تاریخ انتشار:
آیا سرمایهداران ایرانیتبار به خانه بازمیگردند؟
بازگشت درناها
در مقایسه با سالهای گذشته که شاهد شکلگیری برخی تنشها در مناسبات اقتصادی کشور بودیم، فکر میکنم فضای سرمایهگذاری بهتر شده و همچنان رو به بهبود بیشتر میرود. اما اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم، هنوز به مرحله مطلوب نرسیدهایم.
احتمالاً گفتوگوی آقای لاریجانی با سالنامه «تجارت فردا» را خواندهاید. رئیس مجلس شورای اسلامی در این گفتوگو تاکید داشتند که اقتصاد ایران دوره بیثباتی را پشت سر گذاشته و به ثبات رسیده است. در همین زمینه آقای لاریجانی در مورد رفع موانع حضور ایرانیان خارج از کشور از اتاقهای بازرگانی ایران و تهران خواسته است تا برای سرمایهگذاران ایرانی خارج از کشور کارت دعوت بفرستند. گفته میشود سرمایه ایرانیان خارج از کشور حدود 700 تا 800 میلیارد دلار است که جذب درصدی از این میزان سرمایه میتواند نقش موثری در تامین منابع مالی اقتصاد کشور داشته باشد. به عنوان اولین سوال، آیا آن گونه که آقای لاریجانی مدعی شدهاند، ثبات و آرامش به فضای اقتصادی کشور بازگشته است؟
یحیی آلاسحاق: در مقایسه با سالهای گذشته که شاهد شکلگیری برخی تنشها در مناسبات اقتصادی کشور بودیم، فکر میکنم فضای سرمایهگذاری بهتر شده و همچنان رو به بهبود بیشتر میرود. اما اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم، هنوز به مرحله مطلوب نرسیدهایم. خیلی سخت است که بگوییم به مرحلهای رسیدهایم که میتوانیم به سرمایهگذاران اطمینان خاطر بدهیم. با این حال من اگر بخواهم کارت دعوت برای سرمایهگذاران بفرستم، حتماً اشاره میکنم که شرایط رو به بهبود است. آنها خود میدانند چه زمانی برای ورود بهتر است همان طور که خودشان روز خروج را انتخاب کردند.
فکر میکنید دعوت از سرمایهگذاران خارجی از چه درجه اهمیتی برخوردار است؟
یحیی آلاسحاق:زمانی که دن شیائوپنگ در چین قصد داشت اصلاحات اقتصادی را آغاز کند و به اصطلاح درها را باز کرد، از چینیهای مقیم خارج دعوت به کار کرد. بعد پای سرمایهگذاران خارجی باز شد. من فکر میکنم اول باید سرمایهگذار داخل احساس امنیت کند. بعد از ایرانیان خارج از کشور دعوت به سرمایهگذاری شود و بعد سرمایهگذاران خارجی میآیند. بنابراین فکر میکنم اکنون، بهترین زمان برای استفاده از سرمایه ایرانیان خارج از کشور است. خوشبختانه این گروه هم از تمکن مالی خوبی برخوردار هستند و هم اینکه جدا از منابع مالی از نظر نیروی انسانی ارتباطات، دانش، فناوری، تکنولوژی و علقه و علاقه موضوع مهمی است که اگر بستر مناسب برای آنها فراهم شود، میتوان روی آمدن آنها حساب کرد.
دعوت از ایرانیان مهاجر الزاماتی هم دارد؟
یحیی آلاسحاق:حتماً الزاماتی دارد. یکسری از الزامات مربوط به دولت و حاکمیت است، یکسری موارد هم مشخص بودن روند اقتصادی و ثبات اقتصادی کشور است که شما اشاره کردید. یعنی رابطه بین سرمایه و امنیت یک رابطه مستقیم است. اگر سرمایه احساس ناامنی کند، بلافاصله عکسالعمل نشان میدهد. اولین قدم برای استفاده از سرمایهگذاری خارجی، ثبات اقتصادی است. بهبود فضای امنیت اقتصادی و فضای کسبوکار هم اهمیت زیادی دارد. اگر این شرایط فراهم شود، وطندوستی و انگیزه برای کسب سود بالا هم وجود دارد. نکته دوم این است که علاوه بر ثبات باید دورنمای مناسبی برای فعالیتها داشته باشد. یعنی سرمایهگذار باید بتواند آینده را تا حدودی پیشبینی کند. او باید بداند فضای سرمایهگذاری تا چه حدی امن است. یا سیاستها چیست؟ روندها چیست؟ باید تصویری شفاف از آینده داشته باشد. فراموش نکنیم هر حرکتی در اقتصاد، به زمان کافی نیاز دارد تا به بهرهبرداری برسد. حداقل افق سه یا چهار ساله لازم است. اگر این را قبول کنیم، لازم است در سیاستگذاری و در تصمیمگیری، ثبات داشته باشیم. خوشبختانه تا حدود زیادی ثبات در سیاستگذاری و در جهتگیری
ایجاد شده است. در شش، هفت ماه گذشته آنچه از تدابیر دولت و عملکردش برمیآید، نشاندهنده این است که آرامشی در صحنههای مختلف کشور وجود دارد از جمله در حوزه اقتصاد. همچنین وضعیت کنونی موید آن است که نسخه اقتصادی دولت برای اصلاح ساختار اقتصادی نسخه درستی است. پس وضعیت فعلی نشان میدهد دولت برنامه دارد، دوم اینکه برنامه دولت برنامهای صحیح است و میتواند اقتصاد را در شرایطی مناسب نسبت به وضعیت فعلی قرار دهد. به عنوان مثال مساله نوسانات نرخ ارز و تلاطمش را توانستند کنترل کنند. آهنگ و رشد تورم نزولی شد، یعنی تورم 30، 40درصدی را وعده دادهاند به 25 درصد برسانند. دولت توانسته پایه پولی را کنترل کند، رشد نقدینگی را کنترل کند، مناسبات بانکی را تا حدودی نظم دهد. بنابراین در مجموع، امید و انتظار به بهبود شرایط وجود دارد. اما چند موضوع وجود دارد که برای سرمایهگذاران ابهام به وجود آورده است. مثلاً این روزها که شاهد افت قیمت سهام و کاهش عدد شاخص بورس هستیم، فعالان بازار سرمایه انتظار دارند از دولت پیام مشخصی دریافت کنند. اگر دولت در برنامه مشخصی اعلام کند که برنامهاش برای افزایش قیمت حاملهای انرژی تا رسیدن به قیمتهای
جهانی چیست و هر سال چقدر به قیمت این حاملها افزوده میشود، به طور قطع تصمیمگیری برای سرمایهگذار تسهیل میشود. این اطلاعرسانی برای کسانی که میخواهند سرمایهگذاری کنند، مهم است. باید ذهنیت مناسبی وجود داشته باشد. ممکن است شرکتی پیدا شود و بخواهد در زمینه کاهش انرژی فعالیت کند، بنابراین اگر زمانبندی مناسبی وجود داشته باشد که تا پنج سال آینده چه میشود، ممکن است سرمایهگذاری لازم صورت گیرد. من اینگونه جمعبندی میکنم که سرمایهگذار بخش اقتصاد با واقعیتها طرف است، به حرف و تبلیغ و شعار تنها گوش میدهد ولی عمل نمیکند. وقتی عمل میکند که پیامهای صریحی از اقتصاد و دیپلماسی کشور دریافت کند. ما در اقتصاد هر چقدر واقعنگر باشیم، هر چقدر شفاف باشیم، هر چقدر ثبات داشته باشیم، زمینه استفاده از سرمایهگذاری به ویژه سرمایهگذاری خارجی بیشتر به وجود میآید.
غلامحسین شافعی: من کمی به گذشته برمیگردم و از زاویه دیگری به موضوع نگاه میکنم. سوال این است که چرا سرمایهدار ایرانی، پول و سرمایهاش را از کشور خارج کرده است؟ در این زمینه دو احتمال وجود دارد. یا دلیل اقتصادی داشته یا دلایل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی. بخشی از سرمایهداران، تحمل ریسک ندارند و در صورت وقوع اتفاقی کوچک، صحنه مناقشه را ترک میکنند و به مکانهای کمحاشیهتر میروند. اقتصاد ایران در سالهای گذشته طعم بیثباتی را چشیده و از آن ضربه دیده است. این بیثباتی به نوعی بر جامعه و سیاست ما هم حاکم بوده است. در نتیجه سرمایهگذار تصمیم گرفته به محیطهای آرامتری نقل مکان کند. در عین حال فکر میکنم فرهنگ حاکم بر جامعه میتواند عامل موثری در جذب یا دفع سرمایهگذار باشد. نگاه جامعه به یک فعال اقتصادی در تصمیمگیری او برای اینکه بماند یا برود، موثر است. اگر این اصل را قبول داشته باشیم، متوجه میشویم در سالهای گذشته کارآفرینان و سرمایهگذاران ایرانی، جایگاه و مقبولیت مورد انتظار را نداشتهاند. محیط کسبوکار ایران هم محیط مناسبی برای فعالیت اقتصادی نبوده است. اگر محیط کسبوکار
آماده نشود، نتایج مطلوبی عاید نمیشود.
آقای لاریجانی معتقد است فضای سرمایهگذاری بهبود پیدا کرده است.
غلامحسین شافعی:تا حد زیادی شاهد تغییرات بودهایم. تغییر فضای سیاسی، نشاط اقتصادی هم به دنبال داشته است. در عین حال دولت یازدهم با در پیش گرفتن رویههای قانونی، کارهای دولت قبل را تکرار نکرده و این موضوع کمک کرده که فضای سرمایهگذاری بهبود نسبی پیدا کند. به عنوان مثال، قانون بهبود فضای کسبوکار را که در گذشته به تصویب رسیده است دولت قبل اجرا نکرد اما این دولت، خود را متعهد به اجرای آن میداند. برای ما مشخص است که دولت یازدهم مصمم به اجرای این قانون است و معتقدیم اگر زمینه اجرای آن فراهم شود، فضای فعالیت اقتصادی در ایران میتواند خیلی بهتر از این که هست باشد. خود این میتواند پیام مناسبی برای سرمایهگذاران باشد و فراموش نکنیم که اغلب ایرانیهای خارج از کشور دلشان برای ایران پر میزند. آنها در شرایط مساوی حاضر نیستند در خارج از کشور سرمایهگذاری کنند. حتماً زمینه مساعد برای کارشان وجود نداشته که مهاجرت کردهاند و اگر شرایط مساعد باشد، مطمئناً با هجوم سرمایههای ایرانی خارج از کشور به داخل مواجه خواهیم شد. آقای دکتر آلاسحاق به مسائل مهمی اشاره کردند. از جمله اینکه در حال حاضر
هنوز در مورد سرمایهگذاری خارجی امنیت لازم وجود ندارد. البته منظور من از امنیت این نیست که سرمایهای به خطر بیفتد یا مصادره شود، بلکه منظور این است که سرمایهدار هنوز هیچ اطمینانی از آینده فعالیتهایش نمیتواند داشته باشد. این خودش یک نوع عدم امنیت در سرمایهگذاری است. در فعالیتهای تجاری شاید متفاوت باشد، ولی در زمینه سرمایهگذاری باید بتوانیم فضای آینده را پیشبینی کنیم و انتظارات خود را با آن تطبیق دهیم. در حال حاضر چنین فضایی مهیا نیست. هنوز برای ما که در داخل فعالیت میکنیم، مشخص نیست که سال آینده مالیات برای یک فعال اقتصادی یا یک سرمایهگذار چه میزان خواهد بود؟ عوارضی که بر فعالیت ما ممکن است بسته شود چقدر خواهد بود؟ نرخ تسهیلات سیستم بانکی چقدر خواهد بود؟ در صورت عدم محاسبه این موارد، آینده مبهمی خواهیم داشت. علاوه بر آن به نکته دیگری نیز اشاره میکنم. از تریبونهای ما پیامهای نامشخص و بعضاً مخرب شنیده میشود. تناقضگویی هم وجود دارد. مثلاً ناامنی برای سرمایهگذار این است که با یک مصاحبه رئیس کل بانک مرکزی یا دیگر مقامات ارشد دولت، نرخ ارز 50 تومان بالا و پایین میرود. این محیط برای سرمایهگذار،
محیط اطمینانبخشی نیست اما معتقدم اگر این مسائل برطرف شود، سرمایههای زیادی به داخل کشور خواهد آمد. موضوعی هم که آقای دکتر لاریجانی مطرح کردهاند، از اهمیت بالایی برخوردار است و در پاسخ ایشان باید بگویم آرزوی اتاقهای بازرگانی این است که هر ایرانی خارج از کشور با عزت و احترام به وطنش برگردد. بنابراین در پاسخ به دعوت ایشان ما هم اعلام آمادگی میکنیم که آماده انجام هرگونه فعالیتی هستیم. اما تاکید داریم چنین سیاستی، باید مورد قبول قوای سهگانه و مجموعه حاکمیت باشد. ابتدا محیط مناسب توسط مسوولان ذیربط باید فراهم شود. در آن صورت راه برای فعالیت اتاقهای بازرگانی هموار خواهد شد که بتوانند در این جهت تلاش کنند.
آقای دکتر آلاسحاق فکر میکنید دلیل اصلی خروج سرمایهگذاران در دورههای مختلف از کشور چه بوده است؟
یحیی آلاسحاق:دلایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در خروج سرمایهگذاران از کشور اثرگذار بوده است. اما آنچه بیشترین اثرگذاری را بر این روند دارد، بیاطمینانی است. همیشه باید به خاطر داشته باشیم که سرمایه آهویی گریزپاست که با تکان خوردن بال پروانه میگریزد. در دورههای مختلف، موانع زیادی برای انباشت سرمایه در کشور وجود داشته اما در طول زمان برطرف شده و امروز از نظر قوانین اقتصادی، مانع خاصی پیش روی سرمایهگذاران نیست. میماند فضای فعالیت که متاسفانه در سالهای گذشته شرایط خوبی نداشته است. تغییر قوانین، تغییر رویهها، بیثباتی در تصمیمگیری، تصمیمات خلقالساعه و سیاستگذاریهای فوری، آفتهای سرمایهگذاری در کشور هستند که در دورههای مختلف باعث خروج سرمایهداران از کشور شدهاند. شوکهای سیاسی و اجتماعی، فعالیتهای رادیکال سیاسی، کنشها و واکنشهای عصبی جریانهای سیاسی و در نهایت، تغییر جهتهای اساسی در نحوه اداره قوه مجریه بعضاً به خروج سرمایهداران منجر شده است.
وزن مسائل سیاسی بیشتر بوده یا دلایل اقتصادی؟
یحیی آلاسحاق:در سالهای گذشته، تندرویها زیاد بوده و هر بار که با تکانههای سیاسی مواجه بودهایم، بخشی از فعالان اقتصادی عرصه را خالی کردهاند. البته اگر بخواهم وضعیت اقتصادی را تحلیل کنم باید بگویم دلیل اقتصادی کوچ یا مهاجرت سرمایهگذاران بیشتر از آنکه ناشی از انگیزههای بازدهی باشد، ناشی از بیاطمینانی از سوی سیاستگذار بوده است. سوال این است آیا سرمایهگذاری در ایران سودآور است یا نیست؟ پاسخ را همه میدانند. سرمایهگذاری در ایران سودآوری بالایی دارد. ایران از نظر پتانسیل، بهشت سرمایهگذاری در منطقه است. ایران از نظر توسعه نیروی انسانی در منطقه رتبه نخست را دارد. یعنی از نظر تعداد فارغالتحصیلان و تعداد نیروهای بارورشده، تحصیلکرده، مهارتدار در جایگاه اول قرار دارد. پس ما از نظر نیروی انسانی جا برای سرمایهگذاری داریم. دوم، منابع طبیعی، نفت، گاز، معدن، موقعیت جغرافیایی و موقعیت ژئوپولتیک داریم و میتوانیم با کشورهای همسایه همکاری کنیم. با 15 کشور همسایه هستیم. به عنوان مثال بازار عراق، یک بازار بسیار بزرگ تاریخی است و 10، 15 سال دیگر زمینه سرمایهگذاری دارد. در داخل هم
ظرفیت بسیار بالایی برای فعالیت اقتصادی وجود دارد.
تنها در حوزه نفتی در برنامه پنجم، 500 میلیارد دلار پروژههای تصویبشده و تاییدشده موجود است. در سایر حوزهها باز به همین ترتیب. یعنی ما پروژههای مشخص و سودآوری داریم که بازگشت سرمایهاش تضمین شده است. در ایران بازاری به وسعت 75 میلیون نفر وجود دارد که دنبال محصولات نو و تکنولوژیهای نو است. این بازار، بازار بسیار خوبی است که سالانه به حدود 50، 60 میلیارد دلار واردات نیاز دارد. میخواهم بگویم برای یک سرمایهگذار، از نظر شاخصهای اقتصادی، نسبت به حوزههای دیگر، احتمال بازگشت سرمایه بیشتر است. اما مشکلاتی در این اقتصاد وجود دارد. همانهایی که آقای مهندس شافعی هم اشاره کردند. یعنی سیاستگذار اگر بخواهد، میتواند مشکلات را کم کند و فضای سرمایهگذاری را بهبود بخشد. مثل اینکه دولت توانست از افزایش تورم جلوگیری کند.
آقای شافعی تحقق دعوت از سرمایهگذاران خارجی را منوط به رفع برخی مسائل میدانند. نظر شما چیست؟
غلامحسین شافعی:حتماً با نظر ایشان موافق هستم. به هر حال اگر بخواهیم به پیشنهاد آقای لاریجانی که بارها در سخنرانی آقای رئیسجمهور هم شنیدهایم، پاسخ بدهیم، باید پیشنهاداتی به سه قوه ارائه کنیم. نخست اینکه باید الزامات حضور سرمایهگذاران خارجی را مشخص کنیم. باید کاری کنیم که اهمیت سرمایهگذاری در تریبونها، نهادها، سازمانها و همه دستگاههای حاکمیتی مشخص شود. فضای کسبوکار را باید بهبود دهیم. رتبه 154 کسبوکار در دنیا برای سرمایهگذاری جواب نمیدهد. در شاخص مربوط به فعالیت بانکها رتبه آخر را از بین 180 کشور داریم، یعنی در تسهیلات بانکی و روابط بانکی، کشور آخر هستیم. با این وضعیت، چطور انتظار دارند که سرمایهگذار به کشور بیاید. ترکیب تسهیلات و برخوردی که نظام بانکی با سرمایه در گردش یا سرمایهگذاری میکند هم جای بررسی دارد. بیش از 50 درصد تسهیلات بانکی به واحدهای بزرگ داده میشود که این واحدهای بزرگ بهرهوری حداقل دارند. واحدهای متوسط و کوچک که عمدتاً بخش مردمی هستند، حداقل تسهیلات را دریافت کردهاند. در مقابل، فشار برای معوقهها به واحدهای متوسط و کوچک وارد میشود. اگر چنین
فضایی در روابط بانکی، بین فعالان اقتصاد و بانک باشد، سرمایهگذاری انجام نمیشود. به نظر من بازگشت سرمایهگذاران ایرانی به کشور، چند پیشزمینه لازم دارد. پیشزمینه اول را حاکمیت باید فراهم کند. یعنی اراده حاکمیتی برای دعوت از سرمایهگذاران وجود داشته باشد. دوم باید قوای سهگانه در این زمینه به جمعبندی برسند. قدری از حساسیتها باید کاسته شود و قدری باید نگاه مهربانانه داشت. در نهایت اینکه دولت ثابت کند که قصد ادامه تصدیگری ندارد و میخواهد میدان را به بخش خصوصی بسپارد. اصلاح نظام بانکی و بازگرداندن تعادل به بازارها هم در زمره اقدامات و الزامات این سیاست است.
آقای مهندس شافعی از نظر شما عوامل خروج سرمایه از کشور چیست؟
یحیی آلاسحاق:من اجازه میخواهم که در تکمیل فرمایش آقای دکتر به یک موضوع اشاره کنم که میدانم خیلی مهم است. در فعالیتهای اقتصادی خصوصاً کار تولیدی، ما به یک نقشه راه جامع در کشور نیاز داریم؛ یک استراتژی منسجم توسعه. از ابتدای انقلاب و بعد از انقلاب همه دولتهایی که آمدهاند، واقعاً آرمانخواه بودند و همه خود را استراتژیست میدانستند بنابراین هر کدام از این دولتها، یک استراتژی خاص تدوین کردند. اما هر دولتی که روی کار آمد، استراتژی دولت قبل را کنار گذاشت و سیاستگذاری جدیدی را آغاز کرد. کار ما امروز به جایی رسیده که هنوز یک نقشه راه جامع برای توسعه اقتصاد کشور نداریم. نتیجه این شده که ما اکنون این نقشه راه جامع را نداریم. هر سرمایهگذاری که با هدف سرمایهگذاری وارد کشور شود، اولین چیزی که برایش اهمیت دارد، این است که برنامههای بلندمدت آن کشور در توسعه اقتصادی چیست. چیزی که ما آن را نداریم. نداشتن همین کافی است که اطمینان برای ورود سرمایه به ایران وجود نداشته باشد. به نظرم این اولویت اول است. موضوع دوم، شفافیت در فعالیتهای اقتصادی است که فوقالعاده مهم است. این یک اطمینان خاطر
برای فردی است که میخواهد در زمینهای سرمایهگذاری کند. تصور بر این است که در کشور ما شفافیت وجود نداشته است. به همین دلیل، خیلی اوقات با معضلات و مشکلات و مسائلی مواجه شدهایم. با یکسری نمیدانمها، کجاندیشیها و یکسری اختلاسها و یکسری مسائل در این کشور مواجه شدیم که خود اینها برای سرمایهگذار، تاملبرانگیز است. مساله بعدی این است که ما باید یک میدان رقابت سالم برای فعالیت اقتصادی داشته باشیم. آقای دکتر آلاسحاق به درستی اشاره کردند. هر چقدر که مبتکر و مقتدر باشم، نمیتوانیم با یک سازمان دولتی یا شبهدولتی، در یک رقابت سالم حرکت کنیم. چرا که از آن امتیازات برخوردار نیستیم. محیط میشود محیط غیررقابتی یا رقابت ناسالم. در چنین محیطی سرمایه حتماً میل به ورود پیدا نمیکند. این محیط باید کاملاً فراهم شود. اشاره کردند که بیاطمینانی در فضای سیاسی و اقتصادی کشور وجود دارد. چه زمانی اطمینان خاطر ایجاد میشود برای اینکه دارایی افراد وارد کشور شود تا سرمایهگذاری کنند؟ من وقتی میبینم سرنوشتی پیدا کردهام که خودم ذرهای در به وجود آمدن آن دخالت نداشتهام و بعد هم به حال خودم رها شدهام، چگونه میتوانم اطمینان یابم
که در این محیط فعالیت کنم؟ امروز بخش خصوصی ایران با بیاطمینانی مواجه است. اصل44 را رهبر انقلاب ابلاغ فرمودهاند اما به درستی اجرا نشده است. چرا برای بخش خصوصی این همه مانع ایجاد کردهاند؟ چرا بخش خصوصی با این همه سوال بیجواب مواجه است؟ چرا بخش خصوصی با این همه سیاست غیرقابل تصور باید دست و پنجه نرم کند؟ امروز اقتصاد ایران با معضل تامین منابع مالی مواجه است. چگونه باید این معضل را حل کرد؟ بهترین راه دعوت از ایرانیان خارج از کشور است که هموطنان ما هستند. آنها دلشان برای کشور میتپد و دوست دارند توسعه و پیشرفت کشور را ببینند. اما ما چه کردهایم؟ زمینهای برای حضور آنها فراهم نیست و به قول آقای آلاسحاق، نیاز به عزم ملی دارد.
شما فضای سیاسی را برای بازگشت سرمایهگذاران ایرانی خارج از کشور مساعد میدانید؟
غلامحسین شافعی:فضای سیاسی مساعد است اما اراده ملی میخواهد. نمیشود با زبان و تعارف از افراد بخواهیم سرمایه و دارایی خود را تبدیل به ریال کنند و به ایران برگردند. چنین اتفاقی غیرقابل تصور نیست اما به سختی صورت میگیرد. بازگشت سرمایهگذاران ایرانی نیاز به حل و فصل برخی مسائل سیاسی و اجتماعی دارد. من با آقای دکتر موافقم که پتانسیل اقتصاد ایران بینظیر است. این را همه میدانند اما نیاز داریم فضای سیاسی را شفافتر کنیم. از تریبونها با اعتدال بیشتری سخنرانی کنیم. از گفتن حرفهای پرهزینه بپرهیزیم و فضای کشور را بیهوده مناقشهآمیز جلوه ندهیم. ما استاد تبدیل کردن مشکلات کوچک به بحران ملی هستیم. اطراف ما پر است از اتفاقات کوچک اما آن قدر بد عمل میکنیم که اتفاقات خرد را به مسائل جهانی تبدیل میکنیم.
در حال حاضر ما با ایرانیهای خارج از کشور در ارتباط هستیم. بچههای ایرانی که در خارج از کشور متولد شدهاند و به سن بلوغ رسیدهاند، ایران را عاشقانه دوست دارند. آرزوی آنها این است که بازبرگردند و کشور تاریخی خود را ببینند. ایرانیها تعلق خاطرشان به این کشور زیاد است. کافی است که محیط مناسب برای آنها فراهم کنیم. آن زمان اصلاً خیلی به تلاش ما بستگی نخواهد داشت. اگر این فراهم شود، همه خواهند آمد و این سرمایه اصلاً چیز افسانهای هم نیست. آقای دکتر اشاره کردند، امکاناتی که ما داریم، استعدادهایی که در درون کشور ماست، در هیچ کدام از کشورهایی که ایرانیها در آنجا کار میکنند، این امکانات وجود ندارد. اگر محیط، مساوی با آنجا برای آنها فراهم شود، بهره اقتصادیشان به چندین برابر افزایش خواهد یافت. برای اینکه ما خیلی راههایی داریم که در آنجا اصلاً وجود ندارد. این خیلی هم به نظرم کار سختی نیست. من امیدوارم و آرزو میکنم که دولت یازدهم با برنامههایی که دارد خالق یک اتفاق عجیب باشد که حتماً اتفاقات عجیبی رخ میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید