تاریخ انتشار:
نگاهی به دستگاههای کارتخوان فروشگاههای شهر
چهاررقمی حساس
تعارف و اعتمادهای اجباری همیشه نقش پررنگی در روابط اجتماعی و خانوادگی ما داشته و با پررنگ شدن نقش تکنولوژی تعارفها و اعتمادهای بیجا را با خودمان به این عرصه هم آوردهایم. تکنولوژی به تدریج در حال تبدیل شدن به یکی از حوزههای خصوصی زندگی ماست اما حوزه خصوصی که به علت عدم آموزش و فرهنگسازی آن را در اختیار همه قرار میدهیم.
تعارف و اعتمادهای اجباری همیشه نقش پررنگی در روابط اجتماعی و خانوادگی ما داشته و با پررنگ شدن نقش تکنولوژی تعارفها و اعتمادهای بیجا را با خودمان به این عرصه هم آوردهایم. تکنولوژی به تدریج در حال تبدیل شدن به یکی از حوزههای خصوصی زندگی ماست اما حوزه خصوصی که به علت عدم آموزش و فرهنگسازی آن را در اختیار همه قرار میدهیم. از در اختیار گذاشتن تلفن همراه هوشمند خود به دوستان یا آشنایان و حتی در اختیار گذاشتن رمز کارت بانک به فروشندگان برای استفاده از دستگاه کارتخوان. در صف انتظار برای استفاده از عابر بانکها (ATM) چشمهای منتظر در پشت سر شما به صفحه مانیتور دوخته شده و در اکثر مواقع هیچ اعتراضی به چشمهای کنجکاو نمیشود. با پررنگ شدن نقش کارتهای اعتباری و دستگاههای کارتخوان (POS) در زندگی و خریدهای روزانه، تعارف و اعتمادهای اجباری نقششان نهتنها کمرنگ نشده بلکه ثابت مانده. در سالهای اخیر کلاهبرداریهای زیادی در حوزه بانکی کشور اتفاق افتاده، به خصوص در استفاده از دستگاههای کارتخوان که اعتماد بیجای شهروندان به یکدیگر باعث سوءاستفادههای متعددی در این زمینه شده است. اکثر افرادی که در ایران از آنها توسط
دستگاههای کارتخوان کلاهبرداری شده گفتهاند به فروشنده اعتماد کردیم، یا رویمان نشد بگوییم دستگاه کارتخوان را بدهید تا خودمان رمز را وارد کنیم و حتی افرادی بودهاند که گفتهاند خجالت کشیدهایم که رمز را خودمان وارد کنیم. در رستورانهای شیک و مجلل بالای شهر تهران هم که قیمت غذاها به نسبت از نقاط دیگر شهر گرانتر است و قشر خاصی مشتری این رستورانها هستند، دستگاههای کارتخوان به جای اینکه در اختیار مشتری قرار بگیرند، تا او از آن استفاده کند، فروشنده دستگاه کارتخوان را روبهروی خود گذاشته و از مشتری تقاضای رمز عبور میکند و به علت فضای حاکم در رستوران خاص و تعارفهای همیشگی ما ایرانیان مشتری مجبور به اعتماد اجباری به فروشنده میشود و رمز کارت خود را در اختیار او قرار میدهد. کلاهبرداری از دستگاههای کارتخوان تنها مختص به ایران نیست بلکه در کشورهای دیگر دنیا نیز چنین اتفاقاتی افتاده اما با این تفاوت که در ایران در بیشتر موارد بروز این اتفاقات به دلیل نقش پررنگ تعارف، رودربایستی و البته اعتماد دوجانبه ولی بدون هیچشناختی بوده اما در کشورهای پیشرفتهای که در آنجا چنین کلاهبرداریهایی صورت گرفته است به دلیل استفاده
غلط از هوش، توانمندی و تکنولوژیای بوده که فرد در اختیار داشته است.
اعتماد اجباری در سطح شهر
در فروشگاههای بزرگی در میدان هفتتیر تهران انواع مختلفی از دستگاههای کارتخوان که متعلق به بانکهای گوناگون کشور هستند در کنار صندوقدار قرار داده شده و محلی برای آنها در نظر گرفته شده است که صندوقدار با وارد کردن قیمت آن را به سمت مشتری میچرخاند و مشتری میتواند رمز کارت خود را بدون اینکه شخصی متوجه آن شود با خیال راحت وارد کند. اما هستند فروشگاههای بزرگ دیگری که با وجود اینکه اسم و رسمی برای خود ایجاد کردهاند اما همچنان سیستم اعتماد اجباری در استفاده از کارتخوانها حاکم است و مشتری مجبور به اعتماد از نوع اجباری آن است. در محلههایی چون تهرانپارس و سیدخندان سوپرمارکتهای مواد غذایی اکثراً دستگاههای کارتخوان را در پشت دخل خود گذاشتهاند و به راحتی رمز کارتهای اعتباری در اختیار فروشنده قرار میگیرد، چرا؟ چون عباس آقا، چند سالی است در تهرانپارس بقالی دارد و همه او را میشناسند و نیازی به این قرتیبازیها نیست. این را یکی از ساکنان نسبتاً مسن تهرانپارس میگوید. او میگوید من چند سالی است این فروشنده را میشناسم و نیازی نمیبینم که بخواهم خودم رمز کارتم را وارد کنم از طرفی من اصلاً بلد نیستم با این
دستگاهها کار کنم. وقتی برایش از کلاهبرداریهایی که به این صورت اتفاق افتاده است میگویم، تنها به گفتن این حرف اکتفا میکند که عباس آقا نون حلال به خانه میبرد. یا جوانی در همان محله تهرانپارس وقتی از سوپرمارکت خرید میکند و میبینم که رمز را خودش وارد نمیکند، و از علت این کارش سوال میکنم با وجود در دست داشتن گوشی هوشمندی که اندازه کف دست است، میگوید بلد نیست با دستگاه کارتخوان کار کند و این کلاهبرداریها خیلی کم اتفاق میافتد و ادامه میدهد نباید این اتفاقات را مهم تلقی کرد. از 10 فروشگاه مواد غذایی که در یکی از خیابانهای اصلی تهرانپارس به آنها رجوع شد، تنها سه فروشگاه دستگاههای کارتخوان را روی میز پیشخوان خود قرار داده بودند و باقی آنها کارتخوانها را در پشت میز یا زیر شیشه میز گذاشته بودند که تنها فروشنده به آنها دسترسی داشت. اما رستورانی تازهتاسیس در فلکه دوم تهرانپارس چندین دستگاه کارتخوان را روی میز پیشخوان قرار داده است. وقتی از مدیر سوال میکنم که خودتان کارت میکشید یا این کار را بر عهده مشتری میگذارید، انگار حرف خیلی عجیبی زدهام و احساس میکنم به او برخورده است. او در پاسخ میگوید: رمز
کارت مشتری جزو حوزه خصوصی زندگی اوست و من حق ندارم وارد حوزه خصوصی زندگی افراد شوم. در سیدخندان و محله خواجه عبدالله اوضاع دست کمی از تهرانپارس ندارد، در آنجا با وجود اینکه دستگاه کارتخوان در اکثر سوپرمارکتها روی میز قرار داده شده است، اما مشتری خودش اقدام به استفاده از دستگاه نمیکند و رمزش را در اختیار فروشنده قرار میدهد. در تهیه غذایی در ابتدای خیابان خواجهعبدالله بعد از اینکه جوانی آش و شلهزرد خود را خریداری کرد و رمز کارت را در اختیار فروشنده قرار داد، از او پرسیدم چرا خودت رمز را وارد نکردی و او با کمی تعلل گفت شرایط محیط طوری بود که نمیشد خودم رمز کارت را وارد کنم، یه جورایی خجالت میکشیدم. ولی در یکی از میوهفروشیهای سیدخندان دو دستگاه کارتخوان از دو بانک مختلف وجود داشت و آن طور که صاحب میوهفروشی ادعا میکرد او هیچ دخالتی در امر کارت کشیدن نمیکند و تنها رقم خرید مشتری را به او میگوید. در کارواش مجهزی در خیابان شریعتی اوضاع به گونهای دیگر است. در این کارواش هم دستگاه کارتخوان روی میز قرار داده شده و هم دستگاههای کارتخوان سیار در قسمتهای مختلف کارواش مانند تعمیرگاه، قسمت واکس و پولیش
قرار داده شده است و تمام عملیات پرداخت پول از وارد کردن مبلغ تا وارد کردن رمز کارت بر عهده مشتری است و مشتری تنها موظف است رسید فروشنده را به او تحویل بدهد.
«پوز» بلای پول مردم
در سال ۱۳۹۲ در شهرستان چابهار کلاهبرداری ۱۹ میلیون ریالی اتفاق افتاد. درست است که این رقم در مقابل ارقامی که این روزها کلاهبرداری میشود کم است اما ماجرای اتفاق افتادن آن جالب است. کلاهبرداران با ارسال پیامکی به شخص مبنی بر «با عرض سلام مشترک محترم همراه اول؛ به خاطر پرداخت به موقع قبض تلفن همراه خود از طرف شرکت توسعه ارتباطات همراه اول، برنده مبالغی به صورت وجه نقد شدهاید لذا برای دریافت وجه نقدی، اطلاعات کارت خود را به شماره تلفن همراه مورد نظر ارسال نمایید» فرد مالباخته را برای دریافت جایزه به پای عابر بانک میکشانند و با دریافت شماره کارت و رمز اول و دوم کارت بانکی، حساب بانکی وی را به مبلغ ۱۹ میلیون ریال سرقت میکنند. در همان سال 13۹۲ اتفاقات مشابه دیگری در رابطه با کلاهبرداری از کارتهای اعتباری در شهرهای مختلف افتاد. یکی دیگر از نمونهها در شیراز بود. ماجرا از این قرار بود که فرد کلاهبردار که از کارمندان فروشگاه مواد غذایی بوده با سرقت اطلاعات کارت مشتریان و یادداشت کردن رمز اول آنها، از تعدادی از کارتها که رمز اول و دوم مشابه داشتهاند با خرید کارت شارژ و فروش آن به مشتریان دیگر، کلاهبرداری کرده
بود. این کلاهبردار در طول مدت اقدام خود پنج نفر را متضرر کرده بود. اما ایران تنها کشوری نیست که از این دست اتفاقات در آن میافتد بلکه در دیگر کشورهای دنیا و حتی کشورهای پیشرفتهای چون آمریکا هم چنین کلاهبرداریهایی میشود. در آمریکا بزرگترین سرقت از کارتهای اعتباری در سال ۲۰۰۷ رخ داد که در آن دزدان فضای سایبری اطلاعات نزدیک به ۴۶ میلیون کارت اعتباری و عابر بانک را از فروشگاههای زنجیرهای معتبری به سرقت بردند. این دزدان پس از نفوذ به شبکه رایانهای این فروشگاه طی ۱۸ ماه اطلاعات لازم را از جمله شماره کارتهای اعتباری، نام دارندگان، تاریخ انقضا و رمز امنیتی کارتها جمعآوری کرده بودند تا در زمان مناسب دست به این دزدی بزنند یا در کلاهبرداری دیگری به همین شکل در استرالیا که گفته میشود بزرگترین سرقت اطلاعات کارت اعتباری در این کشور بوده جزییات ۳۰ هزار کارت اعتباری به سرقت میرود و از اطلاعات دزدیدهشده برای خرید کالا از سراسر دنیا استفاده میشود. این اطلاعات با نفوذ به سیستمهای رایانهای ۱۰۰ فروشگاه کوچک سرقت شده سپس برای ایجاد کارتهای اعتباری تقلبی مورد استفاده قرار گرفته و هزاران معامله تقلبی در
مکانهای متعدد صورت میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید