تاریخ انتشار:
صادرات بیسابقه نفت در هشت سال اخیر چه تبعاتی را در پی داشت؟
چنگال نفت بر گلوی اقتصاد
در هفتههای اخیر گزارشی از سوی مرکز پژوهشهای مجلس ارائه شد که با توصیف شرایط فعلی اقتصادی کشور، به نکته قابل توجهی در خصوص کارنامه دولت گذشته در هزینهکرد درآمدهای نفتی اشاره کرده بود: در هشت سال گذشته(سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱)، برای هر یک درصد رشد اقتصادی، در حدود «۸/۲۲ میلیارد دلار» هزینه شده است، حال آنکه در دوره اصلاحات(سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳) هر یک درصد رشد اقتصادی در حدود «۵/۴ میلیارد دلار» هزینه دربر داشت. این در حالی است که در گزارشی که ارائه شد، آمار رشد اقتصادی به نقل از «گزارشهای مرکز آمار» صورت گرفته بود که به طور معمول نرخهای رشد اقتصادی این مرکز در سالهای اخیر، تا حدودی بالاتر از نرخهای رشد بانک مرکزی، گزارش میشود.
در هفتههای اخیر گزارشی از سوی مرکز پژوهشهای مجلس ارائه شد که با توصیف شرایط فعلی اقتصادی کشور، به نکته قابل توجهی در خصوص کارنامه دولت گذشته در هزینهکرد درآمدهای نفتی اشاره کرده بود: در هشت سال گذشته (سال 1384 تا 1391)، برای هر یک درصد رشد اقتصادی، در حدود «8/22 میلیارد دلار» هزینه شده است، حال آنکه در دوره اصلاحات (سال 1376 تا 1383) هر یک درصد رشد اقتصادی در حدود «5/4 میلیارد دلار» هزینه دربر داشت. این در حالی است که در گزارشی که ارائه شد، آمار رشد اقتصادی به نقل از «گزارشهای مرکز آمار» صورت گرفته بود که به طور معمول نرخهای رشد اقتصادی این مرکز در سالهای اخیر، تا حدودی بالاتر از نرخهای رشد بانک مرکزی، گزارش میشود.
همه دستاوردهای وفور نفتی
کاهش نرخ رشد اقتصادی و نیز مهمتر از آن، بازدهی منابع ارزی و سرمایههای به کار گرفتهشده در اقتصاد کشور، تنها یکی از مواردی است که در کارنامه مدیریت اقتصادی هشتساله گذشته به ثبت میرسد. آنطور که آمارها نشان میدهند، در این دوره نرخ تورم بیش از دو برابر شد، وضعیت شاخصهای کسب و کار و رقابتپذیری اقتصاد ایران به شدت سقوط کرد، طی هشت سال حداکثر صد هزار شغل جدید ایجاد شد، فاصله بین بالاترین دهک درآمدی با پایینترین دهک بیشتر شد، نرخ ارز جهشهای بیسابقهای را در فاصلههای زمانی کوتاه تجربه کرد، ساختار تجارت خارجی کشور وابستگی بیشتری به نفت پیدا کرد و میراثی از مشکلات اجرایی نیز برای دولت بعدی به جای ماند. از جمله میتوان به حجم بالای پروژههای ناتمام و نیمهتمام، نبود توازن در بودجه و کسری بودجه بالا، محدودیتهای خارجی و معضل نقلوانتقال ارز و کالا، بدهی بالای دولت و نهادهای دولتی به بانکها به ویژه بانک مرکزی و طرحهای نیمهکارهای مثل مسکن مهر اشاره کرد. از سوی دیگر، برخی از دستاوردهای کلان و بلندمدتی که اقتصاد کشور تا سال 1384 به آنها دست یافته بود، در دولت نهم و دهم تا حد زیادی تضعیف شد. به عنوان مثال، میتوان از طرح یکسانسازی نرخ ارز نام برد که اجرای موفقیتآمیز آن در سال 1381، اقتصاد کشور را از پیامدهای منفی وجود چند نرخ رها کرده بود. اما این دستاورد نیز با اصرار این دولت بر عدم تعدیل نرخ ارز با تورم از یک سو و حرکت نکردن به سمت حل مسائل با کشورها از سوی دیگر، با مشکلات بسیار روبهرو شد. به طوری که هماکنون یکی از مهمترین چالشهای پیش روی دولت جدید، یافتن طرحی است که بتواند با آن، وضعیت نظام ارزی کشور را مشابه سال 1384 کرده و نرخ یکسانی را برای ارز در اقتصاد کشور (همانند اغلب کشورها) حاکم کند. همین موضوع در خصوص سایر سیاستهای میانمدت دیگر مثل کاهش تورم و بیکاری، اصلاح قیمتها و درآمدهای نسبی و مواردی از این دست نیز قابل بیان است که دولت اصلاحات در راستای آنها اقداماتی را صورت داده بود، ولی به نظر میرسد در حال حاضر دولت جدید باید با بازگشت به عقب، شرایط را برای به وجود آوردن وضعیتی مانند سال 1384 فراهم کند.
افزایش قیمت و رشد تولید
درآمدهای ناشی از صادرات نفت همواره یکی از مهمترین منابع تامین و عرضه ارز در اقتصاد کشور بوده است. هر چند مسعود نیلی، اقتصاددان و مشاور اقتصادی رئیسجمهور اخیراً گفته است تاریخ اقتصادی ایران را میتوان به قبل از تحریمهای اخیر با محوریت اقتصاد متمرکز بر نفت و بعد از این تحریمها، با محوریت اقتصاد با سهم کمتری از نفت، تقسیم کرد. اما آنطور که گزارشها نشان میدهد، به ویژه پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد در سال 1384، اقتصاد ایران با جهش چشمگیری از لحاظ درآمدهای نفتی مواجه شد که تحت تاثیر دو عامل، یکی بهبود توان استخراج نفتی و دیگری رشد قیمت نفت بود.
اثرگذاری و همزمانی این دو روند به ویژه از سال 1384 به بعد، منجر به افزایش بیسابقهای در درآمد ناشی از صادرات نفتی کشور خصوصاً تا سال 1390 شد. آمارها میگوید در سالهای ابتدایی دهه 80، توان تولید نفت ایران از دو میلیون بشکه فاصله گرفت به طوری که در سال 1384 برای نخستین بار پس از سال 1357، تولید نفت از مرز چهار میلیون بشکه در روز گذشت. مسیر افزایشی در تولید نفت کشور تا دو سال بعد یعنی سال 1386 نیز ادامه داشت، اما از سال 1387 به بعد، این روند نزولی شد.
همچنین، مصادف با رشد مقدار تولید و صادرات، قیمت نفت نیز افزایش پیدا کرد. بر اساس آمارها در بازه زمانی 1376 تا 1383، قیمت نفت خام به طور متوسط در حدود 24 دلار به ازای هر بشکه بود. اما در سال 1384، بهای آن تا 54 دلار افزایش یافت و در ادامه نیز با بهای هر بشکه 65 دلار در سال 1385، هر بشکه 72 دلار در سال 1386 و هر بشکه 97 دلار در سال 1387، به صعود خود ادامه داد. پس از کاهشی تدریجی و موقتی در سال 1388 به دلیل بروز بحران جهانی، بهای نفت در سال 1389 به سطح بیسابقه 80 دلار رفت و سپس از 100 دلار نیز گذشت.
بیسابقهترین درآمدها
ارقام صادرات نفتی با توجه به تغییرات صورتگرفته در بهای نفت و نیز تولید و صادرات روزانه نفت، بیانگر جهش بیسابقهای در درآمد فروش نفت در هشت سال گذشته است. در دوره هشتساله 1360 تا 1367، درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت ایران، در حدود 110 میلیارد دلار ارزش داشته است. در دوره سازندگی یعنی از سال 1368 تا 1375، کشور تقریباً به همین میزان قبلی درآمد صادرات نفتی داشت و تنها در حدود 15 درصد افزایش در صادرات نفت رخ داده بود. در این دوره، اقتصاد ایران به میزان 126 میلیارد دلار صادرات نفتی داشت. در دوره اصلاحات یعنی از سال 1376 تا 1383، افزایش قابل توجهی در صادرات نفتی کشور به وقوع پیوست که اگرچه نسبت به دورههای پیشین «جهش» محسوب میشد، اما با رشد بعدی که پس از سال 1384 رخ داد، قابل مقایسه نبود. در این دوره، صادرات نفت ایران ارزشی در حدود 173 میلیارد دلار داشت که در مقایسه با دوره قبلی، رشدی حدوداً 37 درصدی را دارا بود. اما اوج صادرات نفت در دوره احمدینژاد، (از سال 1384 تا 1391) و در شرایطی حاصل شد که با درآمد ارزی حدوداً 610 میلیارد دلاری ناشی از صادرات نفت، بیسابقهترین درآمدهای ارزی تاریخ کشور رقم خورد. گفته میشود صادرات نفت در این دوره از کل ارزش درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت از اکتشاف ایران تاکنون بیشتر بوده است. رقم این صادرات حدوداً 5/3 برابر ارزش صادرات نفت در دوره هشتساله اصلاحات بود. هرچند با پایان این دولت، ستاره نفت نیز در کشور به سوسو زدن افتاد. چرا که با تشدید تحریمهای غربی علیه ایران، هم از تعداد مشتریان نفت کشور کاسته شد، هم دسترسی به وجوه حاصل از این منابع برای کشور دشوارتر شد و هم به دلیل ضعف در سرمایهگذاریها در حوزه نفت و گاز، چشمانداز تولید نیز در این حوزه کمرنگ شد. این در حالی است که به دلیل مسائل ناشی از تحریم، شیوه فروش نفت نیز از حالت متمرکز قبلی خارج شده و فروشندگان ناشناس و بازارهای سایه جایگزین شیوه شفاف قبلی شدهاند. گفته میشود این تغییر در شیوه فروش، موجب شده تا بخشی از ارزش صادرات نفتی کشور نیز خصوصاً در دو سال اخیر از دست برود. به طوری که در آخرین خبر، وزیر نفت ایران اعلام کرد فقط یکی از این فروشندگان، مبلغی در حدود «دو میلیارد دلار از صادرات نفت» را به دولت پس نداده است. این موضوع زمانی جالب میشود که توجه کنید صادرات نفت در سال 1367 در حدود 8/9 میلیارد دلار بود. یعنی چیزی بالغ بر 20 درصد کل صادرات نفت در سال 1367 را تنها یکی از فروشندگان واسط نفت ایران، فروخته اما مبلغ آن تسویه حساب نشده است.
همه دستاوردهای وفور نفتی
کاهش نرخ رشد اقتصادی و نیز مهمتر از آن، بازدهی منابع ارزی و سرمایههای به کار گرفتهشده در اقتصاد کشور، تنها یکی از مواردی است که در کارنامه مدیریت اقتصادی هشتساله گذشته به ثبت میرسد. آنطور که آمارها نشان میدهند، در این دوره نرخ تورم بیش از دو برابر شد، وضعیت شاخصهای کسب و کار و رقابتپذیری اقتصاد ایران به شدت سقوط کرد، طی هشت سال حداکثر صد هزار شغل جدید ایجاد شد، فاصله بین بالاترین دهک درآمدی با پایینترین دهک بیشتر شد، نرخ ارز جهشهای بیسابقهای را در فاصلههای زمانی کوتاه تجربه کرد، ساختار تجارت خارجی کشور وابستگی بیشتری به نفت پیدا کرد و میراثی از مشکلات اجرایی نیز برای دولت بعدی به جای ماند. از جمله میتوان به حجم بالای پروژههای ناتمام و نیمهتمام، نبود توازن در بودجه و کسری بودجه بالا، محدودیتهای خارجی و معضل نقلوانتقال ارز و کالا، بدهی بالای دولت و نهادهای دولتی به بانکها به ویژه بانک مرکزی و طرحهای نیمهکارهای مثل مسکن مهر اشاره کرد. از سوی دیگر، برخی از دستاوردهای کلان و بلندمدتی که اقتصاد کشور تا سال 1384 به آنها دست یافته بود، در دولت نهم و دهم تا حد زیادی تضعیف شد. به عنوان مثال، میتوان از طرح یکسانسازی نرخ ارز نام برد که اجرای موفقیتآمیز آن در سال 1381، اقتصاد کشور را از پیامدهای منفی وجود چند نرخ رها کرده بود. اما این دستاورد نیز با اصرار این دولت بر عدم تعدیل نرخ ارز با تورم از یک سو و حرکت نکردن به سمت حل مسائل با کشورها از سوی دیگر، با مشکلات بسیار روبهرو شد. به طوری که هماکنون یکی از مهمترین چالشهای پیش روی دولت جدید، یافتن طرحی است که بتواند با آن، وضعیت نظام ارزی کشور را مشابه سال 1384 کرده و نرخ یکسانی را برای ارز در اقتصاد کشور (همانند اغلب کشورها) حاکم کند. همین موضوع در خصوص سایر سیاستهای میانمدت دیگر مثل کاهش تورم و بیکاری، اصلاح قیمتها و درآمدهای نسبی و مواردی از این دست نیز قابل بیان است که دولت اصلاحات در راستای آنها اقداماتی را صورت داده بود، ولی به نظر میرسد در حال حاضر دولت جدید باید با بازگشت به عقب، شرایط را برای به وجود آوردن وضعیتی مانند سال 1384 فراهم کند.
افزایش قیمت و رشد تولید
درآمدهای ناشی از صادرات نفت همواره یکی از مهمترین منابع تامین و عرضه ارز در اقتصاد کشور بوده است. هر چند مسعود نیلی، اقتصاددان و مشاور اقتصادی رئیسجمهور اخیراً گفته است تاریخ اقتصادی ایران را میتوان به قبل از تحریمهای اخیر با محوریت اقتصاد متمرکز بر نفت و بعد از این تحریمها، با محوریت اقتصاد با سهم کمتری از نفت، تقسیم کرد. اما آنطور که گزارشها نشان میدهد، به ویژه پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد در سال 1384، اقتصاد ایران با جهش چشمگیری از لحاظ درآمدهای نفتی مواجه شد که تحت تاثیر دو عامل، یکی بهبود توان استخراج نفتی و دیگری رشد قیمت نفت بود.
اثرگذاری و همزمانی این دو روند به ویژه از سال 1384 به بعد، منجر به افزایش بیسابقهای در درآمد ناشی از صادرات نفتی کشور خصوصاً تا سال 1390 شد. آمارها میگوید در سالهای ابتدایی دهه 80، توان تولید نفت ایران از دو میلیون بشکه فاصله گرفت به طوری که در سال 1384 برای نخستین بار پس از سال 1357، تولید نفت از مرز چهار میلیون بشکه در روز گذشت. مسیر افزایشی در تولید نفت کشور تا دو سال بعد یعنی سال 1386 نیز ادامه داشت، اما از سال 1387 به بعد، این روند نزولی شد.
همچنین، مصادف با رشد مقدار تولید و صادرات، قیمت نفت نیز افزایش پیدا کرد. بر اساس آمارها در بازه زمانی 1376 تا 1383، قیمت نفت خام به طور متوسط در حدود 24 دلار به ازای هر بشکه بود. اما در سال 1384، بهای آن تا 54 دلار افزایش یافت و در ادامه نیز با بهای هر بشکه 65 دلار در سال 1385، هر بشکه 72 دلار در سال 1386 و هر بشکه 97 دلار در سال 1387، به صعود خود ادامه داد. پس از کاهشی تدریجی و موقتی در سال 1388 به دلیل بروز بحران جهانی، بهای نفت در سال 1389 به سطح بیسابقه 80 دلار رفت و سپس از 100 دلار نیز گذشت.
بیسابقهترین درآمدها
ارقام صادرات نفتی با توجه به تغییرات صورتگرفته در بهای نفت و نیز تولید و صادرات روزانه نفت، بیانگر جهش بیسابقهای در درآمد فروش نفت در هشت سال گذشته است. در دوره هشتساله 1360 تا 1367، درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت ایران، در حدود 110 میلیارد دلار ارزش داشته است. در دوره سازندگی یعنی از سال 1368 تا 1375، کشور تقریباً به همین میزان قبلی درآمد صادرات نفتی داشت و تنها در حدود 15 درصد افزایش در صادرات نفت رخ داده بود. در این دوره، اقتصاد ایران به میزان 126 میلیارد دلار صادرات نفتی داشت. در دوره اصلاحات یعنی از سال 1376 تا 1383، افزایش قابل توجهی در صادرات نفتی کشور به وقوع پیوست که اگرچه نسبت به دورههای پیشین «جهش» محسوب میشد، اما با رشد بعدی که پس از سال 1384 رخ داد، قابل مقایسه نبود. در این دوره، صادرات نفت ایران ارزشی در حدود 173 میلیارد دلار داشت که در مقایسه با دوره قبلی، رشدی حدوداً 37 درصدی را دارا بود. اما اوج صادرات نفت در دوره احمدینژاد، (از سال 1384 تا 1391) و در شرایطی حاصل شد که با درآمد ارزی حدوداً 610 میلیارد دلاری ناشی از صادرات نفت، بیسابقهترین درآمدهای ارزی تاریخ کشور رقم خورد. گفته میشود صادرات نفت در این دوره از کل ارزش درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت از اکتشاف ایران تاکنون بیشتر بوده است. رقم این صادرات حدوداً 5/3 برابر ارزش صادرات نفت در دوره هشتساله اصلاحات بود. هرچند با پایان این دولت، ستاره نفت نیز در کشور به سوسو زدن افتاد. چرا که با تشدید تحریمهای غربی علیه ایران، هم از تعداد مشتریان نفت کشور کاسته شد، هم دسترسی به وجوه حاصل از این منابع برای کشور دشوارتر شد و هم به دلیل ضعف در سرمایهگذاریها در حوزه نفت و گاز، چشمانداز تولید نیز در این حوزه کمرنگ شد. این در حالی است که به دلیل مسائل ناشی از تحریم، شیوه فروش نفت نیز از حالت متمرکز قبلی خارج شده و فروشندگان ناشناس و بازارهای سایه جایگزین شیوه شفاف قبلی شدهاند. گفته میشود این تغییر در شیوه فروش، موجب شده تا بخشی از ارزش صادرات نفتی کشور نیز خصوصاً در دو سال اخیر از دست برود. به طوری که در آخرین خبر، وزیر نفت ایران اعلام کرد فقط یکی از این فروشندگان، مبلغی در حدود «دو میلیارد دلار از صادرات نفت» را به دولت پس نداده است. این موضوع زمانی جالب میشود که توجه کنید صادرات نفت در سال 1367 در حدود 8/9 میلیارد دلار بود. یعنی چیزی بالغ بر 20 درصد کل صادرات نفت در سال 1367 را تنها یکی از فروشندگان واسط نفت ایران، فروخته اما مبلغ آن تسویه حساب نشده است.
دیدگاه تان را بنویسید