آیا دولت یارانه پردرآمدها را در سال ۱۳۹۵ حذف خواهد کرد؟
یارانه و سلامت
تاکنون مباحثزیادی در خصوص حذف یارانه افراد پردرآمد یا دهکهای بالای جامعه از سوی برخی سیاستگذاران یا قانونگذاران عنوان شده اما هنوز مشخص نیست که این گفتمان حذف تا چه جایی پیشرفت داشته و دولت با توجه به کاهش درآمدهای نفتی چه برنامهای برای ادامه طرح هدفمندی دارد؟
تاکنون مباحث زیادی در خصوص حذف یارانه افراد پردرآمد یا دهکهای بالای جامعه از سوی برخی سیاستگذاران یا قانونگذاران عنوان شده اما هنوز مشخص نیست که این گفتمان حذف تا چه جایی پیشرفت داشته و دولت با توجه به کاهش درآمدهای نفتی چه برنامهای برای ادامه طرح هدفمندی دارد؟ ظاهراً دولت تلاش زیادی به خرج میدهد تا بتواند افراد پردرآمد را شناسایی کرده و به طرز محترمانهای اقدام به حذف یارانه آنها کند اما اینکه تا چه حد پیشرفت کرده، اخبار و اطلاعات دقیقی منتشر نشده است.
گذشته از خوب و بد حذف یارانهها به نظر میرسد در سال آینده مساله اصلی اقتصاد ایران یارانهها نباشد چرا که در سال آینده با توجه به فرصتهای جدید برای بهبود اقتصاد ناشی از لغو تحریمها و دسترسی ایران به بازارهای مالی و تجاری بینالمللی، برای دولت پرداختن به پروسه حذف یارانهها اولویت نداشته باشد. با حذف به فرض ۱۰ میلیون نفر دولت مبلغی حدود پنج هزار میلیارد تومان صرفهجویی میکند. با مشکلات فراوانی که در شناخت افراد پردرآمد وجود دارد، این کار حداقل یک میلیون شهروند ناراضی برای دولت میتراشد، که شاید هنگام نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 از نظر سیاسی منطقی نباشد. اما در این میان سوالی که وجود دارد این است که با توجه به کاهش درآمدهای دولت از محل فروش نفت، منابع پرداخت یارانه نقدی از چه محلی تامین خواهد شد. در پاسخ به این پرسش میتوان گفت منابع برای پرداخت یارانه از بودجه دولت تامین نمیشوند چرا که قانون هدفمندی ۱۳۸۹ این پرداختها را از منبع فروش فرآوردهها تعیین کرده است. در سالهای اولیه اجرای این قانون، بهعمد یا به اشتباه در محاسبات، سطح منابع با پرداختها انطباق نداشت، که این امر باعث استقراض از
بانک مرکزی و تورمی شد که همه از آن مطلع هستند. اما بعد از پنج سال کاهش واقعی یارانه نقدی و حذف بعضی از یارانهبگیرها، این انطباق بهوجود آمده است، گو اینکه در سخنرانیهای مخالفان با این طرح به این موضوع کمتر اشاره میشود. شاید پرداخت ۴۰ هزار میلیارد تومان در سال 89 و 90 رقم قابل توجهی به شمار میرفت اما در حال حاضر ارزش واقعی این رقم به کمتر از یکسوم رسیده است.
مشکل بزرگ هدفمندی
متاسفانه از ابتدای اجرای این قانون دو مشکل بزرگ دامان این طرح مهم اقتصادی را گرفته بوده که هنوز هم کاملاً برطرف نشدهاند. یکی عدم اطلاعرسانی شفاف و دیگری عدم استفاده از نظرات جدید در علم اقتصاد. بهخصوص در مورد یارانه نقدی ادبیات متنوعی در 10 سال اخیر در دنیا به وجود آمده است که میتوانست (و میتواند) به طرح ایران کمک کند. متاسفانه مجریان این طرح در دولت قبلی نیازی به مشورت با اقتصاددانانی که در سایر کشورها در مورد این مسائل پژوهش میکنند احساس نمیکردند، تا حد زیادی بیگدار به آب زدند و نتیجه مطلوبی نگرفتند.
گذشته از تمام اتفاقاتی که در دولت گذشته رخ داد و انحرافی که خواسته یا ناخواسته در اجرای قانون هدفمندی یارانهها صورت گرفت، در طول سالهای گذشته که این طرح اجرا شده کمتر کسی را دیدهام که با اهداف کلان این طرح مخالفت کند اگرچه در نحوه هزینههای جبرانی اختلافاتی وجود داشته است. این اتفاق نظر بسیار مهم است و باید در آینده طرح را طوری جلو برد که از آن محافظت شود.
یکی از اهداف خوب این طرح این بود که بهجای یارانه انرژی یارانه نقدی به مردم داده شود. نادیده گرفتن این بخش از طرح بعد از یک قرارداد بین دولت و مردم این اتفاق نظر را از بین میبرد. بزرگ کردن یارانه نقدی بهعنوان مانعی برای هر فعالیت دولت، از آموزش تا بهداشت تا حقوق کارمندان، این توهم را به وجود میآورد که پول یارانه نقدی از بودجه این وزارتخانهها آمده است که اصلاً درست نیست. این پول قبلاً دود هوا میشد و حالا بهصورت نقدی در اختیار مردم قرار میگیرد تا آنها خود تصمیم بگیرند که آن را مانند قبل در ماشینهایشان بسوزانند یا هزینه آموزش و بهداشت کنند. افزایش بهای انرژی در دو نوبت در دولت آقای روحانی به درآمد طرح افزوده بدون آنکه یارانه نقدی را افزایش داده باشد. یک محاسبه ساده بهبود دخل و خرج این طرح را نشان میدهد. دولت هر روز حدود ۷۰ میلیون لیتر بنزین به مردم میفروشد. اگر این بنزین را هنوز به قیمت ۱۰۰ تومان در هر لیتر میفروخت، یارانه نقدیای نمیپرداخت. حالا که بنزین را به 10 برابر آن میفروشد، اگر بخواهد اضافه درآمد آن را به مردم برگرداند، باید به هر ایرانی ماهانه ۲۵ هزار تومان بدهد. در حال حاضر بنزین کمتر
از یکسوم کل انرژی است که دولت به مردم میفروشد و اگر درآمد حاصله از حذف یارانه آنها را هم اضافه کنیم، بیشک به رقمی بیش از ۴۵۵۰۰ تومان فعلی میرسیم. پس اینهمه بحث درباره اینکه دولت توان پرداخت یارانه را ندارد، گمراهکننده است و ربط زیادی به طرح هدفمندی ندارد. این درست است که دولت ایران بیش از پیش با کمبود درآمد مواجه است، بهخصوص بعد از کاهش قیمت نفت، اما این مشکل لااقل در دو سال اخیر ناشی از طرح هدفمندی نیست. در واقع طرح هدفمندی راه جدیدی برای ایجاد درآمد برای دولت باز کرده است. دولت میتواند با افزایش بهای انرژی یا با توجیه رساندن آن به قیمت بازارهای همسایه به عنوان مالیات، درآمد خود را از فروش برآوردههای انرژی افزایش دهد. حال سوال اینجاست که آیا ادامه پرداخت یارانه به شکل کنونی در سال 95 ممکن است؟ در این رابطه من مشکلی نمیبینم. چند سال پیش دولت قراری با مردم گذاشته که بهجای یارانه انرژی به آنها یارانه نقدی بدهد. اینکه یارانهای در کار باشد یا نباشد، تصمیم مهمی برای دولت است و اگر تصمیم بر دادن یارانه باشد، شکی نیست که بدترین نوع آن به صورت یارانه انرژی است نه پرداخت نقدی. در این میان برخی از
کارشناسان بر این باورند که بهتر است با توجه به شرایط جدید اقتصادی کشور و لغو تحریمها دولت راه جدیدی برای رفاه مردم و جبران هزینههای رفاهی تعریف کند. اما به نظر من کمبها دادن به محسنات پرداخت یارانه نقدی که با بوروکراسی بسیار کم، بهموقع و بدون فساد بهدست مردم میرسد، اشتباه است. پرداختهای غیرنقدی یا حتی نقدی شرطی (مثلاً به شرط پایین بودن درآمد یا تغییر رفتار فرد یارانهبگیر) نیاز به دستگاههای اجرایی قوی دارد که خود هزینهبر هستند. از سوی دیگر برخی این موضوع را مطرح کردهاند که آیا با توجه به هزینههای رفاهی در بخش نظام سلامت، دولت قادر است طرح تحول در نظام سلامت یارانه نقدی را به موازات هم پیش ببرد؟ به نظر من این دو با هم ارتباط اصولی ندارند، اما چون هر دو از محل افزایش بهای انرژی منبع میگیرند، به نظر در رقابت با یکدیگر هستند. به نظر من اقدام برای حذف یارانه نقدی برای اینکه بودجه سلامت بالا برود کار درستی نیست، چون مردم دقیق نمیدانند که آن بودجه چگونه هزینه میشود و به دست چه کسانی میرسد. طبیعتاً افراد مختلف یکسان از آن بهرهمند نمیشوند و ایجاد نارضایتی از افزایش بهای حاملهای انرژی را در آینده
سختتر میسازد. من مشکلی نمیبینم که تامین هزینه طرح تحول در نظام سلامت مالیات از افزایش بهای انرژی تامین شود.
دیدگاه تان را بنویسید