تاریخ انتشار:
عادات غذایی
بریتانیا به کشور مایکروفر و غذاهای بیرونبر تبدیل شده است. اما روحیه جمعی به طرز عجیبی حفظ میشود.
بریتانیا به کشور مایکروفر و غذاهای بیرونبر تبدیل شده است. اما روحیه جمعی به طرز عجیبی حفظ میشود. از آنجایی که زنان وقت زیادی را در خارج از منزل برای کسب درآمد صرف میکنند، بسیاری از زنان جوان در شهرهای بزرگی مانند منچستر هرگز آشپزی را یاد نمیگیرند. گاهی اوقات وضعیت تغذیه خانواده دچار مشکل میشود و گاهی شوهران مجبور میشوند وظایف منزل را بر عهده گیرند. فردریک انجل صنعتگرا و کمونیست سال 1845 این وضعیت را در نوشتههایش توصیف کرده بود. اما اوضاع در طی چند دهه تغییر زیادی نداشته است. آنا سوبری وزیر بهداشت عمومی بریتانیا در ماه ژانویه از فرهنگ غذاهای تلویزیونی انتقاد کرد و آن را مایه فرسایش خانوادهها دانست. آشپزهای مشهور تلاش میکنند فرهنگ غذای خانوادگی روزهای یکشنبه را دوباره زنده کنند. اوایل این ماه نشریه گروسر خبر داد که تخممرغهای آماده و آبپز به زودی به بازار میآیند. این خبر خوشحالکننده بود. اما باعث میشود کوچکترین چالش آشپزی خانوادهها نیز برطرف شود. این عقیده که بریتانیاییها به شدت به غذاهای فرآوریشده وابستهاند، نمیتوانند آشپزی کنند یا
با هم غذا بخورند، تا حدی درست است؛ اما عامل نگرانی نیست. تضاد بین رژیمهای غذایی کنونی و رژیم غذایی سال 1942 قابل توجه است. خانوادههای زمان جنگ در مقایسه با خانوادههای زمان حال سبزیجات و ماهی بیشتر و بیسکویت کمتری مصرف میکردند. از دهه 1970 بریتانیاییها از سبزیجات روی برگردانده و به غذاهای آماده گوشتی و اسنکهای شور توجه کردند. این تغییر هم برای فقرا و هم برای ثروتمندان اتفاق افتاد. اگرچه رژیم غذایی طبقه کارگر از زمان بحران مالی وضعیتی بدتر پیدا کرد. از سال 2001 مصرف میوه در خانوارهای فقیر (یکپنجم خانوارها) تا 12 درصد کاهش یافت. بریتانیاییها در مقایسه با گذشته بیشتر در بیرون غذا میخورند که نشان میدهد رژیم غذاییشان از آنچه آمار و ارقام نشان میدهد هم بدتر است. یک بریتانیایی معمولی به طور متوسط هر هفته سه گرم سبزیجات مصرف میکند. در حالی که در یک وعده غذایی بیرون 44 گرم چیپس و 75 گرم گوشت میخورد. انجل دلایل موجهی برای آن برشمرده است: مادران شاغل زمان کافی برای آشپزی ندارند. پیشرفتهای منظم در فناوری مانند فریزر و مایکروفر و ظرفهای بهتر برای نگهداری
غذاهای فرآوریشده نیاز آنها را برطرف میکند. علاوه بر این افراد از حق انتخابهای بیشتری برخوردارند. سرعت زیاد کنار گذاشته شدن غذاهایی مانند کلم توسط بریتانیاییها نشان میدهد آنها از همان ابتدا این غذا را دوست نداشتند. کلم بروکلی زمانی آنقدر محبوب بود که در سبد غذایی محاسبه تورم قرار میگرفت. اما از سال 1974 مصرف آن 80 درصد کمتر شده است. اما اگر نگرانیهای مرتبط با نوع غذای مردم منطقی باشند، نگرانی درباره کاهش آشپزی و صرف غذا به صورت خانوادگی تا حدی بیپایه است. آشپزی بریتانیاییها در مقایسه با گذشته خیلی هم بد نیست فقط بهتر نشده است. بیشتر مردم هفت نوع غذا را میپزند و همان را تکرار میکنند. این وضعیت مشابه دهه 1950 است که هر هفته غذاهای یکسانی طبخ میشد. شاید غذاهای جدیدی مانند پاستا به این فهرست اضافه شده باشد. سنت صرف غذای خانوادگی نیز به آن اندازه که تصور میشود کم نشده است. بریتانیاییها هرگز به آن اندازه که دوست دارند، با هم غذا نخوردهاند. در دهه 1970 مصاحبههایی با مردم انجام و از آنها درباره دوران کودکیشان در اوایل قرن بیستم سوالاتی
پرسیده شد. اکثر پاسخدهندگان به خاطر داشتند که وعدههای غذایی خود را بدون حضور والدین صرف میکردند. مادران طبقه اشراف اغلب در بیرون از منزل به کارهای خیریه مشغول بودند. پدران طبقه کارگر در شیفتهای کاری نامناسب بودند. مردم هنوز هم سنت ناهار خانوادگی یکشنبه را حفظ کردهاند و به طور میانگین سالانه 14 مرتبه آن را تکرار میکنند. درست است که تعداد افرادی که تنها زندگی میکنند (و اغلب تنها غذا میخورند) زیاد شده و اکنون به 29 درصد کل خانوارها رسیده است اما بزرگسالانی که با هم زندگی میکنند، معمولاً با هم غذا میخورند. نظرسنجی اخیر دانشگاه منچستر نشان داد فقط 20 درصد افرادی که با دیگران زندگی میکنند، آخرین شام خود را به تنهایی صرف کرده بودند. این رقم در 20 سال گذشته تغییر چندانی نداشته است. وعدههای غذایی دیگر تعریف مشخصی ندارند. مردم اغلب زمانها و با سرعت زیاد غذا میخورند. مقایسه بین بریتانیاییها و اسپانیاییها حاکی از آن است که 40 درصد گروه دوم ساعت 5/2 بعد از ظهر و 30 درصدشان ساعت 5/9 عصر غذا میخورند. ولی در هیچ ساعت روز نیست که 20
درصد از بریتانیاییها در حال صرف غذا باشند. در طول سالها اوج جریان شبکه فاضلاب به حداقل رسیده است. در هر حال، میزان ساعتی که برای خوردن غذا در بیرون منزل صرف میشود و کل زمانی که خانوادهها برای غذا خوردن با یکدیگر میگذرانند، در طول سالها ثابت مانده است. بریتانیاییها بد و نامنظم غذا میخورند، اما این کار را با هم انجام میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید