تاریخ انتشار:
گفتاری از منصور معظمی درباره مسائل و معضلات صنعت نفت کشور
سیمای خاکستری نفت
در مورد مساله اقتصاد مقاومتی برداشتهای متفاوت و مختلفی بین افراد، کارشناسان و اقتصاددانان مطرح شده است؛ چراکه این یک خلق واژه بوده است. ما در صنعت نفت تفسیری را که از اقتصاد مقاومتی به دست آوردیم، در قالب یکسری پروژه، حرف، عدد و رقم تبیین کردیم. ما با عدد و رقم سروکار داریم و بیشتر کمی حرف میزنیم تا کیفی. نقطه شروع بحث، رشد اقتصاد جهانی و رابطه آن با نفت است. خوشبینانهترین برآورد از رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۱۵ معادل ۴/۳ درصد است. این نشان میدهد مانند سال ۲۰۱۴، اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۵ حرکت و جهش خاص یا بزرگی نخواهد داشت. سهم آمریکا و اتحادیه اروپا در اقتصاد جهانی پررنگ است. نسبت تولید ناخالص داخلی ۱۸ هزار میلیارددلاری آنها نسبت به ۶۸ هزار میلیارد دلار کل تولید ناخالص داخلی جهان، مبین و موید این حرف است.
در مورد مساله اقتصاد مقاومتی برداشتهای متفاوت و مختلفی بین افراد، کارشناسان و اقتصاددانان مطرح شده است؛ چراکه این یک خلق واژه بوده است. ما در صنعت نفت تفسیری را که از اقتصاد مقاومتی به دست آوردیم، در قالب یکسری پروژه، حرف، عدد و رقم تبیین کردیم. ما با عدد و رقم سروکار داریم و بیشتر کمی حرف میزنیم تا کیفی. نقطه شروع بحث، رشد اقتصاد جهانی و رابطه آن با نفت است.
نعمت نفت
خوشبینانهترین برآورد از رشد اقتصادی جهان در سال 2015 معادل 4/3 درصد است. این نشان میدهد مانند سال 2014، اقتصاد جهانی در سال 2015 حرکت و جهش خاص یا بزرگی نخواهد داشت. سهم آمریکا و اتحادیه اروپا در اقتصاد جهانی پررنگ است. نسبت تولید ناخالص داخلی 18 هزار میلیارددلاری آنها نسبت به 68 هزار میلیارد دلار کل تولید ناخالص داخلی جهان، مبین و موید این حرف است. در سال 2010، سهم نفت در میان انرژیها 34 درصد است که در سال 2040 به 28 درصد میرسد. برای گاز این سهم 22 درصد است که به 23 درصد میرسد. یعنی در سال 2010 سهم نفت و گاز در سبد جهانی 62 درصد است که این در سال 2040 به 51 درصد میرسد. یعنی در یک بازه 10ساله، بیش از 10 درصد کاهش پیدا میکند. خوشبختانه ما حجم ذخایر بسیار فراوان 158 میلیارد بشکه نفت و 5/18 تریلیون مکعب گاز داریم. ایران از نظر مجموع حجم ذخایر هیدروکربنی نفت و گاز در جهان اول و از لحاظ حجم ذخایر گاز بعد از روسیه دوم است. از نظر ذخایر نفتی ایران در جایگاه چهارم قرار دارد. این فرصت است، نه تهدید. نفت برای ما نعمت است، نه نقمت. وقتی میتواند نقمت باشد که نتوانیم از آن استفاده کنیم. چون به مدیریت خود
باور داریم، بنابراین نفت برای ما یک نعمت و یک فرصت است. پس چرا از این نعمت خدادادی استفاده نکنیم؟ ما به دنبال این هستیم که سهم نفت در سبد انرژی کاهش داده شود. از ابتدای انقلاب مدام گفته شده است که به دنبال رهایی از وابستگی به نفت هستیم. نفت یک ثروت است. مهم استفاده درست از این ثروت است. اینکه درست استفاده کنیم و از این منبع بهره درست ببریم.
آمریکا و منابع نامتعارف
در این سالها یک چیزی به نام شیل گَس (Shale Gas) یا شیلاویل (Shale Oil) و سَند اویل (Sand Oil) مطرح شده است که اصطلاحاً به آنها نفت و گاز نامتعارف میگویند. قیمت تمامشده نفت و گاز متعارف ارزانتر از نامتعارف است. آمریکاییها در این سالها برای اینکه بتوانند تولید خود را افزایش دهند، سرمایهگذاری زیادی کردند. آمریکاییها جزو تولیدکنندگان بزرگ نفت جهان هستند و از طرف دیگر هم جزو واردکنندگان بزرگ جهان به شمار میروند. تولید نفت خام آمریکا چیزی حدود 7/8 میلیون بشکه در روز و مجموع مصرف این کشور حدود 18 میلیون بشکه در روز است. بنابراین یک شکاف 9 تا 10 میلیون بشکه در روز وجود دارد. البته در جای دیگر هم نزدیک به 5/3 میلیون بشکه در روز صادرات دارند. آمریکا به دنبال این است که از نظر انرژی خود را در شرایط پایداری نگه دارد. لذا سرمایهگذاری زیادی روی بهرهبرداری از منابع انجام داده که بخشی از آن منابع غیرمتعارف با قیمت تمامشده گران است. این بحث هم وجود دارد که تولید از این منابع در چه قیمتی مقرون به صرفه و اقتصادی است؟ هزینه تولید از این منابع از 50 تا 60 دلار در بشکه بوده تا الان که بحث 35 تا 40 دلار در هر بشکه
مطرح شده است. نتیجهگیری اینکه در قیمتهای پایین نفت، تولید نفت غیرمتعارف غیراقتصادی است و مقرون به صرفه نیست. شاید این سوال مطرح شود که در شرایطی که بازار جهانی نفت اینچنین سقوط کرده است، آیا تولید کماکان توجیه دارد؟ شواهد و قرائن میگوید تولید نفت غیرمتعارف را به شدت کاهش دادهاند. اتفاق دیگری که افتاده این است که کاهش قیمت نفت در کوتاهمدت باعث شده است رشد اقتصادی مصرفکنندگان، که عمدتاً کشورهای صنعتی هستند، افزایش یابد. در سال 2040 سهم انواع نفت غیرمتعارف نسبت به متعارف، قابلتوجه است و گرایش به این سمت وجود دارد. در گاز هم در سال 2040 سهم تولید گاز متعارف دوسوم غیرمتعارف است.
برندگان و بازندگان کاهش قیمت نفت
کاهش قیمت نفت برای مصرفکنندگان یک فرصت است و بیشترین ضرر را هم تولیدکنندگان به نسبت میزان تولیدشان متحمل میشوند. الان تولید نفت عربستان حدود 8/9 میلیون بشکه در روز است. نیاز داخلی این کشور چیزی حدود یک میلیون بشکه در روز و بقیه آن صادرات است. اگر این رقم را ضربدر 50 دلار کنیم، تا حالا چیزی حدود 110 میلیارد دلار ضرری است که این کشور متحمل شده است. امارات متحده عربی و کویت هم متحمل ضرر شدهاند. ایران کمترین میزان ضرر را از کاهش قیمت نفت متحمل شده که نسبت به سهم کشورمان، طبیعی است. صادرات نفت بالای یک میلیون بشکه در روز است. فشار و تحریم زیادی وجود دارد، ولی با همه اینها میزان صادرات از حدی که تعیین کردهاند بیشتر شده است. هفت درصد بیش از آن است. کشورهایی که بیشترین میزان واردات را داشتند، بیشترین انتفاع را بردند. بر اساس برآوردی که توسط موسسات اقتصادی صورت گرفته است، هر 10 دلار (10 واحد) کاهش قیمت نفت، 2/0 درصد تولید ناخالص داخلی را افزایش میدهد.
چشمانداز قیمت نفت
درباره تحلیل بازار و اینکه در آینده چه میشود، برداشتهای متفاوتی وجود دارد. اینطور نیست که همه تحلیلگران روی یکسری عناصر توافق داشته باشند. پیشبینی متوسط قیمت نقدی سالانه نفتخام برنت دوبی توسط صندوق بینالمللی پول در سال 2015 معادل 84 دلار است. آمریکاییها پیشبینی کردند نفت خام برنت 68 دلار خواهد بود. بررسی بورسهای بینالمللی نفت خام حکایت از عدم قطعیت و نوسان بالا در آینده قیمت نفتخام دارد. تقاضای جهانی نفتخام برای سال 2015 حدود 8/92 میلیون بشکه در روز برآورد میشود که 200 هزار بشکه نسبت به پیشبینیهای قبلی کمتر است. چین بیشترین رشد تقاضا را دارد و طی سالهای 2014 و 2015 به طور متوسط 360 هزار بشکه در روز افزایش تقاضا خواهد داشت. پیشبینی میشود تقاضای ژاپن کاهش یابد. لذا بعید است کسی بتواند درباره اینکه قیمت نفت در سال 2015 چه میزان خواهد بود، به عدد مشخصی برسد. بازهای برای قیمت نفت گفته میشود که این بازه خیلی گسترده است. نظر شخصی من این است که در سال 2015 قیمتها تکان خواهد خورد. قیمت نفت نمیتواند در این اعداد و ارقام بماند. یکی از دلایل این است که با وجود آنکه اقتصاد جهانی منتفع میشود و
کشورهای مصرفکننده رشد اقتصادی بهتری خواهند داشت و متنعم و منتفع میشوند، اما باید پرسید که کشورهای توسعهیافته میخواهند کالای خود را در کدام کشورها بفروشند؟ چه کسانی باید این کالاها را بخرند؟ این کالاها باید توسط کشورهای اوپک یا غیراوپک خریداری شود. اگر این روند ادامه داشته باشد، به معنای کاهش قدرت خرید خواهد بود. این کاهش قدرت خرید در کشورهای تولیدکننده ممکن است نوسانات و تبعات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. جهان به اندازه کافی از نظر سیاسی پرتلاطم است. واقعیت این است که اقتصاد جهانی و همینطور جهان سیاسی، توان تنازعات بیشتر از این را ندارد. اینکه قیمت نفت در سال آینده چه عددی باشد، مشخص نیست و کسی نمیتواند پیشبینی کند. به نظر من قیمتها در سال 2015 افزایش پیدا خواهند کرد.
اقتصاد مقاومتی در نفت
سوال این است که چه کنیم؟ در بحث اقتصاد مقاومتی، سه بند به نفت ارتباط پیدا میکند که خیلی هم روشن و غیرقابل تفسیر است: اول، «مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز» است. این خیلی بد است که یک نوسان در قیمت، باعث اضطراب ما شود. آن چیزی که تحت عنوان نقمت از آن یاد میشود، اینجاست. این بند شامل انتخاب مشتریان راهبردی، ایجاد تنوع در روشهای فروش، مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش، افزایش صادرات گاز، افزایش صادرات برق، افزایش صادرات پتروشیمی و افزایش صادرات فرآوردههای نفتی میشود. بندهای دیگر «افزایش ذخایر راهبردی نفت و گاز کشور به منظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز و تاکید بر حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، بهویژه در میادین مشترک» و «افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی با تاکید بر برداشت صیانتی از منابع» هستند. این سه مورد، تکالیفی هستند که در زمینه اقتصاد مقاومتی وجود دارند. در نفت، سیاستهای اقتصاد مقاومتی در قالب چند برنامه تعریف شدند.
برنامه تولید 7/5میلیونی نفت
برنامه اول، افزایش ظرفیت تولید نفت خام و میعانات گازی با تاکید بر برداشت از میادین مشترک است. بنا بر این است که تا سال 1397، ظرفیت تولید نفت خام کشور 740 هزار بشکه در روز افزایش یابد. 550 هزار بشکه افزایش تولید از غرب کارون، شامل میادین آزادگان جنوبی، آزادگان شمالی، یادآوران و یاران جنوبی است. شورای اقتصاد آن را تصویب کرده، مذاکرات با صندوق توسعه ملی انجام شده، جمعبندی صورت گرفته و پیمانکار انتخاب شده است. البته هنوز کار به پیمانکار ابلاغ نشده و در فرآیند ابلاغ است. مورد دوم، طرحهای افزایش میعانات گازی و رسیدن به 1/1 میلیون بشکه در روز است. ظرفیت فعلی حدود 650 هزار بشکه است. از رقم 1/1 میلیون بشکه میعانات گازی در روز، یک میلیون بشکه از اتمام توسعه فازهای پارس جنوبی و 110 هزار بشکه از سایر میادین محقق میشود. بنابراین هدف، افزایش ظرفیت تولید نفت خام و میعانات گازی به سقف 7/5 میلیون بشکه در روز است. داشتن ظرفیت، یعنی افزایش قدرت چانهزنی. اگر شما توان تولید و ظرفیت داشته باشید، در اوپک به گونهای دیگر با شما برخورد میکنند و میتوانید تاثیرگذار و در فرآیند تصمیمگیری نقش داشته باشید. بنابراین سیاست وزارت
نفت این است که ظرفیت تولید افزایش یابد.
تولید 3/1 میلیارد مترمکعب گاز
برنامه دوم، افزایش تولید و صادرات گاز طبیعی است. امروز که بنا بر گزارش هواشناسی سردترین روز تهران است، ما قطعی گاز در هیچ جای کشور نداریم. امروز ظرفیت تولید گاز کشور 100 میلیون مترمکعب در روز نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده است. سال آینده هم 100 میلیون مترمکعب دیگر اضافه خواهد شد. بنابراین انشاءالله تا سال آینده بر ظرفیت و توان تولید گاز کشور در مجموع حداقل 200 میلیون مترمکعب در روز اضافه خواهد شد. سال گذشته در چنین زمانی، گاز بسیاری از صنایع را قطع کردیم. امروز این کار را نکردیم. سال گذشته 27 میلیارد لیتر سوخت مایع در نیروگاهها مصرف شد؛ این یعنی 18 میلیارد دلار پول. این عدد، امروز 14 میلیارد لیتر است و تا پایان سال نهایتاً به 16 میلیارد لیتر افزایش مییابد. به عبارت دیگر، مصرف 27 میلیارد لیتر سوخت مایع در سال گذشته، امسال به 15 یا 16 میلیارد لیتر میرسد. سال آینده صادرات فرآوردههای نفتی صورت خواهد گرفت. برنامه این است که تا سال 1397 ظرفیت تولید به گاز کشور به 1300 میلیون مترمکعب در روز برسد. پروژهها و قراردادهای مربوط به تمام اینها منعقد شده و در حال ساخت است. از سال گذشته تا امسال فاز 12 (شامل سه
ترین هر یک به ظرفیت 25 میلیون مترمکعب) و همچنین 15 و 16 به مدار تولید آمدهاند. سال آینده نیز فازهای 17 و 18 به مدار تولید خواهند آمد. یعنی تا تیر یا حداکثر مرداد سال آینده، معادل هفت فاز پارس جنوبی وارد مدار تولید میشود. سال آینده قطعاً باید صادرات گاز را افزایش داد. ما هماکنون به ترکیه صادرات گاز داریم. تا امروز، صادرات گاز به ترکیه نهتنها با کاهش مواجه نبوده، بلکه افزایش یافته است. بحث صادرات گاز به عراق هم مطرح است. ایران آمادگی دارد و انشاءالله این کشور هم آمادگی داشته باشد تا بتوانیم این صادرات را اجرایی کنیم. بحث عمان و افزایش صادرات به ترکیه نیز مطرح است. صادرات گاز به پاکستان هنوز یک مقدار کار دارد. خط لوله در سمت ایران احداث شده و مشکل در آن سمت است. هماکنون آمادگی صادرات گاز به پاکستان در چارچوب قرارداد دوطرفه وجود دارد.
تولید 80 میلیارددلاری پتروشیمی
الان ظرفیت تولید پتروشیمی حدود 57 میلیون تن در سال است. الان پتروشیمی 67 طرح نیمهتمام دارد که از 10 تا 94 درصد پیشرفت فیزیکی دارند. برای اتمام اینها، 36 میلیارد دلار پول نیاز است. 36 طرح دیگر نیز توسط پتروشیمیها به ظرفیت 60 میلیون تن تعریف شده است. ارزش محصولات پتروشیمی الان حدود 25 میلیارد دلار است. در صورت تامین منابع مالی، ایران در افق 1400 میتواند به تولید 80 میلیارددلاری محصولات پتروشیمی برسد، یعنی 55 میلیارد دلار افزایش. این افزایش ممکن و مشروط است. در گذشته، توسعه پتروشیمی دولتمحور بوده است. سیاست ما، بخش غیردولتمحور است. یعنی در وزارت نفت زیربناها، مثل خوراک و یوتیلیتی، فراهم شود و دیگران بیایند و توسعه دهند. استفاده از تکنولوژیهای جدید در توسعه صنعت پتروشیمی، مانند GTPP یا «گَس تو پلیپروپیلن» اتفاق خوبی است. مطالعات آن انجام شده و الان مشاور در حال مکانیابی است. ما بنا داریم 8 تا 10 تا واحد، GTPP در کشور ایجاد کنیم. تنگنای ما در صنعت پتروشیمی ایران، پروپیلن است. نهتنها در ایران، که در جهان نیز همینطور است. به دلیل وجود ذخایر گاز فراوان، تولید پروپیلن و مشتقات آن، فرصت خیلی خوبی است که
البته به سرمایهگذاری قابل توجهی نیاز دارد. برای مثال یک واحد 500 هزارتنی آن 2/1 تا 3/1 میلیارد دلار هزینه دارد. در حال بررسی هستیم که این را کوچکتر کنیم. تا پایان امسال یا در سال آینده، برای ایجاد 8 تا 10 واحد تولید پلیپروپیلن در کشور اعلام عمومی میکنیم.
خوراک گاز پتروشیمیها: در بحث پتروشیمی مساله قیمت گاز هم وجود دارد. ما معتقد نیستیم که مجلس محترم وارد قیمتگذاری گاز شود. جایگاه مجلس، سیاستگذاری است. اینکه مجلس تعیین کند قیمت گاز یک سنت باشد یا دو سنت، به نظر من دور از شأن مجلس محترم است. امروز قیمتها کاهش پیدا کرده است. قانون بودجه سال 1393 گفته قیمت خوراک 13 سنت است و قیمت سوخت هم برای پتروشیمیها 132 تومان اعلام شده است. ما دنبال راهکار هستیم و نامه آن هم نوشته شده است و در حال مطرح شدن است که انشاءالله تصویب شود و بتوانیم مشکل بازار سرمایه و بورس را حل بکنیم. بورس وضع خوبی ندارد. 5/7 میلیون نفر در بورس مشارکت دارند و هرگونه نوسان در زندگی آنها تاثیر دارد. بورس میزانالحراره اقتصاد کشور و یکی از دغدغههای دولت است.
ظرفیت سه میلیونبشکهای پالایش
ظرفیت پالایشگاههای ایران حدود یک میلیون و 800 هزار بشکه است. یعنی نفتخامی که به پالایشگاهها میدهیم، حدود یک میلیون و 800 هزار بشکه است که بعضی جاها بیش از ظرفیت هم هست. پالایشگاه 360 هزاربشکهای «ستاره خلیجفارس» هماکنون در مرحله ساخت قرار دارد که پالایشگاه بسیار بزرگ و خوبی است. پیشبینی این است که فاز اول پالایشگاه اواخر سال آینده وارد مدار تولید شود و دو فاز دیگر هم در سالهای بعد. با راهاندازی فاز اول، ظرفیت تولید روزانه بنزین کشور 12 میلیون لیتر افزایش پیدا میکند. خوراک پالایشگاه ستاره خلیجفارس، میعانات گازی است. پالایشگاه «پارس» در شیراز در حال ساخت و متولی آن بخش خصوصی است. متولی پالایشگاه «آناهیتا» در کرمانشاه نیز صندوقها و تامین اجتماعی است. پارس شیراز فعالتر است و در آناهیتا، سرمایهگذاران باید مشارکت بیشتری کنند. جمعبندی این است که ظرفیت تولیدات پالایشی کشور به سه میلیون بشکه در روز میرسد. در سال 1395 حجم قابلتوجهی صادرات فرآورده از نوع بنزین و نفتگاز خواهیم داشت.
پتروپالایشگاهها: بعضاً گفته میشود که چرا در این شرایط ظرفیت توسعه پالایشگاهها در حال افزایش است؟ توسعه باید به سمت واحدهای پتروپالایشگاهی باشد. این کاملاً درست است. توسعه صنایع تکمیلی پاییندست نیز همین طور. اما اینها یک مشکلی دارند: پاییندستی از نظر تکنولوژی «هایتک» است. الان به دست آوردن تکنولوژیهای هایتک، سخت است. مجوز 25 میلیون تن ظرفیت متانول و 10 میلیون تن ظرفیت کود شیمیایی در کشور داده شده است. الان 5/4 میلیون تن کود در کشور تولید میشود، در حالی که نیاز کشور دو میلیون تن است. اینها دلیلی ندارد. باید به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بالا برویم. بخشی از آن دانشبنیان است که باید در آن سرمایهگذاری کنیم.
فراخوان وزارت: امسال یک فراخوان عمومی برای ساخت هشت پالایشگاه 60 هزاربشکهای در سیراف داده شد. 54 شرکت برای ساخت پالایشگاه در قالب 35 تشکل و کنسرسیوم مشارکت کردند. این 54 مورد شامل آنهایی است که صلاحیت مالی و فنیشان تایید شد. ما برندگان را انتخاب و به آنها ابلاغ کردیم. سیاست وزارت نفت در آینده این است که سرمایهگذاریها از طریق فراخوان عمومی باشد. بنابراین همانطور که اشاره شد، GTPP حتماً از طریق فراخوان عمومی اعلام خواهد شد. همین الان برای مزایده گازهای فلر (مشعل) فراخوان عمومی داده شده است. اینها یک سرمایه ملی است که سالهاست دارد میسوزد. اولین مرحله این است که گفتیم اینها را برای صادرات و تولید برق جمع کنیم. این یک گام به جلو است. میزان گازهای در حال سوختن، نگرانکننده است. همه اینها هیدروکربن است. دلار است. سرمایهای است که به آیندگان تعلق دارد. بند ق تبصره 2 قانون چنین مجوزی را داده است. روح این بند این است که اگر سرمایهگذاری آمد و سرمایهگذاری کرد، هر مقدار صرفهجویی انرژی داشت، پول آن برای خودش خواهد بود. این تبصره بسیار خوب، مدرن، پیشرفته و یک فرصت است و ما هم حداکثر استفاده را از آن کردهایم.
پروژههای بند «ق» تولید ناخالص داخلی کشور را افزایش میدهد.
صرفهجویی در مصرف انرژی
از اردیبهشتماه یک ستاد تشکیل شده و در یک مجموعه کاملاً منسجم، یکسری پروژهها با کمک دستگاهها تعریف شده که در شورای اقتصاد به تصویب رسیده است. الان 85 درصد کشور گازرسانی شده است. این آمار تا سال 1397 به 97 درصد خواهد رسید و دو میلیون و 363 هزار خانوار تحت پوشش شبکه گاز قرار خواهند گرفت. سرمایهگذاری 7/4 میلیارد دلار مصوبه شورای اقتصاد در این خصوص، در 15/10/93 به ما ابلاغ شده است. شرکت ملی گاز تا پایان امسال مکلف شده است قراردادها را منعقد کند و در سال آینده حدود 10هزار میلیارد تومان کار وجود خواهد داشت، از جمله گازرسانی به استان سیستان و بلوچستان. آنجا پنج نیروگاه وجود دارد که الان از مازوت استفاده میکنند. چون آنجا خط لوله وجود داشت، اینها در قالب یک پروژه تعریف شد که هم مشکل سیستان و بلوچستان را حل کنیم و هم مساله نیروگاهها را. بر اساس آمار شرکت بهینهسازی مصرف سوخت کشور، 5/2 میلیون مجتمع مسکونی در اندازههای چهار واحد به بالا وجود دارد. انجام کارهای ساده مثل جرمگیری و تنظیم کردن درست موتورخانه، 30 درصد راندمان را افزایش میدهد که معادل 13 میلیون مترمکعب در روز است. 500 هزار واحد مسکونی و 100 هزار
واحد دولتی مشخص شد. در قالب یک سازوکار، آموزش را آغاز کردیم. اینها همه خصوصی هستند و هیچکدام دولتی نیستند. هرقدر صرفهجویی کردند پول آن را دولت میدهد: 450 هزار تومان به مدت سه سال. پیشنهاد تبدیل موتورهای دیزلی به برقی در چاههای آب کشاورزی هم به شورای اقتصاد داده شده که هنوز تصویب نشده است.
صرفهجویی در حملونقل: یکی از گرفتاریها در حوزه حملونقل است. بر اساس گزارشها الان ماشینهایی وجود دارند که مصرف سوختشان 55 تا 70 لیتر در هر 100 کیلومتر است؛ در صورتی که مشابه این 30 تا 35 است. با یکسری اقدامات بسیار ساده و البته هزینهبر میتوانیم کلی صرفهجویی داشته باشیم. شرکت راهآهن از محل بند ق تبصره 2، معادل هفت میلیارد دلار پروژه تعریف کرده است که اصلاحاتی در سیستم انجام دهد. به گفته آقای دکتر سیدآقایی، در 9ماهه امسال هشت درصد ظرفیت بار و مسافرشان را افزایش دادند. ما گفتیم هر کاری که شما کردید، اگر این منجر به این شد که 4/22 میلیون مسافر یا «تن-کیلومتر» افزایش پیدا کند، به ازای افزایش از محل بند ق تبصره 2 میتواند پول بگیرد. همینطور بحث مترو در کلانشهرها هم درباره مترو تهران و کلانشهرها به صورت جداگانه مطرح است. بحث جایگزینی 140 هزار تاکسی و وَن فرسوده با تاکسی و ون پایه گازسوز به تصویب شورای اقتصاد رسید. جایگزینی 400 هزار موتورسیکلت بنزینی و نوسازی 65 هزار کامیون و کشنده فرسوده که منتظر وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت راه و شهرسازی هستیم. طرح افزایش راندمان در تولید برق هم وجود دارد. اینها
13 پروژه است که برای هفت مورد مصوبه شورای اقتصاد گرفته شده است.
CNG و مساله جایگاهها: بحث دیگر کاهش شدت انرژی است. الان 2200 جایگاه CNG در کشور داریم. برنامه ما افزایش هزار جایگاه دیگر است. اقدام دیگر انجامشده، اخذ مصوبه شورای اقتصاد است برای اینکه قیمت گازی که میخواهیم به واحدها بدهیم، به گونهای پیشبینی شود که برای سرمایهگذاری علاقه و رغبت وجود داشته باشد. الان معادل حدود 19 تا 20 میلیون لیتر CNG که مصرف میشود، مصرف بنزین کاهش پیدا میکند. اما تعداد جایگاهها بسیار کم است. علت آن هم قیمت زمین است. مذاکره با شهردار محترم تهران یک سال است که جریان دارد تا 100 جایگاه در تهران اختصاص بدهند. قیمتهای گران زمین، با این هزینهها و کارمزد مطابقت ندارد. در شهرستانها این مشکل کمتر وجود دارد. در کلانشهرها، مشکل زمین است. البته شهرداری تهران هم حرف خودش را میزند که آن هم منطقی است و باید شهر را اداره کند. آقای قالیباف همکاری کردند و مجموعه آنها دارند کمک میکنند. برنامه دیگر، ایمنسازی تقاضاست.
پشتیبانی و ساخت داخل
در روزگاری که دست ما بازتر بود و شرایط خرید سادهتر، حجم قابلتوجهی که بعضاً رقم آن به میلیارد میرسید، واردات کالا و تجهیزات صورت میگرفت. در این سالها همه افرادی که مسوولیت داشتند، تلاش کردند به ساخت داخل توجه کنند. منتها بحث این است که چون مکانیسم این کار چندان تعریف نشده بود، آنگونه که باید، به نتیجه نرسید. الان 10 گروه کالایی تعریف شده است. مثلاً یک گروه آن، تجهیزات سرچاهی و درونچاهی هستند که خود شامل صدها آیتم است. اگر اینها ساخته شد و نفت هم تایید کرد، ما ضمانت میکنیم که محصولات را میخریم. قبلاً کالا را میساختند، اما تضمین خرید وجود نداشت. الان وزارت نفت خرید این 10 گروه کالایی را تضمین میکند. هر سازندهای که این اقلام را بسازد و نفت تایید بکند و به آن تاییدیه بدهد، بازار آن کاملاً محفوظ است و نفت آن را میخرد.
بنگاهداری، سیاستگذاری، همکاری
از مجموع هشت پالایشگاه سیراف، جمعبندی این بود که 5/2 واحد خصولتی و 5/5 درصد کاملاً خصوصی بوده است. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم بنگاههای خصولتی هم داریم که واقعاً توانمند هستند. باید به آنها هم بگوییم که در شرایط رقابتی بیایند؛ نه اینکه از رانت استفاده بکنند. بلکه مثل بخش خصوصی در قالب یک رقابت منطقی وارد شوند. تلاش ما در نفت بر این است. آقای مهندس زنگنه هم بسیار روی این مساله تاکید دارد. هرچه تاکنون انجام شده، تاکید بر این بوده است که شفاف گفته و اعلام عمومی شود. الان پالایشگاهها و پتروشیمیها دست وزارت نفت نیستند. به حرف نفت توجه نمیکنند و پول نفت را هم نمیدهند. وزارت نفت حق حاکمیت دارد. پالایشگاه دست بخشهای دیگر است، اما اگر کوچکترین اتفاقی بیفتد وزیر نفت را در مجلس صدا میزنند و از او سوال میکنند. مالکیت پالایشگاه و پتروشیمی میتواند دست هر کسی باشد. اصلاً بحثی روی مالکیت نداریم. حرف این است که اینها نمیتوانند خارج از سیستمهای دولت باشند. البته دولت نباید زور بگوید. واقعاً تلاش بر این بوده است که دیالوگ منطقی داشته باشیم. به نظر من خیلی خوب پیشرفت کردهایم. یک زمانی در مقابل هم بودیم و امروز
در کنار هم هستیم و یکسان حرف میزنیم و به یک دیالوگ مشترک رسیدهایم. همکاریای که بخش پتروشیمی با بانک مرکزی کردند، واقعاً به بازار ارزی کشور کمک کرد. جلوی تلاطم را گرفتند. بحث رگولاتوری هم هست که انشاءالله تا پایان امسال ابلاغ میشود. رابطه وزارت نفت به عنوان حاکمیت با پالایشگاهها و پتروشیمیها، بر اساس قانون رگولاتوری است. یعنی یک مقرراتی تعریف میکنیم؛ نه حق داریم در مدیریت دخالت کنیم و نه در خرید و فروش. همانطور که گفته شد اصلاً در بحث مالکیت حرفی نداریم. پالایشگاه با پاییندستیها قرارداد داشتند، رفتند مقابل آنها قرار گرفتند. آقای زنگنه به پالایشگاهها ابلاغ کردند که موظف هستند به قراردادهایی که در گذشته داشتند، عمل کنند.
یارانه از جیب وزارت نفت
وزارت نفت ماهی 3750 میلیارد تومان یارانه میدهد: سه هزار میلیارد تومان توسط شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی و 750 میلیارد تومان توسط شرکت گاز پرداخت میشود. با فرض ارز سه هزارتومانی، صنعت نفت ماهانه 2/1 میلیارد دلار یارانه میپردازد. حتماً مطالعه و جمعبندی در اتاق بازرگانی صورت گرفته است که آیا پرداخت این یارانهها به کاهش فقر و ضریب جینی کمک کرده است یا نه؟ واقعیت این است که گرهی در کار افتاده که باز کردن آن کار خیلی سختی است. این 3750 میلیارد تومان رمق صنعت نفت را بریده و پروژههای صنعت نفت متوقف شده است. شرکت گاز حتی نمیتواند خط لوله انتقال گاز را از عسلویه احداث کند. امیدوارم مجلس، دولت و مقامات نظام فکری کنند. این پاشنه آشیل صنعت نفت و بسیار نگرانکننده است. شرکت توانیر همینطور 30 هزار میلیارد تومان بدهی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید