فرا رسیده تا مردمسالاری بار دیگر سرنوشت مملکت را رقم بزند. باری، بر اساس قوانین علمی و عقلی، خرد جمعی هیچگاه اشتباه نمیکند و در نهایت راهی را برمیگزیند که در مسیر تعالی است.
بازهم خیلی زودتر از آنچه باورمان بشود هنگامه انتخابات شد! چهار سال از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید گذشته و اکنون زمان آن فرا رسیده تا مردمسالاری بار دیگر سرنوشت مملکت را رقم بزند. باری، بر اساس قوانین علمی و عقلی، خرد جمعی هیچگاه اشتباه نمیکند و در نهایت راهی را برمیگزیند که در مسیر تعالی است. اما تجربههای اخیر و نزدیک بریتانیا در همهپرسی برگزیت و انتخاب ترامپ در آمریکا موید این ادعاست که خرد جمعی نهتنها ممکن است جامعه را به سوی تعالی رهنمون نکند بلکه ممکن است آن را در مسیری نهچندان دلخواه نیز قرار دهد. دلیل چیست؟ بدون تردید سیطره پوپولیسم بر ایدئولوژی فکری اکثریت رایدهندگان گاه تعقل و تفکر را چنان از ضمیر بشر میزداید که هیچ استدلال عقلی و منطقی و کلامی از پس آن برنمیآید. به همین دلیل است که شاید عوامفریبی بهترین معادل برای مفهوم پوپولیسم در زبان فارسی است، فریب عوام با وعدههای پوچ و توخالی و سخنانی که توده مردم تشنه شنیدن آنها هستند. چرا از واژه تشنه استفاده میکنم؟ پوپولیست برای توده مردم از موضوعاتی سخن میگوید که دغدغه روزمره آنهاست و زبانی را برای صحبت برمیگزیند که همه به راحتی
میفهمند. پوپولیست فقط نیازهای حال حاضر مردم کوچه و بازار را مطرح میکند و برای رفع آنها برنامه میدهد، برنامهای که هدفش فقط جلب نظر است و به همین دلیل تعهدی برای علمی و عملی بودن آن ندارد. درک پوپولیست از درد جامعه و درمان درد مقطعی است و قدرت تحلیل دورههای پسین و پیشین و علت و معلول را ندارد چرا که بر موج جهل مردم سوار است و خر مراد! حالا نیز هنگامه انتخابات است و تنور وعده داغ، تا ببینیم چه کسی خواهد توانست از این تنور داغ، نان داغ بیرون بیاورد.
در این یادداشت نگاهی خواهیم داشت به وعدهها و شعارهای انتخاباتی در حوزه اقتصاد و تحلیلی خواهیم داشت در مورد شعارهایی که رنگ و لعاب پوپولیستی به خود خواهند گرفت. به منظور واکاوی دقیقتر موضوع، رویکرد و احتمال بروز شعار پوپولیستی را در مورد مهمترین موضوعات اقتصادی در دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا بررسی میکنیم.
تورم: مسلماً کنترل تورم در محدوده زیر 10 درصد و تحقق آرزوی دیرینه تورم تکرقمی در دولت تدبیر و امید یکی از دستاوردهای مهم این دولت است که در تبلیغات انتخاباتی بر روی آن تمرکز خواهد شد و از آنجا که تورم در دامنه ایدهآل قرار دارد، جناح اصولگرا جایی برای وعده دادن در مورد این متغیر مهم اقتصادی نخواهد داشت. هرچند بعید نیست که چند نظریه، متغیر و روش جدید برای اندازهگیری تورم کشف شود تا در طرح دعوی علیه تورم تکرقمی به کار گرفته شوند. روشهایی که برای مردم ملموستر و قابل فهمترند؛ مانند افزایش قیمت تخممرغ یا گوجه در برخی مناطق تهران.
بیکاری: آمار و دادهها در مورد بیکاری حاکی از این هستند که در دو دهه اخیر بیکاری یکی از گرههای کور اقتصاد ایران بوده است که هیچ یک از دولتهای اصلاحطلب و اصولگرا نتوانستهاند آن را بگشایند. افزایش نرخ بیکاری در دولت نهم و دهم و سپس کاهش اندک آن در دو سال اول دولت یازدهم و صعود آن در دو سال اخیر نشانه عدم توانایی دولتها برای مقابله با مشکل بیکاری بوده است. تازه این همه ماجرا نیست، چون آمار رسمی بیکاری تنها افرادی را گزارش میکند که در هفته پیش از سرشماری کمتر از یک ساعت کار کردهاند. بنابراین این آمار هیچگاه زوایای مشکل بغرنج بیکاری مانند افرادی که به دلیل کار پارهوقت نمیتوانند از پس هزینهها برآیند یا کسانی را که نتوانستهاند شغل متناسب با تحصیلات خود بیابند منعکس نمیکند. بیکاری از جمله معضلات اقتصادی است که خانوادههای ایرانی بیش از هر مساله دیگری با گوشت و پوست و استخوان خود آن را از نزدیک لمس کردهاند. از اینرو کاهش نرخ بیکاری و ایجاد اشتغال یکی از نقاط ثقل وعدههای انتخاباتی خواهد بود که همین مساله احتمال بروز شعارهای پوپولیستی در این حوزه را تقویت میکند. بعید نیست شعارهایی
مانند «ریشهکن کردن بیکاری در طول چهار سال یا حتی کمتر» و «جلوگیری از شرمنده شدن جوانان به دلیل بیکاری» از جمله شعارهای انتخاباتی دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب در انتخابات پیشرو باشد.
تولید و بهبود فضای کسبوکار: بر هیچ فعال اقتصادی پوشیده نیست که چرخ اقتصاد که در دهه اخیر به دلایلی همچون تحریم و بیتدبیری از حرکت باز ایستاده بود، به لطف توافق هستهای و باز شدن فضای تجاری، با سرعتی نهچندان زیاد میچرخد؛ اما هنوز راه زیادی باقی است تا چرخ اقتصاد چنان بچرخد که صاحبان کسبوکار راضی باشند. مثبت شدن رشد اقتصادی در شش ماه نخست سال 1395، پس از چند سال مداوم رکود طاقتفرسا و رشد اقتصادی منفی، مسلماً یکی دیگر از دستاوردهای مثبت دولت یازدهم است که برای بقای خود از آن بهره خواهد جست اما مسلماً طرف مقابل ناکافی بودن این رشد را بهانهای قرار خواهد داد برای اثبات عدم کامیابی در مقابله با رکود. بنابراین، به نظر میرسد تثبیت و تداوم رشد اقتصادی یکی از شعارهای مهم اقتصادی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم باشد، اگرچه احتمال اینکه اصولگرایان در این زمینه با پررنگ کردن دوره طولانی رشد اقتصادی منفی بخواهند آن را دستمایه شعارهای پوپولیستی قرار دهند، کم نیست. ضمن اینکه اصلاحطلبان نیز ممکن است با طرح شعارهایی در راستای تقویت تولید و بهبود فضای کسبوکار و افزایش ظرفیت تولید تا سقفی مشخص از
قافله عقب نمانند.
مبارزه با فساد اقتصادی: همچون همیشه برقراری عدالت اقتصادی که میتواند معیارهای متفاوتی داشته باشد، یکی از محورهای اصلی برنامههای اقتصادی نامزدهای ریاستجمهوری خواهد بود که موضوعات مهمی مانند مبارزه با فساد اقتصادی و رانتجویی ذیل آن قرار میگیرند. با توجه به اهمیت این موضوع داعیه مبارزه با فساد اقتصادی و معرفی مفسدان نیز از جمله موضوعاتی است که میتواند رنگ و لعاب عمیقی از عوامفریبی به خود بگیرد.
یارانه: توزیع عادلانه ثروت ملی نیز یکی از موضوعات مورد علاقه نامزدهای ریاستجمهوری است که بدون تردید هر یک برنامههای هیجانانگیزی را برای سبقت گرفتن از دیگری معرفی خواهد کرد. از توجه به اقشار کمدرآمد و ضعیف، پر کردن سفرههای مردم با نفت گرفته تا توزیع یارانههای 250 هزارتومانی یا بستههای حمایتی غیرنقدی از موضوعاتی است که حداقل بخش عمدهای از جامعه روستایی و طبقه متوسط رو به پایین جامعه شهری را به خود جلب خواهد کرد، چهبسا که طبقه متوسط شهری هم در خفا از چنین وعدههایی دلش غنج میرود. بنابراین به احتمال قریب به یقین باید منتظر شعارها و وعدههای رنگارنگ از جانب جناحین در مورد پرداخت یارانه باشیم.
مسکن: ارتباطات پسین و پیشین بخش مسکن با سایر بخشهای اقتصاد بسیار زیاد است و به همین دلیل بسیاری از اقتصاددانان مسکن را یکی از بخشهای پیشران اقتصاد میدانند که رکود و رونق اقتصادی را رقم میزند. ضمن اینکه مسکن و به طور کلی بخش ساختوساز، یکی از بخشهایی است که همه افراد جامعه با هر سطحی از درآمد و هر نوع فعالیت اقتصادی با آن درگیر هستند. علاوه بر این، رکود دامنگیر در اقتصاد کشور و نیز در بخش مسکن در سالهای اخیر، که ناشی از حباب قیمتی مسکن در سال 1392 است و علاقه عموم مردم به اطلاع از سرنوشت این بازار، این بخش را نیز تبدیل به یکی از جذابترین موضوعات در انتخابات میکند. اگرچه ارزیابی خرد جمعی از وعدههای پیشین در مورد مسکن مهر و مسکن اجتماعی باعث خواهد شد که وعدههای مسکنی مانند گذشته خریدار بسیاری نداشته باشد. با وجود این، بعید به نظر میرسد که نامزدهای ریاستجمهوری دوازدهم برنامهای برای این بخش نداشته باشند، اما احتمال دادن وعدههای توخالی از جانب اصلاحطلبان در این زمینه بسیار اندک است چرا که طرح مسکن اجتماعی آنها نتوانست در حل مشکل مسکن مهر چارهساز شود. اگرچه به عقیده نگارنده
اصولگرایان از طرح شعارهای هیجانانگیز جدید در حوزه مسکن دریغ نخواهند کرد.
بازارهای پولی و مالی: بازارهای مالی و پولی نیز همواره در ادبیات اقتصادی محل بحث و مناقشه هستند و از اینرو بیبرنامگی نامزدها برای این بازارها بعید به نظر میرسد. موضوعاتی مانند نرخ سود بانکی برای بخش مهمی از کارفرمایان و صاحبان کار و سرمایه حکم آب حیات را دارد و از این رو به صورت بالقوه احتمال بروز شعارهای پوپولیستی در این زمینه بسیار بالاست. بازار ارز و یکسانسازی نرخ ارز نیز، با اولویت کمتر، میتواند دستمایه شعارهای اقتصادی پوپولیستی قرار گیرد. ضمن اینکه تقویت بازار سرمایه نیز با اولویتی مشابه بازار ارز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید