تاریخ انتشار:
معضل اصلی انتشار اوراق مشارکت شرکتی زمانبر بودن آن است
راهکارهای بهبود نقش تامین سرمایهها
شرکتهای تامین سرمایه، نهادهایی نوپا هستند که میتوانند در زمینه تامین مالی شرکتها نقش قابل توجهی ایفا کنند. به عبارت دقیقتر، تامین مالی بنگاههای اقتصادی که یکی از ضروریترین نیازهای آنهاست میتواند از طریق بازارهای پول و سرمایه تامین شود.
شرکتهای تامین سرمایه، نهادهایی نوپا هستند که میتوانند در زمینه تامین مالی شرکتها نقش قابل توجهی ایفا کنند. به عبارت دقیقتر، تامین مالی بنگاههای اقتصادی که یکی از ضروریترین نیازهای آنهاست میتواند از طریق بازارهای پول و سرمایه تامین شود. در این میان، برخلاف بازار پول (بانکها) که سابقهای دیرینه در اقتصاد کشور ما دارند، بازار سرمایه عمده پیشرفتهای خود در این زمینه را طی سالهای اخیر تجربه کرده است. در این خصوص، دکتر ابوالفضل شهرآبادی، معاون تامین مالی شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان، معتقد است شرکتهای تامین سرمایه کاملترین نهاد ارائه خدمات مالی هستند. در واقع، شرکتهای مزبور میتوانند با فراهم آوردن بستههای متفاوتی از خدمات مالی به صورت یکجا، در رقابت با سایر نهادها جایگاه مناسبی پیدا کنند. درباره بازار اوراق بدهی، این کارشناس ارشد بازار سرمایه، مهمترین معضل انتشار اوراق را طولانی بودن فرآیند انتشار میداند. به گفته او، رکن ضامن و شرکتآزمایی چندباره مهمترین دلایل زمانبر بودن این پروسه هستند. به این ترتیب، رتبهبندی اعتباری اوراق مشارکت، حذف تدریجی رکن ضامن و واسپاری شرکتآزمایی به
شرکتهای تامین سرمایه میتوانند بهترین راهکارهای تسریع در انتشار اوراق باشند.
پتانسیلهای تامین مالی از طریق بازار سرمایه چیست؟
بهطور کلی تامین مالی به دو صورت و بر مبنای سرمایه و بدهی صورت میگیرد که این امر در بازار سرمایه از طریق انتشار اوراق بهادار سرمایهای و اوراق بهادار بدهی انجام میشود. تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار سرمایهای به صورت افزایش سرمایه و انتشار سهام جدید و برای شرکتهای سهامی عام پذیرفتهشده در بورس، و تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار بدهی و به صورت انتشار انواع اوراق مشارکت، صکوک، اوراق بدهی مبتنی بر دارایی و کالا، و انواع گواهی سپرده برای همه شرکتها با ماهیت سهامی، تعاونی، بانکها، شهرداریها و شرکتهای دولتی در بازار سرمایه امکانپذیر است.
تامین سرمایهها چه نقشی در این زمینه میتوانند ایفا کنند؟
شرکتهای تامین سرمایه در تمامی مراحل تامین مالی میتوانند در کنار ناشر ایفای نقش کنند. خدمات مشاوره طراحی شیوه تامین مالی، خدمات مشاوره عرضه، تعهد پذیرهنویسی اوراق بهادار منتشرشده و همچنین عملیات بازارگردانی این اوراق بعضی از این خدمات به حساب میآیند. بهطور کلی شرکتهای تامین سرمایه کاملترین نهاد مالی جهت ارائه خدمات تامین مالی محسوب میشوند و در حال حاضر نهاد دیگری که همه این خدمات را به صورت یکجا و در قالب یک بسته خدماتی ارائه دهد، در کشور وجود ندارد.
با وجود رشد در زمینه تامین مالی از طریق اوراق مشارکت شرکتی، هنوز با استانداردهای بینالمللی فاصله داریم. معضلات شرکتهای تامین سرمایه در این زمینه چیست؟ آیا راهکارهایی برای بهبود این حوزه وجود دارد؟
بهطور کلی در زمینه تامین مالی از طریق انتشار اوراق مشارکت و سایر اوراق مبتنی بر بدهی بزرگترین معضل برای ناشران و همچنین شرکتهای تامین سرمایه به عنوان مشاور عرضه، طولانی بودن پروسه انتشار اوراق است. به طوری که زمان مورد نیاز برای انتشار اوراق مشارکت و صکوک در بازار سرمایه بهطور متوسط هشت ماه ارزیابی میشود. طبق بررسیهای صورتگرفته مهمترین عامل طولانی شدن این پروسه، مشکل رکن ضامن این اوراق است و نهادهای مالی دارای صلاحیت جهت ضمانت این اوراق بهادار، این سمت را به سختی قبول میکنند. رتبهبندی اعتباری اوراق مشارکت و صکوک و در نهایت حذف تدریجی رکن ضامن اوراق، بهترین راهکار جهت رفع این معضل به نظر میرسد. به این ترتیب ریسک سرمایهگذاری در اوراق نیز مانند سهام، به سرمایهگذار منتقل شده و دیگر به این صورت نیست که اوراق بهادار بدهی مانند سپرده بانکی بدون ریسک باشند. بلکه رتبه اعتباری اوراق میزان ریسک آنها را تعیین میکند. البته باید در نظر داشت برای رتبهبندی اوراق و شرکتها، باید ابتدا زیرساختهای آن آماده شود. از دیگر مشکلاتی که باعث طولانی شدن پروسه انتــشار اوراق میشود، چنـدبارگی عملیات شرکتآزمایی (Due
Diligence) است. شرکتی که قصد انتشار اوراق را دارد، توسط مشاور جهت تهیه گزارش توجیهی و بیانیه ثبت، توسط حسابرس جهت اظهارنظر روی گزارش توجیهی، دو بار توسط سازمان بورس و اوراق بهادار جهت اعطای موافقت اصولی و مجوز عرضه و در نهایت توسط ضامن اوراق جهت قبولی سمت ضمانت مورد بررسی قرار میگیرد. در این مورد نیز میتوان سازوکاری طراحی کرد تا با اعطای مجوز خدمات شرکتآزمایی از طریق سازمان بورس و اوراق بهادار به شرکتهای تامین سرمایه، تعداد بررسیهای انجامشده درباره ناشر اوراق را به یک یا دو بار کاهش داد.
به نظر میرسد یکی از معضلات شرکتهای تامین سرمایه، به ویژه در زمینه انتشار اوراق، نبود تقاضای کافی است. با توجه به جایگاه سنتی بانکها هم در ساختار اقتصادی و هم در میان مردم، با چه ابزارهایی میتوان جذابیت تامین سرمایه از طریق بازار سرمایه را افزایش داد؟
در خصوص نبود تقاضای کافی، باز هم باید به این نکته اشاره کرد که به دلیل بدون ریسک بودن این اوراق و همچنین سود تضمینشده کمتر نسبت به سپردههای بانکی، این اوراق با اقبال کمتری مواجه میشوند. حال اگر با ایجاد تغییراتی بتوان ریسک و بازده این اوراق را نسبت به سپردههای بانکی بالاتر برد، بهطور قطع این اوراق بدهی از سوی سرمایهگذاران ریسکپذیر مورد استقبال بیشتری واقع میشود. به عنوان مثال با حذف ضامن اوراق و رتبهبندی اعتباری آنها، میتوان اوراق با درآمد ثابتی منتشر کرد که درجات ریسک و بازده مختلفی دارند. یعنی اوراقی که دارای رتبه اعتباری پایینتری هستند دارای ریسک بیشتر بوده و طبیعتاً جهت فروش اوراق خود باید بازده بالاتری داشته باشند. به همین صورت اوراق بدهی با رتبه اعتباری بالاتر از ریسک و بازده کمتری در بازار برخوردار هستند. این مکانیسم سبب میشود اوراق با درآمد ثابت متنوعی در بازار سرمایه وجود داشته باشد و سرمایهگذاری بتواند پرتفویی مناسب با میزان ریسکپذیری خود از این اوراق در سبد خود داشته باشد. ابزار دیگری که در راستای جذابیت و تقاضای بیشتر اوراق با درآمد ثابت قابل استفاده است، استفاده از مدلهای
بازارگردانی روی اوراق و بازخرید اوراق با نرخهای ترجیحی توسط بازارگردان است. البته مدتی است بازارگردانان اوراق در کشور اقدام به طراحی مدلهای جدید بازارگردانی کردهاند، اما این موضوع میتواند به عنوان حوزه جدید و بسیار گستردهای در زمینه ایجاد جذابیت برای اوراق بدهی با درآمد ثابت مورد مطالعه بیشتر قرار گیرد.
یکی از ابداعات اخیر شرکتهای تامین سرمایه، صندوقهای قابل معامله با درآمد ثابت است. در این زمینه، شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان، در یک اقدام مبتکرانه نخستین صندوق با این مضمون را طراحی کرده است. ضمن تشریح مختصر عملکرد این صندوق، نحوه استقبال از این صندوق را چطور ارزیابی میکنید؟ به نظر شما وجود چنین ابزارهایی تا چه حد میتواند تامین سرمایه از طریق بازار سرمایه را بهبود بخشد؟
بهصورت کلی، بازار سرمایه در مقابل بازار پول قرار دارد. بازار پول عموماً به عنوان بازاری بدون ریسک با سررسید کوتاهمدت است و در سوی مقابل آن بازار سرمایه با شاخصههایی همچون سررسید بلندمدت و ریسک شناخته میشود. اما وجه مشترک این دو بازار در این است که هر دو محلی برای سرمایهگذاری هستند. شبکه پولی کشور با جمعآوری وجوه از سرمایهگذاران اقدام به تسهیلاتدهی میکند. بازار سرمایه نیز همین عمل را با جمعآوری وجوه در قالب انتشار اوراق با درآمد ثابت، سهام یا دیگر ابزارهای موجود خود انجام میدهد. بدیهی است هرچه تنوع و جذابیت این ابزارها برای سرمایهگذاران بیشتر باشد، سرمایهگذاران بیشتری را به سوی خود جذب میکنند. صندوق قابل معامله با درآمد ثابت اعتمادآفرین پارسیان، به عنوان اولین صندوق با درآمد ثابت نیز با همین تفکر طرحریزی و اجرایی شد. بهرهمندی از مزایای تضمینی صندوق در مواقعی که بازار در شرایط مناسبی قرار ندارد مانع از خروج پول از بازار سرمایه کشور شده و این خود باعث حفظ نقدشوندگی در کل بازار میشود. به عبارت دیگر این ابزار موجب منع یا کاهش خروج پول از بازار سرمایه به بازار پول میشود. همچنین این ابزار، قدرت
تامین مالی در سطح بازار سرمایه را برای شرکتها فراهم میآورد. تامین مالی دارای دو سمت است، بدیهی است اگر شرکتهای تامینمالیکننده از وجوه کافی برای تعهد پذیرهنویسی که فعالیت اصلیشان به شمار میرود برخوردار نباشند، انتشار اوراق با مشکل مواجه خواهد شد. در مجموع با مدیریت مناسبی که برای صندوق پیشبینی شده است و بازده بالاتر آن نسبت به سایر ابزارهای جایگزین، پیشبینی بر این است که استقبال بازار از آن به نحو مطلوبی باشد.
با توجه به کاهش دودرصدی سود سپردههای بانکی، اوراق با درآمد ثابت با اقبال بیشتری مواجه خواهد شد و این امر در مورد اوراق منتشرشده قبلی و با نرخهای بالاتر مصداق بیشتری خواهد داشت.
بر اساس شنیدهها، قرار است تغییراتی در زمینه تسهیل بازارگردانی اوراق مشارکت در بازار سرمایه صورت گیرد. مثلاً سهولت در ارزیابی کفایت ناشران اوراق مشارکت. در این خصوص، قوانین بعضاً محدودکننده برای فعالیت شرکتهای تامین سرمایه را چطور ارزیابی میکنید؟ پیشنهادهای خود را برای بهبود کارایی در این زمینه عنوان کنید.
استفاده از شیوه بازارگردانی مبتنی بر حراج به جای شیوه مبتنی بر مذاکره تا حدود زیادی مشکلات معاملات ثانویه این اوراق را برطرف کرده و مانع از ایجاد صفهای خرید و فروش در نمادهای اوراق با درآمد ثابتی که از این شیوه استفاده میکنند شده است. در شیوه «بازارگردانی مبتنی بر حراج»، بازارگردان متعهد به «حفظ دامنه مظنه» است در حالی که در شیوه قبلی یا همان بازارگردانی بر مبنای مذاکره، بازارگردان متعهد به خرید اوراق به قیمت اسمی بود و تفاوت اصلی و کلیدی این دو روش بازارگردانی در همین نکته است. منظور از «حفظ دامنه مظنه» در شیوه بازارگردانی مبتنی بر حراج این است که بازارگردان به صورت همزمان باید سفارشهای خرید و فروش خود را با یک فاصله قیمتی محدود -دامنه مظنه یکدرصدی- وارد سامانه معاملاتی کند؛ بنابراین بازارگردان در این روش بازارگردانی همواره آماده خرید و فروش اوراق به صورت همزمان است. بازارگردانی مبتنی بر حراج به ایجاد تعادل در بازار کمک میکند و عرضه و تقاضا را به تعادل میرساند، بدین معنا که بازارگردان از ابتدای معاملات موظف است در بازار حضور فعال داشته باشد و از آنجا که در این شیوه بازارگردانی عمر هر مظنه تنها دو
دقیقه است، بازارگردان باید هر دو دقیقه یکبار با توجه به عرضه و تقاضا، مظنهها را تغییر دهد.
آیا کاهش دودرصدی نرخ سود سپردههای بانکی میتواند جذابیت ابزارهای موجود در بازار سرمایه، نظیر اوراق مشارکت شرکتی یا صندوقی مثل «صندوق قابل معامله اعتمادآفرین پارسیان» را افزایش دهد؟
با توجه به کاهش دودرصدی سود سپردههای بانکی، اوراق با درآمد ثابت با اقبال بیشتری مواجه خواهد شد و این امر در مورد اوراق منتشرشده قبلی و با نرخهای بالاتر مصداق بیشتری خواهد داشت. چرا که در صورت تداوم کاهش نرخ تورم و در پی آن کاهش نرخ سود سپرده، نرخ برخی از اوراق برای سه تا چهار سال آینده بین 20 تا 22 درصد تضمین شده است. بنابراین، با توجه به وجود نرخ بالاتر برای مدت زمان بیشتر، ریسک نرخ بهره برای سرمایهگذاران کاهش پیدا کرده و خرید این اوراق با استقبال بیشتری روبهرو میشود. ترکیب سرمایهگذاریها در ETF اعتمادآفرین پارسیان نیز از جنس سرمایهگذاری با درآمد ثابت است. با عنایت به کاهش نرخ بهره بانکی، در صورت حفظ بازدهی پیشبینی شده توسط مدیر صندوق، بازدهی صندوق بالاتر از نرخ سود سپرده بانکی بوده و با اقبال بیشتری از طرف سرمایهگذاران مواجه خواهد شد. این امر مستلزم سرمایهگذاری صندوق در فرصتهای با نرخ بالاست. به عنوان مثال سرمایهگذاری در فرصتهایی مانند اوراق مشارکت موجود یا اوراقی که دارای نرخهای ترجیحی و مدلهای بازارگردانی هستند.
هرگونه پیشنهاد یا انتقاد کلی دیگری را که در رابطه با بهبود وضعیت شرکتهای تامین سرمایه دارید بیان کنید.
در هر صورت شرکتهای تامین سرمایه جزو نهادهای مالی جدید و نوپا در ایران به شمار میآیند که عمر آنها به یک دهه نمیرسد. طبیعتاً موارد بسیاری در جهت رشد و تعالی این نهادهای بازار سرمایه میتواند تاثیرگذار باشد. از این دست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افزایش توان مالی شرکتهای تامین سرمایه از طریق افزایش سرمایه دستوری، یا از طریق اجبار به بهکارگیری ابزارهایی مانند صندوقهای سرمایهگذاری به جهت جذب منابع بیشتر
- الزام تمدید مجوزهای این شرکتها در قبال فعالیتهای واقعی مانند تامین مالی موثر
- تسهیل در فرآیند مجوزدهی انتشار اوراق
- تایید صلاحیت حرفهای مدیرعامل و معاونان عملیاتی این شرکتها توسط مراجع ذیصلاح در بازار سرمایه
- کمک به انتشار اوراق از طریق سایر نهادهای مالی بازار سرمایه مانند صندوق توسعه.
دیدگاه تان را بنویسید