تاریخ انتشار:
گفتوگو با محمدعلی خطیبی درباره افزایش صادرات نفت ایران
در صورت لغو تحریمها، مشتریان سنتی بازمیگردند
در گفتوگو با محمدعلی خطیبی، نماینده سابق ایران در اوپک و تحلیلگر بازار نفت، از تاثیر لغو تحریمها و نشست آتی اوپک بر بازار نفت و افزایش دوبرابری صادرات نفت ایران پرسیدیم. خطیبی میگوید کشورهایی که در زمان کاهش صادرات نفت ایران تولید خود را افزایش دادند، اکنون باید با مدیریت اوپک، برای ایران جا باز کنند
در گفتوگو با محمدعلی خطیبی، نماینده سابق ایران در اوپک و تحلیلگر بازار نفت، از تاثیر لغو تحریمها و نشست آتی اوپک بر بازار نفت و افزایش دوبرابری صادرات نفت ایران پرسیدیم. خطیبی میگوید کشورهایی که در زمان کاهش صادرات نفت ایران تولید خود را افزایش دادند، اکنون باید با مدیریت اوپک، برای ایران جا باز کنند. به گفته او، مشتریان سنتی نفت ایران علاقهمند هستند دوباره نفت ایران را بخرند. مشروح گفتوگو با خطیبی را در ادامه میخوانید.
آقای خطیبی محوریت بحث ما، شرایط فعلی بازار نفت و امکان بازگشت ایران به بازار طی مدتی کوتاه پس از لغو تحریمهاست. ارزیابی شما از افت قیمت نفت در شرایط فعلی چیست؟
دلیل اصلی کاهش قیمت نفت مازاد عرضه است. در حال حاضر سازمانهای مرجع و کارشناسان، مازاد عرضه را حدود یک تا یکونیم میلیون بشکه در روز تخمین میزنند. البته ضعف اقتصاد برخی کشورها نیز بر کاهش قیمت نفت موثر بوده است؛ یعنی اگر اقتصاد و تقاضای کشورها قدری قویتر بود، امکان جذب این مازاد عرضه وجود داشت. بنابراین ضعف اقتصاد برخی کشورها و مازاد عرضه که البته بهتر است آن را عدم مدیریت عرضه بنامیم، دلایل عمده کاهش قیمت نفت هستند.
البته برخی نیز این احتمال را عنوان میکنند که عربستان قصد اعمال فشار بر ایران و روسیه یا حتی آمریکا را دارد. شاهد آنها نیز این است که عربستان در نقش متعادلکننده ظاهر نشده است. نظر شما چیست؟
به نظر من این انتقاد جدی وارد است. چرا که متعادلکننده بازار، مثل دو روی یک سکه عمل میکند. زمانی که بازار با کمبود نفت مواجه است، با استفاده از ظرفیت مازادی که در اختیار دارد، تولید خود را بالا میبرد تا بازار را متعادل کند. روی دیگر سکه این است که اگر مازاد عرضهای در بازار وجود داشت، تولید نفت خود را کم کند. منتها عربستان به صورت یکطرفه عمل کرد؛ یعنی موقعی که در بازار به دلایلی همچون تحریم ایران یا مشکلات لیبی، عراق، سوریه، سودان و یمن کمبودی به وجود آمد که امکان افزایش قیمتها وجود داشت، بلافاصله وارد عمل شد و تولید خود را بالا برد. ولی زمانی که مثل الان مازاد عرضه وجود دارد و باید تولید نفت خود را کم کند، این کار را انجام نمیدهد. بنابراین عربستان عملاً نقش متعادلکننده بازار را ایفا نمیکند. اگر کشوری این نقش را داشته باشد، دوطرفه بازی میکند. البته چنین مسوولیتی را به عنوان متعادلکننده، اوپک به عربستان نداده و این کشور به صورت غیررسمی و یکطرفه تولید نفت خود را بالا برده است. عربستان معمولاً حدود هشت میلیون بشکه در روز نفت تولید میکرد. بعداً به دلیل تحریمهای ایران و مسائل برخی دیگر از کشورها،
تولید خود را به نزدیک 10 میلیون بشکه رساند. اما الان به سطح قبلی تولید برنمیگردد.
با در نظر گرفتن قیمتهای فعلی نفت و نقشآفرینی خاص عربستان، به نظر شما بازار نفت توانایی پذیرش بازگشت ایران را دارد؟
این مساله به همان بحث مدیریت عرضه که در ابتدا اشاره کردم بازمیگردد. اگر اوپک به عنوان تنها سازمانی که نقش مدیریت عرضه را بر عهده دارد، وظیفه خود را ایفا کند، مشکلی به وجود نمیآید. همانطور که وقتی نفت ایران از بازار خارج شد، برخی کشورها آمدند و جای ایران را گرفتند، اکنون نیز باید جای ما را خالی کنند. اوپک هم باید آن را مدیریت کند. اما اگر این مدیریت عرضه اعمال نشود و کشورهایی که سهم بازار نفت ما یا کشوری مثل لیبی را گرفتند حاضر نباشند به راحتی پس بدهند، رقابت برای سهم بازار پیش میآید. این رقابت میتواند بر روی قیمتها تاثیر منفی داشته باشد.
پیشبینی شما چیست؛ آیا در نهایت جا برای نفت ایران باز میشود؟
ما مشتریان سنتی در بازار نفت داریم که به ما برمیگردند. بسیاری از مشتریان سنتی ما، از نفت ایران راضی هستند و منتظر فرصتی هستند که برگردند و نفت ما را ببرند. این امر دلایل مختلفی دارد: آنها سالهای متمادی نفت ما را استفاده میکردند و سیستمشان با نفت ما تنظیم شده و به آن عادت کرده است. لذا ترجیح میدهند به سیستمی برگردند که سالهای زیادی از آن استفاده کردند. لذا بخش قابلتوجهی از سهم ما، متعلق به مشتریان سنتی است که در صورت لغو تحریمها نفت ایران را مصرف میکنند.
نشست 166 اوپک در پیش است که تصمیم آن قطعاً بر شرایط بازار نفت و امکان حضور مجدد ایران تاثیرگذار است. ارزیابی شما از این نشست چیست؛ آیا میتواند تاثیری بر صادرات نفت ایران داشته باشد؟
اکثر موسسات بینالمللی تقاضا برای نفت اوپک را در سال آینده میلادی بین 29 تا 3/29 میلیون بشکه در روز برآورد کردهاند. الان اوپک در هر روز 5/30 میلیون بشکه نفت تولید میکند. این یعنی حداقل یک میلیون بشکه مازاد عرضه در سال 2015 خواهیم داشت. این برآوردی است که موسسات معتبر بینالمللی و حتی خود دبیرخانه اوپک نیز انجام داده است. وقتی سال آینده و حتی هماکنون یک میلیون بشکه تقاضای کمتر داشته باشیم، سقف تولید اوپک باید حداقل یک میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کند تا بازار متعادل شود. اگر بحث بازگشت لیبی، ایران و دیگر کشورها را به بازار در نظر بگیریم، این رقم یک میلیون بشکه در روز بیشتر خواهد شد. لذا کاهش سقف تولید با در نظر گرفتن بحثهای کارشناسی، از جمله ارقام دبیرخانه اوپک، اجتنابناپذیر است. لیکن ممکن است مقاومتهایی وجود داشته باشد.
برخی از کشورها ممکن است مقاومت کنند و به سادگی حاضر به انجام این کار نباشند. در جلسه پیش روی اوپک دو نظر را خواهیم داشت؛ یک دیدگاه که خواهان کاهش سقف تولید و دیگری که مخالف است. بر اساس دیدگاه دوم، کاهش سقف تولید اوپک باعث میشود تولید نفت غیراوپک و نفت شیل زیاد شود که به نظر من این مسائل کاملاً فرعی است. کشورهای طرفدار دیدگاه دوم با پس دادن سهم بازار دیگران موافق نخواهند بود. بحث دیگر این است که حتی با فرض توافق بر سر کاهش سقف تولید اوپک، این کاهش تولید چگونه باید بین کشورها توزیع شود؟ حتی اگر کشورهای جناح عربستان کاهش تولید را بپذیرند، این را مطرح میکنند که درصدی مساوی از تولید همه کشورها کم شود. این عادلانه نیست.
تولید نفت برخی کشورها در این سالها افزایش پیدا نکرده است. برخی کشورها حتی تولید خود را کم کردهاند. ما نمیتوانیم به این کشورها بگوییم در کاهش تولید به اندازه دیگران شرکت کنند. باید از کشورهایی بخواهیم تمام یا حداقل بخش اعظم بار کاهش تولید را به دوش بگیرند که در دو تا سه سال اخیر، تولیدشان را بالا بردهاند. این یک مساله جدی خواهد بود که اگر حتی کاهش تولید را بپذیرند، درباره نحوه توزیع این کاهش یک بحث جدی وجود خواهد داشت.
به طور کلی با توجه به نزدیکی اجلاس اوپک و مباحث مربوط به لغو تحریمها چقدر امکان افزایش صادرات نفت ایران وجود دارد؟
در مورد تولید این مساله هست که آیا میتوانیم به سرعت به تولید قبل برگردیم که مباحث فنی خاص خود را دارد. ولی درباره صادرات، همانطور که گفتم مشتریان سنتی مترصد این هستند که دوباره به نفت ایران برگردند. اما زمان نیز مهم است. اکثر قراردادهای سالانه خرید نفت، در ماههای نوامبر و دسامبر منعقد میشود. لذا اگر در موقعیتی مثل الان تحریمها لغو شود که زمان برای قراردادهای جدید وجود دارد، اکثر مشتریان برمیگردند. ولی چنانچه قراردادهای سالانه بسته شود، اگر بخواهند به نفت ایران برگردند، باید قراردادهای خود را لغو کنند یا بخشی از آن را اجرا نکنند.
این بین کشورهای واردکننده و طرف قرارداد آنها، مشکل به وجود میآورد. لذا برهه فعلی بسیار زمان خوبی است که اگر تحریمها لغو شود، مشتریان زمان دارند قرارداد سال آینده را منعقد کنند.
دیدگاه تان را بنویسید