تاریخ انتشار:
گفتوگو با حسین خزلیخرازی درباره افت و خیز بازار سهام
لشگر بیفرمانده
افت بازار سهام در هفته پس از مذاکرات دوباره با رنگ قرمز در کارنامه امسال بورس درج شد. نهایی نشدن مذاکرات هستهای، کاهش نیافتن سود بانکی و از طرفی اخبار حول بودجه سال آتی چشمانداز روشنی پیش روی بازار قرار نداده است.
افت بازار سهام در هفته پس از مذاکرات دوباره با رنگ قرمز در کارنامه امسال بورس درج شد. نهایی نشدن مذاکرات هستهای، کاهش نیافتن سود بانکی و از طرفی اخبار حول بودجه سال آتی چشمانداز روشنی پیش روی بازار قرار نداده است. اما حسین خزلیخرازی کارشناس بازار سرمایه معتقد است مهمترین مشکل بورس عدم اطمینان و عدم شفافیت ناشی از تغییر مدام تصمیمها در دولت و مجلس است و این مهم هیچ ربطی به تحریم و گرفتاریهای بینالمللی نظام ندارد. او معتقد است نگاه بسیار بدبینانه برخی از دولتمردان به خصوصیسازیهای انجام شده در سالهای گذشته، از مشکلات جدی سهامداران خرد، حقیقی و حقوقی و بزرگ بورس است.
دلایل ریزش شاخص بورس در روزهای پس از مذاکرات را ناشی از چه عواملی میدانید؟
دلایل ریزش شاخص بورس در روزهای پس از مذاکرات را ناشی از چه عواملی میدانید؟
در روزهای قبل از مذاکرات، جو بسیار خوشبینانهای در اغلب سهامداران حرفهای بورس (اعم از حقوقیها و حقیقیها) و خصوصاً از بستر شبکههای اجتماعی ایجاد شد. این جو خوشبینانه اینگونه القا میکرد که در پایان این دور از مذاکرات تفاهمات اساسی صورت گرفته و حلقه تحریمها شکست اساسی خواهد خورد. این تخمین بیش از اندازه (over estimate) باعث رشد هیجانی قیمتها و شاخصها در روزهای قبل از پایان مذاکره شد و هنگامی که در پایان مذاکرات به واقعیت عینی تبدیل نشد، باعث شد این گروه از سرمایهگذاران باز به صورت هیجانی اقدام به فروش سهم یا ایجاد صفهای فروش سهام کنند.
وجود محدوده نوسان قیمتها باعث ایجاد صفهای فروش و در وضعیت برعکس صفهای سنگین خرید در بورس ما میشود و زمان به تعادل رسیدن بازار را بیشتر میکند. روند فرسایشی نزولی یا صعودی تاثیر بیشتری در تصمیم سرمایهگذاران برای خرید یا فروش گذاشته و در مجموع نوسانات قیمتی را در بازههای زمانی بیشتر میکند.
استفاده شدید فعالان حقیقی و حقوقی بازار از انواع شبکههای اجتماعی (واتس آپ، تلگرام، وایبر، فیسبوک و...) و وجود بستر معاملات لحظهای (online trading) باعث شده است نسبت به سالهای قبل اثر اخبار مثبت و اخبار منفی در بازار بسیار مضاعف شده و اصطلاحاً بازار ما به سمت بازار سفارش محور (order driven market) پیش برود. نبود یا ضعف نهادهای واسطهای مانند بازارگردانها (market makers) یا شرکتهای تامین کننده نقدشوندگی (liquidity provider) یا متخصصان بازار (specialist) و نبود یا کمبود نهادهای مالی که در این مواقع برعکس بازار عمل کنند و کمبود منابع صندوق توسعه بازار که وظیفه حفظ تعادل در کلیت بازار و پایایی آن را دارد، به این پدیده دامن زده است!
چه میزان از افت شاخص بورس در روزهای گذشته از عوامل هیجانی و روانی نشات گرفته است؟ آیا معتقدید قیمت سهام در روزهای جاری زیر ارزش ذاتی آنهاست؟
در روزهای سهشنبه و چهارشنبه (4 و 5 آذر) دلایل نزول قیمتها و شاخصها عمدتاً به همان دلیل ذکرشده در سوال بالا بود. اما در روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه (8 تا 10 آذر) نزول قیمت جهانی نفت و فلزات اساسی ناشی از عدم کاهش تولیدات اوپک مزید بر علت شد.
اما در روز سهشنبه 11 آذر بازار مثبت شد. با توجه به پیشبینیهای محتاطانه از عملکرد سال 94 شرکتها، میتوان گفت بسیاری از سهام در زیر یا در محدوده قیمت ذاتیشان در حال معامله هستند.
با توجه به زمزمههای حول نرخ خوراک پتروشیمی و عوارض معدنیها و از طرفی احتمال رشد بهای تمامشده برخی صنایع، چه میزان امیدواری برای حرکت دوباره بازار سهام وجود دارد؟
کاهش نرخ تورم، کاهش احتمالی نرخ سپردههای بانکی، چشمانداز مثبت نرخ رشد اقتصاد و خروج از رکود، به همراه بودجه عمرانی مناسبی که برای سال 1394 پیشبینی میشود در کنار افزایش ریالی ارزش دلار نکات مهمی هستند که میتوانند از جنبه مثبت در بازار سهام اثر بگذارند.
امیدوارم نرخ گاز خوراک پتروشیمیها و تعرفه سنگآهن هم به نوعی وضع و محاسبه شود که این چشمانداز مثبت را خراب نکند!
با فرض حفظ شرایط موجود در بازارهای داخلی و جهانی، آیا بورس میتواند تا پایان سال نه بازدهی پیشبینیشده سال قبل برای امسال، بلکه حداقل نرخ بازدهی را برای سهامداران فراهم آورد؟
اینجانب و اکثر تحلیلگران و فعالان بازار امیدواریم که چهار ماه پایانی سال ماههای بهتر و همراه با رشد بازار سهام باشد.
مشخص شدن وضعیت پرونده هستهای و رفع برخی از حلقههای تحریم و محاصره اقتصادی، مشخص شدن مباحث کلی بودجه سال آینده و مشخص شدن فرمول 10ساله نرخ گاز پتروشیمیها و حل معضل پالایشگاهها در بورس به همراه بهبود چرخه اقتصاد و خروج از رکود میتواند ماههای پایانی سال را از ماههای گذشته برای سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه بهتر کند!
در این میان اختلاف سلیقه و دیدگاه مسوولان اقتصادی دولت، عدم هماهنگی و یکپارچگی لازم بین رجال اقتصادی دولت و نشنیدن صدای واحد در همه ارکان دولت و وجود سازهای مخالف در مجلس نگرانیهایی است که باید برطرف و کم شود.
به عنوان مثال نزدیک یک سال از بسته بودن نماد پالایشگاهها در بورس میگذرد. هنوز پالایشگاهها امکان محاسبه نرخ نفت خام ورودی و نرخ محصولات تولیدی را ندارند و این موضوع برای هیچ کس در دولت و مجلس مهم هم نبوده و به جز مسوولان محترم سازمان بورس و سهامداران عمده این شرکتها کس دیگری پیگیر این موضوع نیست و وزارت نفت عمداً این موضوع را لاینحل باقی گذاشته است.
این عدم تصمیمگیری و عدم قاطعیت موضوعی است که هیچ ربطی به تحریم و مسائل بینالمللی ندارد. نبود دیدگاه واحد در دولت در موضوع خصوصیسازی و نگاه بسیار بدبینانه برخی از دولتمردان به خصوصیسازیهای انجامشده در سالهای گذشته، از مشکلات جدی سهامداران خرد، حقیقی و حقوقی و بزرگ بورس است.
به هر حال دولتی رفته و از خود مشکلات و مسائل جدی باقی گذاشته است. اینکه به عملکرد دولت قبلی در مورد خصوصیسازی و نحوه آن و فرآیندهای آن اشکال داشته باشیم، دلیل نمیشود با داراییهای مردم و نهادهای عمومی در بورس بازی کنیم یا آنها را بلاتکلیف بگذاریم!
مهمترین مشکل عدم اطمینان و عدم شفافیت در بورس همین عدم تصمیمگیری و تغییر مدام تصمیمها در دولت و مجلس است! این مهم هیچ ربطی به تحریم و گرفتاریهای بینالمللی نظام ندارد.
اقتصاد مقاومتی حکم میکند که اگر عموم آحاد جامعه را دعوت کردهایم به سرمایهگذاری از طریق بورس باید تصمیمهایی بگیریم که این جریان سرمایهگذاری و جریان اطمینان مردم به دولت ادامه یابد! درآمدی که دولت از افزایش ناگهانی نرخ گاز در بودجه سال جاری یا عدم تصمیمگیری در خصوص پالایشگاهها یا سایر معضلاتی که برای شرکتهای بورسی ایجاد کرده است، به مراتب کمتر از کاهش شدید سرمایه اجتماعی و عدم اعتماد به سیاستهای اقتصادی دولت است! به نظر میرسد همچنان دولت فعلی از نبود فرماندهی واحد اقتصادی رنج میبرد!
دیدگاه تان را بنویسید