شناسه خبر : 14732 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دلیل کمبود آب، سوءمدیریت است

بحران آب

آدام اسمیت زمانی گفت هیچ چیز به اندازه آب مفید نیست و آن را نمی‌توان با چیز دیگری مبادله کرد.

آدام اسمیت زمانی گفت هیچ چیز به اندازه آب مفید نیست و آن را نمی‌توان با چیز دیگری مبادله کرد. پدر اقتصاد بازار آزاد این جمله را در اسکاتلند قرن 18 بیان کرد. کشوری که همانند وضعیت کنونی‌اش مرطوب و پرآب بود. گفتار آدام اسمیت حتی در کشوری که آب فراوان دارد صحیح بود. با وجود این در جهان امروز میلیاردها نفر در فصل‌های خشک سال برای زنده ماندن تلاش می‌کنند. در بسیاری کشورها خشکسالی و سیل دو تهدید پرهزینه هستند. اگر مدیریت آب بهینه نشود بحران امروزی به یک فاجعه تبدیل خواهد شد. تا اواسط این قرن، بیش از نیمی از جهانیان در مناطق دچار بحران آب زندگی خواهند کرد. جایی که عرضه آب نمی‌تواند پاسخگوی تقاضا باشد. مراتع گسترده به بیابان‌های لم‌یزرع تبدیل می‌شوند و میلیون‌ها نفر مجبور خواهند شد در جست‌وجوی آب خانه و کاشانه خود را رها سازند. هر جا که آب موجود باشد زمان دسترسی و شرایط آن اهمیتی فوق‌العاده پیدا می‌کنند. حدود 79 درصد از آب کره زمین شور است. مابقی آن در چرخه باران قرار می‌گیرد یا در سفره‌های زیرزمینی ذخیره شده است. انسان‌ها که قبلاً در مکان‌های دارای آب فراوان زندگی می‌کردند اکنون به خاطر انگیزه‌های اقتصادی به مکان‌هایی روی آورده‌اند که کمتر از این نعمت بهره‌مندند.
تغییرات اقلیمی باعث شد برخی مناطق سیاره زمین خشک‌تر و برخی دیگر مرطوب‌تر شوند. هرچه افراد ثروتمندتر می‌شوند آب بیشتری استفاده می‌کنند. همچنین آنها آب بیشتری را «مصرف» می‌کنند. بدان معنا که آن را به‌گونه‌ای استفاده می‌کنند که نمی‌تواند به سرعت به منبع استخراج بازگردد (به عنوان مثال آب بخار می‌شود یا در کشت گوجه‌فرنگی استفاده می‌شود). تقاضای فزاینده جهان برای غلات، گوشت، کالاهای تولیدی و برق بزرگ‌ترین محرک این روند است. محصولات کشاورزی به دام‌ها، نیروگاه‌ها و کارخانه‌ها همگی به آب فراوان نیاز دارند.
از همه بدتر آن است که آب در هیچ جا به درستی قیمت‌گذاری نمی‌شود. معمولاً قیمت آن به‌طور تصنعی پایین است چرا که سیاستمداران می‌ترسند برای این ماده حیاتی که از آسمان می‌بارد پول زیادی مطالبه کنند. این بدان معناست که مصرف‌کنندگان انگیزه زیادی برای حفظ آن ندارند و سرمایه‌گذاران نیز انگیزه‌ای ندارند تا لوله‌ها و زیرساختارهای انتقال آب به مناطق مورد نیاز را بسازند. به عنوان مثال بخشی از آب مصرفی خانوارها در آفریقای جنوبی رایگان است. در سریلانکا هر مترمکعب آب چهار سنت ارزش دارد. در مقابل در آدلاید استرالیا که ذخیره و حفظ آب اهمیت زیادی دارد هر مترمکعب آب 75 /1 دلار می‌‌ارزد. در کل جهان، سرمایه‌گذاری در زیرساختارهای آب با کسری عظیم منابع روبه‌رو است. بر اساس برآوردهای اندیشکده همایش جهانی اقتصاد، طی سال‌های 2010 تا 2030 این شکاف سرمایه‌ای به 26 تریلیون دلار خواهد رسید.
در بسیاری کشورها مردم می‌توانند هر مقدار آب را که می‌خواهند از سفره‌های زیرزمینی برداشت کنند چرا که قوانین یا آسان هستند یا به خوبی اجرا نمی‌شوند. در دهه‌های اخیر استفاده از آب از سوی کشاورزان افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است. سفره‌های آب زیرزمینی به کشاورزان امکان داد در مناطقی به تولید غذا بپردازند که بسیار خشک بوده و مستعد کشاورزی نیستند. اما این روند پایدار نیست. بیش از یک‌پنجم از سفره‌های آب زیرزمینی جهان بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته‌اند. این سفره‌ها در معرض آ‌لودگی قرار دارند از این‌رو در آینده نمی‌توان از آنها استفاده کرد. علاوه بر این لایه‌های شن و خاکی که این سفره‌ها را می‌سازند آسیب‌ می‌بینند بنابراین ظرفیت آنها برای بازسازی و احیا کمتر می‌شود.
مردم آب زیاد نمی‌نوشند. مصرف آب آشامیدنی چند لیتر در هر روز است. اما تهیه غذا به آب فراوان نیاز دارد. تولید یک کیلو گندم به 1250 لیتر آب نیاز دارد، پرورش یک گاو برای تولید هر کیلو گوشت به 12 برابر مقدار آب نیاز دارد. در مجموع، کشاورزی عامل برداشت بیش از 70 درصد از آب شیرین جهان است. با افزایش جمعیت جهان از 4 /7 به نزدیک 10 میلیارد نفر در اواسط قرن، پیش‌بینی می‌شود که تولیدات کشاورزی باید تا 60 درصد افزایش یابند تا بتوان شکم این جمعیت را سیر کرد. این باعث خواهد شد ذخایر آبی تحت فشار شدید قرار گیرند.

غذای فکر
استفاده بیش از حد باید مهار شود. غذایی که کشاورزان تولید می‌کنند بسیار بیشتر از مقداری است که خورده می‌شود. برخی برآوردها نشان می‌دهند که حدود یک‌سوم کل غذاهای تولیدی هیچ‌گاه در بشقاب غذا قرار نمی‌گیرند. این به معنای اتلاف آبی معادل یک سال جریان رودخانه ولگا در روسیه است. خانوارهای ثروتمند بیشترین سهم را در دور ریختن غذا دارند و خانوارهای فقیر هیچ‌گاه نمی‌بینند چه حجم بزرگی از غذا در راه رسیدن به بازار فاسد می‌شود.
اهمیت آب صرفاً به خاطر غذا و رفاه نیست. طبق گزارش اوشا موناری رئیس بنگاه خصوصی «شرکای توسعه آب در سطح جهان» که یک بنگاه سرمایه‌گذاری است آب برای رشد اقتصادی نقشی بنیادین دارد. کمبود آب عرضه انرژی را کمتر و رشد صنعتی را مختل می‌کند. تولید برق به حجم زیادی از آب نیاز دارد. نیروگاه‌های هسته‌ای برای سرد کردن توربین‌های هسته رآکتور به آب فراوان نیاز دارند. نیروگاه‌های زغال‌سوز هم بدون آب قادر به کار کردن نیستند.
تولید برق صنعتی آب‌بر است. در مجموع حدود 41 درصد از برداشت آب در آمریکا برای خنک کردن نیروگاه‌ها به کار می‌رود. افزایش شدید بهای انرژی معمولاً در سال‌های خشک اتفاق می‌افتد. زامبیا شاهد قطعی‌های مکرر برق است که یک سال قبل شروع شد و تا ماه آ‌وریل به طول انجامید. در این دوره خشکسالی نیروگاه سد کاریبا را از کار انداخته بود.
انتظار می‌رود در نیمه اول قرن 21 و با پیشرفت بیشتر کشورهای فقیر تقاضای جهانی برای نیروی برق 400 درصد بیشتر شود. بیشتر صنایع مصرف‌کننده آب از قبیل زغال‌سنگ، نساجی و تولید محصولات شیمیایی در کشورهایی مانند چین، استرالیا، آمریکا و هند متمرکز هستند که در معرض کمبود آب قرار دارند. علاوه بر این، صنعت می‌تواند با آلوده کردن آب قابلیت استفاده آن برای انسان‌ها را از بین ببرد و فشار بر ذخایر آبی را بیشتر کند. هم‌اکنون بیش از یک‌سوم از رودخانه‌های چین به وسیله آلاینده‌های صنعتی به شدت آلوده شده‌اند.
تغییرات اقلیمی فقط بار این فشارها را سنگین‌تر می‌کند. دانشمندان علم آب عقیده دارند افزایش دما باعث می‌شود چرخه تبخیر، میعان و بارش سرعت گیرد. با تغییر الگوهای بارندگی مکان‌‌های خشک خشک‌تر و مکان‌های پرباران مرطوب‌تر می‌شوند. میزان تبخیر آب از خاک و گیاهان نیز افزایش می‌یابد. سیل‌ها و خشکسالی‌ها تشدید می‌شوند و بر فشار به منابع آبی می‌افزایند. به تاخیر افتادن فصل بارندگی یا کاهش بارندگی باعث می‌شود سدها و سفره‌های زیرزمینی نتوانند به سرعت پر شوند. هوای گرم‌تر رطوبت بیشتری را در خود نگه می‌دارد. هر یک درجه افزایش دمای هوا میزان آب موجود در آن را هفت درصد افزایش می‌دهد. این امر با‌عث می‌شود احتمال بارش باران‌های سیل‌آسا و وقوع سیل‌های مخرب در مناطق خشک بالا رود. علاوه بر این رسوبات رودخانه‌ها و سدها بیشتر می‌شود و ظرفیت ذخیره‌سازی و کیفیت آب آنها تحت تاثیر قرار می‌گیرد.
کاهش بارش برف به خاطر افزایش دمای هوا مشکل دیگری است. مناطقی مانند کالیفرنیا به آب حاصل از ذوب برف‌ها وابسته هستند که در تابستان و در زمان‌ مناسب به سمت مناطق پایین کوهستان جریان می‌یابد. تغییرات اقلیمی باعث می‌شود دسترسی به آب در آفریقای جنوبی، خاورمیانه و آمریکا وضعیتی متغیر پیدا کند. اندیشکده «موسسه منابع جهانی» 167 کشور جهان را رتبه‌بندی کرد و متوجه شد 33 کشور تا سال 2040 با بحران شدید آب مواجه خواهند شد.
هنوز در مورد تاثیر این رویداد بر محصولات کشاورزی اطلاع دقیقی در دست نیست اما نتیجه تحقیقات دانشمندان دانشگاه کلمبیا بسیار ناامیدکننده است. تمرکز بالای دی‌اکسیدکربن در جو ممکن است باعث شود در برخی نقاط جهان گیاهان از آب بهتر استفاده کنند و در فرآیند فتوسنتز آب کمتری از دست بدهند. ممکن است در مناطقی مانند آمریکای شمالی و اروپا که گندم به صورت دیم کشت می‌شود میزان بازدهی محصول تا سال 2080 تقریباً 10 درصد بالاتر رود در حالی که مصرف آب به همان نسبت کاهش می‌یابد. اما میزان متوسط بازدهی محصول گندم در کشورهایی مانند چین و هند که کشت آبی دارند تا چهار درصد کمتر می‌شود و برداشت ذرت نیز در سراسر جهان کاهش می‌یابد.

گرم و خشک
تغییر الگوهای هوا بدان معناست که حجم محصولات کشاورزی در مناطقی رو به افول می‌گذارند که زمانی مملو از آ‌نها بود. حتی اگر تا سال 2020 افزایش دما به دو درجه سانتی‌گراد محدود شود بازدهی محصولات کشاورزی در آفریقا تا 20 درصد کمتر می‌شود. به عنوان مثال، طبق گزارش نشریه تغییرات اقلیمی، تغییر الگوهای بارش ممکن است شرایط آب‌ و هوایی در اوگاندا و تانزانیا را آنقدر گرم و خشک سازد که نتوان در آنجا حبوبات کشت کرد. اما پیش‌بینی تاثیرپذیری مناطق از سیل یا خشکسالی دشوار است چرا که با تغییر اقلیم دیگر نمی‌توان به سوابق گذشته یک منطقه اتکا کرد. نمی‌توان یک راه‌حل تنها برای بحران جهانی آب پیدا کرد اما اقداماتی از قبیل کاهش استفاده، بهبود کارایی استفاده از آ‌ب و تسهیم موثرتر آ‌ن می‌تواند مفید باشد. در سراسر جهان طرح‌های زیادی برای تحقق هر کدام از این اهداف اجرا می‌شوند اما این اقدامات پراکنده هستند و شکل هماهنگ‌شده‌ای ندارند تا بتوانند ذخایر جهانی را حفظ کنند.
از آنجا که کشاورزی بیشترین آب را مصرف می‌کند این صنعت را باید هدف اصلی دانست. تغییر روش‌های کشاورزی موضوعی حیاتی است و حداقل در جهان ثروتمند کشاورزان از آب به‌طور هوشمندانه‌تری استفاده می‌کنند. دقت در کاشت و استفاده از نمونه‌های گیاهی که به آبیاری کمتری نیاز دارند و همچنین فناوری‌ها می‌توانند به حفظ ذخایر ارزشمند آب کمک کنند. آبیاری قطره‌ای که ریشه‌های گیاه را هدف قرار می‌دهد می‌تواند استفاده از آب را 30 تا 70 درصد کاهش دهد. آب کشاورزی را می‌توان از طرقی غیر از حمله به سفره‌های زیرزمینی تهیه کرد. طرح مهار آب باران و جمع‌آوری آن در تانکر به جای رها‌کردن آن به امری عادی تبدیل شده است. بازیافت آب‌های مصرفی پتانسیل بزرگی دارد. هم‌اکنون در اسرائیل برای آبیاری درختان میوه از آب بازیافتی استفاده می‌شود. در این کشور 86 درصد از فاضلاب بازیافت می‌شود که نسبت به هر کشور دیگری بالاست. اسپانیا با 20 درصد بازیافت در رتبه دوم قرار دارد. اسرائیل می‌داند که نمی‌تواند از همسایگانش انتظار عرضه آب داشته باشد. سنگاپور هم که دوست ندارد به مالزی وابسته باشد آب تصفیه‌شده از فاضلاب را به آب آشامیدنی تبدیل می‌کند. اما سیاستمداران در سایر نقاط دنیا اجازه نمی‌دهند مردم آب بازیافتی بنوشند.
از چهار شهر دنیا یک شهر در معرض خطر بحران آب قرار دارد‌. سیاستگذاران می‌توانند اقدامات بهتری برای مقابله با آن انجام دهند. جلوگیری از نشت لوله‌ها می‌تواند اولین اقدام باشد. در برخی شهرهای بزرگ خاورمیانه و آسیا بیش از 60 درصد آب به خاطر نشت لوله‌ها هدر می‌رود. شهرهای ثروتمند نیز راه زیادی در پیش دارند: در لندن 30 درصد آب به خاطر نشت لوله هدر می‌رود که معادل یک وان پر از آب برای هر خانوار است. در شیکاگو هنوز از لوله‌های چوبی استفاده می‌شود. تعمیر لوله‌ها به زودی آسان‌تر و ارزان‌تر می‌‌شود. هم‌اکنون سامانه‌های روباتی در دست آزمایش هستند که می‌توانند با استفاده از اندازه‌گیری فشار آب موارد نشتی را پیدا و ترمیم کنند در حالی که از لوله آب استفاده می‌شود.
در کشورهای فقیر که میلیون‌ها نفر در زاغه‌ها زندگی می‌کنند و از خدمات بهداشتی محروم هستند لوله‌کشی، ساخت منابع و تصفیه آب از اولین اولویت‌ها هستند. در مناطقی که به زیرساختارهای جدید نیاز باشد می‌توان از روش‌های بهتر مقابله با کمبود آب بهره برد.
این روش‌ها امکان می‌‌دهد تاسیسات جدید در مناطقی نصب شوند که حتی با وجود تغییر الگوهای بارندگی به خاطر تغییرات اقلیمی باز هم عرضه آب ادامه یابد. شرکت برزیلی «تحلیل‌ زمان و فضا» بر روی یک سامانه جهانی مدیریت ریسک آب کار می‌کند که می‌تواند کمبودهای احتمالی آب را با دقت بالاتری پیش‌بینی کند. خوان کارلوس کاستیلا رئیس شرکت می‌گوید برای درک اینکه چرا ذخایر آب ایمن نیستند ابتدا با‌ید دو چیز را بدانید که بر حجم آب ذخیره‌شده در دریاچه‌ها و سدها تاثیر می‌گذارند. اولین مورد تغییرات در حجم آبی است که طی سال‌ها ذخیره می‌شود. موضوع دوم میزان تغییر در طول هر سال معین است. در بسیاری مناطق ذخایر آب بیانگر سپر محافظ بین موفقیت و فاجعه در خشکسالی‌های غیرمنتظره هستند. آگاهی از چگونگی تغییر ذخایر به خاطر تغییرات اقلیمی می‌تواند سرمایه‌گذاری زودهنگام در زیرساختارها را توجیه کند.

حرکت با جریان
ابزارهای بهتر مدل‌سازی می‌توانند توجه دولت‌ها در همه جای جهان را به ضرورت مقابله با کمبود آب جلب کنند. آقای ایان سیم از بنگاه‌ مدیریت دارایی ایمپکس (Impax) عقیده دارد که پول زیادی برای سرمایه‌گذاران در زیرساختارهای آب وجود دارد. مشکل آنجاست که از این سرمایه‌گذاری به ویژه در سطوح محلی حمایت سیاسی کافی به عمل نمی‌‌آید. سرمایه‌گذاران از بخش آب روی گردانده‌اند و حاضر نیستند مبالغ کلان را برای بازگشتی نامعلوم در دهه‌های آینده سرمایه‌گذاری کنند. آنها از خود می‌پرسند: اگر من یک کارخانه آب‌ شیرین‌کن با ارزش یک میلیارد دلار بسازم آیا به ازای آن پولی دریافت می‌کنم؟
کشورهای بسیار خشک نشان داده‌اند که با پول و حمایت مداوم سیاسی می‌توان زیرساختارهای حیرت‌آوری ساخت. کارخانه‌های آب شیرین‌کن آب دریا را به آب آشامیدنی تبدیل می‌کنند اما به بهایی که اشک آدم را درمی‌آورد. بزرگ‌ترین کارخانه‌های آب شیرین‌کن در خاورمیانه هستند. کارخانه سورک در اسرائیل که بزرگ‌ترین آب شیرین‌کن منطقه است آب لازم برای 5 /1 میلیون نفر (معادل حدود 20 درصد از تقاضای شهر) را تامین می‌کند. اما فرآیند کار در مقایسه با روش‌های دیگر عرضه آب شیرین‌کن بسیار پرهزینه است چرا که این کارخانه برق بسیار زیادی مصرف می‌کند. مایک یانگ متخصص سیاست آب از دانشگاه آدلاید می‌گوید که آب شیرین‌شده برای آبیاری بسیار گران است. بهترین راه آن است که کشورها همان مقدار اندک آبی را که دارند به‌طور موثر استفاده کنند. سامانه‌های مدیریتی موجود اغلب مانع استفاده بهینه می‌شوند. این سامانه‌ها در کشورهای فقیر بسیار پیش‌پا‌افتاده و ناکارآمدند. طرح‌های سهمیه‌بندی و تخصیص در کشورهای ثروتمند عمدتاً در دوره‌های فراوانی آب تدوین شدند. این طرح‌ها اغلب کند، پیچیده‌ و دارای پراکندگی فراوان هستند. به عنوان مثال در آمریکا بیش از 50 هزار اداره آب وجود دارد و مدیریت آب در همه جا دشوار است. تا زمانی که آب جریان دارد استفاده اولیه و مجدد از آن ادامه می‌یابد بدون آنکه این فرآیند رهگیری و اندازه‌گیری شود.
رژیم حقابه که به خوبی طراحی و اجرا شود می‌تواند یکی از بهترین ابزارها برای توزیع عادلانه و پایدار آب باشد. دولت‌های محلی استرالیا در سال 1994 مدیریت آب را تحت چنین سامانه‌ای اصلاح کردند. تعداد اندکی از دیگر کشورها همان مسیر را درپیش گرفتند. در شیلی و یمن اصلاحات با درجات متفاوت موفق بوده‌‌اند. استرالیا به منظور ایجاد حقوق قابل مبادله در ابتدا خط پایه‌ای را برای استفاده از آب تعیین کرد که ملاحظاتی از قبیل نیازهای زیست‌محیطی، اجتماعی و تجاری در نظر می‌گرفت. سپس حقابه‌های گذشته با سهم‌هایی جایگزین شدند که به دارندگان آن (معمولاً مالکان زمین) نسبتی از هر تخصیص سالانه را ارائه می‌د‌اد. فرمول‌های هوشمندانه‌ای تدوین شد تا اولویت به حقابه‌های قدیمی و موجود داده شود. طبقه‌بندی سهم‌ها مقدار و زمان دریافت برای هر کس را تعیین می‌کند تا بتوان بین ادعاهای کشاورزان بالادست و شهرنشینان پایین‌دست تعادل برقرار کرد. به دنبال آن یک هیات مقرراتی مسوول می‌شود تا اطمینان یابد که همه مصرف‌کنندگان به همان اندازه حق خود آب مصرف می‌کنند.
موارد تخصیص‌یافته به سهامداران قابل خرید و فروش است اما دریافت‌کنندگان فقط باید آنها را برای آینده ذخیره کنند. این کار از اتلاف آب در پایان هر سال جلوگیری و در زمان خشکسالی نیز صرفه‌جویی را تشویق می‌کند. صدور سهم‌های دائمی به این معناست که یک فرد فقط در صورتی می‌تواند آب بیشتری داشته باشد که فرد دیگری بپذیرد آب کمتری بگیرد. ثبت مرکزی حقوق باعث می‌شود همه چیز منظم باشد. برای خرید و فروش حقابه‌ها دو بازار تعیین شده است:‌ یک بازار که در آن سهام مبادله می‌شود و دیگری که به مقادیر تخصیص‌یافته آب در هر سال معین می‌پردازد. این ایده موضوع تازه‌ای نیست. در مکان‌‌هایی مانند کشور عمان سامانه‌های افلاج وجود دارد که به روستاها امکان می‌دهد سهم آب و حتی دقایق استفاده از آب را به خرید و فروش برسانند.

تجمیع منابع
تغییر رژیم حقابه‌ در ابتدا با مقاومت سرسختانه کشاورزان و مصرف‌کنندگان بزرگ آبی استرالیا مواجه شد. موارد تخصیصی بزرگ منافع بسیار زیادی را برای دارندگان سهام ایجاد کرد. در اولین دهه اصلاحات نرخ بازدهی سالانه حقابه‌ 15 درصد بود.
مالکان سهام آب شاهد آن بودند که ارزش سهم‌ها در هر پنج سال دو برابر می‌شود. تقلید از این مثال برای کشورهای دیگر دشوار خواهد بود. حتی کشورهای ثروتمند هم نمی‌‌توانند حقوقی را که طی دهه‌ها شکل گرفته‌اند تغییر دهند. با این حال اصلاح مدیریت آب امری ضروری است. در بیش از دو قرن پیش آ‌دام اسمیت درباره این مایع ارزشمند فقط اندکی نگران بود اما فیلمسازان معاصر دیدگاهی بدبینانه‌تر و ناامیدکننده‌تر دارند. به عنوان مثال در تازه‌ترین فیلم «مکس دیوانه» گروه‌های مسلح در بیابان‌ها برای آب می‌جنگند و کشته می‌شوند. خوشبختانه این سناریوها هنوز تخیلی هستند اما چشم‌انداز جنگ آب دور از انتظار نیست. برخی عقیده دارند که خشکسالی جهانی یکی از عوامل خونریزی‌ها در سومالی، سودان و سوریه است. با قیمت‌گذاری هوشمندانه، شفافیت در مالکیت و اندکی همکاری می‌توان خطر کمبود آب را برطرف کرد. اگر انسان‌ها در این زمینه اقدامی نکنند تنها بیابان نصیبشان خواهد شد.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها