شناسه خبر : 15373 لینک کوتاه

یکی دو نکته درباب معاش از راه نوشتن

افسانه نویسنده تمام‌وقت ایرانی

تکلیف نویسنده‌ها و مترجمان آثار ادبی سال‌هاست که روشن است، از میانه دهه ۷۰ تیراژها تنها در مواقع نادری از ۱۵۰۰ نسخه فراتر رفته‌اند و اوج موفقیت یک اثر در چشم مولف و ناشر یکی دو بار تجدید چاپ شدن است و بس.

امیلی امرایی

تکلیف نویسنده‌ها و مترجمان آثار ادبی سال‌هاست که روشن است، از میانه دهه 70 تیراژها تنها در مواقع نادری از 1500 نسخه فراتر رفته‌اند و اوج موفقیت یک اثر در چشم مولف و ناشر یکی دو بار تجدید چاپ شدن است و بس. جدای از نابسامانی فقر فرهنگی و پایین بودن سرانه مطالعه بحث دیگری هم به میان می‌آید، آیا با چنین تیراژهایی اساساً می‌توان نام صنعت را بر عرصه نشر ایران گذاشت؟ آیا معاش و گذران زندگی از راه نوشتن در ایران ممکن است؟
به نظر می‌رسد حل این معادله در ایران چندان آسان نیست، تعداد نویسندگانی که آثارشان مدام تجدید چاپ می‌شود به عدد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد، با این ‌حال بیش از 13 هزار مجوز نشر وجود دارد و بی‌شمار نویسندگان و مترجمانی که به احتمال زیاد در فرم‌های اداری جلوی گزینه شغل می‌نویسند: نویسنده، مترجم یا شاعر. درآمدی که از راه نوشتن و ترجمه کتاب به دست می‌آید آن هم در تیراژهای محدود و چاپ‌های کم‌تعداد یکی از معضلات این سال‌هاست، در واقع به نظر می‌رسد نه‌تنها نویسندگان عرصه‌های جدی‌تر ادبیات که حتی نویسندگان آثار عامه‌پسند و پرفروش هم چندان بهره‌ای از بازار مالی آثارشان نمی‌برند، یکی از نمونه‌هایش گفت‌وگویی بود که فهیمه رحیمی به عنوان رکورددار فروش کتاب در ایران در آخرین سال‌های زندگی‌اش داشت. او در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر گفته بود نه‌تنها تحت پوشش بیمه نیست بلکه حتی یک اتومبیل و خانه‌ به نام خودش هم ندارد. این در حالی است که هر کدام از سی‌واندی کتاب او لااقل 10 بار تجدید چاپ شده‌اند.
به نظر می‌رسد دشواری‌های بدل شدن نویسندگی به عنوان یک شغل و حرفه یکی از آسیب‌های جدی است که در سه دهه اخیر اهل قلم با آن مواجه بودند، دغدغه معاش از راه نوشتن در ایران چندان آسان نیست و بر اساس گفته‌های متخصصان فن شاید اگر مترجم یا نویسنده‌ای قریب به 30 اثر در کارنامه‌اش داشته باشد که هر کدام سالی یک بار تجدید چاپ بشوند بتوان امیدوار بود که زندگی از راه نوشتن امکان‌پذیر است.
این در حالی است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته و حتی کشورهای همسایه همچون ترکیه نویسندگی یک شغل محسوب می‌شود و به محض اینکه نویسنده مولفه‌هایی همچون کیفیت و مخاطب را از آن خود کند، نویسندگی بدل به شغلی تمام‌وقت می‌شود و زندگی در رفاه نسبی را برای او به ارمغان می‌آورد.
اما اینجا اغلب نویسندگان و شاعران و مترجمان برای گذران زندگی و رفع دغدغه‌های مالی‌شان شغل دیگری هم برای خود مهیا می‌کنند، اگر خوش‌شانس باشند این شغل دوم در حوزه‌ای مرتبط خواهد بود؛ روزنامه‌نگاری، ویرایش یا تدریس و اگر نه باید تن به میزهای اداره بدهند.
صنعت بی‌رمق نشر برای ناشران ایرانی احتمالاً سودآور است، حالا کمی کمتر از باقی جاهای دنیا، اما برای اینکه تولیدکننده اصلی این بازار هم به سودی دست پیدا کند و لااقل بتواند به این حرفه به عنوان یک شغل تمام‌وقت بنگرد چه راهکاری وجود دارد؟ در این پرونده سعی کرده‌ایم در جست‌وجوی پاسخی برای این پرسش باشیم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها