سهم مصارف آب شرب و عمومی در مجموع حدود ۱۰ درصد از کل مصارف آب است
جدایی آب شرب از آب مصرفی
بیش از ۲۰ سال پیش که بنا به موقعیت کاری پدرم زیاد به کشورهای حاشیه خلیج فارس رفتوآمد داشتیم، همیشه برایم سوال بود که چرا آب شرب عربها از شیر آب تامین نمیشود و برای آب خوردن دست به دامن بطریهای پلاستیکی میشوند.
بیش از 20 سال پیش که بنا به موقعیت کاری پدرم زیاد به کشورهای حاشیه خلیج فارس رفتوآمد داشتیم، همیشه برایم سوال بود که چرا آب شرب عربها از شیر آب تامین نمیشود و برای آب خوردن دست به دامن بطریهای پلاستیکی میشوند. اینکه در فرودگاههایشان هم آبخوری نداشتند و باید برای یک بطری آب آشامیدنی پول نسبتاً زیادی پرداخت میکردیم، همیشه برایم نشانهای از عدم مهماننوازی آنها بود. آن زمان در همان عوالم کودکی به اعراب فخر میفروختم که شما حتی یک آب خوردن هم ندارید، اما ما ظرفها و لباسهایمان را هم با آبی میشوییم که قابل خوردن است و کیفیت خوبی هم دارد.
حالا بعد از گذشت سالهای زیاد، صحبت از جدا شدن آب شرب از آب بهداشتی در کشور خودمان هم شده و مورد پیگیری وزارت نیرو هم قرار گرفته و حتی گفته میشود طرح پایلوت آن هم در شهرهایی از استان خراسان رضوی در حال اجراست. موضوعی که شاید در نگاه اول باور آن دشوار باشد و اجرایی شدن آن دشواریهای خودش را داشته باشد، اما واقعیت این است که به دلیل کمبود و محدودیت منابع و قرار گرفتن ایران در منطقه خشک و نیمهخشک، رشد روزافزون جمعیت و به تبع آن افزایش مصرف آب، باید برای مدیریت منابع چارهاندیشی کرد.
بر اساس آمار و ارقام وزارت نیرو، سهم مصارف آب شرب و عمومی در مجموع حدود 10 درصد از کل مصارف آب است و نزدیک به 90 درصد آب آشامیدنی صرف شستوشو، آبیاری فضای خانگی و استحمام میشود. سرانه مصرف آب لولهکشی آشامیدنی برخی شهرهای ایران 142 مترمکعب است که از کشورهایی مانند بلژیک و اتریش نیز بیشتر است. همین موضوع کافی است تا جدا شدن آب شرب از آب مصرفی در دستور کار مسوولان وزارت نیرو قرار گیرد تا به گفته کارشناسان این حوزه، 30 تا 60 درصد صرفهجویی در مصرف آب اتفاق بیفتد. هرچند که گفته میشود هزینههای اجرای این طرح بسیار بالاست، اما به نظر میرسد این موضوع بیش از هر چیز دیگر، به فرهنگسازی نیاز داشته باشد. کم نیستند کسانی که هنوز با وجود همه هشدارها و پیامهایی که برای صرفهجویی در مصرف آب داده میشود، حیاط خانه و خودروشان را با آب آشامیدنی میشویند. حالا اگر صحبت از جداسازی آب شرب و مصرفی هم شود، باید منتظر واکنشهایی در میان مردم بود؛ واکنشهایی از این دست که آب مصرفی برای سلامتی مضر است، حاوی باکتری و ویروس است، موجب ریزش مو میشود و... اما واقعیت آن است که پیش از این نیز سیستم پساب در بسیاری از مراکز صنعتی از
جمله پالایشگاهها، مجتمعهای پتروشیمیها و بسیاری از کارخانهها هم راهاندازی شده است. بهطوری که آب مورد نیاز سیفون و فضای سبز از این طریق تامین میشود. این اتفاق در کشورهای دیگر اروپایی نیز میافتد. به عنوان مثال در کشور آلمان برای هر ساختمانی یک تصفیهخانه وجود دارد که پساب تصفیهشده برای مصرف سیفون و فضاهای سبز استفاده میشود. در استرالیا نیز که کشور پربارشی است، با ایجاد منبعهایی بر روی ساختمانها، آب جمعآوریشده از باران برای مصارف آبیاری فضای سبز و سیفون استفاده میشود. برای جداسازی آب شرب از آب مصرفی دو راهکار وجود دارد: نخستین راهکار اجرای سیستمهای دوگانه آب است. به این معنا که برای مصارف غیرشرب لولهکشی دوباره انجام شود که از نظر هزینهای که دربر دارد، مقرون به صرفه نیست. دومین روش نیز توزیع آب شرب توسط بطری یا ایستگاههای توزیع آب و توزیع آب بهداشتی (غیرقابل شرب) از طریق شبکه توزیع آب جهت مصارف بهداشتی است. البته در حال حاضر در برخی نقاط کشور از جمله زاهدان، آب شرب بهداشتی مردم از طریق سکوهای تعبیهشده در شهر تامین میشود و آب جاریشده در سیستم لولهکشی شهری، آبی است که صرفاً موارد مصرف و
شستوشو دارد. البته این آب نیز حاوی باکتریهای مضر برای بدن نیست، اما آب شرب هم نیست و بهتر است از آن برای آشامیدن استفاده نشود.
در این پرونده تلاش بر این بوده تا زوایا و ابعاد مختلف اجرای این طرح مورد بررسی قرار گیرد و مزایا و معایب آن تا حد ممکن عیان شود. هرچند که جای خالی صحبتهای مسوولان دولتی در این پرونده مشاهده میشود که بهرغم پیگیریهای انجام شده حاضر به گفتوگو در این باره نشدند، اما باز هم چیزی از اهمیت اجرای این طرح کاسته نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید