تثبیت قیمت جهانی نفت به ثبات اقتصاد ایران کمک میکند
اقتصاد ایران و آینده بازار انرژی
هدف این مقاله بررسی روندهای احتمالی در بازارهای بینالمللی انرژی طی یکی دو دهه آینده است. مقصود این بررسی پیشگویی نیست، بلکه سبک و سنگین کردن روندهایی است که برای ارزیابی فرصتها و محدودیتهای پیش رو و تصمیمگیری در مورد رویکردهای بهینه برای توسعه اقتصاد ایران اهمیت کلیدی دارد.
هدف این مقاله بررسی روندهای احتمالی در بازارهای بینالمللی انرژی طی یکی دو دهه آینده است. مقصود این بررسی پیشگویی نیست، بلکه سبک و سنگین کردن روندهایی است که برای ارزیابی فرصتها و محدودیتهای پیش رو و تصمیمگیری در مورد رویکردهای بهینه برای توسعه اقتصاد ایران اهمیت کلیدی دارد.
برای این بررسی نخست از مشخصههای بازار انرژی در دو دهه گذشته شروع میکنیم و بعد به عواملی که احتمالاً در سالهای آتی در بازار انرژی دگرگونی ایجاد میکنند، میپردازیم.
دو جنبه بارز بازارهای انرژی در دو دهه گذشته نوسانات شدید همراه با روند کلی افزایش قیمت انرژی است. این دو جنبه حاصل چند ویژگی در عرضه و تقاضای انرژی در آن دوره است.
مهمترین اینها کشش قیمتی بسیار کم عرضه و تقاضای حاملهای انرژی در کوتاهمدت است، به این معنی که پایین و بالا رفتن قیمت انرژی اثر نسبتاً کمی روی تقاضا و عرضه میگذارد چون تغییر ظرفیت تولید یا میزان مصرف در پاسخ به تغییر قیمت زمان زیادی میبرد. در ضمن دولتها هم در بسیاری از کشورها سعی در تثبیت قیمت انرژی برای مصرفکنندههای داخلیشان دارند و در نتیجه اثر قیمت جهانی را روی میزان مصرف به خصوص کاهش میدهند.
در این شرایط اگر مثلاً به دلیل درگیریهای داخلی یا خارجی صادرات نفت از یک کشور تولیدکننده مهم کاهش پیدا کند یا تقاضای چند واردکننده به دلیل رشد اقتصادی بالا برود، تعادل بازار به هم میخورد و کمبود نفت در بازار جهانی با تغییرات محدود قیمت از میان برداشته نمیشود، مگر آنکه قیمت نفت شدیداً بالا برود.
این در واقع اتفاقی بود که طی سالهای 1381 تا 1387 افتاد. در آن سالها، رشد اقتصادی در بسیاری از کشورها مخصوصاً در آسیا و خطر گسترش درگیری نظامی در خاورمیانه، قیمت نفت را در بازارهای بینالمللی به سرعت بالا برد و از حدود بشکهای 20 دلار به بشکهای 145 دلار رساند. عکس این روند هم درست است، یعنی افت تقاضا در کشورهای واردکننده میتواند قیمت را به سرعت و به شدت پایین بیاورد، چنانکه وقتی در تابستان 1387 آمریکا و اروپا با بحران مالی و اقتصادی مواجه شدند، قیمت نفت ظرف پنج ماه از حدود بشکهای 145 دلار به بشکهای 30 دلار رسید. یک سال بعد هم خاتمه رکود در آمریکا و ادامه رشد در آسیا و آفریقا قیمت نفت را دوباره بالا برد.
در چند سال گذشته نوسانات و روند افزایشی قیمت انرژی به طور محسوسی کاهش پیدا کرده است. بخشی از این تغییر به ثبات نسبی اقتصاد جهانی در این سالها مربوط میشود. ولی این تنها دلیل نیست. در واقع اگر مشخصههای تولید و مصرف انرژی هنوز شبیه 30 سال پیش بود، اتفاقاتی چون قیام در کشورهای عربی، قطع صادرات نفت از لیبی، و تشدید تحریم اقتصادی ایران میتوانست نوسانات شدیدی در قیمت نفت ایجاد کند. ولی در این میان بازار انرژی دچار چند تحول مهم شده است که به نظر میرسد روندهای گذشته را عوض کرده است.
یکی از این تحولات بالا رفتن بهرهوری انرژی در بسیاری از کشورهای جهان است. این روال از چهار دهه پیش شروع شده بود، ولی در 10 سال گذشته شتاب گرفته است. حتی در اقتصاد سترگ چین هم که تا مدتی پیش صرفهجویی در انرژی فدای رشد شتابان شده بود، چند سالی است که توجه سیاستگذاران و تولیدکنندگان به استفاده بهینه از انرژی معطوف شده است.
در همین حین، ساختار تولید در دهههای اخیر بیشتر و بیشتر به سمت خدمات که خیلی کمتر از صنعت و کشاورزی انرژیبر هستند، سوق یافته است. هر دو این روندها اثر رشد اقتصادی را روی تقاضای انرژی کاهش داده است.
در کنار این روندها، انعطاف در استفاده از منابع متنوع انرژی هم در تولید و هم در مصرف بالا رفته است. به خصوص، به کار گرفتن بیشتر برق و تولید آن توسط نیروگاههایی که به طور انعطافپذیر از منابع مختلف استفاده میکنند، کشش قیمتی تقاضای انرژی را بالا برده است. یک روند بسیار مهم دیگر دستیابی به فناوری و منابع انرژی جدید به ویژه گاز طبیعی و منابع تجدیدپذیر است که تنوع تولید انرژی را بالا برده و تمرکز آن را روی تولیدکنندگان بزرگ نفت کم کرده است. این پدیده کشش عرضه انرژی را به قیمتش افزایش داده و در کنار روندهای دیگر باعث شده است فراز و نشیبهای اقتصاد کلان امروزه نوسانات کمتری در تقاضا و قیمت انرژی ایجاد میکند.
روندهای اخیر در بازار انرژی که در بالا برشمردیم به احتمال قوی در یکی دو دهه آینده ادامه پیدا خواهند کرد و قیمت باثباتتری را نسبت به گذشته برای انرژی رقم خواهند زد. افزایش بهرهوری در مصرف انرژی هنوز جای زیادی دارد و فناوری جدید برای این کار به طور روزمره در حال ارتقاست. در نتیجه اگر اقتصاد دنیا با سرعتی در حول و حوش آنچه در دو دهه گذشته داشته رشد کند، تقاضای انرژی به میزان کمتری بالا خواهد رفت.
از طرف دیگر، توسعه و تنوع منابع جدید به رشد و ثبات عرضه انرژی کمک میکند و مانع افزایش زیاد قیمت میشود. ورود و خروج بعضی تولیدکنندهها حتی تولیدکنندههای نسبتاً عمده نیز به احتمال زیاد تحول خیلی بزرگی در قیمت انرژی جهانی ایجاد نخواهد کرد. در ضمن باید در نظر داشت که چون هزینه بهرهبرداری از منابع جدید نسبتاً بالاست، بسیار بعید است که تولید اضافی در حدی باشد که قیمت انرژی را به سطوح پایینی که در اواخر دهه 1370 یا سال 1387 مشاهده شده برگرداند. حتی اگر هم رشد اقتصادی افت داشته باشد، به احتمال زیاد با رسیدن قیمت نفت به حدود بشکهای 60، 70 دلار عرضه انرژی از منابع جدید متوقف خواهد شد.
دو نکته مهم را در مورد این بحث نباید فراموش کرد؛ نخست اینکه هر چند قیمت جهانی انرژی احتمالاً از ثبات نسبی برخوردار خواهد بود، بعضی قیمتهای انرژی محلی ممکن است نوسانات بیشتری داشته باشند. چون دسترسی به انواع انرژی در همه محلها یکسان نیست و دولتها هم در قیمتگذاری محلی دخالت میکنند. نکته دوم اینکه نباید فراموش کرد که همیشه عوامل زیادی وجود دارند که میتوانند این معادلات را به هم بزنند و بعضاً هم قابل پیشبینی نیستند.
اهمیت روند نسبتاً باثبات قیمت انرژی برای اقتصاد ایران این است که دست و پنجه نرم کردن با نوسانات شدید قیمت نفت یکی از بزرگترین مشکلات سیاستگذاری اقتصادی بوده است. برای ایران هموار کردن استفاده از درآمد صادرات نفت کار آسانی نبوده، چون وقتی درآمد بالا رفته امکان پسانداز کردن در خارج از کشور محدود بوده و فشار سیاسی هم برای هزینه کردن درآمدها بالا بوده است.
در نتیجه رشد همراه با تورم شدید به وجود آمده است. وقتی هم که قیمت نفت پایین رفته، کشور با کمبود منابع مالی روبهرو شده و جوابگویی به تعهدات دولت به چاپ پول منجر شده و رکود تورمی به بار آورده است.
با توجه به این زمینه، ثبات نسبی قیمت نفت در سالهای آتی امکانات بهتری برای برنامهریزی اقتصادی کارا و دستیابی به رشد پایدار ایجاد میکند.
دیدگاه تان را بنویسید