شناسه خبر : 14048 لینک کوتاه

ماجرای ورود حسین هدایتی به باشگاهداری در اروپا چیست؟

هجوم سرمایه‌داران به فوتبال

شاید روزی که رومن آبراموویچ قصد کرد از مسکو به لندن برود و با مقامات باشگاه فوتبال چلسی برای خرید این باشگاه مذاکره کند، هرگز فکرش را نمی‌کرد که یک دهه بعد از حضورش در سطح اول فوتبال دنیا، تا به این حد ثروتمندان جهان به این رشته شورانگیز علاقه‌مند شوند و برای خریدن باشگاه‌های بزرگ و کوچک اروپایی صف بکشند.

رسول مجیدی

شاید روزی که رومن آبراموویچ قصد کرد از مسکو به لندن برود و با مقامات باشگاه فوتبال چلسی برای خرید این باشگاه مذاکره کند، هرگز فکرش را نمی‌کرد که یک دهه بعد از حضورش در سطح اول فوتبال دنیا، تا به این حد ثروتمندان جهان به این رشته شورانگیز علاقه‌مند شوند و برای خریدن باشگاه‌های بزرگ و کوچک اروپایی صف بکشند. شاید هم آبراموویچ زیرک می‌دانست و می‌خواست با پیش‌دستی در خرید یک باشگاه اروپایی هوش و ذکاوت خود را به سایر هم‌مسلکانش یادآوری کند. اما هرچه که هست فوتبال حالا به سوگلی سرمایه‌داران غرب و شرق تبدیل شده و حتی سرمایه‌داران آمریکایی که زمانی از فوتبال خوش‌شان نمی‌آمد و به آن توجهی نمی‌کردند بدشان نمی‌آید که یک باشگاه بزرگ اروپایی داشته باشند.

شرقی‌ها وارد می‌شوند
اگر شما در سال ۲۰۰۴ به یک فوتبال‌دوست افراطی می‌گفتی قرار است چند سال دیگر باشگاه منچسترسیتی را یک عرب مدیریت کند به شما پوزخندی تلخ می‌زد و مسخره‌تان می‌کرد. این واکنش حتی می‌توانست درباره خرید باشگاه منچستریونایتد توسط یک خانواده آمریکایی هم رخ دهد. اما واقعیت این است که اکنون و بعد از گذشت تنها ۱۰ سال از آن زمان، تیم اول شهر منچستر را یک آمریکایی و تیم دوم این شهر را یک اماراتی مدیریت می‌کند. این شاید جادوی فوتبال باشد که سرمایه‌داران موفق دنیا را به سوی خود کشیده و همه ضوابط ۱۰ سال گذشته را به هم ریخته است. موضع وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانیم در سال‌های گذشته شرقی‌های بسیاری رو به خرید باشگاه‌های اروپایی آورده‌اند. در حال حاضر عمده سهام باشگاه منچستر‌سیتی متعلق به منصور بن زاید، شیخ اماراتی است و باشگاه پاری سن ژرمن توسط یک قطری به نام ناصر الخلیفی خریداری شده است. باشگاه کوچک کویینز پارک رنجرز را هم یک هندی به نام لاکشمی میتال خریده است و نام برخی باشگاه‌های اروپایی دیگر هم با نام افرادی همچون سلمان خان و... گره خورده‌اند. البته در این سال‌ها که هر روز از رسانه‌های مختلف دنیا خبری مبنی بر فروش یک باشگاه اروپایی به یک سرمایه‌دار آسیایی یا آمریکایی به گوش می‌رسد جای یک ثروتمند ایرانی در بین مالکان باشگاه‌های اروپایی به شدت احساس می‌شد تا اینکه در اواسط شهریور امسال خبر رسیده که حسین هدایتی، ثروتمند ساکن تهران قصد دارد باشگاه اسپانیایی ختافه شهر مادرید را بخرد. خبری که البته می‌توانست پنج سال پیش رنگ واقعیت به خود ببیند.

ماجرای خرید باشگاه اروپایی توسط هدایتی
تابستان داغ ۸۸ اگر برای سیاسیون رنگ و بوی خاصی داشت برای حسین هدایتی هم عجیب و غیرقابل‌باور پیش می‌‌رفت. این سرمایه‌دار متمول ایرانی که چند سالی بود وارد حوزه مدیریت فوتبال شده بود و قصد داشت باب مذاکره برای خرید باشگاه پرسپولیس را با مسوولان وقت ورزش ایران باز کند، حسابی به بن‌بست رسیده بود. واقعیت این بود که سعیدلو، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی همکاری لازم با حسین هدایتی را انجام نداده بود و به قول نزدیکان سرمایه‌دار تهرانی، با نامهربانی با پیشنهاد عابر بانک فوتبال ایران (لقب روزنامه‌های ورزشی به حسین هدایتی) برخورد کرده بود. هدایتی هم که عشق خاصی به فوتبال داشت به صادق درودگر مدیر کهنه‌کار فوتبال ایران، ماموریتی ویژه داد: خرید یک باشگاه اروپایی.

هدایتی بر سر دو راهی؛ رم یا سیه‌نا؟
اواخر تابستان سال ۱۳۸۸ صادق درودگر بعد از بررسی شرایط باشگاه‌های اروپایی تصمیم می‌گیرد باب مذاکره با یک باشگاه ایتالیایی را باز کند. او از طریق دوستانش در ایتالیا به استفانو کایرا یکی از مقامات بلندمرتبه اتحادیه فوتبال ایتالیا وصل می‌شود و به دعوت او به کشور ایتالیا سفر می‌کند. در این سفر نماینده حسین هدایتی به نتایج خوبی می‌رسد. آن‌طوری که صادق درودگر به هفته‌نامه تجارت فردا گفته است در آن سفر جلساتی با نمایندگان دو باشگاه مطرح ایتالیایی یعنی سیه‌نا و آ.اس.رم برگزار می‌شود و مالکان این دو باشگاه موافقت خود را برای فروش باشگاه به سرمایه‌دار ایرانی اعلام می‌کنند. حتی روی مسائل مالی هم بحث می‌شود و طرف ایرانی موفق می‌شود تخفیف‌های خوبی از مالکان ایتالیایی بگیرد. درودگر در این باره به تجارت فردا می‌گوید: «مدیران باشگاه سیه‌نا قیمت این باشگاه را با تمامی امکانات و زیرساخت‌ها از جمله ورزشگاه، محل تمرین و اقامت ۴۵ میلیون یورو اعلام کردند که با مذاکرات سخت و فشرده ما رقم پیشنهادی خود را به ۲۵ میلیون یورو کاهش دادند.» این قیمت در حالی در سال 13۸۸ به حسین هدایتی اعلام شده بود که در آن سال هنوز یورو با افزایش قیمت مواجه نشده بود و قیمتی حدود ۱۴۰۰ تومان داشت. در نتیجه باشگاه سیه‌نا ایتالیا با تمامی امکاناتش برای سرمایه‌دار ایرانی تنها ۳۵ میلیارد تومان آب می‌خورد. رقمی بدون شک قابل پرداخت و منطقی.
البته صادق درودگر در سفر آن سال خود به ایتالیا تنها با مسوولان باشگاه سیه‌نا مذاکره نکرد. او با نمایندگان مالکان باشگاه رم یعنی خانواده سنسی هم وارد مذاکره شد. درودگر در این باره می‌گوید: «قیمت باشگاه رم به دلیل قدمتش و البته حضورش در رقابت‌های اروپایی بالاتر بود. مسوولان رم ابتدا قیمت باشگاه را ۲۵۰ میلیون یورو و بعد ۲۰۰ میلیون یورو اعلام کردند.»

چرا هدایتی در سال ۸۸ وارد فوتبال اروپا نشد؟
از قرار معلوم در سال ۱۳۸۸ همه چیز برای ورود حسین هدایتی به فوتبال ایتالیا آماده بوده است و او می‌توانسته با خرید باشگاه رم یا سیه‌نا به اولین مالک آسیایی حاضر در فوتبال ایتالیا تبدیل شود. هدایتی حتی مذاکره را با مسوولان بانکی ایتالیا هم آغاز می‌کند و قول می‌دهد بدهی دو باشگاه را به بانک‌های ایتالیایی جبران کند. درواقع قسمت اعظمی از نرخ فروش دو باشگاه مربوط به بدهی‌های این دو باشگاه به بانک‌ها بوده است و همین باعث شده بود نماینده هدایتی در ایتالیا تمامی مسائل را مورد بررسی قرار دهد و کار امضای قرارداد را تا حدود زیادی به انتها برساند. اما یک تلفن کوچک به حسین هدایتی کافی است تا او از سرمایه‌گذاری در فوتبال اروپا منصرف شود. ظاهراً مسوولان دولت وقت از ماجرای مذاکره هدایتی و باشگاه‌های اروپایی با‌خبر می‌شوند و از او می‌خواهند که پروژه سرمایه‌گذاری‌اش در ایتالیا را متوقف کند. آنها از هدایتی درخواست می‌کنند سرمایه‌اش را در فوتبال ایران وارد کند و برای آرام شدن اوضاع صبر کند. همین هم باعث می‌شود هدایتی دوباره به خرید باشگاه پرسپولیس علاقه‌مند شود.

پایان رویای باشگاهداری خصوصی در ایران؟
واقعیت این است که حالا پنج سال از ماجرای سال 13۸۸ گذشته و هدایتی دوباره از خرید باشگاه پرسپولیس ناامید شده. به ویژه اینکه امیررضا خادم، نماینده تام‌الاختیار وزیر ورزش و جوانان در واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس علاقه چندانی به واگذاری باشگاه سرخ‌ها به هدایتی ندارد و این را چند بار به طعنه و کنایه گفته است. همین هم باعث شده تا هدایتی که در این سال‌ها در باشگاه‌هایی همچون استیل آذین، گهر دورود و ملوان بندرانزلی سرمایه‌گذاری کرده، به فکر خرید یک باشگاه اروپایی بیفتد، باشگاهی به نام ختافه. هدایتی احتمالاً در اوقات تنهای خویش به این فکر می‌کند که دیگر در اروپا لازم نیست مدام به دنبال لابی کردن با مدیران فدراسیون برای سرمایه‌گذاری در فوتبال باشد. چرا که آنها آغوش‌شان را برای سرمایه‌های جدید باز کرده‌اند. هدایتی دیگر حتی لازم نیست در فوتبال اروپا تنها به هزینه کردن بپردازد و با توجه به ساختار فوتبال اسپانیا و نقش پر‌رنگ درآمدهای تلویزیونی در این کشور می‌تواند در همان سال‌های اول از سرمایه‌اش بهره مالی ببرد و منتفع شود. هدایتی نمونه بارز شکست بخش خصوصی در فوتبال ایران است. کسی که بارها در شهرهای مختلف ایران از جمله تهران، سمنان، دورود و بندرانزلی سرمایه‌گذاری کرد و هیچ‌گاه به سود مالی نرسید. جالب اینجاست که هدایتی در فوتبال ایران تنها نیست. کافی است سرمایه‌داران قبلی حاضر در باشگاه‌های فوتبال را به خاطر بیاورید. متمولانی که همیشه از سوی رسانه‌ها متهم به تلاش برای خودنمایی شده‌اند و هیچ‌گاه از سوی مسوولان فوتبال مورد حمایت قرار نگرفته‌اند. شاید خرید یک باشگاه اروپایی توسط سرمایه‌داری ایرانی حداقل این حسن را داشته باشد که رابطه فوتبال ایران با فوتبال سطح اول دنیا بهبود یابد و جوانان پر‌استعداد ایرانی بتوانند رنگ آکادمی‌های طراز اول اسپانیا و باشگاه ختافه را ببینند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها