چشمانداز تولید و تجارت فولاد در میزگردی با حضور مدیران و کارشناسان این صنعت
فولاد در مرز بحران
رکود عمیق در حالی به صنعت فولاد کشور رسیده که پیشتر برخی از کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی به سیاستگذاران دولت پیشنهاد میکردند تا در دوران پساتحریم منابع را به سمت سرمایهگذاری در صنعت فولاد سوق دهند و از این راه هم صادرات را توسعه دهند و هم باعثافزایش اشتغالزایی شوند. اما به نظر میرسد صنعت فولاد در دوران کنونی با چنان مشکلاتی مواجه است که اگر سرمایهها به آن سمت روانه شود، نرخ برگشتپذیری و سوددهی آن با اما و اگرهایی مواجه خواهد شد. به باور برخی از شرکتکنندگان در این میزگرد، فتیله سرمایهگذاری در صنعت فولاد دنیا پایین کشیده شده و سرمایهگذاران با توجه به مازاد تولید این فلز استراتژیک در دنیا، حاضر نیستند دیگر در این بخش سرمایهگذاری کنند. ازاینرو به نظر میرسد صنعت فولاد ایران در دوره پساتحریم شانسی برای جذب سرمایههای خارجی نداشته باشد.
رکود عمیق در حالی به صنعت فولاد کشور رسیده که پیشتر برخی از کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی به سیاستگذاران دولت پیشنهاد میکردند تا در دوران پساتحریم منابع را به سمت سرمایهگذاری در صنعت فولاد سوق دهند و از این راه هم صادرات را توسعه دهند و هم باعث افزایش اشتغالزایی شوند. اما به نظر میرسد صنعت فولاد در دوران کنونی با چنان مشکلاتی مواجه است که اگر سرمایهها به آن سمت روانه شود، نرخ برگشتپذیری و سوددهی آن با اما و اگرهایی مواجه خواهد شد.
به باور برخی از شرکتکنندگان در این میزگرد، فتیله سرمایهگذاری در صنعت فولاد دنیا پایین کشیده شده و سرمایهگذاران با توجه به مازاد تولید این فلز استراتژیک در دنیا، حاضر نیستند دیگر در این بخش سرمایهگذاری کنند. ازاینرو به نظر میرسد صنعت فولاد ایران در دوره پساتحریم شانسی برای جذب سرمایههای خارجی نداشته باشد.
در سوی دیگر برخی از شرکتکنندگان این میزگرد، رکود موجود در صنعت فولاد را زودگذر میدانند و معتقدند حداکثر دو سال به طول خواهد انجامید. ازاینرو هماکنون بهترین فرصت برای سرمایهگذاری در صنعت فولاد است. آنها کماکان بر این باورند که یکی از جذابیتهای کشور در دوران پساتحریم، صنعت فولاد است. در این میزگرد که در قالب دومین نشست کمیته راهبردی ششمین همایش چشمانداز بازار جهانی صنعت فولاد، در دفتر علیرضا بختیاری، مدیر مسوول هفتهنامه تجارت فردا برگزار شد، رئیس ایمیدرو، معاون معدنی وزیر صنعت، مدیران عامل کارخانههای فولاد مبارکه، ذوبآهن اصفهان و مجتمع صنعتی و معدنی گلگهر، روسای اتاق تهران و صندوق بازنشستگی کشور و دبیران انجمن فولاد و تولیدکنندگان سنگآهن حضور یافتند. بزرگان فولاد در این میزگرد، چشمانداز سرمایهگذاری در صنعت فولاد ایران در پساتحریم را مورد بحث و بررسی قرار دادند و به تحلیل رکود موجود در بازار فولاد داخلی و خارجی پرداختند.
علیرضا بختیاری، مدیرمسوول تجارت فردا: سال گذشته پنجمین همایش بینالمللی فولاد و معدن با نگاهی به بازار، در روزهای هفتم و هشتم بهمنماه در سالن اجلاس سران برگزار شد تا ایران به قلب تحلیل صنعت فولاد در منطقه و خاورمیانه تبدیل شود. حضور بزرگان این صنعت از کشورهای مختلف نشان داد فعالان بخش معدن و فولاد کشور این توانایی را دارند که دیپلماسی اقتصادی را به وجود آورند و فارغ از تنشهای سیاسی، ایران را به یکی از مراکز سیاستگذاری صنعت فولاد و معدن در دنیا تبدیل کنند. امسال نیز قصد داریم همایش را با توجه به فضای جدید که در عرصه بینالملل وجود آمده برگزار کنیم. همایش ششم از این لحاظ مهم است که در دوران پساتحریم برگزار میشود و دستمان باز است تا بزرگان بیشتری از صنعت فولاد و معدن دنیا را به ایران دعوت کنیم.
از این رو مزاحم شما بزرگواران شدیم تا پیرو جلسات گذشته کمیته راهبردی همایش، محور جلسه شورای سیاستگذاری ششمین همایش را تعیین کنیم. بر اساس مطالعات اولیهای که داشتهایم به این نتیجه رسیدهایم تا این همایش را به وضعیت بازار فروش تولیدکنندگان در داخل و خارج کشور اختصاص دهیم. زنجیره تولید فولاد در شرایط فعلی دستخوش کاهش قیمت مواد اولیه در بازار جهانی شده و این مشکلی است که اغلب تولیدکنندگان داخلی را در این زنجیره برای رقابت و تصاحب بازارهای صادراتی ناتوان کرده است. ازاینرو پیشنهاد میشود صاحبنظران این عرصه محور سخنان خود را در دومین نشست کمیته راهبردی به مکانیسم بازار و چشمانداز آن اختصاص دهند.
تجارت فردا: چشمانداز بازار فولاد و سنگآهن در سال 1395، عوامل رقابتپذیری و راهکار توسعه پایدار صنعت فولاد، مهمترین مسائلی است که در همایش امسال بهتر است مورد بحث قرار گیرد و در مقطع فعلی ریشه برخی مشکلاتی که ناشی از واردات بوده به نوعی شناسایی شود. اما در واقع مشکل اصلی در فروش تولیدات فولادسازان است و ثابت شده معضل فروش فولاد در کشورمان بزرگتر از معضل مصرفمان است. بخشی از تقاضای موجود در بازار فولاد از محل واردات تامین میشود. باید به صورت اساسی ریشهیابی شود که چرا محصولات داخلیمان فروش نمیروند با وجود اینکه تا حدودی تعرفه واردات را افزایش دادهایم. با توجه به سرفصلهایی که خدمت دوستان ارائه شد اگر موافق باشید بحث را با جناب آقای موذنزاده شروع کنیم و از ایشان بخواهیم در ابتدا تحلیل خود را از وضعیت کنونی صنعت فولاد کشور ارائه دهند.
سید مصطفی موذنزاده، بنیانگذار ایمیدرو: در اینکه محور اصلی همایش امسال بررسی مکانیسم بازار باشد شکی نیست. چرا که در مقطع فعلی اصلیترین مسالهای که تولید فولاد و سنگآهن را تحت تاثیر قرار داده، شرایط بازار است. افق روشنی هم برای آن وجود ندارد. روند قیمتها همچنان نزولی است و ظاهراً به این سادگیها قیمتها در این زنجیره تولید صعودی نخواهد شد. نقشه راه سرمایهگذاری در این صنعت نیز مستلزم بهبود وضعیت بازار است. به خصوص وضعیت سنگآهن که نسبت به فولاد بدتر است. معتقدم زمانی که بازار فولاد و سنگآهن را رصد میکنیم باید به موازات آن آینده زغالسنگ و آهن قراضه را هم مورد بررسی قرار دهیم. زیرا این دو محصول هم به عنوان مواد اولیه فولاد حائز اهمیت هستند و هم در بازار فولاد تاثیرگذاری زیادی دارند. امکان دارد زغالسنگ به دلیل اینکه فقط در ذوبآهن از کوره بلند استفاده میشود، کمتر نقشی در بازار فولاد ایران داشته باشد اما در دنیا به هر حال این مواد معدنی تاثیر خود را در بازارها گذاشته است.
برخی معتقدند هدفگذاری برای صنعت فولاد جذب سرمایه خارجی باشد در حالی که الان اصلاً فضا برای جذب سرمایه جدید مهیا نیست. درست است که بحث سرمایهگذاری خارجی برنامهریزی مثبتی برای این صنعت است اما اینکه چطور چنین فرضیهای باید تحقق پیدا کند و عملیاتی شود، تاملبرانگیز است.
هماکنون به شدت میزان سرمایهگذاری در صنعت فولاد کاهش پیدا کرده و بازتاب آن در دنیا هم به گونهای است که تقریباً بسیاری از پروژهها در حال تعطیلی هستند. جذب سرمایهگذاری خارجی هم مورد بحث است و نمیتوان آن را در ایران بسیار پررنگ دید. اگر با نگاهی کلانتر به صنعت و بازار فولاد بپردازیم و با فرض اینکه تحریمها برداشته شود، بعید است که سرمایهگذاران خارجی به صنعت فولاد ورود پیدا کنند. شاید کمی تامین فاینانس برای پروژهها حاصل شود اما باز هم آنقدر پررنگ نخواهد بود که بتوان گفت فصل جدیدی پس از تحریمها برای فولاد به وجود آمده است.
دنیا فتیله سرمایهگذاری در صنعت فولاد را پایین کشیده و بسیاری از پروژههای فولادی متوقف و تعطیل شده است، از این رو به نظر میرسد که سرمایهگذاری خارجی در دورانپساتحریم در ایران کمرنگ باشد.
تصور برخی سیاستگذاران و فعالان صنعتی بر آن است که با برداشته شدن کامل تحریمها و اجرای برجام موجی از سرمایهگذاران وارد کشور شوند و به سرمایهگذاری در صنعت فولاد بپردازند. این در حالی است که دنیا هماکنون با مازاد عرضه مواجه است و صادرات 150میلیونتنی فولاد تا پایان امسال برخی معادلات بازار فولاد را بر هم زده است.
علی شکرریز، معاون وزیر معادن و فلزات در دولت سازندگی: بنده هم با گفتههای جناب موذنزاده تا حدودی موافقم. پیشبینی میشود بازار فولاد در دنیا تا دو سال آینده همین وضعیت را طی خواهد کرد و به نظر میرسد رونقی در آن اتفاق نخواهد افتاد.
شرایط کنونی بهترین فرصت است تا صنعت فولاد ایران به ارزیابی خود بپردازد و بازارهای منطقه را از آن خود کند چرا که فولادسازان ما در منطقه خوشنام هستند و در شرایط تحریمی توانستهاند 50 هزار تن بیلت به عربستان صادر کنند. فولاد مبارکه نیز که حسن شهرت دارد به تعهدات خود عمل کرده و توانسته بخشی از نیازهای منطقه به انواع ورق را تامین کند.
در حال حاضر با توجه به برخی ناآرامیها در خاورمیانه، تقاضا برای فولاد سست شده اما در این میان فولادسازان ایرانی قادر خواهند بود به رقیبی سرسخت برای چینیها تبدیل شوند و بخش بزرگی از بازار را به نام خود کنند.
آقای موذنزاده به مازاد تولید از سوی چین اشاره کردند که به نظر من فولادسازان ما نباید از مازاد تولید فولاد در چین هراسی داشته باشند و بهتر است با بالا بردن بهرهوری تولید به سمت کاهش هزینهها رفته و محصول رقابتیتری را وارد بازار کنند.
من هم معتقدم با توجه به فضای نامساعد کسبوکار در کشور و وجود برخی قوانین و مقررات دست و پاگیر فعلاً نمیتوان روی سرمایهگذاران خارجی حساب باز کرد و با توجه به دانش و تجربهای که در این عرصه موجود است، فولادسازان ما میتوانند به تولید محصولات صادراتی بپردازند که این موضوع در صادرات بیلت به عنوان یک کالای واسطهای جواب خواهد داد.
محمود اسلامیان، مدیرعامل فولاد مبارکه اصفهان در دولت اصلاحات: صنعت فولاد کشور در حال زمینگیر شدن است و کسی به فکر نجات آن نیست. هم رسانهها و هم دولتمردان در این زمینه سکوت کردهاند و جای تعجب دارد که سکوتی عمیق همهجا را فراگرفته و کسی درباره این مصیبت بزرگ سخنی به میان نمیآورد.
بیشتر فولادسازان کشور پایینتر از قیمت تمامشده خود اقدام به صادرات فولاد میکنند و مجبورند برای حضور در بازارهای منطقهای و فروش محصولاتشان ضرر ناشی از این صادرات را متحمل شوند. به نظر میرسد هنوز در مستی توافق هستهای به سر میبریم و فقط به هم نگاه میکنیم بدون اینکه کاری انجام دهیم. بحران در صنعت فولاد هماکنون جدی است و در هیچ دورهای سابقه نداشته که ما چنین وضعیتی داشته باشیم.
در توسعه صنعت فولاد ایران نوعی بههمریختگی دیده میشود که چنین وضعیتی برای کشور هزینهزاست. ازاینرو وظیفه جامعه فولادی این است که در این رابطه به دولت گزارش درست ارائه دهیم و جلوی برخی از درخواستهای غیراقتصادی بایستیم.
رضا اشرفسمنانی، مشاور هلدینگ صنایع معدنی خاورمیانه: البته خلاف نظر آقای موذنزاده بنده معتقدم رکود در صنعت فولاد موقتی است و سرمایهگذاریها در این صنعت ادامه خواهد یافت. این را فراموش نکنیم که رکود موجود بیشتر خود را در انواع فولادهایی که برای ساخت و ساز استفاده میشود نشان داده ولی برای سایر فولادها که با تکنولوژی بالا به تولید میرسند، تقاضا وجود دارد. بررسیهای ما نشان میدهد رکود در بازار فولاد دنیا دو سال بیشتر به طول نخواهد انجامید. ازاینرو هماکنون بهترین فرصت سرمایهگذاری به وجود آمده تا صنعت فولاد ایران را توسعه دهیم.
صنعت فولاد ایران امروز شدیداً نیازمند مشارکت خارجیها برای ورود تکنولوژیهای جدید است و بهتر است با توجه به قدیمی شدن کارخانه ذوبآهن صاحبان سهام این واحد تولیدی به نوسازی آن فکر کنند.
از نظر ما دولت بهتر است با حمایتهای منطقی خود از صنعت فولاد ابزار تعرفه را برای رقابتپذیر کردن این صنعت به کنترل خود درآورد. کشورهای دیگر نظیر آمریکا و اعضای اتحادیه اروپا با استفاده از تعرفه، صنعت فولاد خود را در برابر مازاد واردات بیمه کردهاند. از این رو بهتر است ما نیز از ابزار تعرفه استفاده کنیم تا واردات فولاد به صرفه نباشد و برخی کشورها نتوانند به دامپینگ اقدام کنند.
محمدمهدی بهکیش: به عقیده من زمانی که قصد داریم بازار را رصد کنیم، باید پارامترهای اساسی بازار را تحلیل و پیشبینی کنیم. نرخ ارز، نرخ بهره، نرخ انرژی و درصد تعرفه چهار پارامتری است که دارای اهمیت بسیاری هستند و در اقتصاد ما بسیار کلیدی محسوب میشوند. زمانی هم که در مورد فولاد صحبت میکنیم، باید مساله را از دریچه بازار نگاه و پیشبینی کنیم. شرایط را برای سرمایهگذاری بسنجیم تا دستکم بتوانیم برای روند معمولی عرضه و تقاضا یکسری پیشبینیهایی داشته باشیم. آنچه به نفع صنعت فولاد است و باید در آن زمینه به تحلیلی برسیم، رقابتی شدن فولاد در بازار است که باید در خصوص تعرفه پیرو آن سیاستگذاری کرد. به نظرم تا الان هیچ سیاستگذاری مناسبی نه در مورد تعرفه و نه در مورد قیمت انرژی انجام نشده و همین خود چالشی برای صنایع کشور به وجود آورده است. فولاد هم یکی از صنایع بسیار بزرگ کشور است و همه آن را قبول داریم. اما تا به حال در نگاه اقتصادی به فولاد، بیشتر تولید و روند فروش آن در بازار داخلی مطرح بوده، صادرات به حاشیه رفته و الان متوجه میشویم فراهم شدن زمینههای صادرات چه مساله مهمی است.
ما میتوانیم در کنار واحدهای فولادی کشور یکسری واحدهای تحقیقاتی و اقتصادی راهاندازی کنیم چرا که در شرایط فعلی اصلاً چنین مراکزی وجود ندارد تا در این پارامترهای اقتصادی مطالعاتی انجام دهد.
پارامترهای اثرگذار در بازار فولاد میتواند مراکز تحقیقاتی را همانند بازوی علمی فولادسازان در پیشبینیها و چشمانداز سیگنالهای بازار در آینده کمک کند. ازاینرو پیشنهاد میکنم در این همایش و سمینارها شرایط بازاری که در دو سال آینده پیش روی تولیدکنندگان فولاد است، مطرح شود و پدیده بازارشناسی برای فولادسازان به حقیقت بپیوندد. تا زمانی که شناخت و درک لازمی از بازار وجود ندارد، نمیتوان پیشبینی مناسبی از آینده رخدادهای بازار فولاد داشت و سیگنال مثبتی به سرمایههای داخلی داد و قطعاً نمیتوانیم روی مواد اولیه تولیدمان برنامهریزی مناسبی کنیم. در صورتی که همه این عوامل قیمتها را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
در صنعت پتروشیمی هم باید این کار انجام شود. البته تصورم این است که پتروشیمیها اندکی جلوتر از فولادیها در حال حرکت هستند. زیرا آنها با نگاه اقتصادیتری شروع کردهاند. بنابراین پیشنهادم این است که واحدهای فولادی نسبت به گذشته جدیتر حوزه خود را رصد کنند و در سمینارها تلاش شود ماهیت بازار همهجانبه نگاه شود. دوم اینکه الان شرایط طوری است که در بستر جذب سرمایه خارجی تا زمانی که سرمایهگذار ایرانی ورود پیدا نکند و موانع از سر راه بخش خصوصی برداشته نشود، سرمایهگذار خارجی نیز حاضر به سرمایهگذاری نخواهد بود. مگر اینکه یکسری رانتهای خاص را احساس کند. مثلاً فرض کنید در مقطع فعلی سرمایهگذار خارجی برای همکاری با ایران ابراز تمایل کرده و گفته پارامترهایی که شما در بازار و فضای اقتصادیتان متوجه آن شدید، ما هم رصد کردیم اما اگر بتوانیم 50 درصد فلان واحدتان را با امکاناتی که مجموعه دارد، خریداری کنیم، این واحد تا 10 سال آینده به سودآوری مناسبی خواهد رسید.
ممکن است در دو سه سال اول سرمایهگذار خارجی دنبال سودآوری نباشد اما در بلندمدت یعنی تا 10 سال آینده مطمئناً پروژه سودآور خواهد بود. ازاینرو تکلیف سرمایهگذاری خارجی هم به نوعی روشن نشده و آمادگی لازمی برای آن وجود ندارد. در اصل نمیدانیم سرمایهگذاری باید در کدام نقاط صنعت متمرکز شود و قصد فروش یا خرید کدام واحد را داریم. به نظرم ابعاد اقتصادی سرمایهگذاری خارجی هنوز در کشور به درستی بررسی نشده و نمیتوان چند ماه بعد از به پایان رسیدن جمعآوری اطلاعات توسط خارجیها را پیشبینی کرد. با این حال پیشبینیام این است که فعلاً سرمایه خارجی جدیدی وارد بدنه صنعت نخواهد شد. اما این امیدواری وجود دارد که با برداشته شدن تحریمها بیشتر از گذشته به بازارهای جهانی وصل شویم زیرا بلافاصله پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) آغاز میشود. برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی هم باید از رژیم تجاریمان آگاه باشیم و مباحث آن را بدانیم تا بعد وارد مذاکره با این سازمان شویم. در مقطع فعلی از تجارت خارجی چیزی نمیدانیم و مشخص نیست که در تجارت خارجی برای صنعت فولاد چه کاری انجام خواهیم داد. نگارش رژیم تجاری فولاد باید توسط
تولیدکنندگان آن باشد و نباید وزارت بازرگانی آن را بنویسد.
یکباره میبینیم رژیم تجاری پنج سال پیش نوشته شده یا حتی 10 سال پیش، در صورتی که چنین رژیم تجاری قدیمی شده و آنقدر فضا عوض شده که اصلاً چنین برنامهای به درد سازمان تجارت جهانی نخواهد خورد. در مقطع فعلی یک نسخه تجاری جدید هم در حال نوشته شدن است و باید این رژیم تجاری در داخل فعال شود. مکانیسم خرید مواد اولیه و فروش محصول و گشایش مرزها برای حمل و نقل بخش کوچکی از یک رژیم تجاری است.
در حال حاضر تعرفه متوسط واردات فولاد در دنیا 5 /3 درصد است اما باید ببینیم صنعت فولاد نیازمند چه تعرفه خاصی است. از سویی باید در زمینه تکنولوژی بر ارتقای کیفیت محصولات فولادی متمرکز شد و روی ابعاد فنی آن بیشتر کار کرد. به نظرم صنعت فولاد در ابعاد اقتصادی یک خلأهایی دارد که شاید در همایش پیش رو دریچه جدیدی برای مطرح شدن آن باز شود بلکه نسبت به آن هشدارهایی داده شود.
احمد دوستحسینی، معاون وزیر صنایع و معادن در دولت اصلاحات: بنده تولیدکننده فولاد نیستم اما بارها در جمع تولیدکنندگان فولاد نشست و برخاست داشتهام. بهتر است بحث را با این سوال آغاز کنم، آیا در حال حاضر تولید و سرمایهگذاری تابع بازار است یا بازار باید تابع تولید و سرمایهگذاری باشد؟ این سوال پاسخ مشخصی دارد و جواب وابستگی بسیاری به شرایط بازار دارد. از اینرو باید سرمایه و تولید تابع بازار باشد. از سویی سرمایهگذاری هم تابع بازار باشد.
بنابراین، منظور آقای اسلامیان این است که مکانیسم بازار مهم است و منطق سرمایهگذاریهای جدید باید ارزیابی شود و هشدار آن به جامعه و کشور با یک استدلال اقتصادی مشخص داده شود.
نکته بعد این است که وقتی در مورد بازار فولاد بحث میکنیم یک بعد آن بازار جهانی است. یعنی باید دید فولاد ایران یک صنعت محلی است یا صنعت جهانی. چرا که اگر صنعت جهانی منظور است، طبیعتاً باید بازار هم در سطح جهانی مورد توجه قرار گیرد.
به همین دلیل منظور آقای مهندس شکرریز در خصوص نترسیدن از چین و نفوذ در بازارهای منطقه اینجا جدیت پیدا میکند که بازار فولاد به عنوان یک صنعت استراتژیک نیاز به یک بازار کوتاهمدت دارد یا بازار بلندمدت؟ بنابراین، اگر قرار است بازار فولاد در سال 1395 مورد بررسی قرار گیرد، باید تکلیف روشن شود که این بازار در میانمدت چه رخدادهایی را تجربه میکند. بنابراین منظور تحلیل بازاری 10ساله است زیرا بحث اصلی بازار پایدار است. برای صنعتی مانند فولاد بلندمدت باید برنامهریزی کرد چون این صنعت مانند برخی از صنایع نیست که دوره عمرش دو تا سه سال باشد. بازار فولاد ایران، بازار تعرفهای حمایتشدهای است.
از اینرو رویکردمان باید آنقدر واقعبینانه باشد که با نگاه به بازار خارجی سیاستگذاریها انجام شود. صنعت خودرو با قدمتی 40ساله در مقطع فعلی بقای خود را مستلزم حمایت دولت میداند. 20 سال است که درباره صنعت فولاد همواره میگوییم صنعتی است که نیاز به حمایت دارد و باید برای حفظ این صنعت تعرفه واردات فولاد را بالا برد در صورتی که اگر همواره صنایع کشور را زیر سایه تعرفه و حمایت دولت نگه داریم، درنهایت جامعه نسبت به این صنعت حساس میشود و این تصور به وجود میآید که این صنعت توان رقابت و تصاحب بازارهای صادراتی را ندارد.
باید با فضاسازی درست و رعایت ملاحظات اقتصادی در یک جامعه صنایع داخلی را قدرتمند نشان داد. نباید تجربه خودرو برای فولاد هم تکرار شود. آیا باید به زودی شاهد راهاندازی کمپین تحریم فولاد داخلی در شبکههای اجتماعی بود؟ بنابراین پیشنهادم این است که راجع به تعرفه منطق درستی در افکار خود تولیدکنندگان فولاد به وجود بیاید تا بتوان این صنعت ملی را وارد میدان رقابتی کرد. برخی دوستان از اتحادیه اروپا و آمریکا مثال زدند و به تعرفه فولاد در این کشورها اشاره کردند. اگر میشنویم آمریکا تعرفه فولاد خود را 100 درصد افزایش داده به آن معنا نیست که تعرفه فولادشان 100 درصد بوده بلکه به این معناست که اگر مثلاً تا پیش از آن هشت درصد بوده، امروز 16 درصد شده است!
به نظر میرسد فولادسازان کشور بهتر است این صنعت را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. چرا چین با وجود اینکه منابع انرژی خود را وارد کرده و سنگآهن خود را از ایران یا کشورهای معدنخیز دیگر تامین میکند، میتواند 90 میلیون تن به صادرات خود اضافه کند و ایران با وجود در اختیار داشتن منابع انرژی ارزان و ذخایر معدنی در دسترس نمیتواند به تولید رقابتی بپردازد و تنها دستاورد تولیدش 20 میلیون تن است؟
از طرفی با نظر دکتر بهکیش موافق هستم و باید چهار فاکتور اساسی در مکانیسم بازار در نظر گرفته شود. باید با استدلال ثابت کنیم که نرخ ارز چه نرخی باشد کم یا زیاد؟ تردیدی نیست که انرژی در ایران ارزانتر از دیگر کشورهاست. یعنی سه یا چهار شاخص باید با همدیگر به صورت یک مجموعه دیده شود، ببینیم چند درصد همدیگر را پوشش میدهند.
مردم هم بهتر است بدانند که صنایع کشور بر سرنوشتشان چه تاثیری گذاشته است. اگر در مقطع فعلی صنایع کشور توان افزایش هزینه تولید خود را ندارند، بخشی از آن مربوط به نیروی انسانی است که بررسیها نشان میدهد در دهه اخیر نزدیک به 20 هزار نفر وارد بدنه دو واحد بزرگ فولادسازی کشور شده و با این اشتغالزایی بسیاری از مردم در این چرخه صنعتی وارد شدهاند.
بنابراین این مردم هستند که وقتی تصمیمی میگیرند و نیاز به فرصتهای شغلی دارند به نوعی هزینهاش را هم باید متقبل شوند. معتقدم زمانی که تحقیقی انجام میشود و به عنوان گزارشی در جراید انتشار پیدا میکند، نباید به گونهای باشد که گفته شود اگر نرخ ارز را کنترل کرده بودیم یا اینکه اگر نمیگذاشتیم افزایش پیدا کند، وضع اقتصاد کشور بهتر بود.
بنابراین پیشنهادم این است که اگر قرار است بحثی مطرح شود، تلاش شود منطبق بر یک چارچوب اصولی باشد و تنها مبتنی بر فضاسازی یا جوسازی نباشد. چرا که این قضیه طبیعتاً اثر منفی بر اذهان عمومی دارد. اگر سرمایهگذاری خارجی در صنعت فولاد و پتروشیمی صورت نمیگیرد، به این دلیل است که پتروشیمی، نفت، گاز و فولاد بازار جهانی دارند و طبیعتاً باید اغلب کشورها در این چرخه تولید قرار بگیرند و عامل اصلی که حلقه این زنجیره است، سرمایهگذاری است. اگر سرمایهگذاری انجام نشود، به معنای آن است که در شرف خروج از حلقه بازار بینالمللی فولاد هستیم. ازاینرو اگر توانستیم سرمایهگذار خارجی را متقاعد کنیم تا در فولاد سرمایهگذاری کند و خریدار سهام فولاد مبارکه و طرحهای جدید نباشد، این سرمایهگذاری موفق است زیرا تجربه نشان داده اغلب سرمایهگذاران وارد طرحهای موجود صنعتی نخواهند شد.
به طور مثال راهاندازی صنعت نورد از همان ابتدای کار اشتباه بود. چرا که سرمایهگذار این صنعت سرمایهگذاری خود را انجام داده و سود حاصل از آن را به دست آورده و برده است. صنعت نورد برای سرمایهگذار اولیه خود سودآور بوده اما الان در چرخه تولید توجیه اقتصادی ندارد. اما میبینیم تبعات آن برای اقتصاد کشور باقی مانده است. ازاینرو سرمایهگذار خارجی هم نمیتواند سرمایهگذاری کند. محاسبه هزینه تولید و تامین مواد اولیه در هر صنعتی به همین دلیل حائز اهمیت است. ادامه حیات فولادسازان وابستگی شدیدی با بازار جهانی و داخلی دارد. اگر از صنعت نورد نتیجه مثبتی حاصل نشد به دلیل اتفاقاتی بوده که پیشبینینشده بوده است. روزی صنایع کشور بر بازارهای منطقه از جمله عراق و افغانستان حساب باز میکردند و الان با بههمریختگی اوضاع این دو کشور محاسبات کلی ایران تغییر پیدا کرده است. ازاینرو تصورم این است که باید در همایشهایی که با محوریت چشمانداز بازار فولاد برگزار میشود، مخاطبان بدون حافظه تاریخی تلقی نشوند و تلاش شود حافظه تاریخی برای جامعه به وجود بیاید که نسبت به سیاستگذاریهای جدید بدبینی در مردم که مصرفکننده محسوب میشوند، شکل
نگیرد.
مسعود ابکاء، مدیرعامل ذوب آهن اصفهان در دولت اصلاحات: آقای دکتر بهکیش به عوامل کلیدی و شرایط اقتصادی که در مکانیسم بازار فولاد حائز اهمیت است، پرداختند در حالی که بنده پیشنهادم این است که با توجه به اینکه رشد صنعت فولاد و رشد اقتصادی دو عامل کاملاً مرتبط با هم هستند، یک کارشناس اقتصادی هم در همایش درباره آینده شاخصهای کلان اقتصادی به سخنرانی بپردازد تا فولادسازان بر اساس این سیگنالهای اقتصادی وضعیت تولید و فروش خود را رصد کنند. زیرا بهبود فضای بازار و صنعت فولاد کشور نیازمند تحلیلهای اقتصادی است که در آینده نیز این جریانات اقتصادی و مطالعات باید نسبت به الان افزایش پیدا کند. با توجه به اینکه میزان تقاضا برای فولاد از روند تولید عقبمانده است، بحث تعرفهها هم در بررسی بازارشناسی فولاد مهم است.
معتقدم اگر تعرفهها حتی بیش از رقم فعلی افزایش پیدا کند، با توجه به وضعیت تولید و مصرف، تنزل تقاضای بازار و رکود اقتصادی همچنان گریبانگیر این بازار است. نکته دیگری که آقای دکتر اسلامیان هم به آن اشاره کردند، این است که به هم ریختگی در جغرافیای صنعت فولاد بهتر است بیشتر مورد بحث قرار گیرد. طرحهایی هماکنون در حال انجام است که به نظر میرسد توجیه اقتصادی در زمان بهرهبرداری ندارند و نرخ بازگشت سرمایهشان صفر است. مشکل اینجاست که امروز صنعت فولاد ایران متولی خاصی ندارد و این صنعت بین نهادهای مختلف قیمهقیمه شده است.
ورود سرمایهگذاران و آغاز واگذاریها بازار داخلی فولاد را تا حدودی تکان داد اما در مقطع فعلی مولفههایی را پیش رو داریم که دولت دیگر نمیتواند تصمیمگیری کند. در حالی که ریشه این بههمریختگیها باید موشکافی و پیشنهادهای جدیدی مطرح شود.
سال گذشته یکسری پیشنهاد ارائه کردیم و فقط این راهکارها شنیده شد، اما آنها اصلاً عملیاتی نشد، در صورتی که فکر میکنم باید به جلو حرکت کرد و گام اساسی برداشت. اگر قرار است به سرمایهگذاران بابت مجوز واحدهای فولادی مشکلدار خسارتی داده شود، پیشنهادهایی برای محاسبه میزان خسارت مطرح شود و دولت هر چه زودتر پرداخت آن را در دستور کار خود قرار دهد. بالاخره به دلایلی به یکسری افراد مجوزهایی داده شده و الان این طرحها روی دست دولت مانده است و نیاز است چارهای اندیشیده شود. در همایش سال گذشته پیشنهادی مبنی بر این مطرح بود که باید برخی از این طرحها را در هر مرحلهای که هستند، تعطیل کرد و برای جبران این تعطیلی خسارت داده شود.
تجارت فردا: 27 درصد فولاد جهان مقصد صادراتی دارد. اگر چین را که 50 درصد فولاد دنیا را تولید میکند از این معامله کنار بگذاریم بقیه دنیا 40 درصد فولادشان را صادر میکنند. نکته دوم اینکه ما سال 1392 به دو موضوع در همایش اشاره کردیم؛ یکی اینکه طرح 55 میلیون تن افسانه است؟ در پنجمین همایش فولاد، آقای مهندس مسعود ابکاء هم این موضوع را مطرح کردند. دوم هم گفتیم که قیمت سنگآهن افت میکند و خیلی از کارشناسان از جمله دوستان انجمن قدیم سنگآهن به ما خرده گرفتند که شما چرا بازار را میخواهید ملتهب کنید. اما تا حالا پیشبینیهای قیمتمان درست درآمده است.
محمد ابکاء، مجری طرح جامع فولاد ایران: حالا این موانع را به نظر من چالشی هم میشود مطرح کرد. یکی اینکه حوزههای تصمیمساز ما با حوزههای تصمیمگیرمان کاملاً مجزا از هم هستند. یعنی ما در حالی که در بخشهایی کار کارشناسی میکنیم و به یک نتیجهای میرسیم ولی حوزههای تصمیمگیری فاقد توجه به این مسائل تصمیمساز هستند. در بخش خصوصیمان هم همین است. تصمیمهایمان ذهنی است. روزی که تصمیمهایمان از بخش ذهنی به کارشناسی منتقل شد شانس بالاتری داریم. کمپین خودرو هم که راه افتاد من یک نگرانی دارم. هیچوقت مثل خودرو در فولاد اتفاق نمیافتد چون مشتریهایش محدودتر هستند. ولی شک نکنید که با تداوم این وضعیت کمپینهای محدودتر برای فولاد هم راه میافتد. اینها را اگر خودمان هدایت نکنیم، گرفتارمان میکند. آخری هم بحث 55 میلیون تن است. هیچ مبانی کارشناسی برای رسیدن به 55 میلیون تن در 1404 و هیچ برنامه اجرایی نداریم. اینها را میشود به نظر من چالشی کرد برای اینکه گاهی برای اینکه همایش جایگاه پیدا کند باید مسائل چالشی در آن مطرح شود.
بهرام سبحانی، مدیرعامل فولاد مبارکه: تا 10 سال آینده میزان تولید فولاد جهان از مرز دو میلیارد تن خواهد گذشت. با توجه به سرمایهگذاریهای صورت گرفته برای افزایش میزان تولید فولاد در دنیا پیشبینی میشود حتماً دوباره بازار فولاد روی رونق را به خود ببیند.
با توجه به اینکه از گاز به عنوان مزیت کشور نام برده میشد صنعت فولاد ایران طرحهای توسعه خود را به سمت استفاده از تکنولوژی احیای مستقیم برد که در آن به جای زغالسنگ از گاز استفاده میشود. ازاینرو وقتی قیمت گاز به یکباره 80 درصد افزایش مییابد طبیعی است که تولیدکنندگان ما نمیتوانند با هزینههای پایین محصول را به تولید برسانند.
تولیدکننده خارجی نه در تحریم است و نه بهره پول بالایی را میپردازد و در فضای مساعد کسب و کار محصولش را به تولید میرساند، حال که ما در این موارد مزیت نداریم پس بهتر است که از مزیت انرژی ارزان خود برای تولید فولاد استفاده کرده و بتوانیم رقابتپذیری خود را حفظ کنیم.
80 درصد تولید فولاد در دنیا به روش کوره بلند است که انرژی آن از طریق زغالسنگ کک شو تامین میشود. هماکنون قیمت کک از گاز در بازارهای جهانی ارزانتر است و طبیعی است که فولادسازان کوره بلند وضع بهتری از نظر هزینه تمامشده نسبت به فولادسازان احیای مستقیم دارند.
نرخ بازدهی سرمایه در فولاد پنج درصد است و طبیعی است که با نرخ بهره بالای بانکی سرمایهگذاری در این کار برای سرمایهگذاران عادی نباشد.
جعفر سرقینی، معاون امور معادن وزارت صنعت، معدن و تجارت: دوستان در این جلسه انتقاداتی را به سیاست دولت در بحث تعرفه فولاد وارد کردند اما من معتقدم اگر اقدامات این وزارتخانه نبود صنعت فولاد زمینگیر میشد. آزاد کردن صادرات، افزایش تعرفه واردات فولاد و کسب مجوز از شورای اقتصاد برای صادرات کنسانتره با عوارض صفر سه اقدام مهمی بود که در طول چند ماه اخیر انجام شد تا صنعت فولاد ما زمینگیر نشود.
با آزادسازی صادرات حدود دو میلیون تن فولاد به خارج از کشور صادر شد که اگر این اقدام صورت نمیگرفت امروز فولادسازان ما با مشکلات زیادی روبهرو بودند.
افزایش تعرفه فولاد ظرف 24 ساعت از صفر به 10 درصد اقدام موثری بود که دولت انجام داد و سبب شد تا فولادسازان داخلی ما برای فروش محصولات خود در داخل با مشکل مواجه نشوند. البته شاید برخی درباره میزان تعرفه انتقاد داشته باشند که میتوان روی رقم آن بحث کرد ولی به هر حال افزایش سریع تعرفه اقدامی حمایتی از فولادسازان کشور بود.
مهدی کرباسیان، رئیس سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران: ممنونم از اینکه دوستان بحثهای خوبی را ارائه کردند. جا دارد از این تریبون استفاده کنم و از بخش خصوصی فعال در بخش معدن میخواهم برای توسعه این بخش و صنایع وابسته به آن کمک حال دولت باشند.
در دوره پساتحریم کارهای زیادی باید انجام دهیم و پاسخگوی تقاضای سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بخش معدن و صنایع معدنی باشیم. به زودی رئیسجمهور چین به ایران سفر خواهد کرد که در این سفر یک تیم اقتصادی رئیسجمهور چین را همراهی خواهد کرد که آنها قرار است در بخش فولاد و ایجاد کارخانه 300 هزار تنی آلومینیوم وارد سرمایهگذاری شوند.
لذا به نظر میرسد روسیه و چین دو حوزهای هستند که ما نباید آنها را مغفول بگذاریم. بالاخره اینها همان حوزههایی است که ظرف سه چهار سال آینده، با ما کار دارند و ما با آنها کار داریم. ما هم باید منفعت ملیمان را ببینیم. اگر آنها میآیند و قرار است سرمایهگذاری کنند، چرا نکنیم. بالاخره بعضی از حوزهها، حوزههایی است که سرمایه اگر جذب شود، خیلی خوب است.
البته ما در این مدت بیکار ننشستهایم و با شرکتهای بزرگ بینالمللی نظیر بیاچپی و ریوتینتو مذاکره کردهایم. این دو شرکت اتفاقات ایران را زیر ذرهبین دارند و گفتهاند که با اجرایی شدن برجام برای انجام برخی فعالیتهای معدنی وارد ایران خواهند شد.
در خصوص سنگآهن هم باید بگویم که اکتشافات ما نشان میدهد که 5 /2 میلیارد تن ذخایر قطعی سنگآهن داریم (ذخایری که احتمال وجودشان بالای 70 درصد است) و این رقم با توجه به اینکه در کشور هفت درصد اکتشاف انجام شده است، محاسبه شده است. با کارهای اکتشافی وسیعی که ما در ایمیدرو شروع و هدفگذاری کردیم تا پایان امسال عملیات بیشتر در این خصوص اجرایی میشود. از آذرماه سال گذشته تا به امروز 68 هزار کیلومترمربع این عملیات را شروع کردیم که در خراسان رضوی 12 هزار کیلومتر و در خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان تا پایان امسال 40 هزار کیلومتر مربع جدید در حوزه کرمان، فلات مرکزی، اردبیل و آذربایجان شرقی آغاز میکنیم. بنابراین میبینید که ایمیدرو به وظایف حاکمیتی خود عمل کرده و سعی دارد پیششرطهای توسعه صنعت فولاد در ایران را فراهم کند تا کشورمان با توجه به مزیتهایی که دارد به یکی از مهمترین تولیدکنندگان فولاد دنیا تبدیل شود و بتواند محصولات خود را با قیمت رقابتی در بازارهای جهانی عرضه کند.
دیدگاه تان را بنویسید