تاریخ انتشار:
گفتوگو با مدیرعامل شهرکهای صنعتی درباره رکود صنایع
تعطیلی پنج هزار واحد صنعتی
چالشهای اصلی در بهرهبرداری از شهرکهای صنعتی، کمبود آب و برق است. این شهرکها به بیش از ۲۹۰۰۰ لیتر در ثانیه احتیاج به آب دارند ولی تنها ۱۲۰۰۰ لیتر در اختیار آنها قرار گرفته است. همچنین وزارت نیرو پست مورد نیاز برای راهاندازی برق در این شهرکها را ندارد
طبق آمارهایی که معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت ارائه میدهد در سالهای 85 تا 92 در شهرکهای صنعتی کل کشور 62 هزار قرارداد برای راهاندازی واحدهای صنعتی منعقد شده است که تاکنون تنها نیمی از آنها به بهرهبرداری رسیده است. به گفته سید محمدعلی سیدابریشمی از 31 هزار واحد بهرهبرداریشده در سالهای 85 تا 92 معادل پنج هزار و 454 واحد صنعتی متوقف شده است. او در مورد علت تعطیلی این واحدها میگوید: عمده این واحدها به دلیل سیاستهای غلطی که در دولت نهم و دهم در بخش اقتصاد و صنعت وجود داشته است، متوقف شدهاند.
بحث را در مورد ظرفیت شهرکهای صنعتی آغاز کنیم. از نظر شما کارکرد آنها در شرایط فعلی چیست؟ نقاط ضعف و قوت این شهرکها را چگونه ارزیابی میکنید؟
چند واحد در این شهرکها به بهرهبرداری رسیده است؟
آماری از تعداد واحدهای فعال، غیرفعال و نیمهتمام در کشور ارائه میکنید؟
اصلیترین چالش شهرکهای صنعتی چیست؟
میزان نیاز شهرکهای صنعتی به آب چقدر است؟
برای رفع این مشکل چه کارهایی انجام دادهاید؟
بنابراین کمبود آب و برق عمدهترین معضلات شهرکهای صنعتی هستند. در حال حاضر کدام صنایع در کشور رونق بیشتری داشته و با بازدهی بالاتری فعالیت میکنند؟ بالعکس کدام صنایع در حال حاضر بازدهی مطلوب و مناسبی ندارند؟ این سوال را از آن جهت پرسیدم که بر اساس تعریف، اقتصاد علم تخصیص منابع است، حال اگر ما بخواهیم پیامی برای بانکها در مورد تخصیص منابع داشته باشیم شما فکر میکنید تخصیص منابع باید برای کدام صنایع باشد؟
نظیر چه محدودیتهایی؟
در حال حاضر بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند در داخل کشور باید دریابیم که نقاط قوت در کدام صنایع است و با تمرکز بر آنها به تخصیص منابع بپردازیم.
بفرمایید چه برنامهای برای واحدهای تعطیل و نیمهتمام دارید؟
در مورد طرحهای نیمهتمام چطور؟
چند درصد از ظرفیت شهرکهای صنعتی فعال است؟
در مورد واحدهای نیمهتمام که گفتید اولویت تخصیص منابع با واحدهایی است که نزدیکتر به بهرهبرداری هستند، چقدر سرمایه برای این واحدهای نیمه تمام برآورد شده است؟
تصمیمهای دولت قرار است موتور محرک شهرکها و واحدهای صنعتی باشد یا بانکها یا خود واحدها؟ قرار است منابع مالی از کجا تامین شود. آیا قرار است از ظرفیتهای صندوق استفاده شود؟
بدین معنی که همه 21 هزار میلیارد تومان را صندوق توسعه ملی تامین میکند؟
دولت چه برنامههایی برای تسریع بخشیدن به رشد شهرکهای صنعتی و خروج از رکود آنها دارد؟
از زمان و جزئیات بسته محرکی که رئیسجمهور در روز ملی صنعت و معدن اعلام کردند، خبر دارید؟
لایحه حمایت از تولید در چه مرحلهای است؟
به عنوان سوال آخر به نظر شما صنعتگران ما باید امید به رونق بیشتر داشته باشند؟
بحث را در مورد ظرفیت شهرکهای صنعتی آغاز کنیم. از نظر شما کارکرد آنها در شرایط فعلی چیست؟ نقاط ضعف و قوت این شهرکها را چگونه ارزیابی میکنید؟
وظیفه اصلی شهرکهای صنعتی که قسمت عمدهای از کار ما را تشکیل میدهد ایجاد زیرساخت برای کسانی است که میخواهند تولید صنعتی داشته باشند. در حال حاضر 929 شهرک مصوب در کشور داریم که از این تعداد 719 شهرک به بهرهبرداری رسیده است. حدود 124 هزار هکتار اراضی در اختیار ماست که برای 70 هزار هکتار آن برنامهریزی شده است و پس از تامین زیرساختهای این 70 هزار هکتار زمین در نهایت 50 هزار هکتار زمین صنعتی به دست میآید. زمین صنعتی یعنی زمینی که ما میتوانیم واگذار کنیم به صنعتگران. به عبارتی میتوانیم 50 هزار هکتار زمین را واگذار کنیم. بقیه 20 هزار هکتار زمین نیز خیابان، جدول، تصفیهخانهها و فضای سبز و فضاهای خدماتی و غیره را شامل میشود.
چند واحد در این شهرکها به بهرهبرداری رسیده است؟
از مجموع 719 شهرک و ناحیه صنعتی که به بهرهبرداری رسیده است، 62 هزار قرارداد واگذاری زمین یا حق انتفاع منعقد کردیم. از این تعداد بالغ بر 31 هزار واحد به بهرهبرداری رسیده است. در همین راستا نیز این واحدها از وزارت صنعت، معدن و تجارت پروانه بهرهبرداری دریافت کردهاند. از مجموع 62 هزار قرارداد منعقدشده بیش از 28 هزار قرارداد متعلق به صنعتگرانی است که در سالهای اخیر جواز تاسیس دریافت کردهاند و در حال ساخت و ساز، دیوارکشی، فونداسیون و نصب ماشینآلات هستند و کمکم آماده بهرهبرداری میشوند.
آماری از تعداد واحدهای فعال، غیرفعال و نیمهتمام در کشور ارائه میکنید؟
ما، 62 هزار قرارداد داریم. که از این 62 هزار قرارداد، 31 هزار هکتار آن دارای پروانه بهرهبرداری است. یعنی تا پایان سال 92 معادل 31 هزار واحد در حال بهرهبرداری است. از این واحدهایی که در شهرکها مستقر هستند، پنج هزار و 454 واحد آن به دلایل مختلف، متوقف شدهاند. عمده این واحدها به دلیل سیاستهای غلطی که در دولت نهم و دهم در بخش اقتصاد و صنعت وجود داشته است در بین سالهای 85 تا 92 متوقف شدهاند. عمده تعطیلی این واحدها، یعنی 71 درصد تعطیلی این واحدها، در آن دوران اتفاق افتاده است.
اصلیترین چالش شهرکهای صنعتی چیست؟
از آنجا که ما تامینکننده زیرساختها هستیم چالش اصلی استفاده از خدماتی است که سایر دستگاهها مخصوصاً وزارت نیرو و وزارت نفت باید در اختیار ما قرار دهند. به عنوان مثال چالش اصلی ما در بهرهبرداری از شهرکهای صنعتی کمبود آب در کشور است. این موضوع یکی از معضلات اصلی است. وظیفه ماست که آب مورد نیاز صنعتگران را تامین کنیم ولی متاسفانه میزان آبی که در اختیار کل صنعت کشور قرار گرفته کافی نیست. البته صنعت کشور از آب زیادی استفاده نمیکند و از مجموع کل مصرف آب در کشور، صنعت (از شرکتهای پتروشیمی گرفته تا شهرکهای صنعتی) تنها 8/1 درصد را به خود اختصاص داده است. ولی متاسفانه این میزان به هیچوجه رقم قابل توجهی نیست. از سوی دیگر هرچند قراردادها و مجوزهای لازم برای استفاده از این میزان آب مورد نیاز را داریم ولی امکان بهرهبرداری از آن وجود ندارد زیرا چاههایی که در شهرکها زده شده عمدتاً به خاطر کمآبی کشور امکان دسترسی را سلب کرده است.
میزان نیاز شهرکهای صنعتی به آب چقدر است؟
ما بیش از 29 هزار لیتر در ثانیه احتیاج به آب داریم که در حال حاضر تنها 12 هزار لیتر آن را در اختیار داریم و 17 هزار لیتر در ثانیه با کمبود مواجه هستیم. یعنی اینکه معضل ماست.
برای رفع این مشکل چه کارهایی انجام دادهاید؟
در بعضی از شهرکها به دلیل کمبود آب از تانکر آب استفاده میکنند یعنی از چاههای کشاورزی آب مورد نیاز خود را تامین میکنند. مساله دوم ما مساله برق واحدهای صنعتی است. در بسیاری از شهرکها ما با کمبود برق مواجه هستیم، متاسفانه وزارت نیرو پست مورد نیاز را ندارد تا بتواند برق را راهاندازی کند. برای پست برق باید سرمایهگذاری شود و به دلیل محدودیتهای مالی که وزارت نیرو دارد این امکان وجود ندارد، مخصوصاً پستهای 63 که حدوداً 5/11 تا 12 میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز دارد.
بنابراین کمبود آب و برق عمدهترین معضلات شهرکهای صنعتی هستند. در حال حاضر کدام صنایع در کشور رونق بیشتری داشته و با بازدهی بالاتری فعالیت میکنند؟ بالعکس کدام صنایع در حال حاضر بازدهی مطلوب و مناسبی ندارند؟ این سوال را از آن جهت پرسیدم که بر اساس تعریف، اقتصاد علم تخصیص منابع است، حال اگر ما بخواهیم پیامی برای بانکها در مورد تخصیص منابع داشته باشیم شما فکر میکنید تخصیص منابع باید برای کدام صنایع باشد؟
ببینید در مورد اینکه کدام صنایع خوب یا بد است یا فعالیت کدام یک مناسب یا غیرمناسب است، میتوانم بگویم بستگی به موقعیت آن واحد صنعتی و مدیریت آن دارد. اگر مدیران خوبی در صنعت حضور داشته باشند، آن صنعت را ارتقا میدهند، منابعشان را تامین میکنند، مشکلاتشان را حل میکنند و آن واحد را به فعالیت درمیآورند. مگر اینکه محدودیتهایی وجود داشته باشد.
نظیر چه محدودیتهایی؟
مانند محدودیت واردات مواد اولیه به خاطر تحریم که البته این موضوع هم با وجود مدیران کارآمد، راههای برونرفت از آن پیدا میشود. بنابراین من نمیتوانم بگویم که کدام صنعت نامناسب و ناکارآمد و کدام صنعت خوب است و پربازده. ما باید اگر منابعی داریم در اختیار واحدهایی بگذاریم که مدیریتهای صحیحی دارند و آنها منابع را در ایجاد ارزش افزوده بیشتر به کار میگیرند. در مورد اینکه چه نوع صنایعی را در شهرکهایمان داریم میتوانم بگویم نوع صنایعی که در داخل شهرکها وجود دارد و از واحدهای به بهرهبرداری رسیده حدود 28 درصد آنها صنایع فلزی، حدود 24 درصد صنایع شیمیایی و حدود 17 درصد صنایع غذایی هستند. یعنی این نوع صنایع عمدتاً در داخل شهرکها دارند فعالیت میکنند.
در حال حاضر بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند در داخل کشور باید دریابیم که نقاط قوت در کدام صنایع است و با تمرکز بر آنها به تخصیص منابع بپردازیم.
ما باید روبه صنایعی بیاوریم که امکانات آن، زیرساختها و منابع آن را در اختیار داریم. ٌبدین معنی که صنایعی که بتوانیم به راحتی منابع و مواد اولیه و انرژی مورد نیاز آن را در اختیار داشته باشیم. به عنوان مثال صنعت پتروشیمی، صنعتی است که به دلیل اینکه مواد اولیهاش در داخل کشور قابل تامین است صنعتی است که حمایت از آن، باعث رونق بیشتر اقتصاد، ارزش افزوده بیشتر میشود. صنایعی که به معادن وابسته هستند، مثل صنایع فولاد، صنایعی هستند که اگر هم دولت و هم مردم روی آن سرمایهگذاری کنند، باعث میشود که ارزش افزوده بیشتری در اختیار قرار بگیرد. ولی توجه کنید که این صنایع هم مثل صنعت فولاد نیاز به آب دارد. ما معادنمان در جاهایی قرار دارد که آب کم وجود دارد. یا بایستی معدن را بیاوریم در کنار آب یعنی معدن را استخراج کنیم بیاوریم در کنار آب یا اینکه باید آب را به کنار معدن ببریم. پروژههای معدنی بزرگ مثل گلگهر و چادرملو معادن بسیار غنیای هستند که باید به آنها آب برسانیم. اینها صنایعی هستند که ارزش افزوده بیشتری دارند و اگر بانکها، این واحدها را حمایت کنند، قطعاً به لحاظ ارزش افزوده بیشتری که دارند، کشور زودتر به نتیجه
میرسد.
بفرمایید چه برنامهای برای واحدهای تعطیل و نیمهتمام دارید؟
سعی دولت در این مرحله و در این مقطع این است که از توقف بیشتر واحدهای صنعتی جلوگیری کند و در این جهت تلاش هم کرده است. اگر اشتباه نکنم، حدود 680 واحد از همین مجموعه 5400 واحد صنعتی در کل کشور در ماههای اخیر به بهرهبرداری رسیدهاند. پس اگر اولویتبندی کنیم، یک، جلوگیری از توقف بیشتر واحدها؛ دوم، راهاندازی این واحدها؛ سوم، توسعه فعالیت واحدهایی که دارای ارزش افزوده بیشتر هستند و اشتغال بیشتری را در کشور ایجاد میکنند، برنامههای دولت برای این واحدهاست. ولی نکته مهم این است که معضل بزرگ واحدهایی که در حال حاضر مشکل دارند و در شرف توقف هستند کمبود نقدینگی است. متاسفانه منابع مالی و نقدینگی کشور، در دو دولت گذشته، عمدتاً به سمت بازرگانی هدایت شده است یا اگر هم به اسم صنعت گرفته شده است، متاسفانه در این بخش مصرف نشده در نتیجه مشکل اصلی این واحدها نقدینگی است. یعنی میتوانم بگویم بالای 60 درصد این واحدها، مشکل نقدینگی دارند و بانکها باید در جهت کمک به این واحدهای صنعتی همکاری کنند و منابع را در اختیار آنها بگذارند. البته بانکها برای برخی از واحدهای صنعتی به دلیل بعضی از محدودیتها، مثل چکهای برگشتی، یا
بدهیهایی که دارند، محدودیتهایی ایجاد میکنند و منابع را در اختیار آنها نمیگذارند. حتی منابعی را که برای آنها مصوب میشود، باز در اختیار آنها نمیگذارند و این موجب گله و شکوه و شکایت واحدهای صنعتی است.
در مورد طرحهای نیمهتمام چطور؟
واحدهایی داریم که نیمه تمام هستند، یعنی آنهایی که تا به حال به بهرهبرداری نرسیدهاند و جزو آن 28 هزار واحدی هستند که خدمتتان عرض کردم. این 28 هزار واحد صنعتی، در دست ساخت و ساز هستند. تعدادی از آنها زمین را گرفتهاند، تعدادی دیوارکشی شدهاند، تعدادی سولهاند، تعدادی از واحدها در مرحله فونداسیون هستند، تعدادی ماشینآلات خریدهاند و در نهایت تعدادی در حال مذاکره برای راهاندازی موقت و تولید موقت هستند. مساله این واحدها، با مساله واحدهایی که به بهرهبرداری رسیدهاند کاملاً متفاوت است. ما باید تلاشمان این باشد که از واحدهایی که نزدیکتر به بهرهبرداری هستند حمایت بیشتری کنیم. یعنی آن دسته از واحدهایی که پیشرفتشان بالای 90 درصد است، در ابتدا، آن که بالای 80 درصد است در مرحله بعد و به ترتیب مورد حمایت قرار دهیم. زیرا زودتر به بهرهبرداری رسیده، زودتر جذب نیروی انسانی کرده و مشکل اشتغال را سریعتر حل میکنند.
چالشهای اصلی در بهرهبرداری از شهرکهای صنعتی، کمبود آب و برق است. این شهرکها به بیش از ۲۹۰۰۰ لیتر در ثانیه احتیاج به آب دارند ولی تنها ۱۲۰۰۰ لیتر در اختیار آنها قرار گرفته است. همچنین وزارت نیرو پست مورد نیاز برای راهاندازی برق در این شهرکها را ندارد
چند درصد از ظرفیت شهرکهای صنعتی فعال است؟
بستگی به موقعیت شهرکها و امکانات زیربنایی آنها دارد. یعنی نمیتوانم بگویم چه شهرکی چند درصد ظرفیت دارد. یک شهرک ممکن است در تهران کاملاً فعال باشد و دیگر زمینی نداشته باشیم که واگذار کنیم. مثل شمسآباد. برعکس شهرکهایی مثل عباسآباد یا اشتهارد داریم که تمام زیرساختهایشان را ایجاد کردیم، ولی کسی سرمایهگذاری در آنجا انجام نداده است زیرا در مناطقی هستند که به اصطلاح، سرمایهگذار رغبتی برای سرمایهگذاری در آنجا ندارد. ولی متاسفانه در دولتهای گذشته آن شهرکها مصوب شده است. زیرساختهایش هم ایجاد شده است. ولی هیچ واحد صنعتی در آنجا فعالیت نمیکند.
در مورد واحدهای نیمهتمام که گفتید اولویت تخصیص منابع با واحدهایی است که نزدیکتر به بهرهبرداری هستند، چقدر سرمایه برای این واحدهای نیمه تمام برآورد شده است؟
تا آنجایی که من میدانم، نقدینگی مورد نیاز برای صنعت، 150 هزار میلیارد تومان در سال است.
تسهیلات مورد نیاز جهت اجرای برنامههای حمایت از صنایع کوچک که در شهرکها مستقرند، بین سالهای 93 تا 96، حدود 23 هزار میلیارد تومان است. اما در رابطه با فعالیتهای خودمان، مجموع اعتباراتی که طی پنج سال آینده مورد نیازمان است، برای اینکه بتوانیم زیرساختهای شهرکهایمان را کامل کنیم، با ارزش پول امروز 21 هزار میلیارد تومان است. این اعتبارات در راستای آب، برق، گاز، آسفالت، فاضلاب، سیستم تصفیهخانه فاضلاب، جداول، فضای سبز و غیره است.
تصمیمهای دولت قرار است موتور محرک شهرکها و واحدهای صنعتی باشد یا بانکها یا خود واحدها؟ قرار است منابع مالی از کجا تامین شود. آیا قرار است از ظرفیتهای صندوق استفاده شود؟
متاسفانه عمده منابع بانکها طی دولت دهم از بین رفته است و امکانات مالی کافی را در اختیار ندارند. از سوی دیگر تنها جایی که فعلاً میتواند منابع لازم را در اختیار بانکها قرار دهد، صندوق توسعه است. هر چند که از منابعی که بانکها دارند، نباید غافل شویم. ولی عمده منابعی که بتواند در فاز دوم هدفمندسازی به کمک واحدهای صنعتی بیاید، چه از لحاظ ارزی و چه از لحاظ ریالی، همان صندوق توسعه است.
بدین معنی که همه 21 هزار میلیارد تومان را صندوق توسعه ملی تامین میکند؟
خیر، ما این اعتبار را عمدتاً از بانکها نمیگیریم. ببینید این 21 هزار میلیارد تومان از منابع مختلفی تامین میشود. ما از محل واگذاری زمینهای صنعتی قسمتی از این منابع را تامین میکنیم. قسمت دیگر از این منابع را باید دولت در اختیار ما بگذارد. البته متاسفانه در سالهای اخیر از کمکها و اعتبارات دولتها محروم بودیم. به طور مثال در سال 92 ما فقط 58 میلیارد تومان کمک دولتی داشتیم یا در سال 91 حدود 15 میلیارد تومان کمک دولتی داشتیم. انتظار این است که قسمت عمدهای از این منابع را از محل فروش زمینهای شهرکهای صنعتی و واگذاریها تامین کنیم. ولی احتیاج داریم قسمتی از این نیاز را دولت تقبل کند که پروژههای اتمام شهرکهای صنعتی تصویب بشود.
دولت چه برنامههایی برای تسریع بخشیدن به رشد شهرکهای صنعتی و خروج از رکود آنها دارد؟
رکود با خرید مردم ارتباط دارد. رکود را باید با ایجاد زمینه و فضای لازم برای گردش اقتصادی و فعالیت ایجاد کرد. رکود ناشی از این است که یا کالایی وجود ندارد که عرضه بشود یا خریداری برای آن کالا وجود ندارد یا کسی پول ندارد کالا را بخرد. یکی از زمینههایی که باید تامین بشود تا مردم خرید کنند گرفتن کمک از بانکهاست برای اینکه رکود جبران شود. بنابراین در مبحث رکود شرایط کاملاً متفاوت است.
از زمان و جزئیات بسته محرکی که رئیسجمهور در روز ملی صنعت و معدن اعلام کردند، خبر دارید؟
اجازه بدهید بسته از دولت بیرون بیاید زیرا من عضوی از این کمیته و کارگروه نیستم که اطلاعات دقیق آن را داشته باشم. بنابراین تا بسته از کمیته خارج نشود اظهار نظر کردن راجع به آن صحیح نیست.
لایحه حمایت از تولید در چه مرحلهای است؟
میدانم که در کارگروههای دولت بعد از پیشنهادهایی که وزارت صنایع داده است به جمعبندی در مورد صنایع کوچک رسیده و پیشنهاد آن را به دولت دادهاند. دو کارگروه روی این پیشنهاد کار میکنند تا اینکه نتیجه آن مصوبه دولت بشود.
به عنوان سوال آخر به نظر شما صنعتگران ما باید امید به رونق بیشتر داشته باشند؟
ببینید من این را میتوانم به شما بگویم که ما امیدوار هستیم تصمیماتی که به صورت عقلانی در دولت تدبیر و امید گرفته میشود راهگشا باشد که البته راهگشا خواهد بود. آماری را اخیراً وزیر نیرو داده است که مصرف برق ما در سه ماه اخیر 10 درصد افزایش پیدا کرده است و حدود پنج هزار مگابایت برق در کشور بیشتر مصرف میشود. برق را عمدتاً سه دسته مصرف میکنند: خانگی، تجاری یا صنعتی. مصرف برق کشاورزی بسیار جزیی است، مصارف خانگی و تجاری هم چندان تغییری نکرده است، نتیجهگیری میکنیم که عمده افزایش مصرف برق در حوزه صنعت بوده است. این نشان میدهد که در صنعت تحرکی ایجاد شده است. واحدهایی که فعالیتشان پایین بوده است فعالیتشان را بالا بردهاند. بعضی از صنایع آمارشان را که نگاه میکنیم میبینیم با این موضوع کاملاً هماهنگ است. اگر شما در این 100 روز اخیر دقت کنید متوجه میشوید تولید خودرو در کشور دو برابر شده است، از آنجایی که تولید خودرو دو برابر شده تولید قطعات در کشور نیز دو برابر شده و مفهوم این افزایش تولیدها این است که به برق بیشتری احتیاج است و برق بیشتری مصرف شده است. شرایط کشور شرایط متفاوتی شده است یعنی بخش صنعت فعالتر از
قبل شده است ولی آنچه که مهم است این است که هنوز انتظار مردم و انتظار تولیدکنندگان و صنعتگران بیشتر از این است و انتظار دارند هرچه سریعتر بخش صنعت فعالتر شود. امیدواریم با تصمیمات و تدابیری که دولت میگیرد این بخش فعالتر بشود.
دیدگاه تان را بنویسید