شناسه خبر : 11927 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بررسی بازار فرش دستباف قبل و بعداز رفع تحریم‌های آمریکا

حال و احوال تار و پود دستبافه ایرانی

فرش دستباف ایرانی با وجود آنکه یک محصول مصرفی محسوب می‌شود اما معرف هویت ایران است و در دنیا به جایگاه مناسبی دست پیدا کرده، جایگاهی که به‌واسطه کیفیت و نقوش بسیار عالی دستبافه‌های ایرانی به دست آمده است.

حال و احوال تار و پود دستبافه ایرانی

فرش دستباف ایرانی با وجود آنکه یک محصول مصرفی محسوب می‌شود اما معرف هویت ایران است و در دنیا به جایگاه مناسبی دست پیدا کرده، جایگاهی که به‌واسطه کیفیت و نقوش بسیار عالی دستبافه‌های ایرانی به دست آمده است.
فرش دستباف ایرانی در سال‌های نه‌چندان دور یکی از عمده کالاهای صادراتی ایران به بازارهای اروپا، آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس به حساب می‌آمد اما به‌واسطه تشدید تحریم‌ها علیه ایران و اقتصاد آن فرش دستباف ایرانی اندک اندک از بازارهای هدف خود دور شد.
فرش دستباف ایرانی اولین ضربه را در سال 2002 در پی اتفاقات یازدهم سپتامبر دریافت کرد و بازیگران اصلی بازارهای فرش در سطح دنیا علاقه خود در راستای سرمایه‌گذاری در فرش دستباف ایرانی را به دست فراموشی سپردند. با کاهش حجم معاملات توسط بازیگران بین‌المللی فرش دستباف، به‌واسطه حضور سنتی تاجران فرش ایرانی در بازارهای اروپایی به‌ویژه هامبورگ آلمان صادرات فرش دستباف ایرانی تا سال 2012 به‌ طور مستمر و قابل قبول ادامه یافت اما از آن سال تا به امروز صادرات فرش دستباف به خواب‌ سنگینی فرورفته که به تعبیر تاجران داخلی، فرش دستباف ایرانی دیگر مرده است.
برخلاف دیگر کالاها که تولیدات آن در راستای مصرف داخلی و صادرات صورت می‌گیرد، تجارت فرش دستباف ایرانی نگاه ویژه‌ای به منازل مصرف‌کنندگان داخلی دارد. مصرف‌کنندگان اروپایی که نقطه هدف صادرات فرش دستباف ایرانی هستند، نیاز و سلیقه خاص خود را دارند که فرش دستباف نو ایرانی عموماً آنها را برآورده نمی‌کند بلکه فرش‌های به اصطلاح پا‌خورده خانه‌دارها این نیاز را برآورده می‌کند البته لازم به ذکر است که فرش‌های نو و آنتیک ایرانی نیز در بازارهای هدف دارای مشتریان خاص خود بودند.
بازار صادراتی فرش دستباف ایرانی از سه ناحیه مورد لطمه قرار گرفت که در شرایط جدید پسابرجام دو مورد رو به بهبودی است و انتظار می‌رود در آینده نه‌چندان دور سومین قسمت نیز آهسته‌آهسته راه گذشته خود را پیدا کند.
از موارد سه‌گانه که لطمه‌هایی به بازار صادراتی فرش دستباف وارد کرده‌اند، می‌توان به ممنوعیت واردات فرش‌های دستباف ایران به آمریکا، تحریم‌های بانکی و تغییر سبک زندگی جوانان اشاره کرد.
بازار هدف آمریکا یکی از بهترین بازارهای صادراتی ایران محسوب می‌شد که در بین سال‌های 2002 تا 2008 واردات فرش ایرانی از مبداء ایران به خاک آمریکا ممنوع اعلام شد، این موضوع کار را برای صادرات فرش دستباف ایرانی آنچنان سخت نکرد زیرا فرش ایرانی از بنکداری‌های بزرگ اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس به سمت کشور آمریکا راه خود را پیدا کرده بود اما در سال 2008 با اعمال ممنوعیت واردات فرش دستباف با اصالت ایرانی به خاک آمریکا کار برای فرش دستباف ایرانی بسیار سخت شد، از این‌رو بازار آمریکا دیگر آنچنان محل مناسبی برای فرش دستباف ایرانی به حساب نمی‌آمد و تمرکز تجار بر روی بازار اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس معطوف شد. با گذشت زمان و تشدید تحریم‌ها به خصوص تحریم‌های بانکی نقل و انتقال پول برای تجار ایرانی بسیار سخت شد. این موضوع شرایط را برای تجار ایرانی سخت‌تر کرد و تنها افرادی که در بازارهای بزرگ هدف همچون آلمان نماینده ثابت داشتند، قادر به ادامه حیات بودند، حیاتی که به‌واسطه تغییر ذائقه و سلیقه نسل جدید در چیدمان خانه‌های خود عمر کوتاهی داشت.
نسل جدید به‌واسطه تغییر نگرش، علایق و سلایق دیگر به دنبال محصولات سنتی با طراحی‌های شلوغ و رنگ‌های بسیار تند قرمز و آبی نیستند، چنین سلیقه‌هایی کاملاً با تولیدات دستبافه ایرانی متفاوت بود و این موضوع در کنار کاهش قدرت خرید خانواده‌ها در داخل ایران و بازارهای صادراتی میزان تقاضا را کاهش داد که به‌تبع آن میزان تولید نیز به شدت کاهش یافت.
در همین زمان که بازار صادراتی فرش دستباف ایرانی در سردرگمی کامل به سر می‌برد رقبای نوپا بدون هیچ اطلاعی از نیاز بازار و با کپی‌برداری از محصولات خوش‌آب و رنگ ایرانی وارد بازارهای جهانی شدند، در نگاه اول محصولات کپی‌شده از دستبافه‌های ایرانی شباهت بسیاری به نمونه‌های اصیل خود داشتند اما در نگاه دقیق‌تر کیفیت بسیار پایین این تولیدات حقایق را آشکار می‌کرد، قیمت تمام‌شده محصولات رقیب همچون کیفیت آنها بسیار کمتر از نمونه اصیل ایرانی بود از این‌رو تا حدودی توانستند با محصولات ایرانی وارد رقابت شوند.
با گذشت زمان و عدم تامین و انتقال فرش دستباف ایرانی به بازارهای هدف به‌واسطه عدم خروج فرش از منزل ایرانی‌ها، افزایش دستمزد بافنده، رکود حاکم بر اقتصاد داخلی و جهانی و کاهش میزان تولید دستبافه‌های ایرانی، رقبا در بازارهای صادراتی گوی سبقت را از محصولات ایرانی در زمینه فرش دستباف ربودند، گویی که آنها را بیشتر با نیاز و سلیقه بازار هدف آشنا ساخت، رقبا در این بازار با استفاده از طراحان آشنا به بازارهای صادراتی محصولات نهایی خود را به نیاز مشتریان نزدیک کردند که این موضوع از سوی ایرانی‌ها با پروژه تولید فرش‌های دو تا سه رنگ به صورت کاملاً ساده با شکست مواجه شد.
این بازار از سال 2012 تا به امروز و در مدت شش سال به خوابی عمیق فرورفته است که تمام امیدها به رفع تحریم‌ها و اجرای برجام از سوی غربی‌ها بود.
با اجرای برجام از سوی غربی‌ها امید بار دیگر به بازار فرش دستباف ایرانی آمده است اما نکته قابل توجه آن است که بازار فرش دستباف همچنان راه گذشته منطبق بر سنت خود را طی می‌کند، راهی که در بازار به روز آمریکا و اروپا سرانجام خوشی ندارد.
بازارهای آمریکا و اروپا کاملاً بازارهای به روز و مدرنی هستند که این بازارها شرایط کاری ایرانی‌ها مبنی بر تغییر مکرر قیمت‌ها، نبود مواد اولیه، تاخیر در تحویل به موقع کالا و عدم یکسانی در بافت چند فرش با یک طرح و نقشه واحد را اصلاً پذیرا نیستند.
همان‌طور که گفته شد عمده فرش‌های مورد نیاز بازارهای صادراتی از دل خانه‌های ایرانی‌ها به دست می‌آید و با توجه به اینکه در شرایط فعلی رکود بر اقتصاد کشور حاکم شده و قدرت خرید مردم کاهش یافته است میزان تقاضا برای خرید فرش دستباف به شدت کاهش یافته است، البته نباید از این موضوع به راحتی گذر کرد که نسل جدید آنچنان علاقه‌ای به خرید فرش‌های دستباف ندارند و آنها بر این عقیده‌اند که خرید فرش دستباف هزینه بسیاری به همراه دارد و استفاده از فرش دستباف مقرون به صرفه نبوده و مستهلک شدن فرش دستباف به‌واسطه پهن کردن زیر وسایل خانه کار اشتباهی است.
فرش دستباف ایران به صورت کاملاً هنری بافته می‌شود و در بافت آنها پایبندی به اصالت طرح و نقش دیده می‌شود که این موضوع نیازهای بازارهای هدف را پوشش نمی‌دهد و این در حالی است که رقیبان فرش دستباف ایرانی تمام نگاه خود را معطوف به نیاز بازارهای هدف کرده‌اند، در کنار رفع نیازهای بازارهای هدف از سوی رقیبانی همچون کشورهای هند، افغانستان و پاکستان که رقیبان اصلی فرش دستباف ایرانی محسوب می‌شوند، نرخ تمام‌شده کالای خود را به حداقل کاهش داده‌اند، این موضوع در شرایط اقتصادی حاکم در بازار اروپا به شدت به کمک دستبافه‌های رقیب ایران آمده است.
در کنار بازار اروپا با توجه به مسائل مطرح‌شده پیش‌بینی می‌شود توجه به بازار داخلی و افزایش قدرت خرید مردم در زمینه تهیه فرش دستباف ایرانی محرکی بر بازار صادراتی فرش ایرانی خواهد بود زیرا با افزایش میزان مصرف داخلی میزان تولیدات فرش دستباف افزایش خواهد یافت و میزان خروجی فرش از خانه‌های ایرانیان که منبع اصلی بازارهای صادراتی است نیز افزایش می‌یابد.index:2|width:300|height:200|align:left
در حال حاضر بازار داخلی فرش دستباف حال و احوال خوشی نسبت به گذشته ندارد، در چند سال اخیر به‌واسطه کاهش میزان تقاضا در بازار داخلی، فعالان این بازار کسب و کار خود را همراه با رکود دیده‌اند، کسب و کار فرش در بازار تهران برای خود بازارچه و پاساژهای مستقلی طی چند سال دست و پا کرده است که با گذر زمان ارزش ملک آنها نیز رشد داشته است، برخی از کاسبان بازار فرش با ورود رکود شدید به این بازار و رشد ارزش ملک خود با کار فرش خداحافظی کرده و حجره‌های خود را به فروش رساندند، برخی دیگر از کسبه این بازار با تغییر شغل یا اجاره حجره خود مسیر دیگری را برای زندگی خود رقم زده‌اند، در کنار اینها تجار فرش دستباف ایرانی نیز به‌طور کامل با این شغل خداحافظی نکرده‌اند و با امید به آینده بهتر برای گذران زندگی، کارهای متفرقه همچون واردات مواد اولیه و کالاهای نهایی را به حیطه فعالیت خود اضافه کرده‌اند.
بازار داخلی فرش دستباف که نماد آن در منطقه بازار بزرگ تهران قرار گرفته است کاملاً آرام و بدون هیچ حاشیه‌ای به دنبال کسب و کار خود بوده و تنها هر از چندگاهی فرش‌های خوش‌آب و رنگ توجه رهگذران را جلب می‌کند که در نهایت معامله‌ای برای فروشندگان بازار رقم نمی‌خورد.
بازار فرش تهران به بازار درونی بدل شده است، این گفته به معنای آن است که هرچند وقت یک‌بار یکی از اهالی بازار برای رفع نیاز دوست و آشنای خود در صورت عدم پاسخگویی محصولات خود به دیگر کسبه مراجعه می‌کند و در کنار این موضوع خرید و فروش فرش دستباف به فرش‌های کوچک و تابلو‌فرش‌ها محدود شده است.
بسیاری از ایرانیان تصور می‌کنند فرش‌های ایرانی تنها محدود به فرش‌های گران‌قیمت قم، اصفهان و تبریز می‌شود که چنین تفکری کاملاً غلط است، فرش دستباف ایرانی دارای تنوع بسیاری است که هر کدام از آنها می‌تواند سلیقه و نیاز تعدادی از افراد را پوشش دهد، عدم آگاهی افراد به تمام مدل‌ها و نقوش فرش دستباف ایرانی در کنار تغییر سلیقه و کاهش قدرت خرید عاملی است تا بازار داخلی فرش دستباف دیگر مشتری به خود نبیند.index:3|width:300|height:200|align:left
اما با وجود آنکه در حال حاضر افراد به دنبال فرش‌های کوچک و طرح‌‌های خاص در خانه‌های خود هستند به‌واسطه عدم اطلاع کافی از دستبافه‌های ایرانی و ترس از گرانی فرش ایرانی هیچ‌گاه به فکر آن نبوده‌اند تا با دستبافه‌های 20 در 20 و تولیدات اصیل بختیاری خانه‌های خود را تزیین کنند و شاید این ایراد بیشتر به فروشندگان و مسوولان مرتبط باز‌می‌گردد زیرا در بازاری که اطلاع‌رسانی صحیح و کافی صورت نپذیرد هیچ‌گاه مشتری و تقاضا به میزان منطقی ایجاد نخواهد شد.
عدم انجام تبلیغات گسترده و اصولی در صنعت فرش دستباف بیشتر از نبود برند و صنعتی شدن فرآیند تولید فرش دستباف ایرانی نشات می‌گیرد، عمده فعالیت در حوزه فرش دستباف به صورت فردی و بنابر تجربه گذشته صورت می‌گیرد اما کشورهای رقیب با نگاه به فرش به عنوان یک صنعت، آن را به صورت اصولی، صحیح و امروزی مدیریت می‌کنند، به طور کلی می‌توان گفت، زمانی که برند در صنعتی وجود نداشته باشد نام و انتخابی برای تبلیغ وجود نخواهد داشت.
درباره بازار داخلی و صادراتی فرش دستباف ایرانی فروشندگان، تجار و مسوولان دولتی، نظرات قابل تاملی دارند؛ کارشناسان مرکز ملی فرش مهم‌ترین عامل کاهش حجم صادرات فرش دستباف ایرانی را کاهش توان تولید به دلیل برون‌رفت تولیدکنندگان (بافندگان) از این صنعت اعلام کرده‌اند. در این باره باید به این نکته توجه شود که در گذشته بافندگان در کنار شغل بافندگی به کارهای دیگر همچون کشاورزی می‌پرداختند و درآمد آنها کفاف زندگی را می‌داد اما در چند سال اخیر با کاهش قدرت خرید مردم و افزایش هزینه‌های زندگی دیگر کمتر کسی حاضر به دریافت دستمزد روزانه کمتر از 15 هزار تومان برای بافت فرش است. لازم به ذکر است که 80 درصد هزینه بافت یک فرش هزینه دستمزد و خرید مواد اولیه است.
امیر از معدود جوانان بازار فرش دستباف که راه پدر را ادامه داده است با تجربه اندک خود معتقد است، گشایش دروازه بازار آمریکا به روی فرش دستباف ایران قدم مناسبی برای آینده بهتر این بازار است اما نمی‌توان متصور بود که به یکباره بازار آمریکا برای فرش دستباف ایران آماده و مهیا باشد بلکه باید با برنامه‌ریزی مناسب،‌ تولید و تجارت هدفمند به بازار آمریکا ورود کرد، بازاری که حدود پنج سال از آن دور بوده‌ایم.
محسن که سالیان بسیاری در بازار فرش دستباف مشغول بوده است، از تغییر سبک زندگی جامعه بین‌المللی سخن می‌گوید و بر این باور است که طراحی‌های موردپسند جوانان امروز کاملاً با مدرنیته درآمیخته شده است، از این‌رو فرش دستباف با طرح‌های کلاسیک جوابگوی نیاز بازار امروز نیست.index:4|width:300|height:200|align:left
او در پاسخ به این سوال که آیا می‌توان نقش و طرح فرش دستباف ایرانی را که به عنوان یک هنر از آن یاد می‌شود به سبک نیاز امروز تغییر داد، گفت: در سال‌های نه‌چندان دور بحث تغییر طرح و نقوش فرش‌های دستباف ایرانی مورد بررسی قرار گرفت و برخی از افراد پیشنهاد جابه‌جایی حاشیه و متن را دادند که طراحان و بافندگان به شدت با آن مقابله کردند.
او بر این باور است که تا به امروز بافندگان و برخی از تجار به این باور نرسیده‌اند که فرش دستباف ایرانی در کنار بعد هنری دارای بعد صنعتی است و باید با توجه به نیاز بازار و برای افزایش میزان فروش، سبک و سیاق تولیدات را به خواست مشتری و نیاز بازار بسیار نزدیک کرد.
محمد، که تنها کسب و کار خود را بر پایه صادرات بنا کرده و به اصطلاح خرید و فروش خانه‌داری ندارد، در مورد آینده فرش دستباف در بازار آمریکا با تاکید بر اینکه از لحظه باز شدن درهای بازار آمریکا دو سال فرصت نیاز است تا فرش دستباف ایرانی در این بازار به جایگاه نسبتاً مناسبی دست یابد، گفت، نیاز بازارهای صادراتی از طریق فرش‌های دست دوم و به اصطلاح پا‌خورده که رنگ‌های آنها پخته شده است، تامین می‌شود که متاسفانه در زمان فعلی به دلیل عدم خرید و مصرف فرش دستباف از سوی خانوارهای ایرانی فرشی برای صادرات در بازار وجود ندارد، در حال حاضر اگر هزار متر تقاضا برای فرش دستباف ایرانی از سوی بازار آمریکا مطرح شود تنها 800 متر فرش مناسب صادرات به این کشور در بازار تهران وجود دارد. اما رضا برخلاف دیگر فعالان بازار صادراتی فرش دستباف ایرانی آنچنان به آینده خوش‌بین نیست و معتقد است زمانی که اولین محموله فرش دستباف ایرانی از مبداء ایران به آمریکا صادر شود می‌توان با جدیت به دنبال تصاحب بازار کشور آمریکا بود. رضا این موضوع را از دو منظر بررسی می‌کند، در منظر اول محموله اخیر که بعد از اجرای برجام به آمریکا صادر شده است، از مبداء آلمان صورت گرفته که این موضوع علامت سوال‌هایی در ذهن تجار ایجاد می‌کند، از سوی دیگر هرساله در نمایشگاه فرش تهران، تجار فعال در بازار آمریکا در راستای فروش فرش‌های دپو‌شده خود در آن بازار تبلیغات گسترده‌ای انجام می‌دهند، این موضوع نشان از آن دارد که در حال حاضر بازار فرش آمریکا نیازی به فرش‌های جدید ندارد، البته این موضوع یک حکم کلی نیست و باید طراحی و کیفیت فرش‌های دپو‌شده در بازار آمریکا مورد ارزیابی قرار بگیرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها