امیرعلی نبویان از زوایای پیدا و پنهان تب داباسمش در دنیای مجازی میگوید
موج مولد ماندگار میماند
داباسمش یک نوع موج مولد است. افراد میتوانند با توجه به خلاقیتهایی که به خرج میدهند انواع و اقسام داباسمش تولید کنند که به نظر میرسد در چند سال آینده همچنان جذاب و ماندگار باقی بماند.
سلفی گرفتن و منتشر کردن در شبکههای اجتماعی دنیای مجازی اگرچه همچنان پرطرفدار است و جذابیتهای خاص خود را دارد اما مدتی است رقیبی را پیدا کرده است که هر روز بر تعداد طرفدارانش در فضای مجازی افزوده میشود. این رقیب یک نرمافزار به نام «داباسمش» است که در بین کاربران فضای مجازی به شدت فراگیر شده است و حتی گفته میشود ایرانیها رکورددار استفاده از این نرمافزار که در حقیقت تصویرگذاری بر روی صداست، هستند. تعداد داباسمشهای ایرانی در چند ماه گذشته آنقدر زیاد شده که شاید بتوان آن را یکی از اصلیترین سرگرمیهای فضای مجازی در حال حاضر دانست. داباسمش به نوعی خویشنمایی هم محسوب میشود اگرچه نام آن را بازیگری نمیگذارند اما به ابزاری برای دیده شدن و هوادار جمعکردن افراد در دنیای مجازی تبدیل شده است. فراگیر شدن استفاده از این نرمافزار و تب و تاب اهالی دنیای مجازی از افراد عادی گرفته تا سلبریتیها در تولید داباسمشهای ایرانی، بهانهای شد تا با امیرعلی نبویان مجری، بازیگر و نویسنده معروف قصههای امیرعلی پیرامون پدیده داباسمش و علل فراگیر شدن تب آن در بین کاربران ایرانی و اینکه آیا میتوان افرادی را که در
داباسمش بازی میکنند بازیگر دانست و... به گفتوگو بپردازیم. نبویان معتقد است داباسمش به شکلی ابزار سرگرمی و تفریح است. افراد با این نرمافزار نهتنها تفریح میکنند بلکه باعث سرگرمی و شاد کردن دیگران هم میشوند. حتی در برخی موارد باعث بروز خلاقیتهایی جدید هم در این عرصه میشوند. حتی در برخی از داباسمشها تنها افراد به لب زدن اکتفا نمیکنند بلکه میزانسن، دکوپاژ و میمیک هم چاشنی کارشان میکنند و حتی در این زمینه رقابت هم میکنند. معتقدم داباسمش به نوعی بازیگری هم محسوب میشود. در ادامه شرح آن را میخوانید.
اخیراً شاهدیم پدیدهای به نام داباسمش در دنیای مجازی در بین کاربران شبکههای اجتماعی فراگیر و مد شده است. به نظر شما علت گرایش عموم افراد، فرقی ندارد اشخاص معروف و غیرمعروف، در فضای مجازی به یک نرمافزار که امکان تصویرگذاری روی صدا را میدهد، چیست؟
ما در فضای مجازی با مجموعهای از مد شدنها مواجهیم و هر بار پدیدهای برای مدت کوتاهی یا حتی طولانی توجه عموم کاربران را به خود جلب میکند اما با گذشت زمان نقش آنها کمرنگتر میشود یا ممکن است کاملاً از بین بروند. به عبارت دیگر پدیدهها در فضای مجازی مد میشوند و توجه عمومی را به خود جلب میکنند اما ممکن است عمر چندانی نداشته باشند یا برعکس شاید تا چند سالی بمانند. به نظرم ویژگیهای فضای مجازی این امکان را میدهد که پدیدهها مد شوند و با توجه به ساختار آنها برای مدت کوتاه یا بلندمدت به عنوان ابزار سرگرمی عموم جامعه فراگیر شوند. به طور مثال رخدادهای طنز و کمدی از جمله پدیدههایی هستند که در قالب تکیهکلامها یا شوخی با افراد معروف در شبکههای مجازی رواج پیدا میکنند و حتی در دنیای واقعی هم عمومی میشوند اما پس از مدتی به فراموشی سپرده میشوند.
در مقابل شاهدیم سلفی در فضای مجازی مد میشود و همچنان جذابیتهای خاص خود را در بین طرفدارانش در فضای مجازی حفظ کرده است. در حال حاضر نیز شاهدیم پدیده تازهای در این فضا مد شده است و به نظر میرسد با توجه به جذابیتها و ویژگیهایی که دارد، دوام و ماندگاری بیشتری داشته باشد.
چرا فکر میکنید داباسمش ماندگاری بیشتری در فضای مجازی دارد؟
برای پاسخ به این پرسش شما را به انواع و اقسام علاقهمندیها که در فضای واقعی مد میشوند، ارجاع میدهم چرا که شباهتهایی بین این دو فضا در این زمینه وجود دارد. ما در فضای حقیقی با تعداد بسیاری از افراد مواجهیم که به بازیگری و خوانندگی علاقهمند هستند، در مقابل شاید تعداد کمتری علاقهمندند تا نقاش یا مجسمهساز شوند. علت چیست؟ چون در نقاشی و مجسمهسازی فقط هنرمند است و هنری که ارائه میدهد اما بازیگران و خوانندگان مثل گلزنان یک تیم فوتبال ضربه آخر را میزنند، گویی یک تیم بزرگ از عوامل تولید یک اثر دست به دست هم میدهند تا هنرمند را در معرض شهرت قرار دهند. این شکل از به شهرت رسیدن در ذهن عموم سبب بروز این سوءتفاهم شده است که خوانندگی و بازیگری کار سادهای است و با دردسر و مشغله کمتر و با آمادهخوری از زحمات دیگران میتوان به شهرت فراوانی رسید. حال آنکه اصلاً چنین نیست اما آن سوءتفاهم به داباسمش و فضاهایی از این دست که شبیه بازیگری است دامن میزند و رواجش میدهد.
اما داباسمش در حال حاضر مخالفان و موافقان بسیاری دارد. برخی جامعهشناسان این پدیده را ابزار سرگرمی عمومی و امری عادی میدانند اما برخی دیگر علت فراگیر شدن اینگونه پدیدهها را پایین آمدن سلیقه سرگرمی و نوعی ابتذال میدانند.
داباسمش به شکلی ابزار سرگرمی و تفریح است. افراد با این نرمافزار نهتنها تفریح میکنند بلکه باعث سرگرمی و شاد کردن دیگران هم میشوند. حتی در برخی موارد باعث بروز خلاقیتهای جدید هم در این عرصه میشوند. حتی در برخی از داباسمشها تنها افراد به لب زدن اکتفا نمیکنند بلکه میزانسن، دکوپاژ و میمیک هم چاشنی کارشان میکنند و حتی در این زمینه رقابت هم میکنند. معتقدم داباسمش به نوعی بازیگری هم محسوب میشود. قطعاً در فضای واقعی بازیگر شدن کار سختی است و باید بسیاری از عوامل در کنار هم قرار گیرند تا فردی به چهره معروفی تبدیل شود اما در دنیای مجازی با همین نرمافزار ساده و ایجاد خلاقیت میتوان شمهای از بازیگری را به اجرا گذاشت و افراد علاقهمند هم از این کار خرسند هستند. به همین دلیل با کسانی که تصور میکنند همه پدیدههایی که در فضای مجازی مد میشوند، مخرب هستند، موافق نیستم. من
حتی به شما قول میدهم اگر نرمافزار «کارائوکه» که ابزاری سرگرمکننده برای علاقهمندان به خوانندگی است همانند داباسمش در دسترس عمومی قرار گیرد با موجی در فضای مجازی مواجه شویم که افراد در تایم 15 ثانیه روی قطعات مختلف آهنگهای خوانندگان معروف موزیکویدئو منتشر میکنند. شک ندارم در آینده نزدیک نرمافزار کارائوکه هم وارد فضای مجازی شده و تب آن بیشتر از داباسمش فراگیر خواهد شد.
پس تحقق علاقهمندیها و آرزوها در فضای مجازی آسانتر از فضای واقعی است که افراد تمایل دارند به هر طریقی در این فضا معروف شوند؟
تصورم این است که علاقهمندیهای خیل افرادی که دوست دارند در دنیای حقیقی بازیگر یا خواننده شوند پایشان را به دنیای مجازی باز کرده است. حتی به نظر میرسد خیلی از علاقهمندان به بازیگری از طریق ساخت داباسمشهای متعدد خود را امتحان میکنند که آیا صاحب هنری در این عرصه هستند. این موضوع را از تعداد لایک و فالوئرهایی که روزانه دریافت میکنند به شکلی تشخیص میدهند. دنیای مجازی ویژگیهای جذابی دارد که زمینه برای این افراد را فراهم کرده تا استعدادهای خود را به شکلی نشان دهند و حتی برخی افراد از این راه به اثبات خودشان میپردازند.
با این حال برخی کارشناسان معتقدند باید دنیای مجازی مدیریت شود تا بتوان از این ابزار به درستی در جهت جلوگیری از ایجاد ابتذال و بروز آسیبها در این عرصه استفاده کرد. شما با این موضوع موافقید؟
توجه داشته باشید آسیب و ابتذال تنها مختص دنیای مجازی نیست. در دنیای واقعی هم حتی در سینما و فضای موزیک به ویژه موسیقی پاپ هم شاهد این ابتذال هستیم، البته تعریف ابتذال از نگاه من و وزارت فرهنگ و ارشاد شاید کمی متفاوت باشد. ما همواره در معرض اینگونه مسائل قرار داریم. مهم این است که بدانیم با اینگونه پدیدهها که به یکباره در فضای مجازی مد میشوند چگونه برخورد کنیم که به ابزار سازنده و مفید تبدیل شوند. به هر حال عدهای ممکن است از این موارد سوءاستفاده کنند و نمیتوان مانع آنها شد اما نمیتوان این حق را از کاربران فضای مجازی گرفت که به دنبال سرگرمی و علاقهمندیهایشان در فضای مجازی نباشند. چرا عادت کردهایم در مقابل پدیدهها و ابزارهای جدید که عموماً از طریق دنیای مجازی به مد تبدیل میشوند، بایستیم و اجازه ندهیم افراد خودشان در این فضا مسیر درست و غلط را تشخیص دهند. بهتر است به جای کنترل و دخالتهای بیش
از حد در این زمینه به مدیریت صحیح این عرصه بپردازیم. اگر پدیده یا ابزاری در این فضا مد میشوند که کارکردهای مفید و مناسبی برای عموم جامعه دارند باید مورد حمایت قرار گیرند تا در مسیر صحیحی هدایت شوند. به طور مثال میتوان در این زمینه جشنوارهای مثلاً با نام کلیپهای 15 ثانیهای داباسمش برگزار کرد. حتی داوران این جشنواره هنرپیشگان پیشکسوت بزرگ کشور باشند و طی آن کلیپهای خلاق انتخاب و به آنها جایزه داده شود. این امر باعث میشود خلاقیتها در این عرصه شکوفا شود و اینگونه پدیدهها به رسمیت شناخته شوند و در نهایت مفید و اثرگذار باشند.
گفته شده است ایرانیها در زمینه تولید داباسمشهای ایرانی رکورد زدهاند. چرا به یکباره تب پدیدههایی چون داباسمش در جامعه ایرانی فراگیر میشود که حتی در بسیاری از کشورهای دنیا سابقه ندارد. به نظر شما این موضوع از چه مسائلی ناشی میشود؟
من آمار دقیقی در این زمینه ندارم که بتوانم مقایسهای در این باره داشته باشم. به نظرم در کشور ما تا حدودی بدبینی نسبت به فضای مجازی وجود دارد که ممکن است ادامه این نگاه به فضای مجازی باعث ایجاد محدودیت در استفاده از این شبکه شود. نباید به این سمت برویم که اگر استفاده ایرانیها از ابزاری چون داباسمش زیاد شده، امری مخرب است. حتماً نیازی وجود دارد که این همه تقاضا در مقابل آن ایجاد شده است.
یکی از نشانههای این موضوع تعداد زیادی صفحه با نام داباسمشهای ایرانی در فیسبوک و اینستاگرام است که روزبهروز به تعداد دنبالکنندگان آن اضافه میشود؛ هر کدام از این صفحهها 150 تا 350 هزار نفر دنبالکننده دارند و اینها همه در حالی است که صفحه اصلی مربوط به نرمافزار در داباسمش در جهان حدود 650 هزار دنبالکننده دارد.
تاکید کردم حتماً نیازی وجود دارد که گرایش به این نوع سرگرمیها به شدت افزایش پیدا میکند. البته من جامعهشناس نیستم که نظر تخصصی در این زمینه ارائه کنم. با این موضوع هم مخالفم که تنها بگوییم ایرانیها در این زمینه رکورد میزنند و مردم سایر دنیا در شبکههای مجازی چنین رفتاری ندارند. کافی است سری به فضای مجازی کشورهای دیگر بزنید، شاید در انگلیس و مکزیک هم از همین خبرها باشد. البته قبول دارم ما ایرانیها در برخی موارد دچار افراط و تفریط در فضای مجازی میشویم؛ به طور مثال حمله کاربران ایرانی به صفحه لیونل مسی قبل از بازی آرژانتین و ایران در جام جهانی نمونه واضحی در این زمینه است. اما این دلیل نمیشود بگوییم اینگونه برخوردها تنها خاص فضای مجازی ایران است و در دیگر کشورها این
نوع اتفاقات رخ نمیدهد. در بسیاری از کشورها ممکن است کاربران در صورت بروز هیجان و جو احساسی دست به چنین اقداماتی بزنند. همانطور که گفتم در فضای مجازی به علت ویژگیهایی که دارد ممکن است هر پدیدهای، منفی یا مثبت برای کوتاهمدت یا طولانیمدت مد شود و بهتدریج به فراموشی سپرده شود.
البته برخی از جامعهشناسان معتقدند کمبود مصادیق سرگرمی در جامعه ما باعث شده تا هر پدیدهای که در فضای مجازی مد میشود به سرعت در بین کاربران ایرانی اپیدمی شود. از طرفی برخی دیگر هم معتقدند چون دخالتهای دولت در فضای مجازی کمتر است شاید همین موضوع باعث شده تا ایرانیها به سمت استفاده از سرگرمیهای فضای مجازی گرایش پیدا کنند.
اجازه بدهید من وارد قضاوت در این زمینه نشوم. چرا که این موضوع در حوزه تخصصی من نیست و باید یک جامعهشناس در این باره اظهار نظر کند. البته تا حدودی با این موضوع موافق هستم؛ وقتی در فضایی محدودیتها زیاد و اجبار حاکم باشد طبیعی است که افراد به دنبال فضاهایی باشند که دخالت کمتر باشد و خودشان آنطور که میخواهند رفتار کنند. شاید بتوان گفت یکی از دلایل گرایش به سمت فضای مجازی در همین موضوع نهفته است. اما مشکل اصلی در فضای مجازی این نیست که مردم از مد پیروی میکنند. این امر اجتنابناپذیر است به هر شکل هر پدیده تازهای که در شبکه اجتماعی شکل میگیرد طرفداران خاص خود را دارد و خواه ناخواه فراگیر میشود. مساله اصلی این است که تعارض بین دیدگاههای مخالفان و موافقان در این عرصه رخ میدهد. گاهی شاهدیم افراد به تخریب یکدیگر در این زمینه میپردازند. جالب است که افراد در فضای مجازی درباره هر چیزی نظر میدهند در حالی که ضرورتی ندارد که نسبت به هر آنچه در فضای مجازی وجود دارد واکنش نشان دهیم. اگر من به عنوان کاربر شبکه مجازی به هر دلیلی دوست ندارم مدگرا باشم و مثلاً داباسمش فراگیر شده است و با آن مخالف هستم دلیل نمیشود
دیگر کاربران را زیر سوال ببرم. در این صورت ترجیح میدهم برخلاف این موج حرکت کنم و اصلاً اینگونه موضوعات را تماشا نکنم. اگر اینگونه به فضای مجازی نگاه کنیم بسیاری از پدیدههایی که در این فضا وجود دارند نهتنها مخرب نیستند بلکه به شکلی سرگرمیهای مفیدی هم محسوب میشوند. البته به این مساله هم توجه داشته باشید که فضای مجازی مانند دنیای واقعی است که افراد با هر نوع سلیقه و علاقهمندی در آن حضور دارند و این امکان را هم دارند که قانونشکنی کنند. به همین دلیل ممکن است عدهای پایبند به قانون باشند و به حقوق دیگران احترام بگذارند اما عدهای این کار را انجام نمیدهند و قانونشکنی انجام میدهند. اما تفاوت دنیای مجازی با دنیای واقعی این است که هر فردی قانون را زیر پا گذاشت نمیتوان با او برخورد کرد یا برایش جریمه در نظر گرفت. بنابراین این افراد هستند که با توجه به آزادی که در فضای مجازی در اختیار دارند تصمیم میگیرند که قانون را رعایت کنند یا از آن تخطی کنند. اتفاقاً حضور در شبکه مجازی و رعایت قانون بدون آنکه پلیس و مجازاتی در کار باشد میتواند تمرینی مناسب برای زندگی در دنیای واقعی باشد. اما اگر در دنیای مجازی شاهد
باشیم که افراد قانونگریز بیش از افراد قانونگرا هستند به نوعی هشداری برای دنیای واقعی ماست و نگرانکننده به نظر میرسد.
با این اوصاف پدیده داباسمش تا چه زمانی در بین کاربران فضای مجازی ماندگار است؟
داباسمش یک نوع موج مولد است. افراد میتوانند با توجه به خلاقیتهایی که به خرج میدهند انواع و اقسام داباسمش تولید کنند که به نظر میرسد در چند سال آینده همچنان جذاب و ماندگار باقی بماند. اگر این موج تنها مقلد بود شاید به زودی تب آن فروکش میکرد اما وقتی افراد میتوانند علاوه بر صداگذاری و لب زدن ویژگیهای دیگری چون میزانسن، دکوپاژ، میمیک و... به آن اضافه کنند به نظر نمیرسد به سرعت جذابیتهای خود را از دست بدهد. البته برخی میگویند داباسمش رقیب سلفی است اما من با این موضوع مخالفم چرا که سلفی جذابیتهای خاص خود را دارد و این پدیده هم به نظر میرسد فعلاً ماندگار باقی بماند.
دیدگاه تان را بنویسید