تاریخ انتشار:
آیا سازمان میتواند از سلطه سیاست خارج شود؟
گردشگری و دولت یازدهم
دولت یازدهم میگوید گردشگران خارجی دوباره به کشور کهن و تمدن ۲۵۰۰ساله ما اقبال نشان دادهاند. دولتیها از رزرو مجدد هتلها و صندلیهای پروازی میگویند و از سه برابر شدن تعداد گردشگران خارجی در ایران. اینکه تا چه اندازه این اقبال نصفه و نیمه در مقایسه با رکود گردشگری خارجی در سالهای گذشته میتواند امیدوارکننده باشد مسالهای است که جای بحثو بررسی بیشتر دارد؛
دولت یازدهم میگوید گردشگران خارجی دوباره به کشور کهن و تمدن 2500ساله ما اقبال نشان دادهاند. دولتیها از رزرو مجدد هتلها و صندلیهای پروازی میگویند و از سه برابر شدن تعداد گردشگران خارجی در ایران. اینکه تا چه اندازه این اقبال نصفه و نیمه در مقایسه با رکود گردشگری خارجی در سالهای گذشته میتواند امیدوارکننده باشد مسالهای است که جای بحث و بررسی بیشتر دارد؛ چرا که آمار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برابر آنچه مقامات خود این سازمان گفتهاند خام و بدون تجزیه و تحلیل است. تردیدی نیست که فعالتر شدن دولت یازدهم در عرصه دیپلماسی بینالملل و نتایج موفقیتآمیز مذاکرات، باعث مطرح شدن بیشتر نام ایران در حوزههای مختلف از جمله گردشگری شده است اما آیا سازمان گردشگری باید به همین بسنده کند؟ نقش سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در جلب و تامین نیازهای گردشگران خارجی چیست؟
گردشگری روحانی قبل از انتخابات
موضع حسن روحانی در مورد گردشگری پیش از آنکه رئیسجمهور شود عقلانی و منطقی بود. او در همان دوران از گردشگری در کنار کشاورزی و صنعت به عنوان یک امر درآمدزا و اشتغالزا نام میبرد. روحانی در سخنرانیهای پیش از انتخابات گفته بود: «مجموعه محاسبات نشان میدهد اگر ما بتوانیم در طول یک سال 10 میلیون گردشگر وارد کشور کنیم، 6/13 میلیارد درآمد کسب میکنیم و این مجموعه گردشگر چهار میلیون شغل ایجاد میکند. در حال حاضر ما 5/3 میلیون نفر بیکار در کشور داریم که اگر 10 میلیون گردشگر وارد کشور شوند مشکل اشتغال کاملاً حل خواهد شد.» رئیسجمهور در همان زمان دست به مقایسه وضعیت گردشگری بین ایران و ترکیه هم زده و گفته بود رقم گردشگران خارجی در کشور ترکیه در سال 2012 برابر 30 میلیون نفر بوده است در حالی که ایران چهارمین کشور دنیا از نظر جاذبههای گردشگری است. روحانی با اشاره به اینکه در صورت عدم تمایل سرمایهگذار داخلی برای ایجاد زیرساختهایی چون هتل و فرودگاه، سرمایهگذار خارجی علاقهمند برای این کار حاضر به فعالیت است تاکید کرده بود که تنها مساله حاضر مسائل بانکی و مالی است که به خاطر تحریم وجود دارد و دولت باید برنامهریزی کند
تا پول گردشگران به نحو مناسب وارد کشور شود. اما بحث فرهنگی همواره مانع بزرگتری بر سر قبض و بسط گردشگری خارجی در کشور ما بوده است. روحانی در این باره نیز در سخنرانیهای قبل از انتخابات ریاستجمهوری گفته بود: «اینکه گردشگر وارد ایران بشود فضای فرهنگی کشور فاسد خواهد شد مثل این است که به خودمان شک کنیم.»
گردشگری روحانی بعد از انتخابات
روحانی پس از انتخاب شدن هم در مورد گردشگری مواضع خودش را حفظ کرد. او چندین بار بر اهمیت گردشگری و درآمدزایی و ایجاد اشتغال از این منظر تاکید کرد. او در پیامی که به همایش تجلیل از خادمان و فعالان صنعت گردشگری ارسال کرده بود این صنعت را از موثرترین ابزارهای گردشگری خوانده و عنوان کرده بود که ایران میزبانی از گردشگران است. اما آیا دولت او در پیشبرد وضعیت گردشگری کشور توفیقی داشته است؟ بر اساس آنچه مسوولان دولتی عنوان میکنند آمار گردشگران خارجی در کشور رو به فزونی است. این را از گفتوگوهای مختلف میتوان فهمید اما در مورد صحت و سقم آمار اعلامشده چندان اطمینانی وجود ندارد. حتی در دولت دهم نیز که با مشکلات عدیده اقتصادی و تحریمهای گسترده بینالمللی مواجه بود، مسوولان سازمان گردشگری هر بار پشت تریبون قرار میگرفتند از افزایش فلان درصدی ورود گردشگران خارجی به کشور خبر میدادند. اگر دلیل مصلحتاندیشی با ارائه آمار نادرست را کنار بگذاریم شاید بهترین دلیل همانی باشد که مرتضی رحمانیموحد معاون گردشگری سازمان، آذر سال گذشته عنوان کرد. او در نشست خبری خود اعلام کرده بود: «آمارهای سازمان گردشگری خام و بدون تجزیه و
تحلیل است و هر تبعه خارجی که از راه مرزهای زمینی، هوایی و دریایی وارد ایران میشود و آمار آن از سوی پلیس مهاجرت ثبت و به ما اعلام میشود مبنای ورود گردشگر خارجی به کشور است. ما در حال فراهم کردن سازوکارهایی برای تجزیه و تحلیل آمارهایی که از سوی پلیس مهاجرت به سازمان میراث فرهنگی اعلام میشود هستیم تا بتوانیم پس از بررسی کامل و آنالیز آنها به آمار واقعی از گردشگران خارجی به کشور دست پیدا کنیم.» او در همین نشست خبر داده بود که تعداد ورود گردشگران خارجی در هشتماهه اول سال 1392 نسبت به مدت مشابه سال 1391 با 24 درصد افزایش به 5/3 میلیون نفر رسیده است. رحمانی پس از آن در بهمنماه نیز خبری از تعداد گردشگران ارائه کرد و تعداد گردشگران خارجی در 10 ماه نخست کشور در سال 1392 را چهار میلیون و 126 هزار نفر اعلام کرد. بهزعم رحمانی این آمار حاکی از افزایش 21درصدی گردشگران خارجی نسبت به همین دوره زمانی در سال 1391 بوده است. البته شاید این نکته هم از نظر اقتصادی و گردشگری برای ما جالب توجه باشد که در همین دوره پنج میلیون و 700 هزار نفر هم از ایران خارج شدهاند. در این میان نقش آمار صحیحی که نابجا اعلام میشوند هم کم
نیست. از جمله اینکه مسعود سلطانیفر رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از افزایش 150درصدی آمار گردشگران خبر داده بود. البته این افزایش صرفاً مربوط به نیمه دوم فروردینماه یعنی یک بازه زمانی 15روزه بود که به طور منطقی کوتاهتر از آن است که منشاء مقایسه و ارائه آمار افزایش 150درصدی باشد. شاید اگر خود سازمان تیمی کارشناسی جهت ارائه آمار صحیح و غربالشده تشکیل دهد و خود ارائهدهنده و اشاعهدهنده این آمار پالایششده باشد، بتوان چشمانداز بهتری نسبت به آنچه باید در دستور کار قرار داد.
از مشایی تا سلطانیفر
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری طی سالهای گذشته میزبان مدیرانی بوده که نه تخصصی در امر داشتهاند و نه در واقع تلاشی برای بهبود آن کردهاند. این سازمان خانه امنی برای دولت بوده تا در زیر طاقهای آن نزدیکان خودش را بگمارد. پس از سیدمحمد بهشتی و حسین مرعشی که در هشتساله دوران اصلاحات سکان این سازمان را در دست داشتند با روی کار آمدن دولت نهم، اسفندیار رحیممشایی به این سازمان رفت تا سیاسیترین دوران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری رقم بخورد. پس از او حمیدرضا بقایی روی صندلی ریاست سازمان نشست که هرگز نتوانست کارنامه خوبی از خود برجای بگذارد و چندین تخریب ابنیه تاریخی در کارنامهاش به ثبت رسید. روحالله احمدزادهکرمانی که استانداریاش در فارس خود مسالهساز و حاشیهساز بود رئیس هشتماهه بعدی سازمان بود و بعد از او هم سیدحسن موسوی این مسوولیت را در اختیار گرفت. آخرین رئیس سازمان در دوره محمود احمدینژاد کسی نبود جز محمد شریف ملکزاده که آچار فرانسه دولت نهم و دهم بود. او در هر پستی که احمدینژاد و مشایی میخواستند مینشست؛ از ریاست شورای صیانت از حقوق شهروندان ایرانیان خارج از کشور تا ریاست
سازمان گردشگری. ملکزاده نیز به این دلیل به سازمان فرستاده شد که پیش از آن نتوانسته بود با عدم احراز صلاحیتش به معاونت علیاکبر صالحی در وزارت خارجه برسد. ملکزاده با پایان دولت دهم از این سازمان رفت تا پایانی موقت باشد بر بیسروسامانی سازمان عریض و طویل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری.
حسن روحانی، محمدعلی نجفی را که از وزارت آموزش و پرورش بازمانده بود به سازمان فرستاد و پس از استعفای او به دلیل بیماری، مسعود سلطانیفر را جایگزین کرد که او هم بازمانده از وزارت ورزش و جوانان بود. رئیس کنونی سازمان نیز سابقهای کاملاً سیاسی دارد و 12 سال استاندار استانهای گیلان، زنجان و مرکزی بوده است. معاونت سابق سازمان تربیت بدنی و حضور در مرکز تشخیص مصلحت نظام هم از دیگر مسوولیتهای او بوده است. شاید تنها برتری سلطانیفر در حال حاضر نسبت به اسلاف خود داشتن معاونانی باشد که البته نجفی آنها را به سازمان آورد. معاونانی که در دورههای قبلی یا تخصص نداشتند یا کارکردی نداشتند. با این همه باید صبر کرد تا دید بازدهی سلطانیفر در این سازمان چه خواهد بود و آیا این مدیر سیاسی در بهبود اوضاع گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی کشور توفیقی خواهد داشت یا خیر.
دیدگاه تان را بنویسید