تاریخ انتشار:
گفتوگو با اسدالله عسگراولادی درباره آثار و تبعات دریافت یک در هزار فروش از دارندگان کارتهای بازرگانی
درآمد رانتساز
اتاق تهران مخالف یک در هزار نیست و تاکنون این مبالغ را گرفته است. اگر مخالف بود، یک در هزار را نمیگرفت. به ظاهر میگوید مخالف است که اعضایش ناراحت نشوند.
اتاق بازرگانی ایران و همچنین اتاقهای بازرگانی شهرستانها به عنوان تشکلهای بخش خصوصی بر اساس قانون اجازه ندارند که به فعالیتهای تجاری و بازرگانی بپردازند و از طریق فعالیتهای تجاری اقدام به درآمدزایی کنند لذا برای تامین هزینههای خود باید چارهای بیندیشند که یکی از پردرآمدترینهای آن دریافت یک در هزار فروش است. رئیس کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی ایران ضمن انتقاد شدید از دریافت یک در هزار فروش از سوی اتاقهای بازرگانی در این باره گفت: در شرایط رکود اقتصادی دریافت یک در هزار از شرکتها اجحاف بزرگی به آنهاست. همچنین درآمدزایی اتاق از محل یک در هزار باعث شکلگیری رانت در اتاقهای بازرگانی شده است به این معنی که تبعیض به وجود آمده، از برخی این مبالغ دریافت میشود و از برخی دیگر دریافت نمیشود. امیدوارم موضوع دریافت یک در هزار فروش در قانون برنامه ششم توسعه منتفی شود.این در حالی است که همواره نمایندگان بخش خصوصی در شرایط و نشستهای گوناگون اعتراض بخش خصوصی را از دریافت یک در هزار در شرایط رکود اقتصادی اعلام کردهاند. اتاقهای بازرگانی هر ساله از محل سه در هزار دریافت شده از هر کدام از اعضای خود بین 500 تا
600 میلیون تومان درآمد کسب میکنند که مجموع این رقمها کفاف درآمدهای اتاقهای بازرگانی را میدهد؛ لذا نیازی به درآمدهای حاصل از یک در هزار نیست.
ابتدا اجازه بدهید در مورد فلسفه سه در هزار صحبت کنیم. به طور کلی دریافت سه در هزار چه فلسفهای داشته است و از کجا آمده. آیا شرکتهای دارنده کارت بازرگانی که موظف به پرداخت سه در هزار سود خود هستند نسبت به پرداخت این رقم به اتاق بازرگانی موافقت کامل دارند؟
البته سوال راجع به مسائل اتاق است. من دلم نمیخواست مسائل اتاق خیلی در جراید مطرح و باز شود. اما این مورد موضوعی هم نیست که هرگز دیدگاههای هیات نمایندگان در مورد آن مطرح نشود.در مورد این موضوع به خصوص همواره انتقاداتی به اتاقهای بازرگانی به خصوص در شرایط رکود اقتصادی شده است. من بارها نگاه و نظرات خود را درباره سه در هزار سود و یک در هزار درآمد به خصوص در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران مطرح کردهام و همیشه اعلام کردهام باید تخفیفات یک در هزار از سوی اتاقهای بازرگانی بیشتر شده و رفتهرفته به سمت حذف آن در قانون برنامه ششم پیش برویم. اما در مورد فلسفه دریافت سه در هزار از سوی اتاق بازرگانی ببینید، بر اساس قوانین قبلی اتاقهای بازرگانی پیش از این در کشور سه اتاق در راستای فعالیت بخش خصوصی وجود داشته است. در آن زمان اتاق بازرگانی، اتاق صنایع و اتاق اصناف هر سه به صورت مجزا در حال فعالیت بودند. در قوانین بعدی که اخذ شد، اتاق اصناف همچنان بر جای خودش باقی ماند اما اتاق بازرگانی و اتاق صنعت در هم ادغام شده و یک اتاق واحد به نام اتاق بازرگانی و صنایع در کشور راهاندازی شد. در سالهای پیش نیز مجدداً اصلاح
دیگری در قوانین به وجود آمد که بر اساس آن اتاق بازرگانی و صنایع به اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران تبدیل شد. به تبع این اتاق بازرگانی با افزایش تعداد فعالان بخش خصوصی در کشور رشد یافت و بودجه اتاق نیز برای تامین هزینههای خود افزایش مییافت البته این در شرایطی است که بر اساس قانون، اتاق بازرگانی حق فعالیت تجاری در راستای درآمدزایی ندارد. بر همین اساس بودجه اتاق بازرگانی همیشه از سه منبع تامین میشده است. عمده مخارج اتاق بازرگانی بیشتر در راستای هزینه و حقوق کارمندان و سایر هزینههای جانبی اتاق است که اولین منبع آن دریافت حق عضویت و ارائه کارت بازرگانی است. منبع دوم ارائه گواهی مبدا و منبع سوم این است که اگر سپرده و ذخیرهای داشتیم و سپرده کرده بودیم، از آن سپرده بهره و استفاده شود.
با توجه به مواردی که برای تامین مخارج اتاق بازرگانی پیشبینی شده بود، آیا مبالغ دریافتی حاصل از سه در هزار کفاف مخارج اتاق بازرگانی را میداد؟
خیر، زیرا با توجه به تحولاتی که از 10 سال قبل پیش آمده و اتاق رشد کرده است، این هزینهها دیگر تکافوی اتاق را نمیکرد لذا به دنبال این بودیم که از محل خود تجار یا صاحبان صنایع که دارای کارت بازرگانی هستند، درآمدی حاصل کنیم که بودجه اتاق افزایش یابد و به راحتی بتواند تامین مالی برای هزینههای خود کند.
از طرف دیگر اتاقهای شهرستانها نیز به لحاظ مالی و عدم وجود ساختمان زیر فشار بودند. هیچ اتاق بازرگانی در شهرستانها ساختمان مشخصی نداشت. بعد از انقلاب که ما به اتاق بازرگانی آمدیم تنها تعداد معدودی از اتاقهای بازرگانی برای خودشان ساختمان و فضای مشخصی داشتند و بقیه نداشتند. خب، اتاقها پول لازم داشتند که ساختمان بخرند و بتوانند ساختمان جدیدی داشته باشند و به عنوان خانه فعالان بخش خصوصی قابل احترام باشند. دور هم جمع شدیم فکر کردیم که چگونه از صاحبان کارتهای بازرگانی بتوانیم مبلغی را بگیریم که قانون شود. در بودجه شش سال پیش، یا هفت سال پیش، تصمیم گرفتیم هر فعال بخش خصوصی سه در هزار مالیات خود را برای کمک به بودجه به اتاق بازرگانی پرداخت کند. به این معنی که هر فعال بخش خصوصی که کارت بازرگانی دارد باید مالیات پرداخت کند و اتاق بازرگانی میتواند از محل درآمدهای مالیاتی دارندگان کارت بازرگانی برای تامین مخارج خود استفاده کند.
این موضوع پس از تصمیمگیری نهایی برای تصویب به مجلس تقدیم شد و مجلس نیز آن را تصویب کرد. پس اتاقهای بازرگانی صاحب درآمدی شدند، بنابراین سه در هزار از مبلغی که هر صاحب کارت بازرگانی مالیات میدهد باید پرداخته شود و با دارایی تسویهحساب میکنند. خب دریافت سه در هزار همچنان ادامه دارد و هنوز هست. ما به این اشکالی نمیبینیم و معتقد هستیم که بودجه اتاق باید از این محل تامین شود. پس با این حساب بودجه اتاق از چهار منبع درآمدزایی تغذیه و تامین شد. بنابراین اولین منبع تامین هزینه اتاق بازرگانی ارائه کارتهای بازرگانی به اعضا و دریافت حق عضویت، ارائه گواهی مبدا و سپردههایی است که داشتهایم و بهره آنها و آخری نیز سه در هزار است. تا اینجا ما مشکلی با سه در هزار نداشتیم. از این محل، هرساله بین 100 تا 200 تا 300 و گاهی تا 500، 600 میلیون تومان درآمد برای اتاق بازرگانی حاصل میشود که اعضای اتاق آن را پرداخت میکنند. البته موسسههای دولتی و صادرکننده از پرداخت سه در هزار معاف هستند و بقیه این مبلغ را پرداخت میکنند.
با وجود سه در هزار چرا موضوع یک در هزار فروش مطرح شد؟ در زمان تدوین برنامه پنجم توسعه نشانههای رکود در اقتصاد آشکار شده بود، چرا اتاق بازرگانی و مجلس شورای اسلامی این هزینه را بر دوش شرکتها تحمیل کردند؟
درست است، درواقع بعدها علاوه بر موضوع سه در هزار عوارض وصولی بعدی نیز به آن اضافه شد که ما با آن مخالف بودیم. ناگهان بدون اینکه ما و اعضای هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران بدانیم، در یکی از لایحههای بودجه برنامه پنجم، آقای نهاوندیان که در آن زمان رئیس اتاق بود به مجلس رفت و موضوع دریافت یک در هزار فروش را مطرح و به درآمدهای اتاق اضافه کرد. یک درصد فروش، چیزی بود که همه ما را غافلگیر کرد اما درنهایت مجلس آن را تصویب کرد. از نظر ما این رقم دریافتی بسیار بالایی است که البته مورد نیاز اتاق هم نبود. باید تاکید کنم که از این محل، رانتها و حیف و میلهای زیادی نیز متاسفانه پیش آمد و هنوز هم ادامه دارد. البته بعدها با به وجود آمدن مشکلات اقتصادی برای بنگاهها اتاق تخفیفی از محل یک درصد فروش به شرکتها داد. در راستای این تخفیف اعمالشده دوسوم از یک در هزار دریافت نشد و تنها یکسوم آن را میگیرند. و این غیر از سه در هزاری است که قبلاً دریافت میشد. برای اینکه سه هزار مالیات، خالص مالیاتی است که فعالان بخش خصوصی میدهند به این معنی که من از محل درآمدم 20 درصد مالیات میدهم، از آن 20 درصد مالیاتی که میپردازم، سه
در هزارش را به اتاق میدهم. چیز طبیعی است، مبلغ سنگینی نیست و کسی را هم اذیت نمیکند. این فلسفه وجودیاش. حالا یک درصد فروش متاسفانه رقم بسیار سنگینی است. مثلاً اتاق تهران در ظرف سه، چهار سال اخیر، نزدیک به 100 میلیارد تومان گرفته است. اصلاً لازم ندارد. این را ما با آن مخالف شدیم. بایستی حتماً بشکند و برداشته شود. یک در هزار عدد مناسبی نیست اتاق هم با وصله و پینه کردن آن را کاهش داده است و ما معتقدیم که به جای اینکه یک در هزار فروش دریافت شود باید یک در هزار سود دریافت شود چرا که این موضوع ریزش کارت بازرگانی و ریزش عضویت را در پی دارد.
با وجود درآمدهای سه در هزار و یک در هزاری که اتاقهای بازرگانی از اعضای خود دریافت میکنند شرکتها چه خدماتی باید از اتاق دریافت کنند و آیا از این خدمات شرکتها رضایت کافی دارند؟
قطعاً اگر این مبالغ از شرکتها دریافت شود خدماتی هم ارائه میشود و با افزایش درآمدها خدمات اتاق هم توسعه مییابد. اما سوال این است که خدمات اتاق چیست؟ صدور کارت بازرگانی، گواهی مبدا، کارنهتیر، رفتوآمد هیاتها، رفتن هیات رئیسه به خارج از کشور و هزینههای مربوط به این سفرها، هیاتهایی که میآیند و هزینههای آنها، رفتوآمدهای رئیس اتاق و هزینههای او، بلیت هواپیما و غیره خدماتی است که بابت آنها اتاق باید از بودجه خود هزینه کند. البته مخارج دیگری مثل سوبسیدی که برای برگزاری نمایشگاه هم خواسته شود در صورتی که وضع مالی خوب نباشد باید پرداخت شود که عملاً هم هزینهها پرداخت نمیشود. ولی جزوشان هست. مشاورانی را برای سخنرانیها گرفتهاند، شورای گفتوگو درست کردیم، هزینه دفترهایش. اینها خدمات اتاق است. ولی چیز خاصی در مقابل این سه در هزار پیشبینی در بودجه ما نیست که بگوییم اینها را میگیریم و یکسری خدمات را انجام میدهیم. سال گذشته گفتند به سندیکاها و اتحادیهها و انجمنها کمک کنیم. در لیست کمک است، ولی اکثراً گله میکنند که مبلغ قابل توجهی نگرفتهایم. ممکن است که به بعضیها داده باشند و به بعضیها نداده باشند.
این خدمات اصلاً چیز خاصی در مقابل درآمد سه در هزار نیست. اتاق برای توسعه کارش، برای خدماتش، سه در هزار را میگیرد ولی یک درصد، اجحاف بزرگی است. آن یک درصد را که اتاق دریافت میکند با آن مخالف هستیم.
از نظر شما درآمد یک در هزاری که در حال حاضر به رغم تخفیفها از شرکتها دریافت میشود در شرایط رکود، دریافت پول اجباری از آنها نیست؟
ما هم معتقدیم که این یک هزار فروش هنگامی که دنیا دارد به سمت رکود حرکت میکند و آن هم در شرایطی که ما میبینیم تورممان شدید است، کاملاً اشتباه است. زمانی که برنامه پنجم توسعه تدوین شد، تورم شدیدی در کشور داشتیم. دولت آقای احمدینژاد هم دولت موفقی نبود در چنین حالتی، یک هزار فروش گرفتن از صاحبان صنایع و بازرگانان، یک اجحاف و تبعیض است و دریافتی خوبی نیست. ما با این مخالف هستیم و هنوز هم مخالفت خود را اعلام میکنیم ولی باید فکری به حال برنامه ششم توسعه کرد تا این قانون را در آن حذف کنیم.
بسیاری از شرکتها هستند که اگر یک در هزار درآمد آنها را در سال حساب کنیم رقم بسیار بالایی به دست میآید که این پول میتواند به عنوان سرمایه در گردش آنها در توسعه بنگاهها تاثیر داشته باشد که البته هر ساله به حساب اتاق های بازرگانی واریز میشود.آیا اتاق بازرگانی که مدافع بخش خصوصی است تا به حال تصمیم نگرفته بنگاهها را معاف از پرداخت یک در هزار کند؟
البته بسیاری از این بنگاهها که نام نمیبرم از دریافت کارت بازرگانی معاف بوده و متاسفانه این موضوع که شما گفتید برای آن دسته از شرکتهایی که کارت بازرگانی دارند صدق میکند. شرکتهایی که کارت بازرگانی دارند، متاسفانه باید این پول را بدهند و راهی هم ندارند شاید اتاق تهران تخفیفهای 70درصدی دادهاست اما بی فایده بوده و حتی تبعیضاتی نیز به وجود آمده است.
اتاق تهران اعلام میکند که با دریافت یک در هزار مخالف است ولی اتاق ایران بر این موضوع پافشاری میکند. این موضوع صحت دارد؟ این در حالی است که تا کنون تنها 30 درصد از یک در هزار فروش شرکتهایی را میگیرد که عضو آن هستند.
خیر، اتاق تهران مخالف نیست و تاکنون این مبالغ را گرفته است. اگر مخالف بود، یک در هزار را نمیگرفت. به ظاهر میگوید مخالف است که اعضایش ناراحت نشوند. چون اتاق ایران عضو ندارد. اتاق تهران یک در هزار را دریافت میکند زیرا تعداد افراد حقیقی و حقوقی که متقاضی دریافت کارت بازرگانی هستند ریزش کرده است. شما میدانید که پیش از این اتاق تهران بیست و چند هزار عضو داشته و در حال حاضر اعضای آن حدود 10 هزار شده و کاهش یافته است. خب این ریزش باعث شده است که اتاق تهران به ظاهر بگوید که مخالف است، ولی در عمل هزینههای خود را تامین میکند. اگر مخالف است، خب نگیرد. میتواند نگیرد و ببخشد. بخشیدن که کار سختی نیست. میتواند نگیرد. میتواند بهجای اینکه نقدی بگیرد، بگوید که شرکتها سهم خود را 10ساله بدهند. اتاق تهران ظاهراً مخالف است. باطناً، سه تا ساختمان 20میلیاردی اخیراً خریده است. از کجا خریده است؟ از همین پول یک در هزار فروش. عامل اصلی ریزش در تعداد کارتهای بازرگانی همین اخذ یک در هزار است ولی برای جبران کاهش درآمدهای ناشی از کاهش تعداد کارت بازرگانی بر دریافت یک درهزار پافشاری میکند.
اتاق ایران چقدر از سهم یک در هزار را از اتاقهای شهرستانها دریافت میکند؟ زیرا اتاق ایران در مورد دریافت یک در هزار فروش موضوع را به اتاقهای شهرستانها تفویض کرده است.
اتاقهای شهرستانها 50 درصد از درآمدهای یک در هزار فروش را به اتاق ایران میدهند. البته بین خودشان توافق کردند که 50 درصد دریافتی یک درصد فروش که در حال حاضر به 4/0 از یک درصد، تقلیل دادهاند، به اتاق ایران برای هزینه این تشکل مادر بدهند. اتاق ایران از محل همین 50 درصدها هزینه ماموریتها و کارهایی را که دارد تامین میکند.
آیا هیات نمایندگان که نمایندگان بخش خصوصی در اتاق بازرگانی هستند اعتراضی نسبت به دریافت یک در هزار از بنگاهها و شرکتها نکردهاند؟
هیات نمایندگان بارها نسبت به این موضوع اعتراض کردهاند. ولی خب، نمیشود کاری کرد. قانون برنامه پنجم توسعه هم پایان سال جاری و قبل از آغاز سال 94 تمام خواهد شد مگر آنکه بتوان در برنامه ششم توسعه برای این موضوع کاری انجام داد.
ممکن است از ابتدای سال آینده دریافت یک در هزار فروش متوقف شود؟
این موضوع بستگی به مجلس دارد. قانون پنجم که تمام شود، تازه قانون ششم شروع میشود. اگر در برنامه ششم اتاقها اصرار بر پابرجا بودن قانون دریافت یک در هزار فروش داشته باشند و مجلس آن را تصویب کند، دریافت آن ادامه دارد. در غیر این صورت متوقف میشود. البته اصلاً بحث بر سر سه در هزار نیست. بحث سر یک هزار از فروش است. زیرا سه در هزار مالیات چیزی نمیشود. در سه در هزار سالانه هر فرد حقیقی و حقوقی 10 تا 15 میلیون تومان به اتاق بازرگانی پرداخت میکند ولی این یک هزار گاهی 500 تا 600 میلیون تومان و یک میلیارد تومان هم میشود. خب، خیلی سخت است. بعضی از اتاقها هم تخفیف نمیدهند و میگیرند. بعضی از اتاقها هم کم و زیاد میگیرند. یک حالت رانتی هم پیدا کرده است و خیلی بد است.
منظورتان از رانتی شدن چیست؟
منظورم تبعیض است. از بعضیها نمیگیرند و از بعضیها میگیرند. یک نوع تبعیض قائل میشوند. یا از این محل پول اضافی دارند و نمیدانند که چه کنند، یک مشاور میگیرند ماهانه 20 میلیون تومان به او میدهند. رانت است دیگر. ما جایی را بلد نیستیم که برویم و به ما هم 20 میلیون تومان در ازای مشاوره پرداخت کنند.
دیدگاه تان را بنویسید