تاریخ انتشار:
سعید اسلامیبیدگلی درباره دلایل حساس نبودن مردم و بازار مسکن به مولفه آلودگی هوا در تعیین قیمت مسکن میگوید
جای خالی هوای پاک در تعیین قیمت مسکن
آیا پاک بودن منطقهای میتواند منجر به افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت مسکن در آن منطقه شود؟ چرا در کلانشهر تهران این مولفه در خرید مسکن توسط شهروندان نادیده گرفته شده است؟ قیمت مسکن در مناطق آلوده و مناطق پاک چگونه تعیین میشود که در نهایت به توسعه شهری کمک کند؟ این سوالاتی است که سعید اسلامیبیدگلی طی این گفتوگو به آن پاسخ میدهد.
آیا پاک بودن منطقهای میتواند منجر به افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت مسکن در آن منطقه شود؟ چرا در کلانشهر تهران این مولفه در خرید مسکن توسط شهروندان نادیده گرفته شده است؟ قیمت مسکن در مناطق آلوده و مناطق پاک چگونه تعیین میشود که در نهایت به توسعه شهری کمک کند؟ این سوالاتی است که سعید اسلامیبیدگلی طی این گفتوگو به آن پاسخ میدهد. به عقیده این تحلیلگر رسمی بینالمللی سرمایهگذاری «اینکه چرا مردم و بازار مسکن در کشور ما، حساسیت به موضوع آلودگی هوا ندارند. شاید این مساله ریشه در این موضوع دارد که نیازهای ابتدایی شهروندان در شهرهای کشورمان چندان برآورده نمیشوند و به همین جهت مردم ما نسبت به نیازهای درجه دوم و سوم خود بیتفاوت هستند». این استاد دانشگاه عنوان میکند: «در بسیاری از شهرهای کشور نیازهای اولیه شهروندان از جمله اشتغال تامین نمیشود و اغلب مهاجرتها به همین علت به سمت تهران انجام میگیرد. یعنی کسی که به تهران مهاجرت میکند، به این دلیل است که مشکل اشتغالش حل شود. این افراد به این موضوع توجه نمیکنند که هوای تهران آلوده است یا نه. اصلاً این مقوله در فاکتورهای تصمیمگیری آنها جایی
ندارد. بنابراین طبیعی است که بازار هم به این موضوع توجه چندانی نمیکند چرا که تقاضا دائماً در حال افزایش است، بر مبنای آن نیز چون عرضه محدود میشود، قیمت مسکن در تهران بالا میرود.» البته این تحلیلگر اقتصادی معتقد است: «بهتدریج بازار مسکن هم به این موضوع توجه خواهد کرد و تفاوتی بین قیمت مسکن در مناطق آلوده و پاک مشاهده خواهیم کرد. ولی ما نباید از بازار انتظار سیاستگذاری داشته باشیم. بازار در بلندمدت کار خودش را انجام میدهد. اگر یک ساختاری در کوتاهمدت درست کار نکند، ممکن است که ساختار بازار نتواند آن را اصلاح کند و این معضل، ممکن است که در بخشهای مختلف دیگر هم دیده شود.» در ادامه شرح این گفتوگو را میخوانید.
با توجه به اینکه در چند وقت اخیر شاخص آلودگی در کلانشهر تهران به وضعیت هشدار رسید و در این شرایط آماری از مناطق پاک و آلوده در تهران اعلام شد، به نظر شما آلودگی هوا چقدر میتواند تعیینکننده قیمت مسکن باشد؟
در حال حاضر وضعیت شاخص قابلیت زندگی یا سرزندگی شهری در ایران مناسب نیست. کافی است به آمارهای بینالمللی مراجعه کنید تا این موضوع را مشاهده کنید. اخیراً، نشریه اکونومیست به رتبهبندی سرزندگی شهری (Global Liveability Ranking) در شهرهای مختلف جهان پرداخته و گزارشی را منتشر کرده است. در این گزارش 140 شهر بزرگ جهان مورد بررسی قرار گرفتهاند که شهر تهران رتبه 130 را دارد. این رتبه به خوبی نشان میدهد؛ وضعیت قابلیت زندگی در ایران بنابر آمارها و گزارشهای جهانی مناسب نیست.
موضوع آلودگی هوا یکی از مواردی است که در کاهش قابلیت زندگی در کلانشهرهای کشورمان اثرگذار است. در کنار عامل آلودگی هوا، شاخصهایی چون ترافیک، بدقوارگی شهری، توزیع نامناسب ساختمانهای بلند و نبود فضای سبز کافی، قرار دارند. بنابراین، قطعاً به برنامهریزی شهری بسیار جدی در کشورمان نیاز داریم.
نباید مساله پایین بودن قابلیت زندگی در شهرهایمان را کماهمیت جلوه بدهیم و متولیان امر از کنار این موضوع به سادگی عبور کنند. متاسفانه آنچه تاکنون از مجموعه مدیریت شهری دولت و شهرداری مشاهده کردیم به ویژه در مواقعی که وضعیت بحرانی در شهرها ایجاد میشود یا وضعیت آلودگی به مرز هشدار میرسد، انداختن توپ در زمین یکدیگر است.
چگونه انتظار داریم به جایی برسیم که شهروندانمان هنگام خرید خانه عامل آلودگی هوا را به عنوان یکی از عاملهای تعیینکننده در خرید مسکن در نظر بگیرند، وقتی مسوولان فرافکنی میکنند و از طرف دیگر اطلاعات و آمار دقیقی هم در این زمینه در دسترس نیست که کدام مناطق شهری کمترین و بیشترین میزان آلودگی را در طول سال دارند. البته در مواقع بحرانی گاهی میبینیم این آمار منتشر میشود.
یعنی شما معتقدید با ایجاد مدیریت جامع شهری مساله کیفیت پایین زندگی در کلانشهری چون تهران بهبود خواهد یافت و دیگر کمتر با معضل آلودگی هوا مواجه خواهیم شد؟
به نظرم راه حل نهایی کار این نیست که مسوولان امر فقط مشکل را بپذیرند و از بار مسوولیت شانه خالی کنند. آنچه باید رخ بدهد، ایجاد مدیریت جامع شهری است که البته، تمام مجموعه حاکمیت به نظام مدیریت جامع شهری تن دهند.
از آن مهمتر مجموعه حاکمیت به فکر ایجاد کسب و کار برای حل این معضل نباشند. بهطور مثال؛ اگر مدیریت جامع شهری به این تصمیم برسد که تمام زمینهایی که ارتش در تهران در اختیار دارد باید صرف ایجاد فضای سبز شود، پس از اینکه این موضوع به تصویب شورای مدیریت جامع شهری رسید که متشکل از نمایندگان دولت و شهرداری است، دیگر نیازی نباشد که مصوبه از دیگر نهادها گرفته شود تا این امر اجرایی شود.
پس باید احکامی که نظام مدیریت جامع شهری تصویب میکند ضمانت اجرایی داشته باشد تا اثرگذار باشد؟
قطعاً همینگونه است. ممکن است گفته شود چون ارتش زیرمجموعه دولت نیست باید از مجلس مصوبه گرفته شود اما این مساله تنها روند کار را طولانی میکند و ممکن است به نتیجه نرسد. بخش بزرگی از زمینداران شهری، زیرمجموعه قوه مجریه نیستند. اما در مجموعه حاکمیت محسوب میشوند و وظیفه آنها هم ارتقای کیفیت زندگی مردم است. به همین جهت تاکید دارم در جهت موفقیت فعالیتهای مدیریت جامع شهری باید مجموعه حاکمیت از آن حمایت کنند.
بنابراین باید مصوباتی که در نظام مدیریت جامع شهری تدوین میشود، ضمانت اجرایی داشته باشند و سریعاً اجرا شوند. وگرنه معضلاتی چون آلودگی هوا همچنان پابرجا خواهند ماند.
متولیان شهری کشور قبول دارند یکی از مشکلات مهمی که مردم تهران با آن دست به گریبان هستند، مساله آلودگی هواست و باید فکری اساسی درباره آن کرد. اما متاسفانه مسوولان در برخورد با معضل آلودگی توپ را به زمین یکدیگر میاندازند. در حالی که تقریباً همه نهادهای ذیربط در مساله آلودگی هوا مقصر هستند.
یعنی از وزارت نفت به خاطر بنزین بیکیفیتی که به بخش داخلی میدهد تا وزارت صنعت با وضع مقررات غیرمنطقی که اجازه نمیدهد خودروهای خارجی باکیفیت وارد کشور شوند تا از خودروهای داخلی کمکیفیت حمایت کند.
حتی سازمان محیط زیست که برنامههای جامعی در زمینه مبارزه با آلودگی هوا ندارد یا شهرداریها که به دلیل اینکه درآمدهایشان بیشتر از فروش عوارض و تراکم و دریافتی از تخلفات است و اصلاً به این امر توجه نمیکنند که ساختمانهای بلندمرتبه راه تنفس کلانشهر تهران را بستهاند.
یا دیگر نهادهای عمومی که به نظر میرسد احساس مسوولیتی در قبال موضوع آلودگی هوا ندارند.
اگر این احساس مسوولیت وجود داشت اجازه داده میشد تا هکتارها زمین خالی و بدون استفاده که در اختیارشان قرار دارد به فضای سبز تبدیل شوند تا نقش بزرگی در کاهش آلودگی هوای تهران داشته باشند.
با این اوصاف چرا مردم کشور به ویژه شهروندان تهران آلودگی یا پاک بودن مناطق را به عنوان یکی از مولفههای مهم درتعیین قیمت مسکن در نظر نمیگیرند؟
اینکه چرا مردم و بازار مسکن در کشور ما، حساسیت به موضوع آلودگی هوا ندارند، اتفاقاً موضوع بسیار مهمی است. شاید این مساله ریشه در این موضوع دارد که نیازهای ابتدایی شهروندان در شهرهای کشورمان چندان برآورده نمیشوند که مردم ما نسبت به نیازهای درجه دوم و سوم خود بیتفاوت هستند.
بهطور مثال؛ در کشورمان حجم عظیم نیروی بیکار داریم. تورم طی سالهای گذشته آزاردهنده شده بود. مقوله امید به زندگی و امید به آینده در بین مردمان بسیار پایین آمده است و همه اینها مجموعاً شاخص سرزندگی شهری را میسازد. به همین
جهت است که آمارهای جهانی نشان میدهد شاخص سرزندگی شهری در تهران بسیار پایین است.
بهطور مثال؛ در بسیاری از شهرهای کشور نیازهای اولیه شهروندان از جمله اشتغال تامین نمیشود که اغلب مهاجرتها به همین علت به سمت تهران انجام میگیرد. یعنی کسی که به تهران مهاجرت میکند، به این دلیل است که مشکل اشتغالش حل شود. این افراد به این موضوع توجه نمیکنند که هوای تهران آلوده است یا نه.
اصلاً این مقوله در ملاکهای تصمیمگیری آنها جایی ندارد. بنابراین طبیعی است که بازار هم به این موضوع توجه چندانی نمیکند چرا که تقاضا دائماً در حال افزایش است، بر مبنای آن نیز چون عرضه محدود میشود، قیمت مسکن در تهران بالا میرود. جالب است که مردممان هم همانطور که مسوولان نسبت به موضوع آلودگی هوا تا زمانی که وضعیت به شرایط اضطراری و بحرانی نرسیده است، توجه نمیکنند نسبت به مساله حساسیت نشان نمیدهند.
زمانی که آلودگی هوا به مرزی میرسد که در کوتاهمدت برایمان خطر ایجاد میکند، حساس میشویم. حتی من استاد دانشگاه و شمای خبرنگار هم که جزو این مردم هستیم به این مقوله نگاه کوتاهمدت داریم. تا مادامی که به موضوع آلودگی هوا نگاه مقطعی داریم و تنها در روزهای آلوده درباره آلودگی حرف میزنیم و نسبت به آن واکنش نشان میدهیم و در روزهای دیگر سال اصلاً به این موضوع توجه نمیکنیم، یا مسوولان امر تصمیمات کوتاهمدت مانند تعطیلی مدارس و طرح زوج و فرد برای خودروها اتخاذ میکنند، معضل آلودگی هوا پابرجا خواهد ماند.
اما مسالهای که در این بین وجود دارد اینکه اطلاعات و آمارهای لازم در مورد آلودگی هریک از نقاط شهرها در دسترس قرار ندارد. به نظر میرسد این مساله از این امر نشات گرفته که شهروندان جامعه ما از حقوق شهروندی خود به خوبی آگاه نیستند که به دنبال مطالبه آنها باشند.
بخشی از این مساله به این موضوع برمیگردد که نیازهای اولیه مردم ما در شهرها پاسخ داده نمیشود. به مراتب مقوله امنیت و اشتغال برای شهروندان ایرانی مهمتر از مساله پاک بودن هوایی است که در آن نفس میکشند. اینکه مردم ما از حقوق شهروندی خود آگاه نیستند، جای شک و شبههای ندارد. اما آیا در مواردی که آگاهی نسبت به حقوق شهروندیمان داریم، پاسخ مناسبی هم دریافت کردهایم یا خیر. یکی از حقوق شهروندی ما این است که از خدمات پزشکی و بهداشتی مناسبی برخوردار باشیم و همه ما نسبت به حقمان آگاه هستیم.
اما آیا در مقابل، به این نیاز تمام شهروندان به خوبی پاسخ داده شده است؟ امروز در دنیا، داشتن ارتباطات کافی و استفاده از شبکههای اجتماعی، جزو حقوق شهروندی است اما در ایران شاهدیم که برخی شبکههای اجتماعی غیرقابل دسترس و فیلتر هستند. اینکه مسوولان یک کشور، حرفهای متناقض هم نزنند و اطلاعات واقعی را در اختیار شهروندانشان قرار دهند جزو حقوق شهروندی است. ولی در عمل میبینیم که در کشورمان این مسائل رعایت نمیشود و اطلاعات در زمان مناسب در اختیار شهروندان قرار نمیگیرد.
بحث آگاهی به حقوق شهروندی یک مقوله است اما چگونگی مطالبه آن مقوله دیگری است. به فرض که من و شما الان نسبت به موضوع آلودگی هوا حساس هستیم و هوای پاک نیز جزو حقوق شهروندیمان است بر این اساس چگونه باید این حقمان را مطالبه کنیم؟ از آن مهمتر دولت یا بهتر بگویم مجموعه نهادهایی که در این زمینه مسوول هستند، چه پاسخی به این مطالبه خواهد داد؟ مردم چگونه میتوانند با شهرداریها تعامل کنند و مطالبه خودشان را در این زمینه پیگیری کنند؟
اینها سوالاتی است که اگر دائماً از سوی شهروندان مطرح باشد و تنها در مواقع بحرانی از آنها سخن گفته نشود در بلندمدت حتماً تاثیرگذار است و اثرات خود را نشان خواهد داد. طبعاً اگر این روند مستمر باشد به نظرم بازار مسکن هم بهتدریج به این موضوع توجه خواهد کرد و تفاوتی بین قیمت مسکن در مناطق آلوده و پاک مشاهده خواهیم کرد. ولی ما نباید از بازار انتظار سیاستگذاری داشته باشیم. بازار در بلندمدت کار خودش را انجام میدهد.
اگر یک ساختاری در کوتاهمدت درست کار نکند، ممکن است ساختار بازار نتواند آن را اصلاح کند. و این معضل، ممکن است که در بخشهای مختلف دیگر ما هم به وجود بیاید.
با این اوصاف در دنیا مقوله آلودگی و پاکی مناطق شهری چقدر در تعیین قیمت مسکن اثرگذار است؟
در شهرهای بزرگ دنیا موضوع کیفیت یا قابلیتهای زندگی در مناطق شهری یکی از شاخصهای مهم آن پاکی هوای منطقه است که روی قیمت اثرگذار است. همانطور که گفتم به این دلیل در ایران کمتر این موضوع مورد توجه واقع میشود که بسیاری از نیازهای اولیه شهروندان مان پاسخ داده نشدهاند چه برسد به اینکه به نیازهای درجه دوم و سوم خود توجه کنند. به مراتب آلودگی و ترافیک جزو نیازهای ثانویه هستند تا وقتی معضل اشتغال و امنیت در جامعهمان وجود دارد.
برای اینکه در کلانشهری چون تهران به مرحلهای برسیم که آلوده بودن منطقهای به کاهش تقاضا منجر شود و در نهایت به سمتی برویم که بازار در این زمینه تعیینکننده باشد، راهکار منطقی چیست؟
اول از همه، نه دولت، نه شهرداری، نه نیروی انتظامی، نه سازمان محیط زیست، بلکه مجموعه حاکمیت، باید کاملاً مسوولیتپذیر باشد. اینکه میگویم مجموعه حاکمیت یعنی شامل هر سه قوا و نهادهای خارج از این سه قوا که به حکومت وابستگی دارند، میشود. در مرحله بعدی هم شهروندان قرار دارند که باید مسوولیتپذیری خود را به اثبات برسانند تا در راستای هدف ارتقای کیفیت زندگی در کشورمان حرکت کنیم. وقتی همه جامعه مسوولیتپذیر باشند آن وقت همکاری نهادها در مجموعه حاکمیت باعث میشود که مدیریت جامع شهری شکل بگیرد که در ابتدای صحبتهایم به الزامات شکلگیری آن اشاره کردم.
بنابراین، اساساً امیدوارم روزی تمام نیازهای اولیه شهروندان در جامعه شهریمان تامین شده باشد که به موضوع آلودگی هوا در تعیین قیمت مسکن توجه کنیم. یعنی موقعی که هر شهروند ایرانی میخواهد خانهای خریداری کند، بگوید آن منطقه شهری را به این علت انتخاب میکند که هوای تمیزتری نسبت به منطقه دیگری دارد. ولی در حال حاضر در کشورمان تنها افرادی که بیماری ریوی و قلبی دارند بیشتر به این مساله فکر میکنند که در منطقهای زندگی کنند که هوا آلوده نباشد.
ولی به نظرم مساله مهم این است که اطلاعرسانی بسیار جدی در این زمینه انجام شود که کدام مناطق شهر تهران آلودهتر هستند. متاسفانه اطلاعات چندانی در این زمینه وجود ندارد. دولت و نهاد مدیریت شهری موظف هستند این اطلاعات را بهطور مرتب در اختیار مردم قرار دهند. متاسفانه تنها زمانی که آلودگی هوا در شرایط بحرانی قرار میگیرد این اطلاعات داده میشود.
یعنی روزی که هوا آلوده است، میگویند مردم به این مناطق نروند چون غلظت آلودگی هوا بالاست. از طرفی نقش رسانهها در این زمینه بسیار اهمیت دارد و باید مسوولان را به پاسخگویی در برابر مطالبات مردم وادار کنند تا در نهایت تغییر در شیوه تصمیمگیری مدیریت شهری رخ دهد.
با توجه به اینکه در چند وقت اخیر شاخص آلودگی در کلانشهر تهران به وضعیت هشدار رسید و در این شرایط آماری از مناطق پاک و آلوده در تهران اعلام شد، به نظر شما آلودگی هوا چقدر میتواند تعیینکننده قیمت مسکن باشد؟
در حال حاضر وضعیت شاخص قابلیت زندگی یا سرزندگی شهری در ایران مناسب نیست. کافی است به آمارهای بینالمللی مراجعه کنید تا این موضوع را مشاهده کنید. اخیراً، نشریه اکونومیست به رتبهبندی سرزندگی شهری (Global Liveability Ranking) در شهرهای مختلف جهان پرداخته و گزارشی را منتشر کرده است. در این گزارش 140 شهر بزرگ جهان مورد بررسی قرار گرفتهاند که شهر تهران رتبه 130 را دارد. این رتبه به خوبی نشان میدهد؛ وضعیت قابلیت زندگی در ایران بنابر آمارها و گزارشهای جهانی مناسب نیست.
موضوع آلودگی هوا یکی از مواردی است که در کاهش قابلیت زندگی در کلانشهرهای کشورمان اثرگذار است. در کنار عامل آلودگی هوا، شاخصهایی چون ترافیک، بدقوارگی شهری، توزیع نامناسب ساختمانهای بلند و نبود فضای سبز کافی، قرار دارند. بنابراین، قطعاً به برنامهریزی شهری بسیار جدی در کشورمان نیاز داریم.
نباید مساله پایین بودن قابلیت زندگی در شهرهایمان را کماهمیت جلوه بدهیم و متولیان امر از کنار این موضوع به سادگی عبور کنند. متاسفانه آنچه تاکنون از مجموعه مدیریت شهری دولت و شهرداری مشاهده کردیم به ویژه در مواقعی که وضعیت بحرانی در شهرها ایجاد میشود یا وضعیت آلودگی به مرز هشدار میرسد، انداختن توپ در زمین یکدیگر است.
چگونه انتظار داریم به جایی برسیم که شهروندانمان هنگام خرید خانه عامل آلودگی هوا را به عنوان یکی از عاملهای تعیینکننده در خرید مسکن در نظر بگیرند، وقتی مسوولان فرافکنی میکنند و از طرف دیگر اطلاعات و آمار دقیقی هم در این زمینه در دسترس نیست که کدام مناطق شهری کمترین و بیشترین میزان آلودگی را در طول سال دارند. البته در مواقع بحرانی گاهی میبینیم این آمار منتشر میشود.
یعنی شما معتقدید با ایجاد مدیریت جامع شهری مساله کیفیت پایین زندگی در کلانشهری چون تهران بهبود خواهد یافت و دیگر کمتر با معضل آلودگی هوا مواجه خواهیم شد؟
به نظرم راه حل نهایی کار این نیست که مسوولان امر فقط مشکل را بپذیرند و از بار مسوولیت شانه خالی کنند. آنچه باید رخ بدهد، ایجاد مدیریت جامع شهری است که البته، تمام مجموعه حاکمیت به نظام مدیریت جامع شهری تن دهند.
از آن مهمتر مجموعه حاکمیت به فکر ایجاد کسب و کار برای حل این معضل نباشند. بهطور مثال؛ اگر مدیریت جامع شهری به این تصمیم برسد که تمام زمینهایی که ارتش در تهران در اختیار دارد باید صرف ایجاد فضای سبز شود، پس از اینکه این موضوع به تصویب شورای مدیریت جامع شهری رسید که متشکل از نمایندگان دولت و شهرداری است، دیگر نیازی نباشد که مصوبه از دیگر نهادها گرفته شود تا این امر اجرایی شود.
پس باید احکامی که نظام مدیریت جامع شهری تصویب میکند ضمانت اجرایی داشته باشد تا اثرگذار باشد؟
قطعاً همینگونه است. ممکن است گفته شود چون ارتش زیرمجموعه دولت نیست باید از مجلس مصوبه گرفته شود اما این مساله تنها روند کار را طولانی میکند و ممکن است به نتیجه نرسد. بخش بزرگی از زمینداران شهری، زیرمجموعه قوه مجریه نیستند. اما در مجموعه حاکمیت محسوب میشوند و وظیفه آنها هم ارتقای کیفیت زندگی مردم است. به همین جهت تاکید دارم در جهت موفقیت فعالیتهای مدیریت جامع شهری باید مجموعه حاکمیت از آن حمایت کنند.
بنابراین باید مصوباتی که در نظام مدیریت جامع شهری تدوین میشود، ضمانت اجرایی داشته باشند و سریعاً اجرا شوند. وگرنه معضلاتی چون آلودگی هوا همچنان پابرجا خواهند ماند.
متولیان شهری کشور قبول دارند یکی از مشکلات مهمی که مردم تهران با آن دست به گریبان هستند، مساله آلودگی هواست و باید فکری اساسی درباره آن کرد. اما متاسفانه مسوولان در برخورد با معضل آلودگی توپ را به زمین یکدیگر میاندازند. در حالی که تقریباً همه نهادهای ذیربط در مساله آلودگی هوا مقصر هستند.
یعنی از وزارت نفت به خاطر بنزین بیکیفیتی که به بخش داخلی میدهد تا وزارت صنعت با وضع مقررات غیرمنطقی که اجازه نمیدهد خودروهای خارجی باکیفیت وارد کشور شوند تا از خودروهای داخلی کمکیفیت حمایت کند.
حتی سازمان محیط زیست که برنامههای جامعی در زمینه مبارزه با آلودگی هوا ندارد یا شهرداریها که به دلیل اینکه درآمدهایشان بیشتر از فروش عوارض و تراکم و دریافتی از تخلفات است و اصلاً به این امر توجه نمیکنند که ساختمانهای بلندمرتبه راه تنفس کلانشهر تهران را بستهاند.
یا دیگر نهادهای عمومی که به نظر میرسد احساس مسوولیتی در قبال موضوع آلودگی هوا ندارند.
اگر این احساس مسوولیت وجود داشت اجازه داده میشد تا هکتارها زمین خالی و بدون استفاده که در اختیارشان قرار دارد به فضای سبز تبدیل شوند تا نقش بزرگی در کاهش آلودگی هوای تهران داشته باشند.
با این اوصاف چرا مردم کشور به ویژه شهروندان تهران آلودگی یا پاک بودن مناطق را به عنوان یکی از مولفههای مهم درتعیین قیمت مسکن در نظر نمیگیرند؟
اینکه چرا مردم و بازار مسکن در کشور ما، حساسیت به موضوع آلودگی هوا ندارند، اتفاقاً موضوع بسیار مهمی است. شاید این مساله ریشه در این موضوع دارد که نیازهای ابتدایی شهروندان در شهرهای کشورمان چندان برآورده نمیشوند که مردم ما نسبت به نیازهای درجه دوم و سوم خود بیتفاوت هستند.
بهطور مثال؛ در کشورمان حجم عظیم نیروی بیکار داریم. تورم طی سالهای گذشته آزاردهنده شده بود. مقوله امید به زندگی و امید به آینده در بین مردمان بسیار پایین آمده است و همه اینها مجموعاً شاخص سرزندگی شهری را میسازد. به همین
جهت است که آمارهای جهانی نشان میدهد شاخص سرزندگی شهری در تهران بسیار پایین است.
بهطور مثال؛ در بسیاری از شهرهای کشور نیازهای اولیه شهروندان از جمله اشتغال تامین نمیشود که اغلب مهاجرتها به همین علت به سمت تهران انجام میگیرد. یعنی کسی که به تهران مهاجرت میکند، به این دلیل است که مشکل اشتغالش حل شود. این افراد به این موضوع توجه نمیکنند که هوای تهران آلوده است یا نه.
اصلاً این مقوله در ملاکهای تصمیمگیری آنها جایی ندارد. بنابراین طبیعی است که بازار هم به این موضوع توجه چندانی نمیکند چرا که تقاضا دائماً در حال افزایش است، بر مبنای آن نیز چون عرضه محدود میشود، قیمت مسکن در تهران بالا میرود. جالب است که مردممان هم همانطور که مسوولان نسبت به موضوع آلودگی هوا تا زمانی که وضعیت به شرایط اضطراری و بحرانی نرسیده است، توجه نمیکنند نسبت به مساله حساسیت نشان نمیدهند.
زمانی که آلودگی هوا به مرزی میرسد که در کوتاهمدت برایمان خطر ایجاد میکند، حساس میشویم. حتی من استاد دانشگاه و شمای خبرنگار هم که جزو این مردم هستیم به این مقوله نگاه کوتاهمدت داریم. تا مادامی که به موضوع آلودگی هوا نگاه مقطعی داریم و تنها در روزهای آلوده درباره آلودگی حرف میزنیم و نسبت به آن واکنش نشان میدهیم و در روزهای دیگر سال اصلاً به این موضوع توجه نمیکنیم، یا مسوولان امر تصمیمات کوتاهمدت مانند تعطیلی مدارس و طرح زوج و فرد برای خودروها اتخاذ میکنند، معضل آلودگی هوا پابرجا خواهد ماند.
دولت و نهاد مدیریت شهری موظف هستند اطلاعات در مورد مناطق آلوده شهری را بهطور مرتب در اختیار مردم قرار دهند. متاسفانه تنها زمانی که آلودگی هوا در شرایط بحرانی قرار میگیرد این اطلاعات داده میشود.
اما مسالهای که در این بین وجود دارد اینکه اطلاعات و آمارهای لازم در مورد آلودگی هریک از نقاط شهرها در دسترس قرار ندارد. به نظر میرسد این مساله از این امر نشات گرفته که شهروندان جامعه ما از حقوق شهروندی خود به خوبی آگاه نیستند که به دنبال مطالبه آنها باشند.
بخشی از این مساله به این موضوع برمیگردد که نیازهای اولیه مردم ما در شهرها پاسخ داده نمیشود. به مراتب مقوله امنیت و اشتغال برای شهروندان ایرانی مهمتر از مساله پاک بودن هوایی است که در آن نفس میکشند. اینکه مردم ما از حقوق شهروندی خود آگاه نیستند، جای شک و شبههای ندارد. اما آیا در مواردی که آگاهی نسبت به حقوق شهروندیمان داریم، پاسخ مناسبی هم دریافت کردهایم یا خیر. یکی از حقوق شهروندی ما این است که از خدمات پزشکی و بهداشتی مناسبی برخوردار باشیم و همه ما نسبت به حقمان آگاه هستیم.
اما آیا در مقابل، به این نیاز تمام شهروندان به خوبی پاسخ داده شده است؟ امروز در دنیا، داشتن ارتباطات کافی و استفاده از شبکههای اجتماعی، جزو حقوق شهروندی است اما در ایران شاهدیم که برخی شبکههای اجتماعی غیرقابل دسترس و فیلتر هستند. اینکه مسوولان یک کشور، حرفهای متناقض هم نزنند و اطلاعات واقعی را در اختیار شهروندانشان قرار دهند جزو حقوق شهروندی است. ولی در عمل میبینیم که در کشورمان این مسائل رعایت نمیشود و اطلاعات در زمان مناسب در اختیار شهروندان قرار نمیگیرد.
بحث آگاهی به حقوق شهروندی یک مقوله است اما چگونگی مطالبه آن مقوله دیگری است. به فرض که من و شما الان نسبت به موضوع آلودگی هوا حساس هستیم و هوای پاک نیز جزو حقوق شهروندیمان است بر این اساس چگونه باید این حقمان را مطالبه کنیم؟ از آن مهمتر دولت یا بهتر بگویم مجموعه نهادهایی که در این زمینه مسوول هستند، چه پاسخی به این مطالبه خواهد داد؟ مردم چگونه میتوانند با شهرداریها تعامل کنند و مطالبه خودشان را در این زمینه پیگیری کنند؟
اینها سوالاتی است که اگر دائماً از سوی شهروندان مطرح باشد و تنها در مواقع بحرانی از آنها سخن گفته نشود در بلندمدت حتماً تاثیرگذار است و اثرات خود را نشان خواهد داد. طبعاً اگر این روند مستمر باشد به نظرم بازار مسکن هم بهتدریج به این موضوع توجه خواهد کرد و تفاوتی بین قیمت مسکن در مناطق آلوده و پاک مشاهده خواهیم کرد. ولی ما نباید از بازار انتظار سیاستگذاری داشته باشیم. بازار در بلندمدت کار خودش را انجام میدهد.
اگر یک ساختاری در کوتاهمدت درست کار نکند، ممکن است ساختار بازار نتواند آن را اصلاح کند. و این معضل، ممکن است که در بخشهای مختلف دیگر ما هم به وجود بیاید.
با این اوصاف در دنیا مقوله آلودگی و پاکی مناطق شهری چقدر در تعیین قیمت مسکن اثرگذار است؟
در شهرهای بزرگ دنیا موضوع کیفیت یا قابلیتهای زندگی در مناطق شهری یکی از شاخصهای مهم آن پاکی هوای منطقه است که روی قیمت اثرگذار است. همانطور که گفتم به این دلیل در ایران کمتر این موضوع مورد توجه واقع میشود که بسیاری از نیازهای اولیه شهروندان مان پاسخ داده نشدهاند چه برسد به اینکه به نیازهای درجه دوم و سوم خود توجه کنند. به مراتب آلودگی و ترافیک جزو نیازهای ثانویه هستند تا وقتی معضل اشتغال و امنیت در جامعهمان وجود دارد.
برای اینکه در کلانشهری چون تهران به مرحلهای برسیم که آلوده بودن منطقهای به کاهش تقاضا منجر شود و در نهایت به سمتی برویم که بازار در این زمینه تعیینکننده باشد، راهکار منطقی چیست؟
اول از همه، نه دولت، نه شهرداری، نه نیروی انتظامی، نه سازمان محیط زیست، بلکه مجموعه حاکمیت، باید کاملاً مسوولیتپذیر باشد. اینکه میگویم مجموعه حاکمیت یعنی شامل هر سه قوا و نهادهای خارج از این سه قوا که به حکومت وابستگی دارند، میشود. در مرحله بعدی هم شهروندان قرار دارند که باید مسوولیتپذیری خود را به اثبات برسانند تا در راستای هدف ارتقای کیفیت زندگی در کشورمان حرکت کنیم. وقتی همه جامعه مسوولیتپذیر باشند آن وقت همکاری نهادها در مجموعه حاکمیت باعث میشود که مدیریت جامع شهری شکل بگیرد که در ابتدای صحبتهایم به الزامات شکلگیری آن اشاره کردم.
بنابراین، اساساً امیدوارم روزی تمام نیازهای اولیه شهروندان در جامعه شهریمان تامین شده باشد که به موضوع آلودگی هوا در تعیین قیمت مسکن توجه کنیم. یعنی موقعی که هر شهروند ایرانی میخواهد خانهای خریداری کند، بگوید آن منطقه شهری را به این علت انتخاب میکند که هوای تمیزتری نسبت به منطقه دیگری دارد. ولی در حال حاضر در کشورمان تنها افرادی که بیماری ریوی و قلبی دارند بیشتر به این مساله فکر میکنند که در منطقهای زندگی کنند که هوا آلوده نباشد.
ولی به نظرم مساله مهم این است که اطلاعرسانی بسیار جدی در این زمینه انجام شود که کدام مناطق شهر تهران آلودهتر هستند. متاسفانه اطلاعات چندانی در این زمینه وجود ندارد. دولت و نهاد مدیریت شهری موظف هستند این اطلاعات را بهطور مرتب در اختیار مردم قرار دهند. متاسفانه تنها زمانی که آلودگی هوا در شرایط بحرانی قرار میگیرد این اطلاعات داده میشود.
یعنی روزی که هوا آلوده است، میگویند مردم به این مناطق نروند چون غلظت آلودگی هوا بالاست. از طرفی نقش رسانهها در این زمینه بسیار اهمیت دارد و باید مسوولان را به پاسخگویی در برابر مطالبات مردم وادار کنند تا در نهایت تغییر در شیوه تصمیمگیری مدیریت شهری رخ دهد.
دیدگاه تان را بنویسید