تاریخ انتشار:
بررسی آب به عنوان یک کالای اقتصادی
چرا آب محبوب است؟
آب ترکیبی از خصوصیاتی دارد که آن را از هر کالای دیگر متمایز میکند. این خصوصیات به تنهایی ممکن است محدودکننده نباشد اما مشخص شده است هنگام ترکیب آب با مواد دیگر، باید به شیوه خاصی عمل کرد.
آب ترکیبی از خصوصیاتی دارد که آن را از هر کالای دیگر متمایز میکند. این خصوصیات به تنهایی ممکن است محدودکننده نباشد اما مشخص شده است هنگام ترکیب آب با مواد دیگر، باید به شیوه خاصی عمل کرد. خصوصیات زیر به این موضوع مربوط هستند و گریمبل هم برخی از آنها را توضیح داده است. آب حیاتی است، بدون آب حیات معنایی ندارد، تولید اقتصادی و محیط زیست از بین خواهند رفت. تمام فعالیتهای انسان به آب وابسته است. این ماده یک منبع حیاتی است. همین موارد آب را به یک ماده خاص تبدیل میکنند اما این ماده یگانه نیست. همین موارد را میتوان درباره هوا، زمین، سوخت و غذا نیز بیان کرد. آب، کمیاب است. میزان آب موجود در زمین محدود است. تمام آبهای کره زمین از باران به وجود میآیند. میزان بارش هر قاره محدود و مشخص شده است. اما تمام این آب را نمیتوان مصرف کرد. این ماده به طور نامساوی در فضا و زمان گسترده است و بخش بزرگی از زمین نیز دورههای کمآبی را پشت سر میگذارد. آب یک ماده فرار است. تاکنون آب با هیچ کالای دیگر مقایسه نشده است. یک ماده کمیاب و حیاتی، نمونه خوبی از یک کالای اقتصادی است. آب با توجه به جاذبه زمین جریان دارد. اگر آن را
محصور نکنیم، از دست میرود. میزان دسترسی به آب و همینطور تقاضا برای آن در گذر زمان متفاوت است. آب با هوا و زمین متفاوت است، زیرا این کالاها را نمیتوان ذخیره کرد. آنها ذخایر محسوب میشوند، اما آب جاری است. البته ذخایر آب هم وجود دارد مانند ذخایر آبهای زیرزمینی و دریاچههای طبیعی. البته میزان ذخایر در مقابل آب جاری کم است. البته میتوان آب را به طور مصنوعی نیز ذخیره کرد اما در آن حالت هم میزان ذخایر از آب جاری کمتر است. برای آنکه آب همیشه در دسترس باشد، باید سالانه به آن افزود. ذخیره آب شبیه ذخایر سوختهای فسیلی نیست که میزان ذخایر در مقایسه با جریان سالانه بیشتر است. آب یک سیستم است. چرخه سالانه آب حاصل از بارش یک چرخه پیچیده است که در آن چند فرآیند وجود دارد (تراوش، به سطح رسیدن جریان آب، ترمیم ذخایر، رسوخ، تراوش دوباره و بازیافت رطوبت). این فرآیندها فقط با یک جهت جریان متصل هستند؛ جریان پاییندست آب. اگر از یک ذخیره زیرزمینی، آب استخراج کنیم، در بخشهایی از چرخه گفتهشده اختلالی ایجاد میشود و آب کمتری در رودخانه جریان خواهد داشت. اگر در منطقه آب را جاری کنیم، خسارت زیادی به جریان آب پاییندست وارد
میشود. حوضه آبریزی یک سیستم یگانه است و از سیستمهای زیرمجموعهای بزرگ ساخته نشده است که بتوان آن را افزود یا در یک مدل اقتصادی معمول ارتقا داد. آب حجیم است. اکنون اگر بتوانیم آب را به سادگی از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل کنیم (مانند سوخت یا غذا)، هیچ یک از موارد بالا مشکل نخواهد بود. میتوان آب را از یک حوزه قابل دسترسی (معدن) به یک حوزه کمبود (مصرفکننده) منتقل کرد. این فرآیند میتواند نیاز به آب را طی زمان و مکان برطرف کند. همچنین میتوان آب را از جریان پاییندست به بالادست نیز انتقال داد، درست مانند یک کالای اقتصادی معمول. بازار آب ممکن است قاطعانه با این معضل برخورد کند. اما به غیر از نمونههای استثنایی، نمیتوان این کار را انجام داد. اما چرا؟ زیرا آب بسیار حجیم است. یک مصرفکننده آب خانگی یا صنعتی حاضر است به ازای هر مترمکعب آب، یک دلار بپردازد. یک کشاورز به ندرت تمایل دارد کل این مبلغ را بپردازد. کالاهای اقتصادی دیگر گرانبهاتر از این هستند. هزینه سوخت به ازای هر مترمکعب 100 دلار است و سفارش غذا نیز به ازای هر مترمکعب 200 دلار است. برخلاف آبمیوه متاسفانه هیچ راهی برای کاهش حجم آب وجود ندارد.
تولیدکنندگان برای حملونقل آبمیوه، نخست کنسانتره میوه را تهیه میکنند که پس از انتقال دوباره با آب مخلوط میشود. آب ماندگار نیست. آنچه را که درباره آبمیوه انجام میدهیم، نمیتوان با آب انجام داد. فقط میتوان آب را با آب مخلوط کرد تا به آب دست یافت. هرچند کالاهای اقتصادی دیگر دارای جایگزینهایی هستند، اما آب هیچ جایگزینی ندارد. در مورد سوخت، میتوان میان نفت، گاز، چوب، آب یا انرژی خورشیدی انتخاب کرد. برای غذا میتوان میان نان، ماکارونی، برنج یا جو انتخاب کرد. اما جایگزینهای آب چه هستند؟ باران، آبهای زیرزمینی، آبهای جاری... همه آنها از یک سیستم و یک منبع هستند. هیچ جایگزینی وجود ندارد. آب را نمیتوان به طور آزاد مبادله کرد. بنابراین با کالایی روبهرو هستیم که حیاتی است اما چنان حجیم است که حملونقل آن در مسافتهای طولانی سخت است. در نتیجه باید از آن در زمان و مکانی که مهیاست، استفاده کنیم. هیچ کالای اقتصادی وجود ندارد که چنین خصوصیات پیچیدهای داشته باشد به همین دلیل تجارت آزاد آن مشکل است (به غیر از موارد استثنایی، مانند آبهای بستهبندی). بازارهای آبی فقط در صورتی قابلیت عملکرد دارند که توجه داشته
باشند آب به سمت پایین جریان دارد و البته بازارها باید منطقهای باشند (مانند ذخیرههای زیرزمینی یا آبی که در یک زیرمجموعه سیستم است مانند پروژههای آبیاری). در سراسر جهان آب به صورت محصولاتش مبادله میشود: غلات، چوب، گوشت، میوه، گل و... این امر تجارت آب مجازی نامیده میشود که در آن از یک مترمکعب آب حدود یک کیلوگرم محصول به دست میآید. بنابراین تجارت محصولات جالبتر از آب است. این امر در همه جای جهان یکسان است. برای تقلیل نیاز به انتقال آب، محصولات غذایی باید در اماکنی کشت شوند که زمین و آب (به خصوص آب حاصل از بارش) به وفور وجود دارند. رویش محصولات غذایی در مناطق دورافتاده فقط به دلایل سیاسی انجام میشود. بنابراین بهتر است در انتظار یک بازار آزاد و باز برای غذا باشیم نه بازار آزاد آب. اقتصاددانان معتقدند وجوه مختلف تجارت آب را میتوان بررسی کرد اما این واقعیت پابرجاست که در خصوص آن پیچیدگیهای فراوانی وجود دارد.
1- آب یک کالای عمومی است. نمیتوان مالک خصوصی آن بود زیرا وابستگی اجتماعی به آب زیاد است. این مورد یکی از عواقب حیاتی بودن و غیرقابل جایگزین بودن آب است. دولتها مسوولیت دارند تا دسترسی ایمن به آب را فراهم کنند (برای مصارف خانگی و اقتصادی) و جامعه نیز باید در برابر خطرات مرتبط با آب حمایت شود. البته دولتها مسوول فراهم کردن خدمات مرتبط با آب به طور رایگان هستند.
2- هرچند آب فرار است، به دلیل موقعیت مکانی منبع آن و سیستم طبیعی انتقال آن، همیشه محدود است. اغلب منابع آبی جهان بخشی از سیستمهای رودخانهای بینالمللی هستند و حتی اگر ملی هم باشند، از مناطق مختلفی میگذرند. در نتیجه مقامات مختلفی مسوول عرضه و تقاضای این منابع آبی هستند. این امر همیشه یکی از عوامل موثر در پیچیدگی سیاستها بوده است.
3- میزان تولید آن بالاست و هزینههای حملونقل را نیز باید در نظر گرفت. برای تخصیصدهی دوباره آب به ساختار متفاوتی نیاز است. ساخت، نگهداری و عملکرد این ساختارها گرانقیمت است.
4- بازار آب یکدست نیست. برخی مصرفکنندگان در ازای مقدار کمی آب، تمایل زیادی به پرداخت دارند (مصرفکنندگان داخلی، صنایع) و برخی دیگر تمایلی (و البته توانایی) پرداخت و استفاده از مقادیر وسیع آب را ندارند (کشاورزان). البته گروه دیگری هم هستند که توانایی پرداخت ندارند (محیط زیست و فقرا). تمام این گروهها را نمیتوان در یک بازار گنجاند. هرچند آب یک شکل خاص دارد، ویژگیهای تقاضا بر حسب کیفیت و کمیت مورد بحث متفاوت است. برقراری موازنه میان گروههای مختلف مصرفکننده باید بر اساس اولویتهای سیاسی انجام شود نه اولویتهای درون بازار. اصول اقتصادی در یکی از این گروههای اقتصادی را میتوان برای تعیین قیمت مناسب آب به کار برد اما به کار بردن آن میان بخشها مفید نیست.
5- آبی که در کشاورزی به کار میرود، روی صنعت و خدمات تاثیر میگذارد. از آنجا که آب بر تمام فعالیتهای اقتصادی تاثیرگذار است، روابط مربوط به آن پیچیده است.
6- همیشه تهدید شکست بازار در تهیه ذخایر آب وجود دارد. یکی از دلایل این امر آن است که آب حجیم است و برای بهرهبرداری اقتصادی به سرمایهگذاریهای عظیم نیاز است که این امر خود به مونوپولی طبیعی در تمام خدمات مرتبط با آب منجر میشود مانند ذخایر آب برای تولید الکتریسیته، ذخایر آب آشامیدنی، آبیاری، فاضلاب، حمایت در برابر سیل و...
7- صرفاً ارزش آب زیاد است و اغلب اوقات با واحد پولی بیان نمیشود. آب رابطه مستقیم با درک ما از زیبایی، سلامت و ثروت دارد. مردم تمایل دارند درجایی زندگی کنند که آب فراوان است.
دیدگاه تان را بنویسید