تاریخ انتشار:
مروری بر عواقب اقتصادی حمله داعش به فرانسه
زخم داعش بر پیکر اقتصاد فرانسه
نکته مهمی که در برآورد هزینه این حملات ممکن است از دید بسیاری از تحلیلگران مغفول مانده باشد، هزینهای است که دولت و ملت آمریکا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر در حمله به کشورهای عراق و افغانستان متحمل شدند.
آن هنگام که انسانیت رنگ میبازد و خوی حیوانی درندگی رخ مینماید، تصور رخداد هرگونه تراژدی ممکن است مخصوصاً زمانی که اقدام منتج به تراژدی به هر دلیل ملبس به مشروعیت، البته از نوع مجنونگونهاش، باشد. «داعش» زاییده تفکر بیماری است از این نوع که به دلیل مشروعیت «شیطانی» خودساختهاش، هرگونه مرز اخلاقی و انسانی را درنوردیده و خوی حیوانیت چنان در آن رسوخ کرده که مرزی برای تشخیص حق و باطل برای حلقه به گوشانش باقی نگذاشته است. چنین پدیدهای را هر انسان آزاده با هر دین و مذهب و مرام و مسلک مذموم دانسته و تقبیح میکند. فارغ از دلایل شکلگیری چنین تفکر مسمومی در قرن بیست و یکم که از جنبههای مختلف قابل بررسی و مباحثه است، نمیتوان آثار و تبعات اقتصادی اقدامات داعش را نادیده گرفت. چرا که از یک سو، داعش برای بقا و حیات خود نیازمند شاهرگ اقتصادی است و از سوی دیگر حملههای وحشیانهای که داعشیان در اقصی نقاط جهان انجام میدهند، عواقب اقتصادی را ایجاد میکند که بررسی آنها بسیار حائز اهمیت است.
اگرچه حامیان مالی داعش و منابع تامین سرمایه مورد نیاز داعش و ابزارهای امرارمعاش و کسب درآمد این گروه در جای خود بسیار لازم و مهم است، اما در این یادداشت سعی میشود به عواقب اقتصادی حملات این گروه بپردازد، که مسلماً یکی از اهداف مهم این گروه در حملاتشان است. در واقع در پی پاسخگویی به این سؤال مهم هستیم که آیا داعش با این حملات میتواند وقفهای در اقتصادهای مورد هدف خود ایجاد کند یا خیر و اگر میتواند دامنه و ابعاد این وقفه و سایر تبعات اقتصادی تا کجاست؟ به منظور برآورد هزینههای مترتب بر اقتصاد فرانسه در اثر حمله داعش به پاریس در روز شنبه 13 نوامبر 2015، رجوع به دادههای گذشته و مقایسه با موارد مشابه میتواند روش مناسبی باشد. اکثر کارشناسان و تحلیلگران سیاسی متفقالقول هستند که این حادثه مشابهت بسیاری با حادثه 11 سپتامبر سال 2001 دارد که صحیح به نظر میرسد اگرچه از نظر ابعاد قضیه و روش اثرگذاری تفاوتهایی وجود دارد.
در میان سایر وقایعی که قابلیت مقایسه به لحاظ تبعات اقتصادی با حادثه پاریس را دارند، میتوان مواردی همچون حادثه بمبگذاری در متروی لندن در سال 2005، حادثه تروریستی مادرید در سال 2004 و حادثه تروریستی جزیره بالی در اندونزی در سال 2002 را برشمرد.(1) از زمان وقوع حادثه 11 سپتامبر در آمریکا محققان بسیاری به برآورد هزینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این حمله و افق زمانی تاثیرگذاری آنها پرداختهاند. این محققان هزینه اقتصادی حمله به برجهای دوقلوی تجارت جهانی در سال 2001 را بین 50 تا 100 میلیارد دلار آمریکا برآورد کردهاند؛ که در بدترین حالت کمتر از یک درصد تولید ناخالص داخلی آمریکاست.(2)
اگرچه حامیان مالی داعش و منابع تامین سرمایه مورد نیاز داعش و ابزارهای امرارمعاش و کسب درآمد این گروه در جای خود بسیار لازم و مهم است، اما در این یادداشت سعی میشود به عواقب اقتصادی حملات این گروه بپردازد، که مسلماً یکی از اهداف مهم این گروه در حملاتشان است. در واقع در پی پاسخگویی به این سؤال مهم هستیم که آیا داعش با این حملات میتواند وقفهای در اقتصادهای مورد هدف خود ایجاد کند یا خیر و اگر میتواند دامنه و ابعاد این وقفه و سایر تبعات اقتصادی تا کجاست؟ به منظور برآورد هزینههای مترتب بر اقتصاد فرانسه در اثر حمله داعش به پاریس در روز شنبه 13 نوامبر 2015، رجوع به دادههای گذشته و مقایسه با موارد مشابه میتواند روش مناسبی باشد. اکثر کارشناسان و تحلیلگران سیاسی متفقالقول هستند که این حادثه مشابهت بسیاری با حادثه 11 سپتامبر سال 2001 دارد که صحیح به نظر میرسد اگرچه از نظر ابعاد قضیه و روش اثرگذاری تفاوتهایی وجود دارد.
در میان سایر وقایعی که قابلیت مقایسه به لحاظ تبعات اقتصادی با حادثه پاریس را دارند، میتوان مواردی همچون حادثه بمبگذاری در متروی لندن در سال 2005، حادثه تروریستی مادرید در سال 2004 و حادثه تروریستی جزیره بالی در اندونزی در سال 2002 را برشمرد.(1) از زمان وقوع حادثه 11 سپتامبر در آمریکا محققان بسیاری به برآورد هزینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این حمله و افق زمانی تاثیرگذاری آنها پرداختهاند. این محققان هزینه اقتصادی حمله به برجهای دوقلوی تجارت جهانی در سال 2001 را بین 50 تا 100 میلیارد دلار آمریکا برآورد کردهاند؛ که در بدترین حالت کمتر از یک درصد تولید ناخالص داخلی آمریکاست.(2)
به گفته شهردار نیویورکسیتی 8/21 میلیارد دلار از این رقم مربوط به هزینه بازسازی ساختمانهای تخریبشده، زیرساختها و داراییهای آسیبدیده و هزینههای درمانی بوده است. درآمد قربانیان این حادثه در صورتی که زنده میماندند تا پایان قراردادهای کاریشان هم رقمی بالغ بر 7/8 میلیارد دلار بوده است. علاوه بر این، برخی از بخشهای اقتصادی نیز دچار آسیبهای بعضاً جبرانناپذیری شدند، ازجمله شرکتهای بیمه، چرا که بسیاری از شرکتهای تحت پوشش آنها در این حادثه آسیب دیدند و شرکتهای بیمه رقمی بین 30 تا 50 میلیارد دلار آمریکا به آنها پرداختند. صنعت هواپیمایی جهان نیز در سال 2001 حدود 8/11 میلیارد دلار آمریکا زیان دید. اما نکته مهم این بود که اقتصاد آمریکا بسیار سریعتر از آنچه انتظار میرفت دوره نقاهت خود را سپری کرد و خیلی زود به روزهای اوج خود بازگشت. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق دیگری در همین زمینه نرخ رشد اقتصادی در دوره زمانی یک سال پس از حادثه 11 سپتامبر تنها 5/0 درصد کمتر از رقم پیشبینیشده برای آن سال بود.(3)
اما نکته مهمی که در برآورد هزینه این حملات ممکن است از دید بسیاری از تحلیلگران مغفول مانده باشد، هزینهای است که دولت و ملت آمریکا پس از حادثه 11 سپتامبر در حمله به کشورهای عراق و افغانستان متحمل شدند. با احتساب هزینههای جنگهای متعاقب آن میتوان گفت حادثه تروریستی 11 سپتامبر زخمی بس عمیق بر پیکر اقتصاد آمریکا وارد آورده است. در مقام مقایسه اما حادثه پاریس ابعاد و تبعات اقتصادی بسیار کمتری داشته است چرا که تعداد کشتههای حادثه 11 سپتامبر 3000 نفر بودند در حالی که در پاریس تنها 129 نفر جانشان را از دست دادند. ضمن اینکه در این حادثه آسمانخراش، ساختمان یا هواپیمایی نابود نشد. بنابراین به لحاظ هزینههای مستقیم اقتصادی این دو حادثه فاصله زیادی با هم دارند.
ابعاد حادثه 11 سپتامبر بهگونهای بود که میتوان گفت در آن زمان یکی از اهداف القاعده وارد آوردن خسارت اقتصادی کلان به آمریکا بود در حالی که بعید به نظر میرسد طراحان و مجریان حادثه پاریس چنین هدفی را دنبال کرده باشند. در این صورت حملهکنندگان میتوانستند اهدافی مانند برج ایفل، کاخ الیزه یا ساختمانهای تجاری اصلی مرکز شهر پاریس را نشانه بگیرند. بنابراین گزینه محتملتر اینکه تروریستها در حمله پاریس بیشتر به دنبال رخنمایی و ایجاد رعب و وحشت بودهاند تا اینکه پیگیر وارد کردن خسارت سنگین اقتصادی به این کشور باشند. بنابراین تبعات اقتصادی که انتظار میرود فرانسه بیشتر با آنها دست به گریبان باشد، نه هزینههای آشکار اقتصادی بلکه هزینههای پنهانی است که سرمنشاء امنیتی دارد. کل هزینههایی که اقتصاد فرانسه در اثر حمله داعش با آن مواجه شده است در شکل 1 آورده شده است. فرانسه به عنوان کشوری که پنجمین قدرت اقتصادی جهان (از نظر میزان تولید ناخالص داخلی)4 است در سال 2013 اولین مقصد گردشگران خارجی بوده است و تعداد گردشگران این کشور بیش از 84 میلیون نفر بوده است، ضمن اینکه رتبه 3 را در کسب درآمد حاصل از توریسم به خود اختصاص
داده است. از اینرو انتظار میرود که فرانسه و به خصوص پاریس بزرگترین ضربه را از محل کاهش تعداد گردشگران خارجی و کاهش درآمد حاصل از آن متحمل شود. حمله مشابه به جزیره بالی اندونزی در سال 2002، باعث شد درآمد این شهر از محل گردشگران خارجی حدود 36 درصد کاهش پیدا کند که رقم قابل توجهی است. ضمن اینکه تاثیر ریسک و نااطمینانی در اقتصاد فرانسه را نیز نباید نادیده گرفت، اگرچه میتوان به جرات گفت به دلیل ساختار باثبات اقتصادی فرانسه چنین تبعاتی تنها در کوتاهمدت و میانمدت تاثیرگذار خواهد بود و بعید به نظر میرسد که در بلندمدت بتواند زخم عمیقی بر پیکر اقتصاد فرانسه بر جای گذارد.
پینوشتها:
1- حوادث تروریستی از این دست بسیارند اما به منظور تلخیص مقاله و امکان جمعبندی و نتیجهگیری به همین موارد اکتفا میشود.
2- Rose, A. Z. and B.S. Blomberg (2010), Total Economic Consequences of Terrorist Attacks: Insight from 9/11, CREATE Research Archive.
3- BRYAN W. ROBERTS (2009), The Macroeconomic Impacts of the 9/11 Attack: Evidence from Real-Time Forecasting.
4- بر اساس آمار منتشرشده توسط اکونومیست فرانسه در سال 2013 پنجمین اقتصاد بزرگ جهان بوده است و تولید ناخالص داخلی این کشور در سال مذکور بالغ بر 2806 میلیارد دلار آمریکا بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید