تاریخ انتشار:
نگاهی به ابعاد حقوقی قطع ارتباط بانکهای ایرانی با سوئیفت
قطع پیام
سوئیفت یک شبکه بینالمللی ارتباط فیمابین بانکی است که تسهیلات و خدمات ویژهای را از طریق مراکز رایانهای در سراسر دنیا ارائه میدهد.
سوئیفت چیست؟
سوئیفت یک شبکه بینالمللی ارتباط فیمابین بانکی است که تسهیلات و خدمات ویژهای را از طریق مراکز رایانهای در سراسر دنیا ارائه میدهد. سوئیفت یک تشکل تعاونی غیرانتفاعی است که در ماه می ۱۹۷۳ میلادی توسط تعدادی از بانکهای اروپایی و آمریکای شمالی برای تبادلات بینبانکی با رمزگذاری راهاندازی شد و هدف اصلی از ایجاد آن جایگزینی تبادلات اسناد مالی الکترونیکی از طریق ارتباطات مخابراتی و تلکس به جای روش کاغذی در سطح بینالمللی و استفاده از یک روش استانداردشده جهانی بینبانکی بود. سوئیفت در واقع مخفف کلمه
Society Worldwide Interbank Financial Telecommunication است که به فارسی میتوان آن را معادل «جامعه جهانی ارتباط بینبانکی» یا «انجمن ارتباطات بینبانکی بینالمللی» ترجمه کرد. این سیستم، به صورت چندکاربره است. بانکهای عضو، در آن دارای سهام بوده و در سود موسسه سهیم هستند. سوئیفت راه مطمئنی برای تبادل انواع پیغامها، سفارش خرید، فروش، رساندن راهنماییهایی جهت نحوه تحویل، ارسال یا موارد مشابه است. این موسسه از بدو تاسیس تا به حال دچار تحول اساسی در روشها و مکانیسمهای مورد استفاده خود شده است.
قبل از به وجود آمدن سوئیفت، مبادلات پولی در سطح بینالمللی از امنیت، اطمینان و استاندارد لازم برخوردار نبود و در این زمینه، خلاء وسیعی احساس میشد. به منظور رفع این مشکل، یعنی عدم امنیت سرویس مالی بینالمللی، بررسیها و مطالعات اولیهای توسط ادارهای در مرکز بلژیک با پشتیبانی تعدادی از بانکها انجام شد. هدف از این مطالعات، تسهیل ارتباطات اطلاعاتی که در سراسر دنیا پخش شده و ایجاد یک زبان مشترک و استاندارد برای نقل و انتقال مالی بینالمللی بوده است. سرانجام، سوئیفت در سال 1974 با حضور اعضای اصلی و شرکا از 17 کشور جهان و با 50 مشتری بنیانگذاری شد و مرکز آن در بروکسل قرار داشت. در سال 1975، قوانین و استانداردهای امنیتی و اعتباری سوئیفت وضع شد و اعضای مالی پشت صحنه سوئیفت تعیین شدند. در این زمان، 510 مشتری از 17 کشور عضو شدند؛ ولی پیغام مالی میان آنها رد و بدل نشد. در سال 1976، اولین مرکز عملیاتی سوئیفت راهاندازی شد و در سال 1977 آلبرت پادشاه بلژیک اولین پیغام را از طریق سوئیفت ارسال کرد. در سال 1980 برای اولین بار کشورهای آسیایی هنگکنگ و سنگاپور بهعنوان پیشتاز کشورهای آسیایی شروع به فعالیت و کار با سوئیفت کردند. در حال حاضر بالغ بر 187 کشور و شش هزار بانک و موسسه مالی در سراسر دنیا عضو شبکه سوئیفت هستند. مرکز سوئیفت همانگونه که عنوان شد در کشور بلژیک قرار دارد و کشورهای آمریکا، هلند، هنگکنگ و انگلیس بهعنوان مراکز پشتیبان مشتریان فعالیت میکنند.
مکانیسم سوئیفت
فرض کنید یک فروشنده و یک خریدار میخواهند یک معامله تجاری را از طریق اینترنت انجام دهند؛ برای این کار از گواهینامه دیجیتال (Indentures)که توسط بانک صادر شده، استفاده میکنند. در این صورت مراحل زیر دنبال میشود.
1 خریدار، یک سفارش خرید را از طریق شبکه اینترنت صادر میکند.
2 فروشنده نیاز دارد هویت خریدار و همچنین گواهینامه و درخواست او، تضمین، تصدیق و اعتباریابی شود.
3 خریدار، سفارش خرید خود را از طریق Trust Act گواهی و ارسال میکند.
4 Trust Act از بانک مربوطه، اعتبار و تصدیق هویت مشتری را درخواست و به طور همزمان Trust Act، صحت و سقم هویت دو بانک را با Indentures بررسی میکند.
5 زمانی که اعتبار اخذ شد، Trust Act سفارش تضمینشده و تصدیقشده را به فروشنده منعکس می کند. بنابراین فروشنده میتواند به آن اعتماد کند.
6 فروشنده یک رسید به خریدار میدهد؛ در نتیجه، خریدار یک رسید تضمینشده از فروشنده قابل اطمینان دارد.
7 Trust Act، یک ثبت زمانی از همه پیغامها را حفظ میکند.
8 پس از یک مرحله، کلیه نقل و انتقالات پیامها مبادله و ثبت میشود.
برای انجام تبادلات از طریق سوئیفت نیاز به وجود شناسهای تحت عنوان سوئیفت کد (Swift Code) است. این کد یک نوع علامت انحصاری است که برای شناسایی بانکها و برای انتقال وجه بین بانکها، خصوصاً انتقال وجه بینالمللی و ارسال حواله ارزی استفاده میشود. کد سوئیفت از هشت تا 11 کاراکتر تشکیل شده است. چهار کاراکتر اول معرف کد بانک است، دو کاراکتر دوم، معرف کشور بانک است (به طور مثال برای ایران IR)، دو کاراکتر سوم، کد موقعیت مکانی بانک و سه کاراکتر آخر کد شعبه بانک است. در حال حاضر بیش از 7500 کد سوئیفت فعال وجود دارد و علاوه بر این تعداد کدهای فعال، بیش از 10 هزار کد سوئیفت نیز وجود دارد که در ارسال سوئیفتهای دستی مورد استفاده قرار میگیرند.
محدوده و علت تحریم
در ایران از سال 1372 با عضویت پنج بانک بزرگ کشور شبکه بانکی به سوئیفت متصل و از خدمات آن بهرهمند شد و به تدریج این تعداد افزایش یافت و به بیش از 25 بانک رسید. در بیان اهمیت بسیار بالای استفاده از این خدمات میتوان اشاره کرد که تنها در سال 1389 مجموع پیامهای مالی صادره و وارده در این سیستم فقط در بانک مرکزی به رقمی فراتر از یکصد هزار فقره پیام مالی بالغ شد که حجم مبالغ جابهجاشده توسط این پیامها به میزان 274 میلیارد یورو بوده است. اما متاسفانه و بهرغم همکاریهای بسیار نزدیک و گسترده بانکهای ایرانی، متعاقب تحریمهای یکجانبه وضعشده توسط اتحادیه اروپا، از تاریخ شنبه 27/12/1390، دسترسی بانکهای ایرانی مشمول تحریمهای این اتحادیه به شبکه سوئیفت قطع شد. به عبارت دیگر تحریمهای وضعشده به موجب تصمیم شورای اتحادیه اروپا که توسط خزانهداری بلژیک نیز تایید شد، شرکتهایی مانند سوئیفت را از ادامه ارائه خدمات ویژه مرتبط با تبادلات مالی به بانکهای ایرانی مشمول تحریم منع کرد. علت اعمال این تحریم نیز اینگونه توجیه شد که چون شرکت سوئیفت به موجب قوانین بلژیک تاسیس شده است، ملزم به رعایت قوانین وضعشده توسط کشور محل تاسیس است. لازم به ذکر است به منظور مقابله با اقدامات سوئیفت در قطع ارائه خدمات به بانکهای ایرانی اقدامات حقوقی لازم توسط بانکهای ذیربط با هماهنگی بانک مرکزی و مرکز امور حقوقی بینالمللی ریاستجمهوری اتخاذ شده است.
تحریم و اساسنامه سوئیفت
اساسنامه سوئیفت تابع قوانین و مقررات کشور محل تاسیس یعنی بلژیک است. حسب مفاد اساسنامه سوئیفت به ویژه ماده 13 در خصوص لغو عضویت، عضو در صورت استعفا، عزل، توقف فعالیت، ورشکستگی یا هر نوع توافق و قرارداد ارفاقی و توافق با طلبکارانش و یا به دلیلی به جز احیای مجدد منحل شود، از عضویت محروم خواهد شد. مطابق بند 3 این ماده، اخراج یک عضو سهامدار یا کاربر، صرفاً در صورت ایجاد شرایط مقرر در اساسنامه امکانپذیر است که این شرایط نیز عمدتاً ناظر بر عدم رعایت مفاد اساسنامه یا نظامات مربوط به همکاری با سوئیفت و مطابق با قوانین بلژیک و حسب اعلام هیاتمدیره است. علیهذا قطع همکاری با یک عضو یا کاربر و یا اعمال محدودیت علیه آن، به علت اعمال فشار سایر اعضا و به منظور برآورده ساختن خواسته های سیاسی آنان، تحت هیچ عنوان قابل پذیرش و توجیه نبوده و جایگاهی در اساسنامه سوئیفت ندارد؛ به ویژه آنکه سوئیفت، حسب مفاد اساسنامه آن، شرکتی با اهداف مشخص است و اعمال تبعیض و ایجاد محدودیت در فعالیت اعضای آن بر مبنای دلایل سیاسی، نهتنها با اهداف تاسیس آن، بلکه با اصول کلی حاکم بر تجارت بینالملل نیز تعارض داشته و ناقض تعهدات قراردادی موجود بوده و موجبات مسوولیت بینالمللی نقضکننده را نیز به همراه دارد. از طرفی نظر به ماهیت حقوقی سوئیفت که شرکت تعاونی است، این اقدام ناقض اصول اولیه بینالمللی تعاون، مبنی بر رعایت برابری اعضا و لزوم همکاری میان آنان نیز هست. نکته جالب آن است که حتی مقامات سوئیفت نیز بر غیرقابل پذیرش بودن این اقدام اذعان داشتند. به عنوان نمونه لورنزو کامپوس، رئیس اجرایی سوئیفت چنین اظهار نظر کرده است که: «قطع ارتباط بانکها برای سوئیفت یک عمل غیرعادی و بیسابقه است. این امر نتیجه مستقیم اعمال بینالمللی و چندجانبه برای تشدید تحریمهای مالی ایران است.»
تحریم سوئیفت و مفاد عهدنامههای فیمابین ایران و بلژیک
عهدنامههای منعقده میان ایران و بلژیک عبارتند از: عهدنامه مودت میان ایران و بلژیک مورخ 23 می 1929، عهدنامه آزادی تجارت و دریانوردی میان ایران و بلژیک و اتحادیه اقتصادی لوکزامبورگ، کنوانسیون مربوط به شرایط اقامت میان ایران و بلژیک مورخ 9می 1929. در این عهدنامهها هیچ مکانیسمی برای حل و فصل اختلافات پیشبینی نشده است تا به بانکها اجازه دهد برای جبران خسارت مستقیماً علیه دولت بلژیک طرح دعوی کنند. ضمن اینکه چنین موافقتنامههایی را نمیتوان به معنای معاهدات سرمایهگذاری دوجانبه تلقی کرد. نکته قابل توجه دیگر این است که حسب ماده 5 عهدنامه مودت ایران و بلژیک شرط رجوع به حکمیت صرفاً در موارد بروز اختلاف میان دو دولت قابل اعمال است؛ حال آنکه برخی از بانکهای ایرانی، عضو یا سهامدار سوئیفت بوده و شخصیت حقوقی آنها نسبت به دولت شخصیت حقوقی مستقلی است و بعضاً هیچ ارتباطی با وصف دولتی بودن ندارند. ماده 5 مزبور چنین مقرر میدارد: «دولتین متعاهدتین موافقت دارند کلیه اختلافاتی را که بین آنها در موضوع اجرا یا تفسیر مقررات کلیه عهود و قراردادهایی که منعقد شده یا در آتیه منعقد شود و منجمله راجع به همین عهدنامه به ظهور برسد و به طریق دوستانه از مجرای عادی سیاسی در مدت متناسبی تسویه نشود به حکمیت رجوع کنند به این ترتیب در صورت لزوم اساساً برای تشخیص این مساله که آیا اختلاف مربوط به تفسیر یا راجع به اجرای عهود و قراردادهای مذکوره است نیز اعمال خواهد شد - حکم محکمه حکمیت برای طرفین الزامآور است.» علیهذا در خصوص امکان استفاده از ظرفیت حقوقی عهدنامه مودت جهت مقابله با اقدامات یکجانبه سوئیفت به عنوان یک شرکت بلژیکی، ابهام و تردید وجود دارد.
نقض تعهدات قراردادی توسط سوئیفت
از جمله موضوعات قابل توجه در رابطه با محدودیتهای ایجادشده توسط سوئیفت علیه بانکهای ایرانی استناد سوئیفت به حدوث شرایط فورسماژور در اجرای قراردادهای فیمابین است. با این توضیح که دخالت دولت (اتحادیه اروپا و به تبع آن دولت بلژیک) در روابط تجاری بینالمللی به شکل اعمال تحریم برای مدیون امکان توسل به دفاع فورسماژور را فراهم میآورد. لذا هر طرح دعوایی با استناد به متن قراردادهای منعقده میان بانک و موسسه سوئیفت، نتیجه مطلوب را برای بانکها فراهم نخواهد آورد. ضمن اینکه مطابق ماده 1108 قانون مدنی بلژیک، دلیل یا سبب قانونی از شرایط اساسی اعتبار قرارداد تلقی میشود و در صورتی که انعقاد قرارداد یا اجرای آن به موجب قانون یا دستور عمومی منع شده باشد (در اینجا تصمیمات شورای اتحادیه اروپا و تصویب و تایید دولت بلژیک)، قرارداد غیرقانونی تلقی میشود و نتیجتاً غیرقابل اجراست. در این خصوص که آیا تحریمها را میتوان فورسماژور تلقی کرد یا نه، باید گفت پاسخ در سیستمهای حقوقی و در شرایط مختلف، متفاوت است. با بررسی سیستم حقوق نوشته و سیستم حقوقی کاملاً میتوان عنوان داشت عمدهترین تفاوت در عنصر غیرقابل پیشبینی بودن فورسماژور است که در سیستم حقوقی کامنلا به آن توجهای نشده است. علی ایحال به طور کلی اگر در زمان انعقاد قرارداد، هیچگونه شرایط تحریمی وجود نداشته و هیچگونه احتمالی داده نمیشد که کشور در آینده نزدیک گرفتار چنین شرایطی خواهد شد، میتوان آغاز چنین تحریمهایی را که پروژه را با مشکل اساسی روبهرو میکند از مقوله فورسماژور دانست، ولی اگر در هنگام انعقاد قرارداد، کشور در شرایط تحریمی نسبی قرار داشته و احتمال تحریمهای سختتر و فراگیر داده میشده است نمیتوان این تحریمها را از مقوله فورسماژور دانست و متعهد را از انجام تعهد مبرا دانست. البته باید یادآوری شود که رژیمهای حقوقی در خصوص معافیت فرد از انجام تعهد در اثر فورسماژور، نظرات متفاوتی دارند. اکثر رژیمهای حقوقی، بر این باورند که شرایط فورسماژور، باعث معافیت فرد از انجام تعهد میشود و نظری که در بین رژیمهای حقوقی در اقلیت قرار دارد، بر آن است که با حدوث شرایط فورسماژور، فرد متعهد از انجام تعهد معاف نمیشود، ولی به علت غیرممکن شدن انجام تعهد، فرد اخیر مسوول جبران خسارت متعهدله نخواهد بود. لذا در مواردی تحریم میتواند فورسماژور محسوب شود و فورسماژور میتواند بر ارکان صحت قرارداد یا بر آثار قرارداد موثر باشد. نکته حائز اهمیت دیگر آن است که بانکهای ایرانی به عنوان عضو و سهامدار سوئیفت از حقوقی برخوردارند که در اساسنامه به آن اشاره شده است و عمومات حقوق تجارت نیز به آن اذعان دارد. لذا محروم کردن سهامداران از حقوق خود بدون تصمیمگیری توسط مجمع عمومی یا طی ساز و کارهای پیشبینیشده در اساسنامه در واقع نقض حقوق آنان و نیز نقض قراردادهای منعقده فیمابین است.
تحریم سوئیفت و اساسنامه صندوق بینالمللی پول
به موجب اساسنامه صندوق بینالمللی پول، مساعدت به برقراری یک سیستم جمعی برای پرداختهای مربوط به معاملات جاریه بین اعضا و رفع تضییقات ارزی از جمله مقاصد و اهداف اصلی این سازمان محسوب میشود. بدین جهت هرگونه ایجاد اختلال در نظام مبادلات و سیستم پولی و بینالمللی عامل و مانع مهمی بر سر راه تحقق اهداف صندوق محسوب میشود. بدیهی است اقدام سوئیفت در قطع ارائه خدمات به بانکهای ایرانی آشکارا امکان تحقق اهداف صندوق بینالمللی پول را با دشواری مواجه میکند. اهمیت این موضوع به ویژه از آن جهت است که امکان رد و بدل کردن پیامهای الکترونیکی و اخذ تاییدیههای مورد نیاز در اقسام مبادلات بین بانکی و همچنین صدور اسناد مختلف بانکی، از جمله ابزارهای لازم و مورد نیاز در جهت انجام معاملات جاریه میان اعضای صندوق بینالمللی پول و نیز اعضای سوئیفت است و امنیت ارتباطات بانکی بینالمللی تا حدود بسیار زیادی متکی به آن است.
تحریم سوئیفت و آزادی نقل و انتقال سرمایه1 در اتحادیه اروپا
آزادی نقل و انتقال سرمایه از جمله عناصر اساسی مورد نیاز جهت ارتقای کارکردهای بازار داخلی اروپاست. در این راستا آزادسازی و یا به عبارت دیگر تسهیل مبادلات و پرداختها یک عنصر مکمل بسیار مهم برای تحقق هدف مورد نظر یعنی آزادی نقل و انتقال سرمایه، کالا و خدمات است. اشخاص و شرکتها میبایست این امکان را داشته باشند تا کالاها و خدمات مورد نیاز خود را متناسب با خواستهها و اهداف خود تامین کنند و در مقابل عرضهکنندگان نیز میبایست امکان این را داشته باشند تا کالا و خدمات خود را در سطوح قیمتی مورد نظر عرضه کنند. به همین علت کشورهای بازار مشترک اهمیت این موضوع را درک و در جهت گسترش این مفهوم اقدام کردند. دستورالعمل راهنمای سال 1988 مقرر داشت که از ابتدای دهه 90 میلادی میبایست کلیه محدودیتهای حاکم بر نقل و انتقال سرمایه میان اشخاص حقیقی یا حقوقی مقیم در کشورهای عضو برچیده شود. در این میان عملیات پولی و شبهپولی (اعتبارات و وامها، عملیات حسابهای جاری و سپردهها، عملیات اوراق بهادار و دیگر ابزارهای مالی و پولی رایج در بازار) مشمول این آزادسازی قرار گرفتند.بهموجب بند 1 ماده 63 معاهده نحوه عملکرد اتحادیه اروپا2 (Treaty on the functioning of the European union) کلیه محدودیتها در نقل و انتقال سرمایه میان کشورهای عضو و همچنین میان کشورهای عضو و کشورهای ثالث منع شده است. بند 2 همین ماده نیز مقرر میدارد، کلیه محدودیتهای مرتبط با پرداخت میان کشورهای عضو و همچنین کشورهای عضو و کشورهای ثالث میبایست لغو شود. در نتیجه این ماده اصل آزادسازی نقل و انتقال سرمایه به و از کشورهای ثالث را گسترش میدهد. با این وجود در ماده 66 اقدامات حفاظتی موقت در مواردی که آزادی نقل و انتقال سرمایه از یا به کشور ثالث موجبات اخلال جدی در نظم پولی و اقتصادی را فراهم میآورد مجاز دانسته شده است. به علاوه ماده 65 به دولتهای عضو اجازه داده است تا کلیه تدابیر لازم را به منظور جلوگیری از نقض قوانین و مقررات داخلی به ویژه در زمینه مالیات و نظارت احتیاطی بر موسسات مالی اتخاذ کنند. دیوان دادگستری اروپا در پرونده کمیسیون اتحادیه اروپا علیه ایتالیا (Case C-174/04) چنین اظهار کرده است که آزادی نقل و انتقال سرمایه، یکی از اصول بنیادین معاهده اتحادیه اروپاست که صرفاً توسط قوانین داخلی کشورهای عضو و بنا به توجیه برتری داشتن منافع ملی قابل محدود شدن است. به عنوان نتیجه میتوان گفت اعمال تحریم سوئیفت علیه بانکهای عضو آن، مبانی اساسی آزادی نقل و انتقال سرمایه که مهمترین مجرای اعمال آن سیستم بانکی است را در معرض تهدید قرار میدهد. لازم به ذکر است ایالات متحده آمریکا نیز طی قانونی موسوم به Iran, North Korea, and Syria Nonproliferation Act )INKSNA)، بر ضرورت محروم ساختن بانک مرکزی ایران و سایر بانکهای مشمول تحریم از دسترسی به سیستمهای واسطه و پیامرسانی مالی در جهت تداوم اعمال فشار بر سیستم بانکی ایران تاکید کرده و چنین به نظر میرسد که به نوعی درصدد آن برآمده است تا محدوده اعمال چنین محدودیتهایی را فراتر از خدمات سوئیفت گسترش دهد. لذا در ماده 220 این قانون با ذکر عبات کلی «Providers of specialized financial messaging services» امکان دسترسی سیستم بانکی به هر نوع شبکه واسط جایگزین را نیز مورد هدف قرار دهد. این اقدام با هر توجیه سیاسی و غیرفنی و غیرحقوقی که صورت پذیرد اقدامی است که آشکارا در تعارض با اصول اولیه تجارت آزاد و رقابتی است و بدعتی است که عواقب آن میتواند عوارض ناخوشایندی را برای فضای اقتصاد و تجارت بینالملل ایجاد کند.
نتیجه
وابستگی شبکه بانکی به سیستمهای واسط و پیامرسان جهت تبادل ارتباطات مهم و حساس پولی و بانکی، موضوعی است که در تمامی سطوح سیستم بانکی هر کشوری به خوبی قابل تجربه و مشاهده است. سوئیفت به عنوان یکی از قدیمیترین و گستردهترین شبکههای واسطه و رابط میان بانکها از طریق ارائه خدمات متنوع توانسته است فضای امن و قابل اطمینانی را در این راستا ایجاد کند. هرگونه محروم ساختن بانکهای یک کشور از دسترسی به چنین خدماتی علاوه بر اینکه در تعارض با اهداف و اصول اولیه تاسیس این موسسه و نیز سایر موسسات مسوول تنظیم روابط پولی و بینالمللی از جمله صندوق بینالمللی پول است، مغایرت آشکاری با اصول تجارت و سرمایهگذاری دارد و ناقض مفاد اساسنامه سوئیفت بوده و حقوق قراردادی بانکها و سهامداران آن را در معرض خطر قرار میدهد چرا که بانکها به عنوان اعضا یا سهامداران سوئیفت واجد حقوقی هستند که ناشی از مالکیت سهام و نیز اساسنامه سوئیفت است و قطع ارائه خدمات و تعلیق چنین حقوقی فاقد توجیه فنی و حقوقی و صرفاً نشاندهنده نیت سیاسی طراحان آن است. ضمن اینکه چنین اقدامی میتواند ولو به طور غیرمستقیم موجبات نقض حقوق بشر به ویژه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نیز فراهم آورد چرا که تامین و تضمین بسیاری از موضوعات این بخش از حقوق بشر، منوط به بهرهمندی از امکان برقراری روابط تجاری و اقتصادی مورد نیاز به منظور برآوردن مطالبات و اهداف مورد نظر هر دولتی است.
پینوشتها:
1- Free movement of capital.
2- پس از تصویب معاهده لیسبون، معاهده موسس جامعه اروپایی به معاهده (نحوه) عملکرد اتحادیه اروپایی (TEFU) تغییر نام پیدا کرد.
سوئیفت یک شبکه بینالمللی ارتباط فیمابین بانکی است که تسهیلات و خدمات ویژهای را از طریق مراکز رایانهای در سراسر دنیا ارائه میدهد. سوئیفت یک تشکل تعاونی غیرانتفاعی است که در ماه می ۱۹۷۳ میلادی توسط تعدادی از بانکهای اروپایی و آمریکای شمالی برای تبادلات بینبانکی با رمزگذاری راهاندازی شد و هدف اصلی از ایجاد آن جایگزینی تبادلات اسناد مالی الکترونیکی از طریق ارتباطات مخابراتی و تلکس به جای روش کاغذی در سطح بینالمللی و استفاده از یک روش استانداردشده جهانی بینبانکی بود. سوئیفت در واقع مخفف کلمه
Society Worldwide Interbank Financial Telecommunication است که به فارسی میتوان آن را معادل «جامعه جهانی ارتباط بینبانکی» یا «انجمن ارتباطات بینبانکی بینالمللی» ترجمه کرد. این سیستم، به صورت چندکاربره است. بانکهای عضو، در آن دارای سهام بوده و در سود موسسه سهیم هستند. سوئیفت راه مطمئنی برای تبادل انواع پیغامها، سفارش خرید، فروش، رساندن راهنماییهایی جهت نحوه تحویل، ارسال یا موارد مشابه است. این موسسه از بدو تاسیس تا به حال دچار تحول اساسی در روشها و مکانیسمهای مورد استفاده خود شده است.
قبل از به وجود آمدن سوئیفت، مبادلات پولی در سطح بینالمللی از امنیت، اطمینان و استاندارد لازم برخوردار نبود و در این زمینه، خلاء وسیعی احساس میشد. به منظور رفع این مشکل، یعنی عدم امنیت سرویس مالی بینالمللی، بررسیها و مطالعات اولیهای توسط ادارهای در مرکز بلژیک با پشتیبانی تعدادی از بانکها انجام شد. هدف از این مطالعات، تسهیل ارتباطات اطلاعاتی که در سراسر دنیا پخش شده و ایجاد یک زبان مشترک و استاندارد برای نقل و انتقال مالی بینالمللی بوده است. سرانجام، سوئیفت در سال 1974 با حضور اعضای اصلی و شرکا از 17 کشور جهان و با 50 مشتری بنیانگذاری شد و مرکز آن در بروکسل قرار داشت. در سال 1975، قوانین و استانداردهای امنیتی و اعتباری سوئیفت وضع شد و اعضای مالی پشت صحنه سوئیفت تعیین شدند. در این زمان، 510 مشتری از 17 کشور عضو شدند؛ ولی پیغام مالی میان آنها رد و بدل نشد. در سال 1976، اولین مرکز عملیاتی سوئیفت راهاندازی شد و در سال 1977 آلبرت پادشاه بلژیک اولین پیغام را از طریق سوئیفت ارسال کرد. در سال 1980 برای اولین بار کشورهای آسیایی هنگکنگ و سنگاپور بهعنوان پیشتاز کشورهای آسیایی شروع به فعالیت و کار با سوئیفت کردند. در حال حاضر بالغ بر 187 کشور و شش هزار بانک و موسسه مالی در سراسر دنیا عضو شبکه سوئیفت هستند. مرکز سوئیفت همانگونه که عنوان شد در کشور بلژیک قرار دارد و کشورهای آمریکا، هلند، هنگکنگ و انگلیس بهعنوان مراکز پشتیبان مشتریان فعالیت میکنند.
مکانیسم سوئیفت
فرض کنید یک فروشنده و یک خریدار میخواهند یک معامله تجاری را از طریق اینترنت انجام دهند؛ برای این کار از گواهینامه دیجیتال (Indentures)که توسط بانک صادر شده، استفاده میکنند. در این صورت مراحل زیر دنبال میشود.
1 خریدار، یک سفارش خرید را از طریق شبکه اینترنت صادر میکند.
2 فروشنده نیاز دارد هویت خریدار و همچنین گواهینامه و درخواست او، تضمین، تصدیق و اعتباریابی شود.
3 خریدار، سفارش خرید خود را از طریق Trust Act گواهی و ارسال میکند.
4 Trust Act از بانک مربوطه، اعتبار و تصدیق هویت مشتری را درخواست و به طور همزمان Trust Act، صحت و سقم هویت دو بانک را با Indentures بررسی میکند.
5 زمانی که اعتبار اخذ شد، Trust Act سفارش تضمینشده و تصدیقشده را به فروشنده منعکس می کند. بنابراین فروشنده میتواند به آن اعتماد کند.
6 فروشنده یک رسید به خریدار میدهد؛ در نتیجه، خریدار یک رسید تضمینشده از فروشنده قابل اطمینان دارد.
7 Trust Act، یک ثبت زمانی از همه پیغامها را حفظ میکند.
8 پس از یک مرحله، کلیه نقل و انتقالات پیامها مبادله و ثبت میشود.
برای انجام تبادلات از طریق سوئیفت نیاز به وجود شناسهای تحت عنوان سوئیفت کد (Swift Code) است. این کد یک نوع علامت انحصاری است که برای شناسایی بانکها و برای انتقال وجه بین بانکها، خصوصاً انتقال وجه بینالمللی و ارسال حواله ارزی استفاده میشود. کد سوئیفت از هشت تا 11 کاراکتر تشکیل شده است. چهار کاراکتر اول معرف کد بانک است، دو کاراکتر دوم، معرف کشور بانک است (به طور مثال برای ایران IR)، دو کاراکتر سوم، کد موقعیت مکانی بانک و سه کاراکتر آخر کد شعبه بانک است. در حال حاضر بیش از 7500 کد سوئیفت فعال وجود دارد و علاوه بر این تعداد کدهای فعال، بیش از 10 هزار کد سوئیفت نیز وجود دارد که در ارسال سوئیفتهای دستی مورد استفاده قرار میگیرند.
محدوده و علت تحریم
در ایران از سال 1372 با عضویت پنج بانک بزرگ کشور شبکه بانکی به سوئیفت متصل و از خدمات آن بهرهمند شد و به تدریج این تعداد افزایش یافت و به بیش از 25 بانک رسید. در بیان اهمیت بسیار بالای استفاده از این خدمات میتوان اشاره کرد که تنها در سال 1389 مجموع پیامهای مالی صادره و وارده در این سیستم فقط در بانک مرکزی به رقمی فراتر از یکصد هزار فقره پیام مالی بالغ شد که حجم مبالغ جابهجاشده توسط این پیامها به میزان 274 میلیارد یورو بوده است. اما متاسفانه و بهرغم همکاریهای بسیار نزدیک و گسترده بانکهای ایرانی، متعاقب تحریمهای یکجانبه وضعشده توسط اتحادیه اروپا، از تاریخ شنبه 27/12/1390، دسترسی بانکهای ایرانی مشمول تحریمهای این اتحادیه به شبکه سوئیفت قطع شد. به عبارت دیگر تحریمهای وضعشده به موجب تصمیم شورای اتحادیه اروپا که توسط خزانهداری بلژیک نیز تایید شد، شرکتهایی مانند سوئیفت را از ادامه ارائه خدمات ویژه مرتبط با تبادلات مالی به بانکهای ایرانی مشمول تحریم منع کرد. علت اعمال این تحریم نیز اینگونه توجیه شد که چون شرکت سوئیفت به موجب قوانین بلژیک تاسیس شده است، ملزم به رعایت قوانین وضعشده توسط کشور محل تاسیس است. لازم به ذکر است به منظور مقابله با اقدامات سوئیفت در قطع ارائه خدمات به بانکهای ایرانی اقدامات حقوقی لازم توسط بانکهای ذیربط با هماهنگی بانک مرکزی و مرکز امور حقوقی بینالمللی ریاستجمهوری اتخاذ شده است.
تحریم و اساسنامه سوئیفت
اساسنامه سوئیفت تابع قوانین و مقررات کشور محل تاسیس یعنی بلژیک است. حسب مفاد اساسنامه سوئیفت به ویژه ماده 13 در خصوص لغو عضویت، عضو در صورت استعفا، عزل، توقف فعالیت، ورشکستگی یا هر نوع توافق و قرارداد ارفاقی و توافق با طلبکارانش و یا به دلیلی به جز احیای مجدد منحل شود، از عضویت محروم خواهد شد. مطابق بند 3 این ماده، اخراج یک عضو سهامدار یا کاربر، صرفاً در صورت ایجاد شرایط مقرر در اساسنامه امکانپذیر است که این شرایط نیز عمدتاً ناظر بر عدم رعایت مفاد اساسنامه یا نظامات مربوط به همکاری با سوئیفت و مطابق با قوانین بلژیک و حسب اعلام هیاتمدیره است. علیهذا قطع همکاری با یک عضو یا کاربر و یا اعمال محدودیت علیه آن، به علت اعمال فشار سایر اعضا و به منظور برآورده ساختن خواسته های سیاسی آنان، تحت هیچ عنوان قابل پذیرش و توجیه نبوده و جایگاهی در اساسنامه سوئیفت ندارد؛ به ویژه آنکه سوئیفت، حسب مفاد اساسنامه آن، شرکتی با اهداف مشخص است و اعمال تبعیض و ایجاد محدودیت در فعالیت اعضای آن بر مبنای دلایل سیاسی، نهتنها با اهداف تاسیس آن، بلکه با اصول کلی حاکم بر تجارت بینالملل نیز تعارض داشته و ناقض تعهدات قراردادی موجود بوده و موجبات مسوولیت بینالمللی نقضکننده را نیز به همراه دارد. از طرفی نظر به ماهیت حقوقی سوئیفت که شرکت تعاونی است، این اقدام ناقض اصول اولیه بینالمللی تعاون، مبنی بر رعایت برابری اعضا و لزوم همکاری میان آنان نیز هست. نکته جالب آن است که حتی مقامات سوئیفت نیز بر غیرقابل پذیرش بودن این اقدام اذعان داشتند. به عنوان نمونه لورنزو کامپوس، رئیس اجرایی سوئیفت چنین اظهار نظر کرده است که: «قطع ارتباط بانکها برای سوئیفت یک عمل غیرعادی و بیسابقه است. این امر نتیجه مستقیم اعمال بینالمللی و چندجانبه برای تشدید تحریمهای مالی ایران است.»
تحریم سوئیفت و مفاد عهدنامههای فیمابین ایران و بلژیک
عهدنامههای منعقده میان ایران و بلژیک عبارتند از: عهدنامه مودت میان ایران و بلژیک مورخ 23 می 1929، عهدنامه آزادی تجارت و دریانوردی میان ایران و بلژیک و اتحادیه اقتصادی لوکزامبورگ، کنوانسیون مربوط به شرایط اقامت میان ایران و بلژیک مورخ 9می 1929. در این عهدنامهها هیچ مکانیسمی برای حل و فصل اختلافات پیشبینی نشده است تا به بانکها اجازه دهد برای جبران خسارت مستقیماً علیه دولت بلژیک طرح دعوی کنند. ضمن اینکه چنین موافقتنامههایی را نمیتوان به معنای معاهدات سرمایهگذاری دوجانبه تلقی کرد. نکته قابل توجه دیگر این است که حسب ماده 5 عهدنامه مودت ایران و بلژیک شرط رجوع به حکمیت صرفاً در موارد بروز اختلاف میان دو دولت قابل اعمال است؛ حال آنکه برخی از بانکهای ایرانی، عضو یا سهامدار سوئیفت بوده و شخصیت حقوقی آنها نسبت به دولت شخصیت حقوقی مستقلی است و بعضاً هیچ ارتباطی با وصف دولتی بودن ندارند. ماده 5 مزبور چنین مقرر میدارد: «دولتین متعاهدتین موافقت دارند کلیه اختلافاتی را که بین آنها در موضوع اجرا یا تفسیر مقررات کلیه عهود و قراردادهایی که منعقد شده یا در آتیه منعقد شود و منجمله راجع به همین عهدنامه به ظهور برسد و به طریق دوستانه از مجرای عادی سیاسی در مدت متناسبی تسویه نشود به حکمیت رجوع کنند به این ترتیب در صورت لزوم اساساً برای تشخیص این مساله که آیا اختلاف مربوط به تفسیر یا راجع به اجرای عهود و قراردادهای مذکوره است نیز اعمال خواهد شد - حکم محکمه حکمیت برای طرفین الزامآور است.» علیهذا در خصوص امکان استفاده از ظرفیت حقوقی عهدنامه مودت جهت مقابله با اقدامات یکجانبه سوئیفت به عنوان یک شرکت بلژیکی، ابهام و تردید وجود دارد.
نقض تعهدات قراردادی توسط سوئیفت
از جمله موضوعات قابل توجه در رابطه با محدودیتهای ایجادشده توسط سوئیفت علیه بانکهای ایرانی استناد سوئیفت به حدوث شرایط فورسماژور در اجرای قراردادهای فیمابین است. با این توضیح که دخالت دولت (اتحادیه اروپا و به تبع آن دولت بلژیک) در روابط تجاری بینالمللی به شکل اعمال تحریم برای مدیون امکان توسل به دفاع فورسماژور را فراهم میآورد. لذا هر طرح دعوایی با استناد به متن قراردادهای منعقده میان بانک و موسسه سوئیفت، نتیجه مطلوب را برای بانکها فراهم نخواهد آورد. ضمن اینکه مطابق ماده 1108 قانون مدنی بلژیک، دلیل یا سبب قانونی از شرایط اساسی اعتبار قرارداد تلقی میشود و در صورتی که انعقاد قرارداد یا اجرای آن به موجب قانون یا دستور عمومی منع شده باشد (در اینجا تصمیمات شورای اتحادیه اروپا و تصویب و تایید دولت بلژیک)، قرارداد غیرقانونی تلقی میشود و نتیجتاً غیرقابل اجراست. در این خصوص که آیا تحریمها را میتوان فورسماژور تلقی کرد یا نه، باید گفت پاسخ در سیستمهای حقوقی و در شرایط مختلف، متفاوت است. با بررسی سیستم حقوق نوشته و سیستم حقوقی کاملاً میتوان عنوان داشت عمدهترین تفاوت در عنصر غیرقابل پیشبینی بودن فورسماژور است که در سیستم حقوقی کامنلا به آن توجهای نشده است. علی ایحال به طور کلی اگر در زمان انعقاد قرارداد، هیچگونه شرایط تحریمی وجود نداشته و هیچگونه احتمالی داده نمیشد که کشور در آینده نزدیک گرفتار چنین شرایطی خواهد شد، میتوان آغاز چنین تحریمهایی را که پروژه را با مشکل اساسی روبهرو میکند از مقوله فورسماژور دانست، ولی اگر در هنگام انعقاد قرارداد، کشور در شرایط تحریمی نسبی قرار داشته و احتمال تحریمهای سختتر و فراگیر داده میشده است نمیتوان این تحریمها را از مقوله فورسماژور دانست و متعهد را از انجام تعهد مبرا دانست. البته باید یادآوری شود که رژیمهای حقوقی در خصوص معافیت فرد از انجام تعهد در اثر فورسماژور، نظرات متفاوتی دارند. اکثر رژیمهای حقوقی، بر این باورند که شرایط فورسماژور، باعث معافیت فرد از انجام تعهد میشود و نظری که در بین رژیمهای حقوقی در اقلیت قرار دارد، بر آن است که با حدوث شرایط فورسماژور، فرد متعهد از انجام تعهد معاف نمیشود، ولی به علت غیرممکن شدن انجام تعهد، فرد اخیر مسوول جبران خسارت متعهدله نخواهد بود. لذا در مواردی تحریم میتواند فورسماژور محسوب شود و فورسماژور میتواند بر ارکان صحت قرارداد یا بر آثار قرارداد موثر باشد. نکته حائز اهمیت دیگر آن است که بانکهای ایرانی به عنوان عضو و سهامدار سوئیفت از حقوقی برخوردارند که در اساسنامه به آن اشاره شده است و عمومات حقوق تجارت نیز به آن اذعان دارد. لذا محروم کردن سهامداران از حقوق خود بدون تصمیمگیری توسط مجمع عمومی یا طی ساز و کارهای پیشبینیشده در اساسنامه در واقع نقض حقوق آنان و نیز نقض قراردادهای منعقده فیمابین است.
تحریم سوئیفت و اساسنامه صندوق بینالمللی پول
به موجب اساسنامه صندوق بینالمللی پول، مساعدت به برقراری یک سیستم جمعی برای پرداختهای مربوط به معاملات جاریه بین اعضا و رفع تضییقات ارزی از جمله مقاصد و اهداف اصلی این سازمان محسوب میشود. بدین جهت هرگونه ایجاد اختلال در نظام مبادلات و سیستم پولی و بینالمللی عامل و مانع مهمی بر سر راه تحقق اهداف صندوق محسوب میشود. بدیهی است اقدام سوئیفت در قطع ارائه خدمات به بانکهای ایرانی آشکارا امکان تحقق اهداف صندوق بینالمللی پول را با دشواری مواجه میکند. اهمیت این موضوع به ویژه از آن جهت است که امکان رد و بدل کردن پیامهای الکترونیکی و اخذ تاییدیههای مورد نیاز در اقسام مبادلات بین بانکی و همچنین صدور اسناد مختلف بانکی، از جمله ابزارهای لازم و مورد نیاز در جهت انجام معاملات جاریه میان اعضای صندوق بینالمللی پول و نیز اعضای سوئیفت است و امنیت ارتباطات بانکی بینالمللی تا حدود بسیار زیادی متکی به آن است.
تحریم سوئیفت و آزادی نقل و انتقال سرمایه1 در اتحادیه اروپا
آزادی نقل و انتقال سرمایه از جمله عناصر اساسی مورد نیاز جهت ارتقای کارکردهای بازار داخلی اروپاست. در این راستا آزادسازی و یا به عبارت دیگر تسهیل مبادلات و پرداختها یک عنصر مکمل بسیار مهم برای تحقق هدف مورد نظر یعنی آزادی نقل و انتقال سرمایه، کالا و خدمات است. اشخاص و شرکتها میبایست این امکان را داشته باشند تا کالاها و خدمات مورد نیاز خود را متناسب با خواستهها و اهداف خود تامین کنند و در مقابل عرضهکنندگان نیز میبایست امکان این را داشته باشند تا کالا و خدمات خود را در سطوح قیمتی مورد نظر عرضه کنند. به همین علت کشورهای بازار مشترک اهمیت این موضوع را درک و در جهت گسترش این مفهوم اقدام کردند. دستورالعمل راهنمای سال 1988 مقرر داشت که از ابتدای دهه 90 میلادی میبایست کلیه محدودیتهای حاکم بر نقل و انتقال سرمایه میان اشخاص حقیقی یا حقوقی مقیم در کشورهای عضو برچیده شود. در این میان عملیات پولی و شبهپولی (اعتبارات و وامها، عملیات حسابهای جاری و سپردهها، عملیات اوراق بهادار و دیگر ابزارهای مالی و پولی رایج در بازار) مشمول این آزادسازی قرار گرفتند.بهموجب بند 1 ماده 63 معاهده نحوه عملکرد اتحادیه اروپا2 (Treaty on the functioning of the European union) کلیه محدودیتها در نقل و انتقال سرمایه میان کشورهای عضو و همچنین میان کشورهای عضو و کشورهای ثالث منع شده است. بند 2 همین ماده نیز مقرر میدارد، کلیه محدودیتهای مرتبط با پرداخت میان کشورهای عضو و همچنین کشورهای عضو و کشورهای ثالث میبایست لغو شود. در نتیجه این ماده اصل آزادسازی نقل و انتقال سرمایه به و از کشورهای ثالث را گسترش میدهد. با این وجود در ماده 66 اقدامات حفاظتی موقت در مواردی که آزادی نقل و انتقال سرمایه از یا به کشور ثالث موجبات اخلال جدی در نظم پولی و اقتصادی را فراهم میآورد مجاز دانسته شده است. به علاوه ماده 65 به دولتهای عضو اجازه داده است تا کلیه تدابیر لازم را به منظور جلوگیری از نقض قوانین و مقررات داخلی به ویژه در زمینه مالیات و نظارت احتیاطی بر موسسات مالی اتخاذ کنند. دیوان دادگستری اروپا در پرونده کمیسیون اتحادیه اروپا علیه ایتالیا (Case C-174/04) چنین اظهار کرده است که آزادی نقل و انتقال سرمایه، یکی از اصول بنیادین معاهده اتحادیه اروپاست که صرفاً توسط قوانین داخلی کشورهای عضو و بنا به توجیه برتری داشتن منافع ملی قابل محدود شدن است. به عنوان نتیجه میتوان گفت اعمال تحریم سوئیفت علیه بانکهای عضو آن، مبانی اساسی آزادی نقل و انتقال سرمایه که مهمترین مجرای اعمال آن سیستم بانکی است را در معرض تهدید قرار میدهد. لازم به ذکر است ایالات متحده آمریکا نیز طی قانونی موسوم به Iran, North Korea, and Syria Nonproliferation Act )INKSNA)، بر ضرورت محروم ساختن بانک مرکزی ایران و سایر بانکهای مشمول تحریم از دسترسی به سیستمهای واسطه و پیامرسانی مالی در جهت تداوم اعمال فشار بر سیستم بانکی ایران تاکید کرده و چنین به نظر میرسد که به نوعی درصدد آن برآمده است تا محدوده اعمال چنین محدودیتهایی را فراتر از خدمات سوئیفت گسترش دهد. لذا در ماده 220 این قانون با ذکر عبات کلی «Providers of specialized financial messaging services» امکان دسترسی سیستم بانکی به هر نوع شبکه واسط جایگزین را نیز مورد هدف قرار دهد. این اقدام با هر توجیه سیاسی و غیرفنی و غیرحقوقی که صورت پذیرد اقدامی است که آشکارا در تعارض با اصول اولیه تجارت آزاد و رقابتی است و بدعتی است که عواقب آن میتواند عوارض ناخوشایندی را برای فضای اقتصاد و تجارت بینالملل ایجاد کند.
نتیجه
وابستگی شبکه بانکی به سیستمهای واسط و پیامرسان جهت تبادل ارتباطات مهم و حساس پولی و بانکی، موضوعی است که در تمامی سطوح سیستم بانکی هر کشوری به خوبی قابل تجربه و مشاهده است. سوئیفت به عنوان یکی از قدیمیترین و گستردهترین شبکههای واسطه و رابط میان بانکها از طریق ارائه خدمات متنوع توانسته است فضای امن و قابل اطمینانی را در این راستا ایجاد کند. هرگونه محروم ساختن بانکهای یک کشور از دسترسی به چنین خدماتی علاوه بر اینکه در تعارض با اهداف و اصول اولیه تاسیس این موسسه و نیز سایر موسسات مسوول تنظیم روابط پولی و بینالمللی از جمله صندوق بینالمللی پول است، مغایرت آشکاری با اصول تجارت و سرمایهگذاری دارد و ناقض مفاد اساسنامه سوئیفت بوده و حقوق قراردادی بانکها و سهامداران آن را در معرض خطر قرار میدهد چرا که بانکها به عنوان اعضا یا سهامداران سوئیفت واجد حقوقی هستند که ناشی از مالکیت سهام و نیز اساسنامه سوئیفت است و قطع ارائه خدمات و تعلیق چنین حقوقی فاقد توجیه فنی و حقوقی و صرفاً نشاندهنده نیت سیاسی طراحان آن است. ضمن اینکه چنین اقدامی میتواند ولو به طور غیرمستقیم موجبات نقض حقوق بشر به ویژه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نیز فراهم آورد چرا که تامین و تضمین بسیاری از موضوعات این بخش از حقوق بشر، منوط به بهرهمندی از امکان برقراری روابط تجاری و اقتصادی مورد نیاز به منظور برآوردن مطالبات و اهداف مورد نظر هر دولتی است.
پینوشتها:
1- Free movement of capital.
2- پس از تصویب معاهده لیسبون، معاهده موسس جامعه اروپایی به معاهده (نحوه) عملکرد اتحادیه اروپایی (TEFU) تغییر نام پیدا کرد.
دیدگاه تان را بنویسید