پنج فرصت برای رشد آمریکا
بازیگردانان
اقتصاد آمریکا در جستوجوی روشی برای رشد سریع است، اما فرصتهای رشد با یکدیگر مساوی نیستند.
اقتصاد آمریکا در جستوجوی روشی برای رشد سریع است، اما فرصتهای رشد با یکدیگر مساوی نیستند. تحقیقات اخیر پنج محرک را در زمینههای انرژی، تجارت، فناوری، زیرساختار و تقویت استعدادها معرفی میکنند که میتوانند به سرعت اشتغال ایجاد کنند و تا سال 2020 تولید ناخالص داخلی را به میزان قابل ملاحظهای افزایش دهند. این محرکها میتوانند قواعد بازی را تغییر دهند و چارچوبی برای دولت و بخش تجاری فراهم کنند تا از فرصتها بهره ببرند. پنج سال پس از پایان رسمی رکود عظیم، اقتصاد آمریکا هنوز از کندی رشد رنج میبرد. این کندی صرفاً به حلقه تجاری مربوط نیست. مشکلات بازار کار مدتها قبل از سال 2008 خود را نشان داده بودند. امروزه مشارکت نیروی کار به پایینترین حد خود در 35 سال رسیده است. ایالات متحده نسبت به زمان شروع رکود دو میلیون شغل کمتر دارد. سرمایهگذاری ضعیف، تحولات جمعیتی و کاهش نرخ بهرهوری موانعی در مسیر حرکت اقتصاد هستند. اما ایالات متحده نباید تسلیم کندی رشد شود. فرصتهایی که در تحقیقات اخیر معرفی شدهاند میتوانند محرکهایی باشند که تا سال 2020 صدها میلیارد
دلار بر تولید ناخالص داخلی میافزایند و میلیونها شغل ایجاد میکنند.
رشد و تجدید قوا در اقتصاد آمریکا
برای شناسایی محرکها تحقیقات انجامشده در جستوجوی روشهایی بودند که به سرعت ارزش افزوده ایجاد کنند و بتوانند تا سال 2020 رشد را در چندین بخش سرعت دهند. این تحقیقات همچنین حیطههایی را که نیاز به اقدام فوری دارند نیز نشان میدهند. پنج فرصت معرفیشده عبارتند از:
تولید: نفت و گاز از سنگ
پیشرفتهای به دست آمده در فناوری حفاری افقی و شکستن سنگها با نیروی هیدرولیک باعث شد تولید نفت و گاز از میان سنگها از سال 2007 سالانه 50 درصد افزایش پیدا کند. شکوفایی این صنعت میتواند تا سال 2020 هر سال 960 میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی تزریق و 7/1 میلیون شغل را در بخشهای مختلف اقتصاد خلق کند. تاثیر این صنعت بر صنایع انرژیبر و صنایع دیگر بسیار زیاد خواهد بود. اکنون ایالات متحده این توانایی بالقوه را دارد که واردات انرژی خود را به صفر برساند. تنها چیزی که باید مراقب آن باشد ملاحظات زیستمحیطی است.
قدرت رقابتی در کالاهای دانشبنیان
ایالات متحده یکی از معدود اقتصادهای پیشرفتهای است که در صنایع دانشبنیان کسری تجاری دارد. اما تغییر در هزینههای عامل، تغییر جهت تقاضاها و تغییر در نرخ ارزها فضایی ایجاد میکند که در آن تولید و صادرات کالاهای دانشبنیان مانند خودروها، هواپیماهای تجاری، وسایل پزشکی و مواد پتروشیمی افزایش مییابد. با اجرای راهبردهای تقویت رقابت در این صنایع ایالات متحده میتواند کسری تجاری صنایع دانشبنیان خود را به سطح سال 2000 برساند یا این شکاف را کاملاً پر کند. در این صورت، تا سال 2020 معادل 590 میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی افزوده شده و 8/1 میلیون شغل جدید ایجاد میشود.
تحلیل دادههای بزرگ به عنوان ابزار بهرهوری
بخشهای مختلف اقتصاد اکنون میتوانند حجم عظیمی از دادههای تولیدشده توسط تراکنشها، سوابق پزشکی و قانونی، ویدئوها و فناوریهای اجتماعی را پردازش کنند. دادههای زیادی نیز از طریق حسگرها، دوربینها، بارکدها و وسایل الکترونیکی جهان اطراف تولید میشوند. پیشرفتهای رایانهای و تحلیلی میتواند این دریای عظیم دادهها را به بینشها و تفکراتی تبدیل کند که کارایی عملیاتی را بالا میبرد. تا سال 2020 استفاده گسترده از تحلیل دادههای بزرگ میتواند تولید ناخالص داخلی در بخشهای خردهفروشی و تولید را تا 325 میلیارد دلار افزایش دهد و 285 میلیارد دلار در هزینه مراقبتهای بهداشتی و خدمات دولتی صرفهجویی کند.
افزایش سرمایهگذاری در زیرساختارها و تاکید بر بهرهوری
عقب افتادن نگهداری و ارتقای جادهها، بزرگراهها، پلها و سامانههای آب به حد بحرانی رسیده است. آمریکا باید سرمایهگذاری در زیرساختارهای خود را هر سال 1/0 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهد تا این مشکل را بپوشاند. این اقدام تا سال 2020 میتواند 8/1 میلیون شغل ایجاد کند و 320 میلیارد دلار بر تولید ناخالص داخلی بیفزاید. اگر انتخاب، تحویل و اجرای سرمایهگذاری در زیرساختارها بهبود یابد تاثیر آن تا سال 2030 سالانه 600 میلیارد دلار خواهد بود.
سامانه موثرتر برای تقویت استعدادها
مزیت طولانیمدت آمریکا در تحصیل و مهارت روندی کاهشی داشته است اما امروزه امکان بهبود وجود دارد. تقویت آموزشهای صنعتی و افزایش شمار فارغالتحصیلان در رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات میتواند نیروی کاری با توان رقابتی بالا پرورش دهد. در 12 سال اول تحصیل تقویت آموزش کلاسی، بهبود دبیرستانهای ضعیف و استفاده از ابزارهای یادگیری دیجیتال میتواند موفقیت دانشآموزان را افزایش دهد. این اقدامات تا سال 2020 تولید ناخالص داخلی را 265 میلیارد دلار بالا میبرد و با تاثیر تصاعدی آن تا سال 2030 حدود 7/1 تریلیون دلار به تولید ناخالص داخلی سالانه میافزاید. این فرصتها میتوانند سمت تقاضا را تحریک کنند و اقتصاد را در کوتاهمدت به تحرک وادارند و در درازمدت و حتی پس از سال 2020 توان رقابتی و بهرهوری آمریکا را بالا ببرند. اجرای این اقدامات به منزله نقطهعطفی در اقتصاد ایالات متحده و تقویت رشد و شکوفایی در دهههای آینده خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید