تاریخ انتشار:
مسائل دست چندم را در اولویت قرار ندهیم
تولید ریل با کدام هدف؟
با توجه به اینکه نیاز سالانه ریل در کشور چندان بالا نیست، طبیعی است تنها اگر بخواهیم تولیدکننده ریل باشیم جای تامل دارد. سرمایهگذار قطعاً قبل از آنکه به تولید محصولی اقدام کند توجیه اقتصادی آن را در نظر میگیرد. پس تولید ریل تنها با هدف تامین بازار داخلی قرار نیست صورت بگیرد. پس بازارهای خارجی نیز مدنظر سرمایهگذار یا تولیدکننده است.
تولید ریل از این جنبه که ما صاحب دانش فنی و تکنولوژی ساخت ریل باشیم برای صنعت کشور حائز اهمیت است. از طرفی به این مقوله توجه کنیم که سرمایهگذاری برای تولید محصولی که میخواهیم باید به شکلی باشد که از نظر اقتصادی مقرون بهصرفه باشد و توجیه اقتصادی داشته باشد. با توجه به اینکه نیاز سالانه ریل در کشور چندان بالا نیست، طبیعی است تنها اگر بخواهیم تولیدکننده ریل باشیم جای تامل دارد. سرمایهگذار قطعاً قبل از آنکه به تولید محصولی اقدام کند توجیه اقتصادی آن را در نظر میگیرد. پس تولید ریل تنها با هدف تامین بازار داخلی قرار نیست صورت بگیرد. پس بازارهای خارجی نیز مدنظر سرمایهگذار یا تولیدکننده است.
تولید ریل پاسخگوی نیاز داخلی
اگر هدفگذاری در تولید این گونه تعریف شده است باید کیفیت ریل تولیدی فراتر از استانداردهای خطوط راهآهن ایران باشد. چراکه باید مطابق با استانداردهای جهانی محصولی تولید شود که قابل رقابت در بازارهای دنیا باشد. با وجود این آیا صنعت ما در تولید ریل به نقطهای رسیده است که بتواند محصولی را تولید کند که از نظر کیفیت و استاندارد رقابتپذیر باشد. آلیاژ ساخت ریل مساله بسیار مهمی است که به نظر نمیرسد کارخانههای فولاد کشور چنین آلیاژی را در اختیار داشته باشند. لذا ممکن است گفته شود در زمینه تولید با شریک خارجی این کار انجام میگیرد. نگاهی به سابقه تولید صنایعی چون خودرو، هواپیما و لوکوموتیو نشان میدهد ما در این زمینه بهرغم وجود شریک خارجی به موفقیتی دست نیافتهایم. حتی بازارهای داخلی نیز از محصولات تولیدیمان استقبال نکردند چه برسد به آنکه به فکر صادرات و حضور در بازارهای خارجی باشیم.
چرا تولید بهصرفه نیست؟
از طرف دیگر مراسمی که برگزار شده برای تولید ملی ریل با حضور وزیران چند وزارتخانه بوده است و راهآهن نیز این تفاهمنامه را با ذوب آهن امضا کرده است که برحسب نیاز تمام خریدهای ریلی خود را در صورت موفقیت تولید ریل در کشور انجام دهد. این امر نشان میدهد بازار داخلی اولویت است. پس اگر اینگونه باشد قبلاً نیز چنین تجربهای وجود داشته است و حتی تفاهمنامه نیز امضا شد اما درنهایت به تولید محصولی که بتوان در خطوط ریلی استفاده کرد منجر نشد. بازهم راهآهن به سمت خرید خارجی رفت. چرا که با توجه به هزینههای سنگین سرمایهگذاری در تولید ریل و نبود دانش فنی طبیعی است تولید ریل با قیمت بالاتر از قیمت جهانی به سرانجام رسد. وقتی قیمت ریل وارداتی ارزانتر از تولید داخلی باشد قطعاً مشتری به سمت واردات میرود. پس امضای تفاهمنامه کافی نیست.
از واقعیتها دور نشویم
اگرچه شرکت ذوب آهن اصفهان اعلام آمادگی کرده است که ریل تولید کند و قبلاً نیز تجاربی در این زمینه داشته است، ولی ساخت ریل با دیگر بخشهای تولید فولاد تفاوت دارد. ریل از پیچیدگیها و ظرافت خاصی برخوردار است. متریال ساخت ریل تکنولوژی خاصی دارد که تصور نمیشود شرکتهای فولادی کشور این تکنولوژی را در اختیار داشته باشند. اما اگر چنین تکنولوژیای داریم و میتوانیم ریل با متریال و آلیاژ مطابق با استانداردهای جهانی تولید کنیم و در مقابل نیز هدفگذاری با بازارهای منطقه انجام خواهیم داد و دیگر خرید خارجی به هیچ عنوان از خارج کشور انجام نمیشود، میتوان گفت منطقی است در این حوزه سرمایهگذاری انجام دهیم. ولی تجارب گذشته نشان میدهد ما هنوز در این زمینه با چالش مواجهیم و از همه مهمتر بازار جهانی و حتی بازار منطقه با توجه به رقابت بالایی که در این زمینه وجود دارد چندان نمیتواند برای محصولی که تازه اول راه تولید آن هستیم اقبال داشته باشد و نمیتوان گفت تنها با یک امضای تفاهمنامه در سال بعد به تولیدکننده ریل تبدیل خواهیم شد. بنابراین باید قبل از آنکه موضوعاتی چون ساخت ریل و لوکوموتیو را عملیاتی کنیم و سرمایهگذاری سنگینی
نیز انجام دهیم کار کارشناسی در تمامی ابعاد انجام دهیم. چرا باید سازنده محصولی باشیم که در نهایت نه در بازار داخلی استفاده داشته باشد و نه در بازار خارجی خریدار تمایلی به خریدش داشته باشد.
بهرهبرداری در اولویت باشد
در حال حاضر مسوولان و مدیران امر از اجرای پروژههایی سخن میگویند که تنها روی کاغذ قابل پیادهسازی هستند اما در میدان عمل راه به جایی نمیبرند. بهطورمثال؛ درست است که سرعت قطار باید افزایش یابد اما آیا در کشورما با توجه به شرایط فنی و هندسی خطوط راهآهن و حتی شرایط جغرافیایی میتوان قطار با سرعت 400 کیلومتر در ساعت راهاندازی کرد؟
متاسفانه گاهی شعارهایی میدهیم که با واقعیت فاصله بسیاری دارد. از طرفی هم نیازی از نیازهای مردم برطرف نمیکند. در گذشته نیز شاهد بودیم پروژههایی مطرح شدند که حتی به پای قرارداد هم رسیدند اما در عمل نهتنها عملیاتی نشدند بلکه فقط سرمایههای هنگفتی صرف آنها شد. بهطور مثال؛ سالهاست از راهاندازی قطارهای سریعالسیر و برقی سخن میگوییم اما تاکنون موفقیتی در این زمینه به دست نیاوردهایم.
اگر مسوولان حملونقل کشور قصد دارند خطوط ریلی را توسعه و سهم حملونقل ریلی را در میان سایر شقوق حملونقل افزایش دهند باید به سمت استفاده از ظرفیتهای خالی موجود برویم. یعنی بهرهبرداری در اولویت قرار گیرد. وقتی هنوز نمیتوانیم از ظرفیتهای خالی بهره بگیریم چرا عجله داریم خطوط ریلی جدید بسازیم آن وقت قبل از اینکه مسائلی چون تامین مالی را در نظر بگیریم به فکر تولید مساله دست سوم در بخش راهآهن یعنی ریل هستیم. جای تعجب دارد که مسائل اولویتدار را در حاشیه نگه داشتهایم ولی مسائل فرعی را در کانون توجه قرار دادهایم. در حال حاضر نیاز استفاده از ریل در خطوط راهآهن چندان بالا نیست چراکه راهآهن در تامین مالی پروژههایش با چالش مواجه است و در سالهای اخیر اغلب پروژههای ریلی با کمبود اعتبار مواجهاند و تاخیر دارند. در مقابل ما به فکر تولید ریل افتادهایم که از همین حالا میتوان پیشبینی کرد ریلی که تولید میشود قیمت آن بیشتر از ریلی که وارد میشود است.
اصلاح ساختار هندسی خطوط مورد توجه باشد
از یکسو راهآهن به اصلاح ساختار هندسی خطوط ریلی نیاز دارد. باید گلوگاهها را برطرف کند تا بتواند سرعت خطوط خود را افزایش دهد. ابتدا باید این مشکلات را از سر راه بردارد و بعد به فکر احداث خطوط جدید باشد. از آن مهمتر باید در زمینه سوانح برنامهریزی داشته باشد.
در سه ماه گذشته دو سانحه رخ داده که با خسارت همراه بوده است. چرا ایمنترین بخش حملونقل باید سانحهخیز باشد. اینها مسائلی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. درست است که ما باید تولیدکننده صنایعی چون ریل، لوکوموتیو، هواپیما و... باشیم اما اول باید مشکلات بخشی را حل کنیم بعد به سمت برداشتن بارهای سنگینتر برویم. یعنی ابتدا باید شرایط داخلی را بهبود ببخشیم. بهرهوری را افزایش دهیم. اصلاح خطوط انجام دهیم. میزان وقوع سوانح را به صفر برسانیم پس از آن به سمت دوخطه کردن برویم و درنهایت به مقولهای چون ساخت ریل برسیم.
برای ساخت یک کیلومتر خط آهن حداقل حدود چهار میلیارد تومان سرمایه نیاز است. بخشی از آن زیرساخت و تجهیزات و ادوات خط را شامل میشود و قسمتی نیز به ریل اختصاص دارد. با این حال باید ابتدا مشخص کنیم با چه هدفی میخواهیم سازنده باشیم. اگر تولید اولویت است چرا با خریدهای خارجی به بخشهای تولیدی لطمه وارد کردهایم. اکنون ظرفیت کارخانه واگنسازی کشور معادل ظرفیت 30 سال گذشته آن نیست.
دیدگاه تان را بنویسید