ماهنامه آنلاین بورژوا یکساله شد
نجات روح لیبرالیسم*
بورژوا یکساله شد. مجلهای که آنطور که خود میگوید خواسته و میخواهد در حوزه اندیشه فعالیت کند. مجلهای که البته نسخه چاپی ندارند و صرفاً آنلاین اما منظم است.
بورژوا یکساله شد. مجلهای که آنطور که خود میگوید خواسته و میخواهد در حوزه اندیشه فعالیت کند. مجلهای که البته نسخه چاپی ندارند و صرفاً آنلاین اما منظم است. بورژوا در دیماه امسال یکساله شد و سیزدهمین شماره خود را هم روی وبسایتش منتشر کرد. بورژوا در حالی به یکسالگی خود رسیده که در تمام شمارگان خود از یک تا 13 به ترجمه متونی پرداخته که سمت و سویی آزادیخواهانه دارد و در حوزه لیبرالیسم و فراتر از آن لیبرتارینیسم قرار میگیرد. بورژوا همانطور که از نامش پیداست آرمانهای طبقهای را رهبری میکند که رسیدن به آزادی در هر عرصهای هدف غایی آنهاست.
بورژوا آزادیخواهی را در مطالبی عرضه میکند که بیشتر در حوزه اندیشه اقتصادی، اندیشه سیاسی و گاه فلسفه است. از لیبرالیسم کلاسیک گرفته تا لیبرتارین و آنارشیسم در آن مطالبی به چشم میخورد. مطالبی که در عین پراکندگی همه تاکید خود را بر روی اصول اصلی لیبرالیسم متمرکز کردهاند: پاسداشت آزادیهای فردی، شناختن حق مالکیت، احترام به قانون و دولت حداقلی با کوچکترین دخالت در امور زندگانی شهروندان. در سایت بورژوا میتوان مقالاتی از فردریک باستیا، فون میزس، فون هایک، جیمز بوکانان و جان استوارت میل خواند و به پوپر و بعد به چهرههای جدیدی چون استیون هورویتز و پیتر بوتکه رسید.
بورژوا یک چارچوب مشخص و معین برای خودش تعریف کرده و تاکنون از آن خارج نشده است. ترجمه مقالاتی که رنگ و بوی آزادیخواهی دارد و هر کدام به نوعی در حوزه اقتصاد و سیاست و جامعه مروج آزادی است. حال چه اعلامیه استقلال نوشته توماس جفرسون باشد چه بحث و جدل بر سر قدرت بازار نوشته میلتون فریدمن. شاید بتوان این را یک نقطه قوت برای بورژوا در نظر گرفت. پایبندی بورژوا به اصولش باعث شده تا طی این 13 شمارهای که از عمر بورژوا میگذرد آرشیوی از بهترین و اثرگذارترین نوشتارها و مقالات لیبرالیستی اقتصادی و سیاسی ترجمه و مکتوب شود. متونی که چه مخالف آن باشیم و چه موافق آن میتواند به عنوان یک گنجینه مهم مورد استفاده قرار بگیرد و قابلیت ارجاع داشته باشد. بورژوا این امکان را برای طرفداران لیبرالیسم و منتقدان آن فراهم کرده تا بتوانند نوشتههای مهمترین چهرههای این مکتب در عرصه سیاست و اقتصاد را بخوانند. به گفته جیمز بوکانان اقتصاددان آمریکایی، در مطلبی که در بورژوا ترجمه و ارائه شده است: در سالهای دهه 50 که همگان در غرب با ایده دولت بزرگ کنار آمده بودند... حداقل کاری که ما میکردیم این بود که ایدههای لیبرال را به صورت مکتوب حفظ
کنیم. مسالهای که ما از آن به عنوان نجات کتابها میگفتیم و فون هایک آن را به نجات ایدهها ارتقا داد. به نظر میرسد بورژوا نیز چنین قصدی دارد و میخواهد آثار لیبرالیسم کلاسیک، و لیبرتارینیسم را ترجمه و حفظ کند. این مجله خبری با وجود تفاوتهایی که بین لیبرالیسم و لیبرتارینیسم میتواند وجود داشته باشد به اصول اصلی آن یعنی آزادیخواهی و فردمحوری تاکید دارد. بورژوا میداند که پیاده کردن لسهفر و حتی حرف زدن از آن در جامعهای که به شدت دچار اقتصاد متمرکز و دولت بزرگ است، عایدی چندانی ندارد اما با این حال میتوان بر طبل آن کوبید و از این مسیر تفکر بازار آزاد را در ذهنها ماندگار کرد. بورژوا اگر به همین مسیری که در پیش گرفته ادامه دهد میتواند منبع قابل اتکایی از متون و مقالات لیبرالیستی باشد.
با این حال مجله بورژوا همانند هر مطبوعه مجازی و حتی چاپی دیگر در معرض خطرات و تهدیدهایی قرار دارد، دیده نشدن، تکراری شدن و از دست دادن مخاطب، از کف دادن نظم و انضباط اولیه و بریدهشدن زنجیر اتصال مقالات منتخب برای ترجمه میتواند از این دست مخاطرات باشد. بورژوا اگر نظم و ترتیبی را که اکنون در انتشار مطالب خود دارد بتواند تداوم ببخشد میتواند هم مخاطبان خود را حفظ کند و هم به آنان زمانبندی مناسب برای مطالعه تمامی آثار منتشرشده بدهد. انتخاب مقالات که در حال حاضر احتمالاً توسط سردبیر سایت صورت میگیرد، مهمترین مرحله کار بورژواست. انتخاب مقالات باید به صورتی باشد که نه زنجیره پیوند بین آنها گسسته شود و نه اینکه باعث تکرار مکرراتی شود که در دیگر متنها و شمارههای قبلی بیان شده است. انتخاب درست مطالب با تنوع بهتر و در حجمهای مناسب برای خوانش اینترنتی مهمترین وظیفهای است که سردبیر بورژوا باید به آن توجه کند. در همین حین ترجمه متون میتواند بزرگترین چالش برای بورژوا باشد. با توجه به اینکه متون انتخابشده برای نشر در بورژوا اغلب از متون کلاسیک هستند ترجمه دقیق آنها به فارسی مستلزم تلاش زیاد و فهم درستی از
مطلب است. در این بین باید دو نکته مدنظر سردبیر سایت قرار گیرد که ترجمهها نسبتاً یکدست و به متن وفادار باشد و علاوه بر این، بتواند به درستی مطلب را انتقال دهد. اگرچه ارزیابی دقیقی در مورد ترجمههای منتشرشده توسط این سایت انجام نشده اما خوانش خوب مطالب نشان میدهد رواننویسی در ترجمهها رعایت شده اما خط مرزی رواننویسی و ترجمه آزاد همینجاست. جایی که مترجم باید متوجه باشد لحن نوشتار و ادبیات مولف را حفظ کند و پا را از اصول ترجمه فراتر ننهد.
اقتصاد بورژوا و مکتب اتریش
بورژوا در اقتصاد قرابت بیشتری با مکتب اقتصادی اتریش دارد. مکتب اقتصادی مورد توجه و علاقه لیبرتارینها. بورژوا از همان شماره ابتدایی خود هم از جیمز بوکانانی ترجمه کرد که اتریشیهای جدید در دانشگاه جرج میسون تا لحظه مرگ این برنده نوبل شاگردی او را میکردند. علاوه بر بوکانان، از استیون هورویتز دیگر چهره شناختهشده این روزهای مکتب اتریش نیز منتشر کرده است؛ گرچه این متن بیش از آنکه اقتصادی باشد به نوعی در هواخواهی از آزادیهای سیاسی و مدنی است. در شماره سوم بورژوا ترجمه دیگری از نوشتههای استیون هورویتز منتشر شده با عنوان «اقتصاد اتریشی چه هست و چه نیست» که به معرفی و چند و چون این مکتب در دوران کنونی و به ویژه بعد از بحران مالی 2008 میپردازد. پس از آن در شمارههای بعدی بورژوا به تدریج نوشتههایی از میزس و هایک در مورد تورم و سیاستهایی که منشاء تورم هستند یا میزان مداخله دولت منتشر شده است. طبعاً از آنجا که خط مشی بورژوا آزادی فردی حداکثری و مداخله حداقلی دولتی است، پربیراه نیست که نزدیکترین مکتب اقتصادی به این دیدگاه نیز همانی باشد که عمده مطالب
آن به این اقتصاد ربط دارد؛ اقتصاد اتریشی از میزس و هایک تا هورویتز و بوتکه.
بورژوا و رقبایی که نیستند
بورژوا در زمانهای کار انتشار اینترنتی آنلاین را آغاز کرده که اقبال به سمت نشریات چاپی به دلایل اقتصادی و فناوریهای نوین کمتر شده است. اکنون اغلب قشری که به مطالعه این قبیل مطالب علاقهمند هستند با استفاده از تبلت و گوشی تلفن همراه خود مطالعه میکنند. این مساله این الزام را برای بورژوا فراهم میآورد که نسخه موبایلی خود را نیز تنظیم کند و سایتش را برای کاربران با هر وسیلهای که وارد آن میشوند، منطبق کند. در این میان باید با رقبایی بجنگد که شاید چندان از جنس او نیستند. تازهترین رقیبی که در این حوزه برای بورژوا پیدا شده مجله دیگری با عنوان پروبلماتیکا است که بیشتر به متونی میپردازد که به حوزه سوسیالدموکراسی میپردازند. در کنار این سایت تازهپاگرفته، شاید به سختی بتوان از سایت انسانشناسی و فرهنگ هم نام برد که البته بیشتر متون تالیفی دارد و حوزهاش جامعهشناسی است. بورژوا با اصول و حدودی که برای خودش مشخص کرده، فعلاً سایتی منحصر به فرد است. اما بعید است که بتواند الیالابد به همین منوال پیش برود و خواننده را کسل نکند. بورژوا فعلاً در میان نشریات مکتوب رقبای
جدیتری دارد تا نشریات آنلاین.
*عنوان یکی از مطالب مجله آنلاین بورژوا
دیدگاه تان را بنویسید