کالبدشکافی بندر چابهار در گفتوگو با مسعود دانشمند
سازمان بنادر به دنبال حذف بخش خصوصی نباشد
بیش از یک دهه است که بندر چابهار محل آمد و رفت کشورهای هند، چین و عمان است. اما زمان در همان ۴۰ سال گذشته گویا متوقف شده است.
بیش از یک دهه است که بندر چابهار محل آمد و رفت کشورهای هند، چین و عمان است. اما زمان در همان 40 سال گذشته گویا متوقف شده است. اخیراً دولت یازدهم با ترکیب مشارکت یک شرکت وابسته به صندوق و مشارکت صندوق توسعه ملی و نیز سرمایهگذاری هند میخواهد آن را به عنوان قطب ترانزیت کشور فعال کند. مسعود دانشمند از بازرگانان و فعالان اقتصادی در این باره اظهارنظر کرده است.
آقای دانشمند همانطور که مطلع هستید ما در چابهار به حد قابل ملاحظهای نسبت به تحولات منطقه عقب ماندهایم. اهمیت بندر چابهار را برای تحولات آتی حمل و نقل کشور چگونه میبینید؟
ببینید بندر چابهار به این دلیل که در اقیانوس هند واقع شده بسیار حائز اهمیت است. خود بندر در خلیج واقع شده و توفانهای اقیانوس هند در بندر اثری نمیگذارد. ما در محدوده خلیج چابهار چند بندر داریم که شامل بنادر شهید بهشتی، شهید کلانتری، بندر کنارک؛ بندر اسلامی قدیم است اما اینکه چرا این بندر تا الان جایگاه خودش را در اقتصاد کشور پیدا نکرده است، مربوط به دلایل متعددی است که از جمله در زمینه جاده و پسکرانه میتوان از آن یاد کرد.
به نظر شما در صورت احداث راهآهن، مشکل حل نمیشود؟
از قضا وزارت راه هم میگوید ما داریم راهآهن احداث میکنیم. به نظر من راهآهن به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نیاز آن منطقه باشد. هماکنون 10 میلیون تن ظرفیتسازی در بندر چابهار صورت گرفته، فارغ از قراردادی که با شرکتها میبندند این قرارداد انجام شده و موجود است. این حجم را هر کس محاسبه کند متوجه خواهد شد که مگر قطار چقدر میتواند موثر باشد. قطار در نهایت به صورت شبانهروز هزار تن بار را بتواند جابهجا کند. 365 روز سال را هم که حساب کنیم میشود 365 هزار تن، دو تا قطار هم که باشد میشود 700 هزار تن. بنابراین در نهایت یک میلیون تن کالا جابهجا خواهد شد.
بنابراین شما مشکلات و موانع را خیلی بزرگتر از اینها میبینید؟
هر کسی که بخواهد در چابهار کار کند باید در پسکرانه یا خطوط جادهای آن منطقه سرمایهگذاری کند. به واقع، یک سیستم حمل و نقل جادهای منظم در آن باید ایجاد شود. در خود بندر وقتی کشتی آمد و بار برد و قرار شد بار جا به جا کند اگر بارها زیاد شد و تاسیسات نیاز شد خود بخش خصوصی توان مدیریت این کار را دارد. میتواند تاسیسات مورد نیاز را ایجاد کند. اینکه بیاییم آنجا سرمایه را هزینه کنیم، دستگاههای کنتری گرین و تاپ لیفت بیاوریم به تنهایی دردی دوا نمیکند و بعد نمیتوانیم کالا را از بندر به مقاصد و اهداف اصلی برسانیم یا اگر بتوانیم از کشورهای خارج کالاها را بیاوریم طبیعتاً بندر با همه تجهیزاتش بلاتکلیف میماند.
قراردادی که دولت اخیراً منعقد کرده یک قرارداد 30ساله است؟
فارغ از اینکه قرارداد 30ساله یا 100ساله باشد من معتقدم باید در چابهار کار انجام داد. ما اگر آنجا سرمایهگذاری اصولی نکنیم و بخش خصوصی را به حاشیه ببریم، پاکستانیها در بندر گوادر به زودی انجام خواهند داد. اگر ما بهنگام، بخش پسکرانه و خطوط جادهای را برای جابهجایی کالاها آماده نکنیم، پاکستانیها این کار را در بندر گوادر انجام خواهند داد که دست چینیهاست و چینیها هم دارند در آنجا سخت و با شتاب کار میکنند.
پس سرمایهگذاری اولیه 477 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی که از سوی سازمان بنادر صورتگرفته، چه میشود؟
من هم همین را عرض میکنم. ما با این 477 میلیون دلار 10 دستگاه کنتری گرین در چابهار مستقر میکنیم. بعد کشتی هم آمد در آنجا بار خود را تخلیه کرد وقتی برای این بار جاده مناسب نداشته باشیم، باز هم بار میماند. محوطه بندر را هم پر میکند و کشتی بعدی هم نمیتواند بیاید. چون بار قبلی هنوز تعیین تکلیف نشده و به مقصدش نرسیده است. من دارم پاشنه آشیل کار را میگویم. حرف من این است. بندر گوادر پاکستان که چینیها آن را تجهیز کردهاند و مشغول احداث جاده آن هستند در حال حاضر به سرعت در حال پیشرفت است. برای همین است که چینیها آمدهاند، کار را بر عهده گرفتهاند. اما ما قرارداد 30ساله با یک شرکت وابسته به دولت منعقد میکنیم. بنابراین طبیعی است که چینیها آن بندر را بندر کنند و آن وقت بندر چابهار روی دست ما ایرانیها بماند.
مدیران سازمان بنادر اذعان دارند که چینیها حداقل سه بار با هدف سرمایهگذاری از بندر چابهار بازدید کردهاند و هر سه بار هم بدون هیچ توضیحی برگشتهاند و جالب اینجاست که اینها هم هیچ توضیحی از آنها نخواستهاند که شما چرا اصلاً آمدید و چرا رفتید؟
چینیها وقتی مجوز ساخت بندر گوادر را گرفتند و مشغول ساخت آن شدند، طبیعی است که نخواهند بندر چابهار فعال شود. گوادر قرینه چابهار است. چون هدف بار ایران نیست. هدف ترانزیت بار افغانستان و آسیای میانه است. اگر بار آسیای میانه و افغانستان به بندر گوادر آمد، دیگر چابهار کاربردی نخواهد داشت.
اما راجع به هندیهایی که به چابهار آمدند. آن طور که من از مدیران شنیدهام 10، 12 سال است که اینها به بندر چابهار میآیند و میروند و مثل اینکه همچنان این رفت و آمد ادامه دارد. و گویا تفاهمنامهای هم نوشته شده اما برای اینکه به یک قرارداد تبدیل شود اما و اگرهایی وجود دارد.
اصولاً هندیها در کار بنادر و حمل و نقل دریایی خیلی موفق نیستند. شما به مجموعههای بندری بزرگ دنیا نگاه کنید. مثلاً چین یا ژاپن را ببینید. حالا چون چین و هند از نظر وسعت و جمعیت خیلی به هم نزدیکاند از نظر موقعیت هم به همین صورت تشابه دارند. اما در نحوه عملیات با هم شباهتی ندارند. به بنادر گوانجو، شانگهای و شنزن... چین نگاه کنید. خواهید دید که اینها با چه سرعت و کیفیتی کار میکنند. حالا به بنادر هند هم نگاه کنید غیر از بندر بمبئی که از بنادر قدیمی هند است یک بندر نواشیوا اخیراً احداث کردهاند که آن هم یک بندر کانتینری است که به لحاظ عملیات از چینیها به شدت عقب ماندهاند. در هر صورت هند در امر بندر و امور بندری قابل مقایسه با چین نیست.
جنابعالی به عنوان یکی از نمایندگان بخش خصوصی این توانایی را در بخش خصوصی میبینید که بتواند این بندر را فعال کند و به سوددهی برساند؟
بله، توانایی آن هست منتها به شرط اینکه دولت تکلیف خودش را با بخش خصوصی روشن کند.
اگر بخواهد تکلیفش را روشن کند، چطور باید عمل کند؟
اگر میخواهد به بخش خصوصی واگذار کند، این واگذاری باید به صورت قانونی انجام گیرد تا بخش خصوصی هم تکلیف خودش را بداند. مطمئناً بخش خصوصی دلش برای پول خودش میسوزد و به سرعت آن را راهاندازی میکند. اما اینکه بخش خصوصی برود آنجا را فعال کند و یکی از این بخشهای نیمهدولتی آن هم با تسهیلات دولتی بیاید کنار او بایستد و امکانات دولتی به سمت آن شرکت برود خب من به عنوان سرمایهگذار بخش خصوصی به هیچوجه احساس امنیت نمیکنم.
در سالهای اخیر شاهد رفتارهای سازمان بنادر بودید. متاسفانه این رفتارها در دولت جدید هم تکرار شده است. اینطور به نظر میرسد که فرصتها و امتیازات در اختیار شرکتهای وابسته به خود سازمان قرار میگیرد؟
این اصلاً خلاف اصل44 است. سازمان مدعی است که اینها متعلق به صندوق بازنشستگی است. همه شرکتهای خودش را به نام صندوق بازنشستگی کارکنان نامگذاری کرده است. اغلب پروژههای سودده هم به همین شرکتهای صندوق بازنشستگی واگذار میشود. اصلاً دلیلی وجود ندارد که صندوق بازنشستگی وارد کارهای اجرایی و عملیاتی شود. اگر واقعاً این شرکتهای صندوق بازنشستگی در کار پیمانکاری توانمند هستند در جاهای دیگری مشغول شوند. مگر همه کارهای پیمانکاری در بندر چابهار خلاصه شده است؟ اگر میتوانند بروند جاسک را فعال کنند.
دیدگاه تان را بنویسید