شناسه خبر : 11823 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چقدر زمینه برای حضور آمریکایی‌ها در ایران فراهم است؟

ایران مستعد، آمریکا در جست‌وجو

سفر بازرگانان و کارآفرینان آمریکایی به ایران اول همه را شگفت‌زده کرده است و سپس به بحث‌های زیادی دامن زده است.

علی دادپی / استاد دانشگاه کلایتون

سفر بازرگانان و کارآفرینان آمریکایی به ایران اول همه را شگفت‌زده کرده است و سپس به بحث‌های زیادی دامن زده است. در تحلیل نتایج احتمالی و پتانسیل‌های موجود هر فرصتی گاهی واقع‌بینی شیرینی انتظارات را تلخ می‌کند ولی برای بهره‌برداری از هر فرصتی لازم و ضروری است.
خبر ساده است. بازرگانان آمریکایی به تهران آمدند؛ در پارک لاله عکس یادگاری گرفتند و درباره فرصت‌های سرمایه‌گذاری و همکاری‌های اقتصادی حرف زدند، سوال پرسیدند و اطلاعات گرفتند. شرح سفر تفاوتی با سفر سرمایه‌گذاران و بازرگانان دیگر کشورها به ایران ندارد و اگر این گروه از کشوری در میان اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام، در جنوب کانادا و در شمال مکزیک نیامده بودند جریده فخیمه تجارت فردا درباره آن صفحه‌ای نمی‌نوشت و پرونده‌ای پر نمی‌کرد.
غیبت سی و چندساله بازرگانان آمریکایی در ایران آنقدر طولانی شده است که کمتر کسی تصویر دقیقی از ابعاد حضورشان در بازار ایران و تخمین صحیحی از آثار اقتصادی آن دارد. از سوی دیگر در هر اقتصادی این سوال همیشه مطرح است که اقتصاد چقدر آماده پذیرش سرمایه‌گذاری خارجی و همکاری با بازرگانان خارجی است. این پرسش در این مورد خاص هم صدق می‌کند. آیا ایران آماده پذیرش و گسترش همکاری‌های اقتصادی با شرکت‌ها، کارآفرینان و بازرگانان آمریکایی است؟ پاسخ به این پرسش ساده نیست: در ظاهر آری ولی...
آمادگی یک اقتصاد برای روابط تجاری تابعی از منابع، استعدادها، فناوری موجود، زیرساخت‌های فعال و نهادهای آن کشور است. به‌عنوان نمونه کشوری مانند کنگو منابع طبیعی فراوانی دارد ولی بعید است شما به خاطر وجود این منابع در آنجا سرمایه‌گذاری کنید. فقدان نهادهای اجتماعی و حکومت قانون و قوه قضائیه بی‌طرف برای بسیاری مهم‌تر از وجود منابع طبیعی هستند. پس زمانی که می‌خواهیم بپرسیم آیا ایران آماده برقراری مجدد روابط اقتصادی خود با ایالات متحده است و آیا زمینه حضور بازرگانان آمریکایی در ایران فراهم هست باید نگاهی به نهادها و نرم‌افزارهای اقتصادی هم بیندازیم.
از نظر بازار مصرف ایران رویای هر صادرکننده‌ای است. 80 میلیون جمعیت در کشوری چهارفصل که در جغرافیایش دریا و کوه و دشت به هم می‌آمیزند، با درآمد سرانه متوسط، جوامع شهری توسعه‌یافته که برای هر چیزی تقاضا دارند. برای هر سرمایه‌گذاری ایران با منابع طبیعی گسترده، جذابیت‌های توریستی و دسترسی‌اش به بازارهای منطقه‌ای در عراق، ترکیه، افغانستان، ارمنستان، آذربایجان، پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس یک فرصت طبیعی است. این سرمایه‌گذاران از دیدن نیروی کار تحصیل‌کرده و جوان ایران به هیجان می‌آیند و اقتصاد ایران را دارای ویژگی‌های یک اقتصاد آماده رشد سریع بر مبنای نوآوری و فناوری پیشرفته می‌بینند. بر روی کاغذ و بر مبنای آمار و ارقام اقتصاد ایران آماده جهش رو به جلوست ولی واقعیت هر اقتصادی متفاوت با آمارش هست. اعداد بخشی از این واقعیت را روایت می‌کنند.
اول ایران به‌عنوان یک بازار مصرف: پتانسیل‌های ایران در این زمینه غیرقابل انکار است. با این حال هرگونه تجارتی با ایالات متحده آمریکا در صورتی موفق است که موانع کمی بر سر راهش وجود داشته باشد. در درجه اول بازرگانان آمریکایی در ایران با رقابت شدیدی از طرف شرکای تجاری ایران در چهار دهه گذشته مواجه خواهند شد. کشورهایی مانند اعضای اتحادیه اروپا، چین و ترکیه در بازار ایران حضوری قوی دارند و از منافع این بازار به راحتی نخواهند گذشت. از سوی دیگر حضور در بازار ایران از طریق کشورهای ثالث کاری عبث و پرهزینه خواهد بود. در نتیجه تنها یک راه باقی می‌ماند: تجارت از طریق بنادر ایران و شرکت‌های ایرانی و آمریکایی. نهادسازی و ایجاد فرآیندهای لازم وقت خواهد برد و یک‌شبه نمی‌توان تجارت ایران و آمریکا را احیا کرد.
دوم ایران به‌عنوان یک فرصت سرمایه‌گذاری: شاید راحت‌ترین و سریع‌ترین زمینه برقراری ارتباط بین دو کشور سرمایه‌گذاری فعالان اقتصادی آمریکایی در ایران باشد. برخلاف سایر کشورها دولت آمریکا یک فعال اقتصادی نیست، بلکه تسهیلگر است. در این شرایط فعالان اقتصادی آمریکا افراد خصوصی به شمار می‌آیند که برای حمایت از آینده سرمایه‌گذاری‌شان باید به دولت ایران و نهادهای قضایی ایران متکی باشند. نگاهی به رفتارهای فعلی و عادت‌هایی که در دهه گذشته در اقتصاد ایران عادی شده‌اند به هر سرمایه‌گذاری یادآور می‌شود که سرمایه‌گذاری در ایران کاری کم‌خطر نیست. در نتیجه سرمایه‌گذاری آمریکاییان تنها به زمینه‌هایی محدود خواهد شد که طرفشان دولت ایران و نهادهایی از دولت ایران باشد که تجربه و سابقه مشارکت بین‌المللی را دارند و در این زمینه از شهرت خوبی برخوردارند. از این دیدگاه بخش‌های محدودی از اقتصاد ایران آماده پذیرش سرمایه‌گذاران آمریکایی هستند و احتمالاً حضور آنها به بخش انرژی محدود خواهد بود. برای آنکه ایران در همه زمینه‌ها به‌ویژه در استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های نوآور از تجربه و سرمایه آمریکایی استفاده کند، تغییر برخی عادت‌ها و کاهش فساد اداری لازم است. لازم به یادآوری نیست که این اصلاحات پیش‌شرط موفقیت در مشارکت‌های اقتصادی با هر کشوری است. منافع متصور آنها در رابطه احتمالی با ایالات متحده قطعاً انگیزه این اصلاحات نخواهد بود، بلکه یکی از پیامدهای مثبت آن است.
سوم ایران و نیروی کارش: همه تحلیلگران اقتصادی از ایران و بزرگی نیروی کار تحصیل‌کرده دانشگاهی‌اش صحبت می‌کنند. این درست است که ایران از شبکه دانشگاهی بزرگی بهره می‌برد که جمعیت بزرگی در آن به تحصیل مشغول است، ولی این درست نیست که داشتن مدرک دانشگاهی را معادل داشتن مهارت بدانیم. متاسفانه ساختار مرکزی آموزش عالی و بوروکراسی پیچ‌درپیچ اداری جایی برای سنجش مهارت‌های دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاهی نگذاشته است. تکیه‌ بر نمره و معدل و شاخص‌هایی که خبر از توانایی و مهارت‌های دانشجویان نمی‌دهند، باعث شده است حتی برخی دچار یک جور خودفریبی درباره نیروی کار موجود در ایران باشند. این درست است که ما نیروی کار بزرگی داریم ولی برای مشارکت در پروژه‌های نوآورانه این نیرو باید ماهر، متخصص و متعهد به انضباط و اخلاق کاری باشد. به نظر می‌رسد جویندگان کار خود متوجه لزوم فراگیری مهارت‌ها شده‌اند و شاید اولین و بهترین زمینه مشارکت بین ایران و ایالات متحده ایجاد برنامه‌های آموزشی مشترک برای آموزش این مهارت‌ها باشد. در مجموع ایران آماده بهره‌برداری از فرصت‌های اقتصادی حاصل از رابطه اقتصادی با ایالات متحده است ولی برای یک مشارکت فعال، پویا و کارآمد یک دوره از اصلاحات اقتصادی، ارتقای حقوق مالکیت و حقوق اقتصادی افراد، تاکید بر حمایت از سرمایه‌گذاری خارجی و بازنگری در تعریف ما از نیروی کار ماهر و متخصص لازم و ضروری است. فراموش نکنیم هدف استفاده از فرصت است نه فرصت‌سوزی.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها