تاریخ انتشار:
سدانهای موفق در بازار ایران در گفتوگو با رضا مزینانی
لیست پرفروشهای کشور، مشابه بازار جهانی است
ایران، بازار توانمندی دارد. انگار مشتریها منتظر نشستهاند تا برای داشتن تازهواردهای بازار سر و دست بشکنند. فرقی نمیکند در داخل تولید شده باشد یا هفت دریا را پشت سر گذاشته باشد تا پا در خیابانهای کشور بگذارد. متقاضیان همیشه وجود دارند و هر کدام بسته به توان خود اقدام به خرید میکنند.
ایران، بازار توانمندی دارد. انگار مشتریها منتظر نشستهاند تا برای داشتن تازهواردهای بازار سر و دست بشکنند. فرقی نمیکند در داخل تولید شده باشد یا هفت دریا را پشت سر گذاشته باشد تا پا در خیابانهای کشور بگذارد. متقاضیان همیشه وجود دارند و هر کدام بسته به توان خود اقدام به خرید میکنند. فقط باید قیمت مناسب باشد و خدمات مناسب ارائه شود. آنها که سنبه پرزورتری دارند، سراغ بهترینهای دنیا میروند و لیست فروش آنها را رونق میدهند و باقی هم سوئیچ داخلیها را میچرخانند که تفاوت قیمت معناداری با همتایان خود دارند. همه فروش میروند، فقط مهم این است کدام خودرو روی بورس باشد. زمانی سدانها خوب فروش میرفتند. چون جای کافی داشتند و خانوادگی بودند. اما حالا شاسیبلندها جایگیر آنها شدهاند. سدان اصطلاحی است که در مورد معمولیترین شکل طراحی بدنه خودرو به کار میرود. سواریهای معمولی یا همان صندوقدارها که سقف ثابت دارند و صندوقعقب مجزا به اضافه دو ردیف صندلی که میتواند چهار در یا در مواردی دو در داشته باشد. با بودن مشتریان پر و پاقرص این کلاس خودرو است که لیست سدانهای پرفروش خارجی خودرو میان ایران و آمریکا
مشابهت زیادی پیدا کرده است. تنها با این تفاوت که سرلیست آمریکا ژاپنیها هستند در حالی که در ایران اول کرهایها خواهان دارند و بعد از آن نوبت به ژاپنیها میرسد. همه اینها به اضافه اوضاع و جایگاه خودروهای سگمنت سدان، موضوعاتی هستند که رضا مزینانی، کارشناس و فعال بازار خودرو در گفتوگو با «تجارت فردا» درباره آنها مفصل توضیح میدهد.
ابتدا در مورد خودروهای سدان و جایگاه این سگمنت در بازار توضیح دهید. به نظر شما این خودروها چه جایگاهی در بازار دارند؟
اساساً خودروهای سواری سدان در دو گروه به عنوان خودروهای خانوادگی کوچک (C-segment) و خودروهای خانوادگی بزرگ (D-segment) در دنیا معرفی میشوند. در واقع تا چند سال قبل و پیش از اینکه خودروهای SUV به بازار بیایند، سدانهای خانوادگی محبوبیت بیشتری داشتند. اما از زمانی که شاسیبلندها وارد بازار شدند، تعداد طرفداران خودروهای سدان خانوادگی کاهش یافت. خیلی از خانوادهها که چهار نفر یا بیشتر جمعیت دارند، ترجیح میدهند خودروهای شاسیبلند داشته باشند که هم قابلیت استفاده در شهر را دارد و هم قابلیت آفرود.
با این حال هنوز خودروهای سدان جزو خودروهای محبوب به شمار میروند، به شکلی که در کل تولید خودرو دنیا، این دو سگمنت D و C حدود 25 تا 35 درصد سهم بازار را نسبت به فرهنگ هر کشور به خود اختصاص میدهند.
معمولاً کیفیت خودروهای سدان، بسته به اینکه تولید کدام شرکت باشند با یکدیگر متفاوت است. بر این اساس طبیعی است که قیمت آنها نیز با هم متفاوت باشد. با در نظر گرفتن دو مقوله قیمت و کیفیت، به نظر شما سدانهای موفق در سطح بینالمللی کدامها هستند؟
برای توضیح این موضوع بهتر است بازار آمریکا را به عنوان نمونه یک بازار آزاد در نظر بگیریم که برندهای مختلف به راحتی در آن فعالیت دارند و با یکدیگر رقابت میکنند. بر این اساس پرفروشترین سدانهای خانوادگی در سال 2016 در این کشور به ترتیب دو مدل کرولا و کمری از خانواده تویوتا بودهاند. دلیل این فروش بالا هم نیاز خانوادهها به این سبک خودرو و کیفیت آنهاست. همانطور که اشاره شد، این دو سگمنت بیشتر مورد نیاز خانوادههای چهار و پنجنفره است. از دیگر سدانهای موفق در بازارهای بینالمللی میتوان به هوندا آکورد اشاره کرد که واقعاً پرفروش است. همچنین نیسان آلتیما را نیز میتوان جزو پرفروشهای این سگمنت در دنیا دانست و پس از این چهار مدل، هیوندای النترا نیز از جمله خودروهای سدانی است که فروش خوبی در دنیا داشته است. بنابراین اگر جدول 10 خودرو پرفروش در آمریکا را در نظر بگیریم، این پنج مدل سدان تولید چهار برند خودروساز دنیا قطعاً در این جدول جای خواهند گرفت. بر این اساس جایگاه سدانها در یک بازار آزاد در این طبقهبندی به خوبی مشخص است.
این توضیحات مربوط به جایگاه مدلهای مختلف خودروهای سدان در جدول فروش آمریکا به عنوان یک بازار آزاد بود. در اروپا بازار فروش این سگمنت چگونه است؟ کمی در این مورد توضیح بدهید.
در اروپا موضوع کمی متفاوت است. چون اروپاییها تاکید خاصی بر استفاده از تولیدات خود دارند و همه تلاش آنها نیز در همین جهت است. به همین دلیل در بازار اروپا، محصولات اروپایی معمولاً موفقتر هستند. همچنین یکی دیگر از دلایل موفقیت بیشتر تولیدات اروپایی در این بخش از بازار بینالمللی این است که خودروسازان اروپایی برای تولید خودرو استانداردهای مصرف سوخت سختگیرانهای را رعایت میکنند. به همین ترتیب در مورد رعایت استانداردهای یورو 6 نیز بسیار سختگیرانه عمل میشود. بنابراین بازار اروپا را نمیتوان به آن صورت یک بازار رقابتی در نظر گرفت و اصولاً سعی اروپاییها هم این است که بیشتر از محصولات اروپایی استفاده کنند.
جایگاه و شکل موفقیت سدانها در بازار کشور خودمان چگونه ارزیابی میشود؟ به نظر شما وضعیت این خودروهای در بازار داخلی ما چگونه است؟
اگر بخواهیم در مورد سدانهای موفق در بازار ایران صحبت کنیم، طبیعی است که بگوییم موفقترین و به تعبیر دقیقتر، پرفروشترین محصولات در این سگمنت، تولیدات خودروسازان کشور خودمان هستند. خانواده پژو 405، پرشیا و انواع سمند سالهاست جزو پرفروشترین سدانهای خانوادگی کوچک در کشور ما به شمار میروند. از طرف دیگر در مورد خودروهای خارجی، همانطور که میدانید طی سالهای اخیر برای بیشتر مدلهای این سگمنتها ممنوعیت واردات وجود دارد چون واردات خودروهای با حجم بالاتر از 2500 سیسی به ایران ممنوع است. به همین دلیل این سگمنتها به طور موفق به کشور ما ورود نکردهاند. با این حال تویوتا کمری، تویوتا کرولا، هیوندای النترا و سوناتا و کیا سراتو و اپتیما و همچنین لنسر میتسوبیشی را میتوان جزو موفقترین سدانهای وارداتی در بازار فروش ایران در سالهای اخیر دانست.
هنوز خودروهای سدان جزو خودروهای محبوب به شمار میروند، به شکلی که در کل تولید خودرو دنیا، این دو سگمنت D و C حدود ۲۵ تا ۳۵ درصد سهم بازار را نسبت به فرهنگ هر کشور به خود اختصاص میدهند.
آیا میتوان کیفیت خودروهای خانوادگی تولید داخل را با نمونههای مشابه خارجی مقایسه کرد؟ اگر بخواهید این مقایسه را انجام دهید میتوانید به چه نکات قابل توجهی اشاره کنید؟
با اینکه سالهاست در کشور ما در زمینه تولید خودرو کار میشود، اما متاسفانه هنوز محصولات داخلی چه از نظر کیفیت و چه از لحاظ آپشنهای ایمنی و رفاهی قادر به رقابت با نمونههای مشابه خارجی خود نیستند.
با توجه به محدودیتهایی که برای شکلگیری رقابت در بازار ایجاد شده است، همین خودروهای داخلی در همین سطحی که هستند در کشور به فروش میرسند که البته شاید بتوان مهمترین عامل این میزان فروش را پایین بودن قیمت این خودروها نسبت به نمونههای خارجی و همچنین نبود رقابت واقعی دانست.
اما قطعاً اگر قرار باشد اینها در فضای باز بازار آزاد رقابت کنند، تولیدات داخل به هیچوجه قادر به رقابت با سدانهای خارجی نخواهند بود.
خودروسازان ما برای تولید محصولات از همان مواد اولیه استفاده میکنند که اکثر خودروسازان دیگر در دنیا برای تولید مصرف میکنند. یعنی همان حدود 850 کیلوگرم آهن، سیمکشیها، لاستیک و... برای تولید پرشیا و 405 و محصولات دیگر استفاده میشود که در خودروهای خارجی هم به کار رفته است. قیمت این خودروها در بازار جهانی بسته به برند و کیفیت و آپشن بین 7500 تا 12 هزار دلار است، در حالی که رقبای خارجی این تولیدات در کشور ما با حدود قیمت 110 یا 150 میلیون تومان و حتی در مدلهای D سگمنت تا قیمت 200 میلیون تومان به فروش میرسند. این فاصله قیمت عجیب میان این دو گروه را چگونه میتوان توجیه کرد؟ به این ترتیب و بهرغم این همه فاصله قیمت متقاضیانی که توان خرید کافی دارند ترجیح میدهند خودرو گرانقیمت وارداتی را به جای تولیدات 30 تا 40 میلیونتومانی تولید داخل انتخاب کنند. این انتخاب را هم در حقیقت به دلیل تفاوت قابل توجه در شکل ظاهری، کیفیت و آپشنهای امنیتی خودرو انجام میدهند که عملاً در خودروهای داخلی وجود ندارد.
بر این اساس اگر بخواهیم به شکل واقعی در مورد خودروهای سدان موفق در بازار کشور صحبت کنیم، موضوع کمی متفاوت خواهد شد. همانطور که در سالهای اخیر در همه سگمنتها کرهایها بازار را در دست گرفتهاند، در سگمنت C و D هم به همین ترتیب بوده است. یعنی عملاً بزرگترین سهم بازار متعلق به کرهایها بوده است. به این ترتیب در میان محصولات سگمنت C هم هیوندای النترا موفق بوده و هم کیا سراتو. در سگمنت D هم کیا اپتیما و هیوندای سوناتا جزو مدلهای موفق و پرفروش خارجی بازار بودهاند.
در کنار اینها برند تویوتا هم در مورد دو مدل کرولا و کمری در بازار ایران موفق بوده و در واقع تویوتا دومین برند موفق در همه سگمنتها به شمار میرود که در سگمنتهای D و C نیز به همین ترتیب دومین برند پرفروش بازار محسوب میشود. بعد از اینها میتسوبیشی لنسر را نیز میتوان جزو موفقهای بازار خارجی در کشور دانست.
با وجود اینکه بازار خودرو در کشور ما رقابتی نیست، اما سدانهای موفق و پرفروش خارجی در بازار ایران تا حدی شبیه لیست پرفروشها در آمریکاست؟ آیا شما شباهتی در این مورد میبینید؟
همانطور که اشاره شد، چهار خودرو در میان پرفروشها در بازار آمریکا ژاپنی بودند و تنها یک هیوندای النترا کرهای بود. اما در ایران اول جدول پرفروشها به کرهایها اختصاص دارد و بعد از آن ژاپنیها قرار دارند. این مساله به خاطر شرایط بازار کشور ماست. در سالهای اخیر شرایط بازار ما به گونهای بوده است که ژاپنیها به آن شکل برای حضور در این بازار میل و رغبتی از خود نشان ندادند. البته من به طور محسوس میبینم که در فضای پسابرجام و بعد از لغو تحریمها این فضا در حال تغییر است و به نظر میرسد حالا ژاپنیها نسبت به گذشته بیشتر رغبت پیدا کردهاند سهم بیشتری از بازار ایران را بگیرند. ژاپنیها الان در حال انتخاب شریک هستند. نیسان برای ورود به بازار به تکاپو افتاده است یا میتسوبیشی که در بازار بود و حالا خیلی قویتر از قبل عمل میکند. همچنین شرکتهای دیگر نیز به دنبال جایگیری در بازار ایران هستند.
بنابراین میتوان گفت این بازار در آینده نزدیک تغییر خواهد کرد. اما با توجه به اینکه نماینده رسمی خودروهای کرهای در سالهای گذشته حضوری فوقالعاده قوی داشتهاند، به واسطه همین عملکرد است که کرهایها در بازار ایران پرفروشتر بودهاند و عملاً 70 درصد بازار دست کرهایها و 30 درصد باقی در اختیار سایر برندها قرار داشته است. اما قطعاً این بازار به سمت تغییر پیش خواهد رفت. ژاپنیها میآیند و سهم خود را میگیرند، یا فرانسویها که به شدت و با قدرت با سیتروئن، پژو و رنو در حال بازگشت به بازار ایران هستند. بنابراین من معتقدم تا پنج سال آینده هم اروپاییها و هم ژاپنیها به شدت در بازار ایران فعال خواهند شد.
توضیح دادید که در بازار رقابتی آمریکا 25 تا 30 درصد سهم بازار به خودروهای سگمنت C و D اختصاص دارد. در کشور ما این کلاس خودرو چه سهمی از بازار را در اختیار دارد؟
در ایران به دلیل محدودیتهای زیاد به خصوص در زمینه ممنوعیت واردات خودروهای بالای 2500 سیسی به کشور، اوضاع کمی متفاوت است. در حالی که برخی از خودروهای محبوب در این دو سگمنت، حجم موتوری بالاتر از این میزان دارند. به همین دلیل سهم خودروها در این بازار کمی متفاوت است. همچنین ما در ایران بازار را به دو قسمت وارداتیها و تولید داخل تقسیم میکنیم. در حالی که در هیچ جای دنیا بازار به این شکل تقسیم نمیشود.
سهم واردکنندگان در سال جاری حدود 70 تا 75 هزار دستگاه در بازار خواهد بود، در حالی که سهم تولیدکنندگان حدود یک میلیون و 200 هزار دستگاه خودرو است. بنابراین این دو بازار هیچگاه با هم یکی نیستند چون مشتری آنها با هم فرق میکند. یعنی متقاضی تویوتا کمری هیچوقت آن کسی نیست که مشتری سمند نیز باشد و البته برعکس این موضوع نیز صادق است. در واقع میان این دو گروه مشتری دیوار بزرگی وجود دارد که با مرز مشخصی آنها را از یکدیگر جدا میکند. بنابراین این دو بازار تفاوت بسیار زیادی با هم دارد.
در خصوص بازار واردکنندگان، همانطور که قبلاً اشاره شد به جهت محدودیتهای وارداتی، شرایط تحریم و همچنین تغییر ذائقه مشتریان به سمت خودروهای شاسیبلند در سالهای اخیر این سهم متفاوت بوده است. ولی سهم سدانهای خانوادگی حدود 25 تا 30 درصد بازار بوده است.
با توجه به اینکه نماینده رسمی خودروهای کرهای در سالهای گذشته حضوری فوقالعاده قوی داشتهاند، به واسطه همین عملکرد است که کرهایها در بازار ایران پرفروشتر بودهاند و عملاً ۷۰ درصد بازار دست کرهایها و ۳۰ درصد باقی در اختیار سایر برندها قرار داشته است.
به نظر شما کدام برندها در آینده نزدیک بازار خودرو کشور شانس بیشتری برای جلب استقبال مشتری و متقاضی دارند؟ در واقع بازار خودرو از آن کدام خودروهاست؟
پس از توافق برجام و از بین رفتن تحریمها، فرانسویها با توجه به اینکه بازار ایران را میشناسند و این بازار برای آنها فوقالعاده جذاب است، به سرعت تلاش کردند که به چرخه صنعت خودرو ایران بازگردند. بر این اساس تولید چند خودرو را نیز آغاز کردهاند و همانطور که اعلام کردهاند در اسفندماه پژو 2008 را وارد بازار خواهند کرد. در واقع فرانسویها قابلیت و پتانسیلهای بازار ایران را میشناسند و خیلی سریع برای یافتن جایگاه سابق خود دست به کار شدند. بنابراین میتوان گفت فرانسویها با پژو، سیتروئن و رنو در آینده نزدیک بازار خودرو کشور حضور موفقی خواهند داشت. همچنین کرهایها هم با قرارداد جدید i20 و i10 که با کرمان موتور بستهاند قصد دارند پررنگتر از اینها در بازار ایران فعال باشند. البته برنامه تولید چند خودرو دیگر در کشور را نیز دارند.
به این ترتیب خوشبختانه ژاپنیها هم در فکر بازگشت به بازار ایران هستند. در حقیقت من بازار ایران در چند سال آینده را ترکیبی از فرانسویها و آسیای شرقیها میدانم. بنابراین آمریکاییها باز هم در این بازار حضور نخواهند یافت و اروپاییهایی هم که به آمریکا نزدیک هستند، از خود علاقهای برای حضور در بازار ایران نشان نخواهند دارد.
سلیقه انتخاب خودروها در کلاسهای مختلف در ایران در حال تغییر است. آنطور که دیده میشود شاسیبلندها، هاچبکها و کراساوورها در بازار خودرو کشور بیش از گذشته با استقبال مواجه میشوند. بر این اساس به نظر شما پرطرفدارترین کلاسهای خودرو در آینده بازار کشور، کدام سگمنتها هستند؟
به نظر من اساساً اگر محدودیتهای واردات و بازار برداشته شود، سلیقه مردم ما شباهت زیادی به نُرم بازار دنیا دارد. مثلاً اگر سگمنت A و B در دنیا شش یا هفت درصد سهم بازار را دارند، در ایران هم سهم این کلاس تقریباً به همین میزان است و سهم بازار در سگمنتهای دیگر هم تقریباً به همین شکل است. اما نکته قابل توجه این است که در ایران به شدت علاقه مشتری به سمت خرید ماشینهای شاسیبلند رو به افزایش است. به خصوص مردم کشور ما عاشق خودروهای فولسایز SUV، مثل پاجرو و لندکروز و پرادوی چهار در هستند. البته در دنیا هم علاقه مردم به خرید خودروهای شاسیبلند بسیار زیاد است.
تعریف کلی بازار بر این اساس است که بخش تقاضا تکلیف بخش عرضه را مشخص میکند. به این ترتیب واردکنندگان و تولیدکنندگان خودرو اول بازار و علاقه مشتری را بررسی میکنند و به نسبت آن تولید یا واردات انجام میشود. در حقیقت ذائقه مشتری ایرانی با مشتری جهانی فاصله زیادی ندارد و ما هم به همان سمتی میرویم که دنیا در آن جهت حرکت میکند.
دیدگاه تان را بنویسید