نظرات متفاوتی درباره امکان مسوولیت اجتماعی شرکتها ضمن پرهیز از مالیات وجود دارد
قدیسان اجتماعی، شیاطین مالیاتی
شرکت فایزر همیشه بابت پایبندی به مسوولیت اجتماعی به خود میبالیده است.
شرکت فایزر همیشه بابت پایبندی به مسوولیت اجتماعی به خود میبالیده است. این غول داروسازی آشکارا درباره استقبال از مسوولیتمان نسبت به جامعه صحبت میکند. او اصرار دارد که تمام تلاشش را انجام میدهد تا از دسترسی مردم فقیر به محصولاتش اطمینان یابد. این شرکت علیالخصوص به همکاریاش با سازمانهای مردمنهاد و دیگر دستاندرکاران بهداشت جهانی در جهت تقویت و بهبود نظامهای خدمات درمانی افتخار میکند. اما این امر فایزر را از یک «گریز مالیاتی» بزرگ بازنداشته است. این شرکت قصد دارد در ازای بخشی از 160 میلیارد دلار حاصل از مصادره شرکت آلرگان، محل استقرارش را از آمریکا به ایرلند یعنی جایی که آلرگان قرار دارد، منتقل کند، چرا که مالیات شرکتها در این کشور به طرز قابل توجهی پایینترند. بیتردید سهامداران فایزر از این تصمیم خوشحال شدند چرا که در سال 2014 این شرکت میتوانست یک میلیارد دلار از سه میلیارددلاری را که به خزانهداری آمریکا پرداخت کرد، نپردازد و پسانداز کند. اما بسیاری از آمریکاییها این مساله را تاب نیاوردند. هیلاری کلینتون، نامزد پیشتاز دموکراتها در انتخابات پیش رو، قول داده تا مالیاتی را تحت عنوان «مالیات
خروج» به شرکتهایی که چنین حربههایی را در پیش میگیرند، تحمیل کند.
مقالهای در شماره ژانویه نشریه «بررسی حسابداری» نشان میدهد فایزر رفتاری فراتر از غیرمعمول در تلاش برای اجرای این مسوولیت اجتماعی ضدمالیاتی داشته است. دیوید گوئنتر از دانشکده کسب و کار دانشگاه اورگان و همکارانش نرخهای مالیات موثر را که به عنوان نمونه توسط چند بنگاه آمریکایی طی سالهای 2002 تا 2011 پرداخت شده بود، با شرکتهایی که از برنامه مسوولیت اجتماعی استفاده میکردند، مقایسه کردند. این مقادیر توسط MSCI که یک فراهمکننده شاخص است گردآوری شده بودند. این مقایسه مشخص کرد شرکتهایی که بیشترین میزان مسوولیت اجتماعی را انجام میدهند، شدیدترین تلاشها را نیز برای گریز از مالیات انجام میدهند. همچنین این شرکتها بیشترین مبالغ را نیز برای لابیگری در مالیات میپردازند.
واضحترین توضیحی که برای این رابطه معکوس میتوان در نظر گرفت، دورویی است. مطمئناً مسوولیت اجتماعی شرکتها مبتنی بر این ایده است که بنگاهها وظیفهای هم در قبال جامعه دارند و تنها در برابر سهامداران مسوول نیستند. و قطعاً پایهایترین الزام به جامعه پرداخت مالیات جهت حمایت از اقشار فقیر و آسیبپذیر است. توضیح دیگر این است که بنگاهها یکپارچه نیستند بلکه مجموعهای از واحدهای رقیب هستند که اولویتهای متفاوتی دارند. بخشی که مسوولیت اجتماعی شرکتها را در خارج از کشور نیز دنبال میکند و بنابراین تمایل به افزایش بودجهاش دارد، ممکن است هرگز با کارمندان بخش تامین مالی که به منظور کمینه کردن هزینههای مالیاتی، حقوق میگیرند ارتباطی برقرار نکنند.
آقای گرونتر و همکارانش دو توضیح جذاب ارائه میدهند. اولی این است که شرکتها دقیقاً به همان دلیلی که سعی در کاهش مالیات و افزایش سودشان دارند، تعمداً نیز از مسوولیت اجتماعی استقبال میکنند. شواهدی وجود دارد که شرکتهای دارای برنامههای مسوولیت اجتماعی بزرگ، جذب کارگران مستعد (به ویژه از میان نسل جوان فعلی) میشوند و ایجاد جو پیرامون محصولاتشان را آسانتر مییابند. باروچ لف از دانشگاه نیویورک دریافته است شرکتهای دارای امتیاز مسوولیت اجتماعی بالاتر، رشد درآمدی بالاتری نیز دارند. اما هرچه شرکتهای بیشتری به دنبال کاهش مالیاتهایشان باشند، سرمایههای اجتماعی بیشتری را که از طریق مسوولیت اجتماعی انباشتهاند، از بین میبرند. استارباکس متوجه شد عملیات بریتانیاییاش با آشکار شدن برنامه مالیاتی این شرکت در سال 2012 تا چه حد به وجههاش صدمه زده است. این شرکت در نتیجه متعهد شد، فارغ از سودآوری، سالانه حدود 10 میلیون پوند (و سپس 16 میلیون پوند) در دو سال بعدی بپردازد.
توضیح محتمل دوم، این است که شرکتها مسوولیتهای اجتماعی و مالیات را جانشین یکدیگر میدانند. یعنی هرچه کمتر مالیات پرداخت کنند، پول بیشتری برای پرداخت به کارگران ماهر خواهند داشت. بنگاهها حتی ممکن است اینطور خود را متقاعد کنند که تعهدی اخلاقی جهت کاهش مالیاتشان دارند چرا که آنها بر آنچه دولتها با مالیاتشان انجام میدهند نظارتی ندارند، در حالی که آنها میتوانند پروژههای مسوولیت اجتماعی را خودشان انتخاب و از اجرای کارآمد آنها اطمینان حاصل کنند.
نظریههای رقیب، ایدههای متناقضی را در مورد تعریف یک شرکت مسوول از نظر اجتماعی ارائه میدهند. این دیدگاه از سوی مجموعههای بینالمللی که به دنبال استانداردی برای رفتار شرکتی هستند، رواج یافته و از سوی بسیاری از شرکتهای بزرگ اروپایی پذیرفته شده است: شرکتهای مسوول باید سهم منصفانهای از مالیاتها را ضمن آنکه به طور خصوصی از برخی فعالیتهای خیرخواهانه حمایت میکنند، بپردازند. برنامه گزارش جهانی، که دستورالعملهایی را در مورد نحوه گزارشدهی تلاشهای مرتبط با «پایداری» از سوی شرکتها، منتشر میکند، توصیه میکند این شرکتها اطلاعات دقیقی را از پرداختهای مالیاتیشان ارائه دهند چراکه عموم مردم میخواهند بدانند سهم این شرکتها در پایداری یک «نظام بزرگ اقتصادی» چیست. واحد جهانی سازمان ملل، مجموعهای که بنگاه را به انطباق با اهداف اجتماعی در سطح جهان ملزم میدارد، شرکتها را به همکاری با دولتها و دیگر سازمانها به منظور «ایجاد مالیاتهای بیشتر» تشویق میکند.
کسب و کار: لزوم بحث
با وجود این، بسیاری از روسای هیاتمدیرهها بهویژه در آمریکا، دیدگاه متفاوتی دارند. آنها معتقدند بهترین راه برای کمک به خیر عمومی موفقیت و رونق در کسب و کار است. در ضمن، آنها استدلال میکنند هرچه بتوانند پول بیشتری را از چنگال دولت دور نگه دارند، میتوانند واحدهای تولیدی بیشتری ایجاد کنند که به اشتغال بیشتر در کوتاهمدت میانجامد یا میتوانند تحقیقات بیشتری انجام دهند که شغلهای بیشتری را در بلندمدت خلق میکند. همچنین بدین ترتیب آنها پول بیشتری برای صرف در اهداف خوب خواهند داشت. از همین رو، گزارش مسوولیت اجتماعی اینتل در سال 2011 بیان داشت این شرکت برای ترویج سیاستهای مالیاتی معتقد است که نوآوری و رقابت را در سراسر دنیا تشویق کند. در حالی که گزارش پایداری شرکت صنایع و معادن مینهسوتا در همان سال اظهار داشت اولویتهای سیاست عمومی این شرکت اجرای اصلاحات مالیاتی و کاهش نرخ مالیات شرکتها در ازای افزایش پرداختهای اجتماعی عمومی است.
مکتب مسوولیت اجتماعی روسای هیاتمدیره نکتهای در مورد این مساله دارد. این قبیل روسا درست میگویند که وظیفه اصلی بنگاه در قبال جامعه فراهم ساختن شغل و درآمد است. همچنین در مورد یکپارچهسازی مالیاتها نیز حق با آنهاست. اما آمریکا فقط باید در مورد حرکت بنگاههایش در مخالفت با نرخ افزایش مالیات شرکتها مورد سرزنش قرار گیرد. در عین حال آنها باید متوجه باشند که بین انتقال به مکانی مثل ایرلند که صرفه اقتصادی بیشتری دارد و سادهانگاری نسبت به مساله پیچیدهای همچون مالیاتستانی به روش «ایرلندی دوگانه و ساندویچ هلندی» که تنها هدفش گریز همیشگی از مالیات است، تفاوتی فاحش وجود دارد. آنها همچنین باید بدانند که نگرانی در مورد عدم کارایی دولت با نامربوط بودن نقش آن در مالیاتستانی و درنتیجه عدم نیاز به پرداخت مالیات، کاملاً متفاوت است.
دیدگاه تان را بنویسید