آیا قیمت نفت در سال ۱۳۹۵ افزایش مییابد؟
مثلثنفت
پیشبینی قیمت جهانی نفت به ویژه در مقاطع میانمدت و بلندمدت همیشه دشوار بوده است.
پیشبینی قیمت جهانی نفت به ویژه در مقاطع میانمدت و بلندمدت همیشه دشوار بوده است. برای شروع بحث میل دارم مطلبی از زمان حمله رژیم بعثی عراق به کویت را نقل کنم. در سال ۱۹۹۰ پس از حمله عراق به کویت، خبرنگاران، زکی یمانی، وزیر وقت نفت عربستان سعودی را از خواب بیدار کردند و پس از مطلع کردن وی از او در مورد پیشبینیاش از عکسالعمل بازار جهانی نفت پرسیدند. او در پاسخ به آنها گفت قیمتها از سطح ۱۰۰ دلار در بشکه خواهد گذشت، این در حالی بود که در آن مقطع قیمت جهانی هر بشکه نفت ۲۲ دلار بود و سپس طی روزهای بعد برای مدتی کوتاه به مرز ۳۵ دلار در بشکه رسید و سپس تا سطح ۲۰ دلار کاهش یافت و حتی از 22 دلار قبل از جنگ نیز قیمتش پایینتر رفت.
منظورم از ذکر این موضوع تاکیدی بر این اصل است که پیشبینی بازار نفت میتواند کار دشوار و پرریسکی باشد و به راحتی نمیتوان گفت به خاطر وقوع جنگ بین دو کشور نفتی این قیمت حتماً بالا خواهد رفت. مولفههای بسیاری در تعیین قیمت نفت موثر هستند به ویژه در مقطع کنونی که تولید از تقاضا پیش گرفته و سبب شده قیمتها در بازار به سطح پایین طی دهه اخیر برسند. تحلیل بازار نفت در مقطع کنونی نیز کار بسیار دشواری است اما میتوان با در نظر گرفتن همه عوامل تعیینکننده قیمت این کالای مهم، پیشبینیهایی انجام داد.
بر اساس مطالعاتی که بنده و برخی از همکاران در گروه انرژی وین در اتریش انجام دادیم و با استفاده از محاسباتسنجی معادلاتی، متا آنالیز و البته همسانسازی به مدلی برای پیشبینی قیمت نفت در کوتاهمدت دست یافتیم. بر پایه اصول علمی، صرف پیشبینی گروه انرژی وین، به این نتیجه رسیدیم که قیمت نفت به ازای هر بشکه در نیمه دوم سال 2016 در مرز ۴۰ دلار جا خوش کرده و سپس در نیمه اول سال 2017 میلادی ۴۵ دلار در بشکه خواهد بود. این موضوع نشان میدهد تا خردادماه سال آینده بازارهای جهانی نفت تغییرات عمدهای به خود نخواهند دید و قیمت نفت کمنوسان خواهد بود. حال به این نکته بپردازیم که اصولاً چه شاخصهایی در تعیین قیمت نفت مهم هستند و میتوانند بازار آن را تحت تاثیر خود قرار دهند.
عوامل تامین قیمت نفت
روند قیمت نفت، اعم از کاهشی یا افزایشی تابع عوامل مختلفی است که هر یک در شرایط خاص بازار تاثیر خود را با ضریب معینی بر بازار میگذارند. ضریب مقاومت هر یک از کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت اوپک و خارج از اوپک در مقابل قیمت نفت، روابط سیاسی کشورها به ویژه مثلث عربستان، روسیه و ایران مهم است. این سه کشور هم از نظر سیاسی و موقعیت ژئوپولتیک خود و هم به خاطر وسعت جغرافیایی که در منطقه دارند، میتوانند از متغیرهای اصلی بازار جهانی نفت باشند. البته شاید گفته شود که برخی کشورهای غربی با بهرهبرداری از ذخایر نفت شیل خود این مثلث را تا حدی شکننده کردهاند در این باره بهتر است به این نکته توجه کرد که در حال حاضر موقعیت و آینده نفت شیل هنوز مبهم بوده و معلوم نیست که با توجه به قیمت تمامشده بالای آن، بهرهبرداری از این ذخایر بتواند در شرایطی که قیمت نفت در زیر 50 دلار فریز شده، با ذخایر این سه کشور به رقابت بپردازد و نیاز برخی کشورها را تامین کند. نکته دیگر اینکه اطلاعات دقیقی از توان و مقاومت شرکتهای کوچک و متوسط نفت و گاز شیل در دسترس نیست، که بتوان تحلیل کرد
که آیا آنها قادرند به فعالیت خود در این بازار در مقطع کنونی ادامه دهند یا خیر. از این رو با توجه به کمتوانی رقابتی نفت شیل ارزیابی اینجانب دلالتی بر ادامه کاهش قیمت جهانی نفت در سال آتی ندارد و بعید است که قیمت این کالا از سطح موجود بیشتر کاهش یابد.
قیمت نفت پس از لغو تحریمها
حال در این میان این پرسش پیش روی برخی کارشناسان بازار نفت و اقتصاد انرژی قرار گرفته که با توجه به بازگشت ایران به بازارهای جهانی پس از لغو تحریمها، کشورمان تا چه اندازه میتواند در تحولات قیمتی نقشآفرینی کند و این بازگشت با توجه به اینکه با افزایش عرضه همراه خواهد بود، آیا باعث کاهش قیمت خواهد شد یا خیر.
به نظر میرسد بازگشت ایران به بازار جهانی نفت یک تاثیر کوتاهمدت در قیمتها دارد که منبعث از عرضه بشکههای جدید نفتی است که ایران طی یک فرآیند ۶ تا 12ماهه وارد بازار میکند. از این رو رفع تحریمها و برنامههای بلندمدت کشورمان برای سرمایهگذاری و توسعه منابع نفت و البته گاز، ایران را به یک بازیگر مهم و تاثیرگذار تبدیل خواهد کرد که وضعیت انرژی منطقه را تحت تاثیر جدی خود قرار خواهد داد. لذا تحلیلگران بازار جهانی، نفت ایران را به عنوان محور جاده ابریشم انرژی قرن ۲۱ و دهه سوم این قرن حاضر ارزیابی میکند.
پیشبینیها حاکی از آن است که بازار طی سه سال به توازن نسبی خواهد رسید، به طوری که تقاضای جهانی سالانه 5 /2 میلیون بشکه در روز افزایش پیدا میکند. در طرف عرضه با توجه به اینکه در سال ۲۰۱۵ حدود ۶۰ درصد شرکتهای کوچک و متوسط تعطیل شدند، ارزش سهام شرکتهای بزرگ به شدت افت کرده به گونهای که شرکتهای خدماتی که غالباً بزرگ هستند در شرایط دشواری به لحاظ مالی قرار دارند، لذا افق توازن عرضه و تقاضا در دوردست محتمل به نظر میرسد.
حال که در دوره کاهش قیمتهای جهانی نفت قرار داریم یکی از بهترین کارهایی که سیاستگذاران کشور میتوانند انجام دهند این است که روند جذب سرمایهها در این صنعت را آغاز کنند. ایران دوران مهمی از حیات اقتصادی و نفتی خود را از دست داده است، از این رو صنعت نفت ایران نیازمند سرمایهگذاری گستردهای است، و باید با تمام قدرت ظرفیتسازی کند. بازسازی صنعت نفت ایران امری مهم و حیاتی بوده و بهتر است به مهمترین استراتژی وزارت نفت تبدیل شود چرا که باید برنامهریزی برای بینالمللی کردن صنعت نفت کشور در دستور کار قرار گیرد. صنعت نفت ایران یک صنعت پیر و فرتوت نیست، بلکه صنعتی است با ۱۱۰ سال تجربه و قدمت که قابلیت بالایی برای حضور در بازارهای جهانی دارد اما جهانیسازی صنعت نفت ایران این سیاستی است که دولتهای مختلف سالها از آن غافل شدهاند.
البته افت قیمت جهانی نفت بخشی از جذابیت صنعت هزینهبر نفت و گاز را کم کرده است ولی منطقه خاورمیانه بهویژه کشورمان به دلیل داشتن هزینه پایین در استخراج نسبت به دیگر مناطق نفتی در اروپا، آمریکا و استرالیا همچنان برای سرمایهگذاران بینالمللی جذاب است. البته این را نباید فراموش کرد که عرضه این جذابیتها هم منبعث از توانایی و قابلیت کشور در مدیریت جذب سرمایهگذاری و تامین مالی است.
ما هنوز میتوانیم در کشورمان نفت ارزان را نسبت به سایر نقاط دنیا استخراج کنیم که این قابلیت در غرب کارون وجود دارد و از جذابیت بالایی برای جذب سرمایهگذاری برخوردار است، چرا که هزینه اکتشاف و بهرهبرداری در آن پایین است.
حال سوال اینجاست که روند کاهش قیمت نفت تا کجا و چه زمانی ادامه خواهد داشت و سهم ایران در فروش نفت با چه تغییراتی مواجه خواهد شد؟ برای پاسخ در اینجا مجدداً به موضوع استراتژی بروننگر و بینالمللی کردن صنعت نفت میپردازم. این صنعت دارای ماهیتی جهانی است و در محدوده داخلی از رشد باز میماند، لذا باید تجارب و دستاوردها در یک تعامل جهانی رشد کند و فزونی یابد. متاسفانه طی دهههای اخیر تفکر جهاننگری در صنعت نفت ضعیف شده و مدیران بینالمللی در حد و اندازه و کلاس صنعت نفت ایران آموزش ندیدهاند، طی سالهای اخیر تبحر اصلی مدیران ما در دور زدن تحریمها شکل گرفته که البته در آن دوران ارزشمند هم بوده است، ولی در دوران جدید ضرورت تفکر بینالمللی برای بقای صنعت نفت و ایفای نقش موتور محرک توسعه حیاتی است.
دیدگاه تان را بنویسید