تاریخ انتشار:
چرا ساعت کار مفید در ادارات به طور متوسط شش ساعت در هفته است
در باب تنبلی ایرانیها
حضور در یک اداره دولتی، پایین و بالا رفتن از طبقات، به دنبال شخص مورد نظر گشتن و ساعتها معطلی در ترافیک طاقتفرسای تهران برای دوندگی میان این اداره و آن اداره فقط بخشی از تصویر «دیوانسالاری» در ایران است.
حضور در یک اداره دولتی، پایین و بالا رفتن از طبقات، به دنبال شخص مورد نظر گشتن و ساعتها معطلی در ترافیک طاقتفرسای تهران برای دوندگی میان این اداره و آن اداره فقط بخشی از تصویر «دیوانسالاری» در ایران است. بخش اصلی جایی است که ارباب رجوع از کمکاری کارمندان دولتی میگوید و این که اگر کارمندان «تنبلی» نکنند؛ کار آنها هم زودتر راه میافتد. چیزی که ارباب رجوع از «کمکاری» یا فرار از انجام وظیفه در ادارههای دولتی و خدمات کارمندان میگویند، با پژوهشی که چندی پیش نیز منتشر شد، مطابقت دارد. در گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس در این باره منتشر کرد، آمارهای تکاندهندهای از وضعیت «کار مفید» کارمندان بخش دولتی و خصوصی ارائه شده بود که گویی دلایل آن را باید در فرهنگ کار در ایران جستوجو کرد. آمارهایی که ارائهشده نشان میدهد کارکنان بخش خصوصی حدود دو ساعت و کارکنان بخش دولتی کمتر از یک ساعت و نیم در روز کار مفید دارند. ساعت کاری ادارههای دولتی و خصوصی از ساعت هشت آغاز میشود و در ساعت 16 به پایان میرسد؛ یعنی هشت ساعت حضور در سر کار و تنها دو ساعت کار مفید. این آمار وقتی جالبتر میشود که حساب کنید هر کارمند ایرانی در خوشبینانهترین حالت (اگر بیمار نشده باشد و مرخصی نگرفته باشد و در سر کار خود حاضر باشد و دل و دماغ کار کردن داشته باشد) در هفته کمتر از شش ساعت کار میکند. این هفتهای شش ساعت کار برای ایرانیها، در مقایسه با کشورهای جهان «خندهدار» است؛ ژاپنیها 40 تا 60 ساعت کار مفید دارند و در کره جنوبی نیز کارمندان ادارههای دولتی و خصوصی 54 تا 72 ساعت کار مفید میکنند. بدین ترتیب اگر ساعت کار مفید یک کارمند در طول سال در ایران 800 ساعت باشد، در ژاپن 2420 ساعت، در کره جنوبی 9900 ساعت و در آلمان 7700 ساعت است؛ با این حساب آمار کار مفید در ایران حتی در مقایسه با کشوری مانند افغانستان که هنوز با فرآیند اداری و ساختار محکم اداری فاصله دارد، پایینتر است؛ چرا که کار مفید در افغانستان 950 ساعت در سال است. به نظر میرسد ایرانیها در این رقابت تنها توانستهاند گوی سبقت را از همسایههای عربی بربایند؛ چرا که آمار نشان
میدهد ساعت کار مفید سالانه در کویت 600 ساعت و در عربستان 720 ساعت است.
دلیل این موضوع چیست؟ این که کار مفید در ایران پایینتر از کشورهای توسعهیافته باشد، موضوع غریبی نیست. کشورهای توسعهیافته عموماً در رده کشورهای ثروتمند و دارای اقتصادی پویا و کارآمد هستند. عمده درآمد دولتها در این نوع کشورها از محل مالیات تامین میشود و مردم برای بهتر زیستن خود، برای افزایش میزان رفاه خود، تلاش بیشتری میکنند. اما در ایران، مانند دیگر کشورهای توسعهنیافته، عوامل مختلفی به «تنبلی تاریخی» دامن میزند. عدهای سیستم اداری کشور را فرسوده و ناکارآمد میدانند و میگویند در سیستمی که مکانیسم تشویق و تنبیه به جای خود اعمال نمیشود، یک کارمند میداند به هر نحوی کار کند حقوق و مزایای خود را دریافت میکند. بنابراین اگر معتقد باشد حقوق پایینی میگیرد، کار نمیکند و بهانهای برای «بیانگیزه بودن» پیدا میشود. اینجاست که در غیاب مدیریت منسجم اداری در ایران که مدیریت و نظارت را به خوبی انجام نمیدهد، فرهنگ درستی از کار تعریف نمیشود. اما شاید مهمترین دلیل پایین بودن ساعات کار مفید ایرانیها را باید در همان چیزی دانست که «شیخنشینهای خلیج فارس» نیز با آن مواجهاند: اقتصاد مبتنی بر نفت. نفت و درآمدهای نفتی، ساختار پیچیده و محکم بوروکراسی اداری در ایران ایجاد کرده و از یک سو، کارمندان اداری با بیانگیزه بودن، ساعات کار مفید ندارند و از سوی دیگر، وجود منابع درآمدی از نفت، موجب عقبماندگی تولید، نبود تکنولوژی و روی آوردن بخش کارگری ایران به مشاغلی غیرتولیدی میشود.
دلیل این موضوع چیست؟ این که کار مفید در ایران پایینتر از کشورهای توسعهیافته باشد، موضوع غریبی نیست. کشورهای توسعهیافته عموماً در رده کشورهای ثروتمند و دارای اقتصادی پویا و کارآمد هستند. عمده درآمد دولتها در این نوع کشورها از محل مالیات تامین میشود و مردم برای بهتر زیستن خود، برای افزایش میزان رفاه خود، تلاش بیشتری میکنند. اما در ایران، مانند دیگر کشورهای توسعهنیافته، عوامل مختلفی به «تنبلی تاریخی» دامن میزند. عدهای سیستم اداری کشور را فرسوده و ناکارآمد میدانند و میگویند در سیستمی که مکانیسم تشویق و تنبیه به جای خود اعمال نمیشود، یک کارمند میداند به هر نحوی کار کند حقوق و مزایای خود را دریافت میکند. بنابراین اگر معتقد باشد حقوق پایینی میگیرد، کار نمیکند و بهانهای برای «بیانگیزه بودن» پیدا میشود. اینجاست که در غیاب مدیریت منسجم اداری در ایران که مدیریت و نظارت را به خوبی انجام نمیدهد، فرهنگ درستی از کار تعریف نمیشود. اما شاید مهمترین دلیل پایین بودن ساعات کار مفید ایرانیها را باید در همان چیزی دانست که «شیخنشینهای خلیج فارس» نیز با آن مواجهاند: اقتصاد مبتنی بر نفت. نفت و درآمدهای نفتی، ساختار پیچیده و محکم بوروکراسی اداری در ایران ایجاد کرده و از یک سو، کارمندان اداری با بیانگیزه بودن، ساعات کار مفید ندارند و از سوی دیگر، وجود منابع درآمدی از نفت، موجب عقبماندگی تولید، نبود تکنولوژی و روی آوردن بخش کارگری ایران به مشاغلی غیرتولیدی میشود.
دیدگاه تان را بنویسید