تاریخ انتشار:
گفتوگو با جمشید حسینی درباره چشمانداز حضور خودروهای فرانسوی در ایران
فرانسویها به بازار ایران وفادارند
جمشید حسینی میگوید: استراتژی خودروسازی مانند رنو در سگمنت خودروهای زیر ۱۰۰ میلیون بیشتر معطوف به کیفیت، ایمنی و استهلاک پایین است. قاعدتاً رنو هم میتواند روی این خودروها آپشنهای زیادی بگذارد اما یا قیمت افزایش مییابد یا اینکه باید در دیگر شاخصهای کیفی کاهش ایجاد کند.
بازار خودرو ایران به واسطه قراردادی که دولت در اواخر دهه 60 با پژوی فرانسه منعقد کرد، در اختیار این خودروساز قرار گرفت. گرچه پیش از آن نیز ژیان یا رنو5 در بازار ایران به نمایندگی از صنعت خودرو فرانسه حضور داشتند. رنو نیز با سرمایهگذاری مشترک و ساخت تندر 90 سعی کرد جا پای خود را در بازار ایران باز کند و بعد رو به وارد کردن محصولات متعددی آورد که با توجه به کیفیت خوب و قیمت نسبتاً مناسب سهم خوبی در بازار پیدا کرد. دیاس نیز از سال گذشته با وارد کردن خودروهای لوکس فرانسوی سعی کرد در آن بخش از بازار خودی نشان دهد و بسته محصولات فرانسوی را در بازار خودرو ایران کامل کند. با توجه به اینکه قراردادهای جدیدی بین تولیدکنندگان ایرانی خودرو و شرکتهای فرانسوی مانند پژو، رنو و سیتروئن بسته شده و بازار واردات نیز روی خوشی به آنها نشان داده است به نظر میرسد حداقل در چند سال آینده نیز بتوانند همچنان سهم بالایی از بازار خودرو داخل را در اختیار داشته باشند. گرچه زمزمههایی مبنی بر حضور رقبایی چون فولکس واگن نیز به گوش میرسد. جمشید حسینی معتقد است به دلیل توجه به ذائقه و سلیقه مشتری سهم فرانسویها در بازار ایران
رو به افزایش است.
خودروسازان فرانسوی لااقل در سه دهه اخیر توانستهاند بازار خودرو ایران را تحت سلطه خود بگیرند. فرانسویها توانستند با مشارکت با خودروسازهای داخلی، چند مدل از خودرو خودشان را در بازار ایران تولید و به فروش برسانند و با توجه به محدودیتهای فراوان موجود، عملاً بازار در اختیار آنها بوده است. به نظر شما دلیل مشخصی برای روی آوردن به این خودروها وجود دارد یا خیر؟
این مساله در قالب سیاستگذاریهای کلان دولت قرار میگیرد. از آنجا که خودروسازهای بزرگ در زمان انعقاد قراردادها در دهه 1370 کاملاً تحت مدیریت دولتی بودند، در مورد این مساله مدیران وقت صنعت خودرو در وزارتخانههای مربوطه و مدیران خودروسازها باید توضیح دهند که چرا و طی چه مکانیسمی با خودروسازهای فرانسوی وارد مشارکت شدند. اما در واقع همینطور است که فرانسویها بعد از انقلاب و پس از دوره جنگ و تحولات آن، در زمانی که خودروسازی مورد تمرکز قرار گرفت، نوعی شراکت استراتژیک با خودروسازان ایرانی برقرار کردند. البته در این مشارکت هم سهم بیشتر مربوط به پژو بود که بهطور مستقیم وارد کار تولید خودرو برای عرضه در بازار داخل شد. شرکت رنو اما سهم و نقشآفرینی کمتری در حوزه تولید داشت. پژو که سالیان سال در بازار ایران یکهتازی کرده و با سهم بالا، منافع زیادی هم به دست آورده بود در میانه تحریمها خودروسازی ایران را رها کرد. اگرچه شرکت رنو در این میان ماند و با توجه به سهم بازار پایینی که داشت نهتنها در این صنعت ماند که اقدام به سرمایهگذاری هم کرد و به مشکلاتی هم دچار شد.
در حال حاضر خودروسازهای فرانسوی علاوه بر مشارکت در ساخت وارد حوزه واردات هم شدهاند. پژو در حوزه تولید و مونتاژ فعال است اما رنو تمرکز بیشتری روی واردات دارد، درست است؟
نمیتوانیم بگوییم تمرکز رنو روی واردات خودرو است. پژو هم علاقهمند به واردات بوده است اما در این حوزه موفق نبود مثل شکستی که در واردات خودرو پژو 407 متحمل شد که اتفاقاً خودرو خوبی هم بود. رنو نهتنها در بحث خودرو وارداتی توانسته است در سالهای اخیر سهم بازار بیشتری کسب کند که در حوزه تولید خودرو در داخل هم افزایش داشته است. میزان تولیدات رنو در سه سال گذشته موید این نظر است. تنها تفاوت رنو با پژو در این است که رنو خودش را با ذائقه مشتریان ایرانی هماهنگتر و همسوتر کرده است. دلیل این حرف هم از ردهبندی کیفی خودروها مشخص است که محصولات این خودروساز فرانسوی در زمره باکیفیتترینهاست. در حوزه واردات هم همینطور است. به هر حال حضور مداوم و متناوب در بازار خودرو این آگاهی را به این خودروسازها داده است که چگونه نیازهای مشتری و تقاضاهای موجود در بازار را پاسخ دهند و چگونه این منافع را بین تولیدکننده و مصرفکننده تقسیم کنند. در این میان رنو حضور قویتری داشته است. اگر میبینید سهم بازار رنو در خودروهای تولیدی و وارداتی در بازار داخل رو به افزایش است به خاطر تحمیل یا رانت یا به زور نیست بلکه همگرا با بازار و همسو با
خواستههای مشتریان شده و ارزش افزوده بیشتری ایجاد کرده است. برای همین در حال برنامهریزی برای ورود مدلهای جدید خودرو در بازار هستیم. البته میبینید که در بازار خودروهای وارداتی، برندهای مختلف در حال رونمایی از مدلهای جدید هستند اما در نهایت مهم این است که کدام برند خود را پاسخگوی انتظارات مشتری میداند و به تعهداتی که میدهد پایبند میماند.
به خودروهای فرانسوی به ویژه محصولات تولیدی رنو این انتقاد را وارد میکنند که بهرغم کیفیت فنی و موتوری قوی، از نظر طراحی خارجی و داخلی و آپشنهای روی خودرو چندان قوی نیست. این انتقاد تا چه اندازه وارد است؟
ببینید طراحی خودرو بخشی از کیفیت خودرو است. برای یک خودرو از ابتدا باید نیازهای بازار و مشتری در نظر گرفته شود و در طراحی و تولید مدنظر قرار گیرد. در زمان عرضه و پس از فروش نیز خدمات ارائه شود. مساله طراحی و آپشن نیز به نیازهای بازار و مشتری مرتبط است. رنو در محصولات جدیدش به این مساله نیز بسیار توجه کرده است و هم به زیبایی ظاهری در طراحی داخلی و خارجی و هم به گذاشتن آپشن روی خودرو پرداخته است. اگر در گذشته برخی از کارشناسان یا مصرفکنندگان به طراحی خودرو کولئوس ایراد میگرفتند یا از آپشنهای مگان راضی نبودند، با ورود کولئوس جدید به بازار که خودرویی بسیار زیباست، مشکلشان مرتفع میشود. مگان جدیدی که به بازار میآید از پرآپشنترین خودروها و بسیار جذاب است. هماکنون خودرو رنو کپچر را در بازار داریم که از نظر طراحی و زیبایی چشمگیر است. مساله مهمتر این است که شما سگمنتهای بازار را در نظر بگیرید. استراتژی خودروسازی مانند رنو در سگمنت خودروهای زیر 100 میلیون بیشتر معطوف به کیفیت، ایمنی و استهلاک پایین است. قاعدتاً رنو هم میتواند روی این خودروها آپشنهای زیادی بگذارد اما یا قیمت افزایش مییابد یا اینکه باید در
دیگر شاخصهای کیفی کاهش ایجاد کند که اصلاً مورد قبول رنو نیست. به هر حال ایمنی و کیفیت فنی در اولویت است. اکنون هم فروش بالای خودروهایی مانند داستر، سیمبل یا کولئوس نشان داده است که استراتژی اتخاذشده درست است. در مورد خودروهای بالای 100 میلیون هم آپشن و کیفیت در حد بالا وجود دارد. ضمن اینکه طراحی خودروهای زیر 100 میلیون هم دائماً در حال تغییر و بهبود برای هماهنگ شدن با ذائقه مشتری است.
استراتژی خودروسازی مانند رنو در سگمنت خودروهای زیر ۱۰۰ میلیون بیشتر معطوف به کیفیت، ایمنی و استهلاک پایین است. قاعدتاً رنو هم میتواند روی این خودروها آپشنهای زیادی بگذارد اما یا قیمت افزایش مییابد یا اینکه باید در دیگر شاخصهای کیفی کاهش ایجاد کند.
شرایط بازار چگونه است؟ اقبال مشتریان به خودروهای فرانسوی وارداتی، جدا از آنچه در کارخانجات داخلی تولید میشود، چگونه بوده است؟
ما در تمام سگمنتها و بخشها یک رشد متوازن بالا داشتیم و حدود سه برابر افزایش در فروش خودروها را تجربه کردیم. بخشی از این ناشی از انتقال تجربه مشتریان به یکدیگر است. ممکن است ابتدا برخی از مشتریان از طراحی یک خودرو ما بهطور کامل راضی نبودند اما وقتی آن را خریده و با آن رانندگی کردهاند علاوه بر رضایت از هندلینگ، کیفیت فنی و راحتی سواری گرفتن که برایشان ایجاد شده است به دیگران هم توصیه کردهاند. رنو یک انقلاب کیفی را آغاز کرده است و همین باعث شده فروش جهانی این خودروساز و همچنین فروش آن در ایران بسیار خوب پیش برود و برای ما فراتر از حد انتظار باشد. با اینکه بسیار خوشبینانه با ورود و انبار خودرو برخورد میکنیم و همیشه این استراتژی را داریم که بتوانیم تا چند ماه خودرو برای عرضه در انبار داشته باشیم، اکنون با معضل کسری موجودی در انبارها مواجه شدیم چون استقبال مشتریان زیاد بوده است. یعنی در حال حاضر آنچه ایجاد شده یک رابطه شراکتی مبتنی بر منافع دوجانبه بین عرضهکننده و مصرفکننده در بازار است. چون تلاش بر این بوده که خدمات متمایزی ارائه شود.
بخشنامهها و محدودیتهایی که اخیراً از طرف وزارت صنعت، معدن و تجارت برای واردکنندگان رسمی خودرو ایجاد شد، برای شما هم مشکلاتی ایجاد کرد؟
وقتی چنین اتفاقی روی میدهد برای همه مشکل ایجاد میشود. ما هم مستثنی نبودیم. گرچه همیشه به عنوان فعالان بازار و کارشناسان صنعت خودرو این نظر را داشتیم که اگر وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار است به صنعت خودرو داخلی کمک کند با محدود کردن واردات به این هدف دست پیدا نمیکند بلکه باید بازار را رقابتی کند. به عنوان یک کارشناس در این صنعت میگویم اگر واقعاً قصد دولت حمایت از صنعت داخلی است باید دست از حمایت از آن بردارد. اگر میخواهد لطفی در حق این صنعت بکند، اجازه دهد صنعت خودرو وارد بازار رقابتی شود و رقابت کردن را یاد بگیرد؛ بتواند خود را با تجهیز به فناوری روز پاسخگوی نیازهای بازار و مشتریان بکند. حمایتهای بیش از حد دولت و محدود کردن ورود سایر رقبا به بازار هیچوقت باعث بهبود صنعت خودرو نمیشود؛ همانطور که در 35 سال گذشته این اتفاق رخ نداده و بعد از این هم با این سیاست و استراتژی رخ نخواهد داد. ما هم به حمایت از تولید داخل اعتقاد داریم اما حمایت بیش از اندازه و ناصواب دولت نشان داد نمیتواند باعث بهبود فناوری و تکنولوژی در این صنعت شود و در نتیجه نیز محصول نهایی که وارد بازار میشود تنها به بیشتر کردن
نارضایتی مردم منجر میشود.
با توجه به سگمنتی که خودروهای فرانسوی هماکنون در بازار در اختیار دارند، فکر میکنید چه رقبایی در بازار میتوانند برای شما مشکل ایجاد کنند؟ آیا از ناحیه رقبای چینی احساس خطر نکردهاید که ممکن است در چند سال آینده جای خودروهای فرانسوی را در بازار ایران بگیرند؟
چینیها به نوعی هوشمندی به خرج دادند و متوجه شدند در فاصله 50 تا 100 میلیون تومان یک شکاف خالی در بازار وجود دارد. چون بهطور معمول خودروهای تولیدی داخل کمتر از 50 میلیون و خودروهای وارداتی بالای 100 میلیون قیمت دارند. آنها هدف درستی انتخاب کردند و بهرغم اینکه سال گذشته واردات خودرو 60 درصد کاهش داشت و تولید داخل نیز 14 درصد کاهش داشت، تنها سگمنتی که 38 درصد رشد را تجربه کرد سگمنت بین 50 تا 100 میلیون تومان بود. همان جایی که چینیها به درستی انتخاب و به درستی به آن ورود پیدا کردند. اما مساله این است که چینیها نباید به این سهم خود مغرور باشند چون به زودی خودروسازهای دیگر از جمله رنو نیز با مطالعه بازار وارد این سگمنت میشوند و بازار را رقابتیتر میکنند. همانطور که رنو نیز با در پیش گرفتن روشهای متعدد و متنوع فروش و کاهش قیمت برخی خودروها، مثلاً داستر را به کمتر از قیمت 100 میلیون تومان رساند، وارد این بازار شده است. در نهایت چینیها باید بدانند که در این حوزه تنها نیستند. ایرانخودرو هم اخیراً تصمیمات درستی گرفته است و با تلاش برای وارد کردن خودروهایی مانند پژو 2008 و 208 و 301 میخواهد در این حوزه
محصول داشته باشد و رقابت کند.
نکته جالب دیگر عرضه کردن خودرو دودیفرانسیل داستر در بازار ایران بود. در حالی که سایر رقبا معمولاً چنین خودرویی با تناسب قیمت و کیفیت ندارند، عرضه این خودرو در بازار چگونه جواب داده است؟
کشور ما مناطق کوهستانی و شیبدار زیادی دارد. تنها خودرو دو دیفرانسیل کمتر از 140 میلیون تومان، داستر رنو است که حدود 118 میلیون تومان قیمت دارد. در مورد استقبال مردم از این خودرو هم میتوانم این را بگویم که تنها خودرویی است که ما تحویل فوری نداریم، چون حجم استقبال بالا و بیش از پیشبینیها و سفارش ما بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید