سیاستهای منطقهای تهران در قبال ریاض را تغییر دهیم
سعودیها را بر سر جایشان بنشانیم
در پرتو فرمایشات مقام معظم رهبری در سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) باید یک بازنگری جدی در سیاستهای ما نسبت به عربستان به وجود آید. به جهت آنکه فرمایشات ایشان باب جدیدی را در جهت ترسیم مناسبات تهران و ریاض گشود و قطعاً باید از آن استفاده کرد.
در پرتو فرمایشات مقام معظم رهبری در سالروز ولادت حضرت فاطمه (س) باید یک بازنگری جدی در سیاستهای ما نسبت به عربستان به وجود آید. به جهت آنکه فرمایشات ایشان باب جدیدی را در جهت ترسیم مناسبات تهران و ریاض گشود و قطعاً باید از آن استفاده کرد. ما به جهت تفکری که نسبت به ضرورت حفظ وحدت جهان اسلام داشتیم با آنها به مسامحه پرداختیم و از اشتباهات سعودیها با گذشت عبور کردیم اگرچه در زمان حضرت امام(ره) و ولیعهدی فهد که طرح سازش با اسرائیل مطرح شد ایشان به صورت شدیداللحنی به این طرح پاسخ دادند، یا در سال 1366 که حجاج بیگناه ایرانی مورد حملات وحشیانه عمال سعودی قرار گرفتند، ما در سیاستمان در قبال سعودیها تجدیدنظر کردیم. زمانی که جنگ تحمیلی صدام علیه ایران آغاز شد ملک خالد بن عبدالعزیز پادشاه وقت عربستان در جلسهای با حضور اعضای کابینه خود اعلام کرد که هر چقدر جنگ ایران و عراق طولانیتر شود به نفع عربستان است؛ زیرا طولانی شدن جنگ به فرسایش توان نیروهای مسلح دو کشور منجر خواهد شد. در طول جنگ تحمیلی، عربستان بیشترین کمک مالی، لجستیکی و اطلاعاتی را به رژیم بعث عراق کرد که این امر بهرغم وجود اختلاف سیاسی و عقیدتی میان دو رژیم آلسعود و بعث بود. اما بعد از رحلت حضرت امام(ره) و پایان جنگ و اعتراف عربستانیها به اشتباهات گذشته خود در پشتیانی از صدام و کمکهای 50 میلیارددلاری به حکومت بعث ما با دیدگاهی بزرگوارانه چشم بر اشتباهات آنها فرو بستیم اما در عین حال توانستیم نقش عربستان را که به نمایندگی از آمریکا و اسرائیل در حال ایجاد آشوب منطقهای بود، تقلیل دهیم. در سوریه و لبنان و البته در عراق این نفوذ را تقلیل دادیم. هر چند که هیچگاه رودررویی مستقیم با عربستان نداشتیم. اما با این حال معتقدم بر اساس فرمایشات اخیر حضرت آقا حالا وقت آن است که راهبرد جدیدی را در سیاست منطقهای ایران و در قبال سعودیها ترسیم کنیم و آن را در برابر رفتارهای نادرست و ناسنجیده سعودیها ارائه کنیم. اینکه ما تاکنون بر حمایتهای عربستان از تروریستها چشم فروبستهایم و واکنشی نسبت به پشتیبانی آنها از داعش، جبهه النصره و این اواخر بمبگذاری در نماز جمعه یمن نشان ندادهایم همه نشاندهنده قباحت عملکرد سعودیها و سوءاستفاده از بزرگواری ایران است. عربستان که قادر به حمله مستقیم به ایران و منافع آن نبوده است، در قالب دولتهای وابسته به غرب و البته با هزینه دلارهای نفتی خود، به جنگ نیابتی علیه منافع ایران دست زده است. جنگ عراق علیه ایران، فعالیتهای جنگطلبانه برخی گروههای افراطی علیه حزبالله و اماکن ایرانی در لبنان، حمله به دولت قانونی بشار اسد و جنگ علیه این دولت در سوریه، حمایت از داعش برای سرنگونی دولت شیعی در عراق،... و سرانجام تقابل دستنشاندههای عربستان در یمن با جنبش مردمی انصارالله را باید نمونههایی از سیاستهای نادرست عربستان دانست که همچنان ادامه داشته و اکنون وارد مرحلهای جدید شده است. عربستان سعودی با همراهی ترکیه در مسائل منطقهای و هزینه میلیاردها دلار، به دنبال جلب همراهی و ایجاد یک ائتلاف علیه ایران و منافع ایران در منطقه بوده است. حضرت آقا هم فرمودند قبلاً سیاست خارجه عربستان یک متانتی داشت اما حالا با روی کار آمدن یکسری افراد بیتجربه این متانت تبدیل به وحشیگری شده است و بر همین اساس هم باید سیاست جدیدی را در قبال این وحشیگری تدوین کرد. این سیاست هم باید در جهت جلوگیری از پیشرویهای سعودیها باشد و هم نشان دادن قدرت منطقهای ایران و میزان نفوذ سیاستهایش. عربستان با این تجاوز (حمله به یمن) موقعیت خود را در منطقه تقلیل داد. این کشور در گذشته داعش و القاعده را ایجاد کرده بود اما در ظاهر بر لزوم جنگ و مبارزه با این گروههای افراطی تاکید داشت حتی تغییر بندر بن سلطان هم این امید را زنده کرد که سعودیها بر سر عقل آمدهاند هرچند که تجاوز به یمن نشان داد این آرزو عبث بود. به همین جهت ایران باید سیاستی متناسب با این کشور تجاوزکار تدوین کند و در برابر آنها بایستد؛ یک عده جوان کمتجربه ارابههای جنگ سعودیها را به راه انداختهاند و به مثابه گاوی که شاخ دارد اما از عقل بیبهره است عمل میکنند. این سیاستی آمریکایی-اسرائیلی است که سعودیها در حال پیگیری آن هستند. این حملات برای تضعیف خط مقدم و خط مردمسالاری و آنچه ما بیداری اسلامی مینامیم صورت میگیرد و هدفی جز تجزیه کشورهای اسلامی و در نهایت تجزیه منطقه بر اساس دین، مذهب و ملیت ندارد. تلاش آنها برای تشکیل کشور مستقل کردستان نیز به همین جهت است تا در کنار این کشور و کشورهایی بر اساس مذاهب علوی، مارونیها و شیعه تشکیل کشور مستقل یهودی نیز مقبولیت پیدا کند. سعودیها یک کشور عقبافتاده هستند که نسبت به ایران، جایگاهی در مناسبات منطقهای ندارند. آنها فکر میکردند که با پول و نوکری آمریکا میتوان به همه جا رسید اما پس از قضایای سوریه و عراق دریافتند که آمریکاییها به خواستهها و مطالبات ایران بیش از آنها توجه دارند. علاوه بر برخوردهای مستقیم حکومت عربستان با مردم ایران، مواضع این کشور را در قبال موضوعاتی مانند پرونده هستهای ایران، بیداری اسلامی و به طور کلی موضوعات منطقهای و بینالمللی، زاویه دیگری از خصومت پادشاهی سعودی با ایران عیان کرده است. این رژیم در دو تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه و جنگ ۳۳روزه لبنان با وجود جایگاهی که در جهان اسلام از آن برخوردار است ترجیح داد همسویی کلی سیاستهای خود را با آمریکا تغییر ندهد. سکوت مقامات سعودی در روزهای ابتدایی جنگ اخیر در غزه نمایانگر روابط پنهان این دولت با رژیم صهیونیستی و آمریکاست. این نحو موضعگیریهای مقامات سعودی بارها در راهپیماییها و گردهماییها در ایران مورد اعتراض مردم بوده و ایرانیها به شیوههای مختلف از این دست مواضع عربستان ابراز انزجار کردهاند.
دیدگاه تان را بنویسید