تاریخ انتشار:
الزامات صنعت هوانوردی ایمن
بیماری مهلک
دریافت مجوز فروش قطعات هواپیما توسط بوئینگ و جنرال الکتریک به عنوان سازنده موتور از دولت ایالات متحده آمریکا در هوانوردی امروز کشورمان یکی از مهمترین خبرهاست.
دریافت مجوز فروش قطعات هواپیما توسط بوئینگ و جنرال الکتریک به عنوان سازنده موتور از دولت ایالات متحده آمریکا در هوانوردی امروز کشورمان یکی از مهمترین خبرهاست. اما این موضوع فارغ از اهمیت خبری قابل بررسی است. در شرح این مجوز اشاره شده که قطعات یدکی به پرندههایی تعلق میگیرد که قبل از انقلاب خریداری شدهاند و شامل هواپیماهای جدید نمیشود. این پیششرط خود نشان از تبلیغاتی بودن این حرکت یا شاید برای تشخیص ذائقه دولتمردان آمریکاست چرا که تعداد پرندههایی که قبل از انقلاب خریداری شده باشند و هنوز در خطوط هوایی ایران فعالیت کنند، بسیار محدود و ناچیز است. اجازه بدهید ابتدا نگاهی داشته باشیم به قانونی که فروش هواپیمای نو را به ایران ممنوع میکند. این قانون اگرچه هواپیما با سنی مشخص را ممنوع کرده ولی بحثی از فروش لوازم یدکی نکرده است در مقابل با شروع تحریمهای نانوشته در خصوص قطعات، شرکتهایی نظیر بوئینگ و جنرال الکتریک همواره اعلام کردهاند هواپیمای نو یا موتور کامل را در اختیار ایران قرار نخواهند داد اما در تامین قطعات یدکی مشکلی نخواهند داشت. در حالی که این وعده هرگز محقق نشده است. آن سوی سکه هوانوردی ایران با
دیدن رفتارهای غیرانسانی شرکتهای هواپیمایی آمریکا سیستم خود را به سمت هواپیماهای شرقی و گاه اروپایی تغییر داد. در حال حاضر در ناوگان هواپیمایی ایران هواپیماهای BAe، فوکر، MD، ایرباس و تعداد محدودی بوئینگ فعالیت دارند که اگر هم تعداد زیاد هواپیماهای MD را به بوئینگ منتسب کنیم این هواپیماها ظرف چند سال اخیر خریداری شدهاند و شامل مجوز اخذ شده نیستند.
آیا ورود هواپیماهای جدید و بهروز مشکل صنعت هوانوردی ما را حل میکند؟
بنابراین خبر درخواست یا اخذ مجوز فروش قطعات به ایران توسط شرکتهای بوئینگ و جنرال الکتریک فقط بهره تبلیغاتی برای این شرکتها داشته و کمکی است به ژست بشردوستانه این سازمانها چرا که اگر قرار به بهبود ناوگان هوایی ایران در راستای حفظ جان شهروندان ایرانی باشد، ابتدا باید قانون ممنوعیت فروش هواپیما و تجهیزات کمک ناوبری برداشته شود و سپس به فکر قطعات آن باشند. اما صنعت هوانوردی ما به بیماری مهلک دیگری نیز گرفتار است که با فرض صحت موضوع فوق و تامین قطعات و حتی هواپیماهای نو نیز قابل حل نیست و باید در داخل فکری برای آن کرد و هیچ نیاز خارجی نیز در این بخش حس نمیشود.
ضعف در سیستم مدیریت ایمنی
این بیماری چیزی نیست جز نبود سیستم مدیریتی یکپارچه شامل مدیریت ایمنی، مدیریت تغییر، مدیریت تعمیرات و مانند آن. تاکنون در کشور هیچ یک از شرکتهای هواپیمایی و حتی سازمان هوانوردی اقدام به استقرار(SMS (Safety management systemکه یکی از الزامات هوانوردی جهانی است، نکرده است. اهل فن میدانند که قبول شدن در بازرسیهای ایمنی اتحادیه اروپا و مانند آن یک مبحث و داشتن سیستمی ایمن و پویا و کارآمد بحث دیگری است و نیازمند هردو اینها هستیم. اما امروز فقط به قبولی در بازرسیها خشنودیم و زیرساختها فراموش شدهاند.
آیا ورود هواپیماهای جدید و بهروز مشکل صنعت هوانوردی ما را حل میکند؟ بیتردید پاسخ مثبت پاسخی سادهانگارانه خواهد بود. همچنین تامین قطعات برای مدیریت تعمیرات بسیار حیاتی است اما داشتن سیستم مدیریت تعمیرات کارآمد از تامین قطعات امتیاز کمتری نداشته و ندارد.
توسعه در گرو لغو فروش هواپیماهای نو
هواپیما و پرواز فقط بخشی از زنجیره هوانوردیاند که البته بخش قابل اهمیتی محسوب میشوند. برای داشتن صنعت هوانوردی ایمن، پویا و سودآور باید به زنجیره هوانوردی توجه کرد، زنجیرهای متشکل از فرودگاهها، سیستمهای ناوبری و کمکناوبری، هواشناسی دقیق، آموزشهای کارآمد و بهروز، سیستمهای مدیریتی اثربخش و یکپارچه در کنار مدیریت تعمیرات پیشگیرانه. این زنجیره بیتردید با تکنولوژی روز درهم آمیخته و نمیتوان تنیدگی تکنولوژی روز در چرخه هوانوردی را انکار کرد. پیشرفت چشمگیر سیستمهای ILS، بهروزآوری منظم سیستمهای مدیریت فرودگاهی، بهروزآوری تکنولوژی هواپیماها و ارائه آموزشهای اثربخش تنها نمونههایی از این همراستایی با پیشرفت تکنولوژی است.
گرهی که بازنمیشود
نتیجه اینکه مجوز اخذشده برای فروش قطعات که امروز یکی از مهمترین خبرهای هوانوردی است گره چندانی از مشکلات این صنعت باز نمیکند. بلکه لغو قانون عدم فروش هواپیمای نو و ایجاد زیرساختهای لازم در کشور در کنار استقرار سیستمهای مدیریتی یکپارچه راه بهبود صنعت هوانوردی در کشور است.
دیدگاه تان را بنویسید