تاریخ انتشار:
بررسی چگونگی خط فقر مسکن در گفتوگو با مدیر علمی طرح جامع مسکن
گوشهای از یک طرح
در گزارش منتشرشده از اعلام میزان خط فقر مسکن آمده است که ۴۸ درصد از خانوارهای نیازمند حمایت در استانهای تهران، اصفهان، خراسانرضوی و خوزستان و فارس شناسایی شدهاند، گفته میشود منابع مالی مورد نیاز این خانوارها ۶۵ درصد از کل منابع را به خود اختصاص میدهد
در گزارش منتشرشده از اعلام میزان خط فقر مسکن آمده است که 48 درصد از خانوارهای نیازمند حمایت در استانهای تهران، اصفهان، خراسانرضوی و خوزستان و فارس شناسایی شدهاند، گفته میشود منابع مالی مورد نیاز این خانوارها 65 درصد از کل منابع را به خود اختصاص میدهد؛ از اینرو مدیر علمی طرح جامع مسکن معتقد است گروه طرح جامع مسکن بر اساس حجم جمعیت و تعداد استانها در کشور این مطالعات را انجام دادهاند که نشانههای شناسایی خط فقر یکی از موارد این طرح بوده است. فردین یزدانی که خود کارشناس اقتصاد مسکن و مدیر علمی این طرح است، میگوید همه نیازمندان مسکن بیخانمان نیستند، بلکه بخشی در خانههای نامناسب به سر میبرند. این افراد در واحدهای مسکونی فرسوده و بیغولهها زندگی میکنند که در این طرح گاه به عنوان بدمسکن از آنها یاد شده است. وی در تشریح چگونگی شناسایی گروههای کمدرآمد مسکن گفت براساس سرانه حق زندگی هر فرد که 11 مترمربع است گزارش خط فقر مسکن منتشر شده است. در ادامه گفتوگوی تجارت فردا با مدیر علمی طرح جامع مسکن آمده است.
با اشاره به مقاله منتشرشده از سوی مشاور طرح جامع مسکن مبنی بر میزان
مشخص شده خط فقر در تهران و سایر شهرهای کشور، شما به عنوان مدیر علمی این طرح چه راهکاری برای کنترل این میزان پیشنهاد میکنید و اینکه در طرح جامع مسکن که خود به این موضوع اشاره کرده است، آیا راهکاری ارائه شده است؟
مقاله منتشرشده بخشی از طرح جامع مسکن بود که آقای فرهادیپور به صورت تخصصی به آن پرداخته است. از اینرو پیش از این موضوع ارائهشده در این طرح، خلاصهای از تعیین خط فقر مسکن بود که تاکنون این بخش به اینگونه محاسبه نشده است. پس از طرح خط فقر مسکن در طرح جامع مسکن، اولین سوال این بود که گروههای هدف چه کسانی هستند و برای رسیدگی به این گروه چه میزان حمایت نیاز است، همچنین بعد از مشخص شدن حجم حمایت مورد نیاز، با چه ساز و کارهایی همراه خواهید بود. از اینرو لازم بود میزان نیاز به این حمایت محاسبه شود و میزان شکاف میان حداقل استانداردها و وضع موجود خانوارهای نیازمند طی بررسیهایی مشخص شود. حال در این مقاله به صورت کامل به بررسی حجم جمعیت و میزان هزینه پرداختی برای مسکن به صورت استان به استان اشاره شده است.
شاخص شناسایی خط فقر مسکن در کشور چیست و هر خانواده ایرانی باید چه نشانههایی داشته باشد تا حول این خط مشخص شده باشد؟
بخشی از این شکاف که در این مقاله به آن اشاره شده، بدین گونه است که همه نیازمندان مسکن بیخانمان نیستند، بلکه بخشی در خانههای نامناسب به سر میبرند. این افراد در واحدهای مسکونی فرسوده و بیغولهها زندگی میکنند که در این طرح گاه به عنوان بدمسکن از آنها یاد شده است. در این میان و پس از طرح اصلی خط فقر مسکن در طرح جامع، باید به معیاری دست مییافتیم که با توجه به پایههای آماری در کشور محاسبه و تخمین زده میشد که میزان این جمعیت چه اندازه است. از طرف دیگر مسکن کالای محلهای و منطقهای است چرا که در هر منطقه مسکن به انواع مختلف و متناسب با همان محله مورد نیاز است. بنابراین میزان نیاز به حمایت مسکن باید استان به استان متفاوت باشد.
برای به دست آوردن خط فقر مسکن مبنی بر اینکه هر خانوار ایرانی باید معادل 532 هزار تومان بپردازد که برای هر نفر به صورت سالانه یک میلیون و 500 هزار تومان است، چه عواملی به کار گرفته شده است و شاخص رسیدن به قیمت اعلام شده چه بوده است؟
برای شناسایی این میزان، یک واحد مسکونی حداقل استاندارد به عنوان مبنا در نظر گرفته شد که بر اساس تعاریف اسکان بشر که گفته میشود سرانه حق زندگی هر فرد 11 مترمربع است با قیمت متوسط یک واحد مسکونی در متوسط قیمت مسکن در کشور، میزان اعلامشده منتشر شد. البته در این زمان حداقل امکاناتی هم برای افراد در نظر گرفته شد که در مجموع این محاسبات، هزینه این واحد مسکونی در متوسط شهری و کشور و خانوارهایی که هزینه مسکن آنها از میزان برآوردشده کمتر است، جزو خانوارهایی محسوب میشوند که مسکن مناسب ندارند که بخشی اجارهنشین و بخشی مالک هستند.
برای این مبنا، خط فقر مسکن در استان تهران برای هر نفر در سال جاری (میانگین یک سال) یک و نیم میلیون تومان نرخگذاری و برای یک ماه ۱۳۳ هزار تومان تعیین شده است که این میزان برحسب جمعیت زیر خط فقر مسکن محاسبه شده که به صورت استان به استان منتشر شده است.
بر این اساس حجم جمعیت گروههای هدف در این بررسی به دست آمده است که این محاسبات پایه تامین مسکن گروههای کمدرآمدی است که در طرح جامع کار شده است.
آمار به دست آمده بر اساس درآمد خانوار یا متوسط قیمت مسکن در هر شهر یا منطقه محاسبه شده است؟
خیر، این آمار بر اساس هزینه مسکن خانوار محاسبه شده است، به گونهای که اگر خانواری نتواند ماهانه 532 هزار تومان را که برای هر نفر 133 هزار تومان برآورد شده است بپردازد، مجبور است مسکن با کیفیت کمتر و نامناسبی را برای خانوادهاش انتخاب کند. از اینرو به تعداد بد مسکنها افزوده میشود به گونهای که در حال حاضر تعداد زیادی بیغولهنشین در کشور وجود دارد.
به نظر شما طرح مسکن اجتماعی، حمایتی و مشارکتی اعلام شده میتواند به بهبود اوضاع مسکن کمک کند و راهی برای کنترل خط فقر مسکن باشد؟
همه این طرحها در قالب طرح جامع مسکن است. کل برنامههای مسکن کمدرآمدها بر اساس این پایه آماری برنامهریزی شده است. این آمار استان به استان مشخص شده است، حتی اطلاعات ابتدایی هر شهر نیز مشخص شده است که البته این طرح و آمار قابل پایش است که اگر دولت سیستمی طراحی کند که این آمار سال به سال به روز شود و محاسبات تکرار شود در برنامهریزی مفید خواهد بود.
چشمانداز اجرای طرحهای مسکن چه زمانی است، چرا که اگر این موضوع کنترل نشود، روز به روز بر تعداد این افراد افزوده میشود. زمان اجرایی طرحهای دولت کی است؟
زمان اجرای این طرح هر چه زودتر بهتر است و باید برنامه اجرایی از سوی دولت سالهای گذشته اجرایی میشد. این طرح باید 10 سال گذشته اجرا میشد و این طرح فقط ارائه شده است و دولت اجراکننده است و دست ما کارشناسان نیست.
شناسایی خط فقر مسکن در سایر کشورها چگونه است؟
این آمار در سایر کشورها چندان محاسبه نمیشود. شاید یک یا دو مورد محاسبه شده است. یک برنامه مسکن در برزیل و هندوستان آن هم در یکی از ایالاتشان بررسی و محاسبه شده بود، اما اینکه برنامه جامعی باشد نبوده است. در زمینه نحوه اجرا نیز، هر کشوری اصول خاص خود را دارد و هیچ کشوری نمیتواند الگوی کشور دیگر را به صورت عینی اجرا کند. اصول اجرای این طرحها اسکلت اساسی دارد. هر کشوری بنا به مقتضیات، شرایط نهادی، مدیریتی، سیاسی و اقتصادی خود برای مسکن نسخه میپیچد. هیچ دو کشوری همانند یکدیگر یک الگو را اجرایی نمیکنند.
دیدگاه تان را بنویسید