تاریخ انتشار:
آیا «یوآن» در مبادلات جهانی جایگزین «دلار» خواهد شد؟
آمریکازدایی بازار به شیوه چینی
چین مدتهاست تلاش میکند تا پول ملی خود یعنی «یوآن» را به جمع ارزهای صندوق حق برداشت مخصوص صندوق بینالمللی پول(SDR) اضافه کند. هماکنون، شمارش معکوس برای این اتفاق مهم آغاز شده ضمن اینکه صندوق بینالمللی پول(IMF) نیز تلویحاً موافقت خود را با این مساله نشان داده است.
چین مدتهاست تلاش میکند تا پول ملی خود یعنی «یوآن» را به جمع ارزهای صندوق حق برداشت مخصوص صندوق بینالمللی پول (SDR) اضافه کند. هماکنون، شمارش معکوس برای این اتفاق مهم آغاز شده ضمن اینکه صندوق بینالمللی پول (IMF) نیز تلویحاً موافقت خود را با این مساله نشان داده است. به طور حتم، پذیرش یوآن چین به جمع ارزهای اصلی صندوق بینالمللی پول یک موفقیت بزرگ برای پکن محسوب خواهد شد. حالا، به فاصله چند روز از نهایی شدن تصمیم صندوق بینالمللی پول، بحث و جدل میان موافقان و مخالفان پیوستن یوآن به صندوق حق برداشت مخصوص(SDR (IMF بالا گرفته است.
یوآن یا رنمینبی؟
تفاوت میان «یوآن» و «رنمینبی»، مانند تفاوت میان «پوند» و «استرلینگ» است. درواقع، رنمینبی پول رسمی چین است که با نام یوآن نیز شناخته میشود. عنوان رنمینبی نام رسمیتر یوآن است که در لغت به معنای «پول مردم» است. یوآن یک واحد پولی واقعی است و به نظر نام عرفیتر و متداولتری است که مردم کوچه و بازار هرروز در مبادلات خود با این پول از آن استفاده میکنند. این واحد پولی نیز مانند سایر پولهای رسمی جهان دارای کد اختصاری است. کد اختصاری یوآن CNY است. این کد مثلاً برای دلار USD، برای پوند انگلیس GBP و برای یورو EUR است. نشانه این واحد پولی ¥ است. هر یوآن از واحدهای کوچکتر یعنی «جیائو» تشکیل میشود که هر 10 جیائو معادل یک یوآن است. هر جیائو نیز از 10 «فِن» تشکیل میشود. در حال حاضر، اسکناسهای یوآن در مبالغ یک، 5، 10، 20، 50 و 100 و در قطعها و رنگهای مختلف چاپ میشود. در حال حاضر رنمینبی یا یوآن تنها در سرزمین اصلی چین استفاده میشود و
هنگکنگ و ماکائو واحد پولی مخصوص به خود را دارند. بانک خلق چین (PBOC)، همان بانک مرکزی چین است که درست مانند فدرالرزرو آمریکا و بانک مرکزی اروپا بر سیاستهای پولی این کشور نظارت میکند. در میان 100 بانک بزرگ جهان، چین با داشتن 13 بانک در رتبه قابل توجه نخست قرار گرفته در حالی که ایالات متحده با 11 بانک در رتبه دوم قرار دارد. چهار بانک بزرگ و اصلی این کشور شامل بانک صنعت و تجارت، بانک ساخت و ساز، بانک کشاورزی و بانک چین هستند که این چهار بانک جزو چهار بانک بزرگ جهان نیز هستند. تا سال 2005 میلادی، ارزش یوآن به ارزش دلار گره خورده بود. این بدان معناست که وقتی ارزش دلار در برابر سایر ارزها دچار نوسان و تغییر میشود، ارزش یوآن نیز در برابر این نوسانها بالا یا پایین میرود. اما ارزش یوآن چین دیگر به دلار وابسته نیست بلکه اکنون تحت نظارت بانک خلق چین نوسانی جزیی دارد. نرخ برابری یوآن در مقایسه با سبد مرجع ارزی شامل دلار آمریکا، یورو، ین ژاپن، وون کره و در درجات پایینتر، پوند انگلیس، بات تایلند، روبل روسیه، دلار استرالیا، دلار کانادا و دلار سنگاپور تعیین میشود.
آمریکازدایی جهان با جایگزینی یوآن بهجای دلار
با در نظر گرفتن حجم بالای مصرف سوختهای فسیلی و مواد خام به وسیله چین، برای جایگزینی یوآن بهجای دلار بهعنوان ارز مرجع و اصلی برای مبادله مواد خام و منابع طبیعی نظیر نفت و سنگآهن، تنها اندکی زمان نیاز است. این کشور همچنین ازنظر واردات نفت و کالا، ایالات متحده را نیز پشت سر گذاشته و طی پنج سال آینده، چین در زمینه مصرف فلزات پایه هم از مصرف کلی کشورهای جهان پیشی خواهد گرفت. نمایش مضحک سقف بدهیها در واشنگتن و افزایش بیمیلی چین به ادامه تعهد خرید بدهیهای ایالات متحده از طریق خرید اوراق قرضه این کشور و افزودن 17 تریلیون دلار به بدهیهای ایالات متحده، نشان میدهد که این تغییر زیرساختی در نظام مبادلات جهان تقریباً به پایان خود نزدیک شده است. رسانههای دولتی چین از هماکنون ندای «آمریکازدایی» جهان را سر دادهاند. برخی از تحلیلگران معتقدند چین در حال تدارک دیدن توطئهای است تا جایگاه دلار آمریکا را در تبادلات جهانی مواد خام اولیه برباید.استراتژی چین در این راه، بر پایه ترغیب بیسر و صدای تجار برای دور زدن نیویورک از طریق ایجاد یک شبکه مرتبط با بازارهای مواد خام و نفت مستقر در کانونهای اصلی مالی جهان در هنگکنگ و لندن مبتنی شده است. «آلستیر مکلئود»، رئیس واحد مطالعاتی موسسه «گلد مانی» میگوید: البته درباره اینکه چین به واسطه این اقدامات در حال آماده کردن خود برای سرنگونی دلار، دستکم بهعنوان واحد اصلی صندوق ذخیره ارزی جهان است، همچنان اندکی تردید وجود دارد. اما، علائم و شواهد بیشتری مبنی بر اینکه مقامات و سیاستگذاران چین در حال آماده کردن رنمینبی برای بازی کردن نقشی بیشتر در اقتصاد جهان هستند، پس از آن حاصل شد که هفته گذشته «جرج آزبورن»، از یک پیمان تاریخی با چین خبر داد که طی آن سرمایهگذاران انگلیسی به بازارهای چین دسترسی مستقیم پیدا کرده و در عوض به بانکهای چینی اجازه گسترش فعالیت در خاک انگلیس داده خواهد شد.
این پیمان تاریخی همچنین پکن را در کانون مبادلات جهانی فلزات و ارز قرار خواهد داد تا بتواند کسب و کار و مبادلات تجاری مبتنی بر یوآن را به خود جذب کند. در قطب اصلی معادن جهان نظیر استرالیا، کمپانیهای معادن و منابع طبیعی از قوانین جدیدی که اخیراً به آنها امکان فروش و معامله مستقیم به یوآن را میدهد، بهرهمند شدهاند. این فرآیند دلار را کاملاً از مبادلات حذف میکند. این در حالی است که بانک «اچاسبیسی» پیشبینی کرده که پول ملی چین در سال 2015 میلادی، یکی از سه واحد پولی پرمبادله در جهان خواهد بود و طی پنج سال آینده این واحد پولی با روند تدریجی آزادسازی اقتصاد این کشور توسط بانک خلق چین، به یک ارز کاملاً در گردش بدل خواهد شد.«فردریک ویلسبو»، مدیر بخش مواد خام و ساختار مبادلاتی برای اروپا، خاورمیانه و آفریقای بانک «اچاسبیسی» میگوید: جریان تراکنشهای انجامگرفته با یوآن روز به روز رشد خواهد کرد.
در بین اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) که حدود یکسوم نفت جهان را تامین میکنند، ایران از مدتها قبل خواستار تغییر قیمتگذاری نفت اوپک از دلار آمریکا به یوآن چین شده است. از سویی، میزان واردات نفت به چین رکورد زده و آمارهای رسمی حاکی از این است که چین روزانه چیزی بالغ بر شش میلیون و 470 هزار بشکه نفت وارد میکند. با این حجم تقاضای چین و همینطور در نظر گرفتن پیشبینیها نسبت به افزایش تقاضای چین برای منابع طبیعی، تقریباً تمامی تلاشهای ایالات متحده برای حفظ جایگاه دلار به عنوان پول مرجع برای مبادلات مواد خام و منابع طبیعی، به کلی نقش بر آب خواهد شد. موسسه «وود مککینزی» پیشبینی کرده که چین در سال 2017 میلادی، 52 درصد از حجم تقاضای کلی برای فلزات پایه را به خود اختصاص خواهد داد. این در حالی است که سهم چین از این بازار 96 میلیونتنی در سال جاری 46 درصد است. این موسسه همچنین پیشبینی کرده مصرف فلزات پایه چین در سال 2017، بیش از مصرف کلی جهان خواهد بود که این مساله در نتیجه ادامه روند توسعه شهرسازی است که از یک دهه پیش در این کشور آغاز شده است. البته همچنان ریسکهایی، نه فقط نسبت به توانایی چین در
حفظ نرخهای رشد سریع اقتصادی این کشور پس از پیوستن به «سازمان تجارت جهانی» و گشوده شدن دروازههای اقتصادی این کشور رو به جهان وجود دارد، بلکه از نظر سیاسی نیز پکن از نظر داشتن جایگاهی جهانی با تردیدهایی همراه است؛ اما به هر ترتیب اگر مقامات پکن بتوانند رشد اقتصادی این کشور را ادامه دهند تجار نیز لاجرم و بهزودی قیمت کالاهای خود را به یوآن اعلام خواهند کرد نه به دلار.
از پیوستن یوآن به سبد ارزی IMF تا پسلرزههای آن
پس از ماهها اصرار و تغییر سیاستهای مالی چین، حالا شاهد چراغ سبز مقامات IMF به چینیها برای پذیرش یوآن در صندوق ارزی این صندوق هستیم. تایید مقامات صندوق بینالمللی پول میتواند یک موفقیت مهم برای یوآن باشد چراکه پیوستن چین به سبد ذخیره ارزی IMF میتواند ضمن افزایش تلاشهای «شی جینپینگ»، برای آزادسازی بیشتر دومین اقتصاد قدرتمند جهان، خیال بسیاری از کشورهای جهان را از گنجاندن یوآن در ذخایر ارزی خود آسوده کند. این اتفاق درحالی میافتد که «یورو»، باوجود پشتوانه 19 کشور اروپایی و بانک مرکزی اروپا هم نتوانسته جایگزین دلار شود.
«جان دن»، رئیس مرکز تحقیقات گروه «اشمور» اعلام کرده باید این مورد را هم در نظر گرفت که با وارد شدن یوآن به سبد ارزی، پول ملی چین به تدریج جای دلار را خواهد گرفت. وی معتقد است: ورود رسمی یوآن به سبد ارزی در نشست 30 نوامبر صورت خواهد گرفت. جان دن افزود: از نظر ما، یوآن وزنی در حدود 13 درصد در سبد ارزی IMF خواهد داشت. چین به سرعت به مشکلات تکنیکی باقیمانده شناساییشده توسط IMF در جولای سال جاری نظیر تنظیمات تثبیت ارز به نرخ لحظهای، رسیدگی خواهد کرد.
صعود یوآن احتمالاً بسیار سریعتر از پیشبینیها خواهد بود. 97 درصد از ذخایر FOREX دنیا در حالحاضر تنها در چهار ارز رایج سرمایهگذاری میکنند که شامل دلار آمریکا، یورو، ین و پوند است. همه بانکهای مرکزی منتشرکننده این چهار ارز، از طریق چاپ اسکناس بیشتر در برنامههای انبساط پولی موسوم به تسهیل کمی (QE) از وضعیت ارز ذخیره خود سوءاستفاده میکنند. چاپ اسکناس بیشتر به این دلیل انجام میگیرد که دولتها نمیتوانند اصلاحات موردنیاز برای دستیابی به رشد از طریق عرضه را تصویب کنند. سیاستهای تسهیل کمی در نهایت به تورم یا بیارزشی ارز خواهد انجامید که منجر به کمبود شدید ارزهای ذخیره جهانی خواهد شد.این نشانه خوبی برای تطبیق سریع بانکهای مرکزی با یوآن است. پول ملی چین در نهایت جایگزین دلار بهعنوان ارز ذخیره اصلی جهان خواهد شد، در حالی که بازار اوراق قرضه دولت مرکزی چین به عنوان مرجع اصلی بازار دنیا برای درآمدهای ثابت تبدیل خواهد شد. این
پیشبینی به طرز سادهای نتیجه اجتنابناپذیر رشد اندازه اقتصاد چین است (و جمعیت چین نیز بیش از چهار برابر جمعیت آمریکاست). اگر متوسط سرانه GDP در دو کشور آمریکا و چین با سرعت متوسط بین سالهای 2011 تا 2015 رشد کند، سرانه GDP چین در سال 2043 از آمریکا پیشی خواهد گرفت.
برگزیدن یوآن به عنوان ارز ذخیره جهانی باعث سرعت بخشیدن به بازکردن حساب سرمایه چینی خواهد شد، چرا که تطبیق بانکهای مرکزی با یوآن باعث پایدارتر شدن این ارز میشود. آخرین اطلاعات ترازنامهای نشان میدهد بانک مرکزی چین بعد از فروش حجم قابلتوجهی دلار در ماههای پیش، در اکتبر به یک خریدار خالص دلارهای آمریکا تبدیل شده است. اما سوال اصلی اینجاست که تبعات پیوستن یوآن به سبد ارزی صندوق بینالمللی پول چیست؟
نقش سیاسی
هیات اجرایی IMF که از 188 عضو وامدهنده تشکیل شده باید هرگونه توسعه یا افزایش تعداد ارزهای موجود در صندوق ارزی خود را شفافسازی کند. در حالی که اعضای این صندوق بر این باورند که یوآن بهعنوان یک واحد ارزی آزاد درحال حاضر تمامی شرایط لازم برای پیوستن به سبد ارزی IMF را داراست، سیاستمداران جهان معتقدند این مساله ممکن است بر اجلاس سیام نوامبر IMF سایه افکند. ایالاتمتحده در هیات اجرایی صندوق بینالمللی پول 17 حق رای دارد. ماه گذشته هواپیماهای آمریکا به سواحل یک جزیره مصنوعی که توسط چین در دریای چین جنوبی درحال احداث است، نزدیک شده و تصاویری از آن را منتشر کردند. این اقدام آمریکا، با اعتراض وزارت خارجه چین مواجه شد. گفته میشود واشنگتن که پیشتر از پیوستن یوآن به صندوق ارزی IMF حمایت کرده بود، در ماه سپتامبر حمایت خود را از این اقدام چین منوط به رعایت برخی مسائل ازسوی طرف چینی کرده است.
تاثیر روی یوآن
نظرات در اینباره متفاوت است؛ مثلاً گروه بانکی استرالیا و نیوزیلند معتقد است پیوستن یوآن به صندوق ذخیره ارزی صندوق بینالمللی پول، نگرانیها را نسبت به کاهش ارزش یوآن رفع میکند؛ از سوی دیگر، سوسیته جنرال معتقد است این بهبود ارزش یوآن موقتی خواهد بود. «کونهو هنگ»، استراتژیست ارشد ارزهای خارجی موسسه کردیتسوئیس میگوید: بازارها به شکل گستردهای پس از بازنگری در صندوق حق برداشت اختصاصی IMF، از تبعات مثبت آن قیمتگذاری میشوند. وی معتقد است افزایش احتمالی نرخ بهره بانکی در آمریکا و نگرانیها نسبت به رشد اقتصادی جهان، برای دلار اتفاق مثبتی خواهد بود.
موسسه بانکداری «سوئیسکوت» نیز پیشبینی کرده ارزش یوآن چین در برابر دلار، با پیوستن به صندوق حق برداشت اختصاصی IMF، تا ماه ژوئن، به 25 /6 یوآن رشد کند. این درحالی است که ارزش هر دلار نسبت به یوآن چین هفته گذشته در بازار شانگهای 3740 /6 یوآن بوده است. سایر بانکها نسبت به پیوستن یوآن به صندوق حق برداشت اختصاصی IMF، کمتر خوشبین هستند. موسسه بانکداری اچاسبیسی و استانداردچارترد پیشبینی میکنند ارزش یوآن تا پایان سال در برابر دلار 50 /6 یوآن باشد.
تاثیر اوراق بهادار
موسسه مالی اینوسکو معتقد است پیوستن یوآن به سبد ارزی IMF یک جشن بزرگ است. نرخ بهره در چین با نرخ بازده 13 /3درصدی برای اوراق قرضه 10ساله، سایر اقتصادهای پیشرفته جهان را کنار خواهد زد. این درحالی است که نرخ بازده اوراق خزانهداری آمریکا 27 /2 و نرخ بازده اوراق بهادار آلمان 56 /0 درصد است.
پیوستن یوآن به صندوق حق برداشت اختصاصی (SDR) همچنین راه را برای شرکتهای خارجی باز میکند تا بتوانند اوراق بهادار و سهام خود را نیز در چین عرضه کنند. این مساله همچنین موسسه MSCI آمریکا را مجاب میکند تا سهم بازار چین را نیز در شاخص ANZ خود بگنجاند.
تاثیر بر اصلاحات پولی
ورود قریبالوقوع یوآن به صندوق SDR، در چین بهعنوان یک پیروزی بزرگ برای اصلاحات اقتصادی این کشور قلمداد میشود؛ همانطور که «ژو شیائوچوان» رئیس بانک خلق چین، تصریح کرده است تایید پذیرش یوآن در صندوق ارزی IMF میتواند ادامه اصلاحات اقتصادی و مالی در چین را تقویت کند.
چرا یوآن جایگزین دلار نخواهد شد؟
با وجود افزایش شواهد مبنی بر جایگزینی یوآن به عنوان ارز اصلی در مبادلات جهان و پیوستن به صندوق حق برداشت مخصوص صندوق بینالمللی پول، با این حال برخی تحلیلگران بر این باورند که یوآن قدرت جانشینی دلار را ندارد. امروز این سوال مطرح میشود که آیا نبرد میان دلار و یوآن بهعنوان ارز مرجع جهان است یا اصلاً جنگی وجود دارد؟
به اعتقاد تحلیلگران، دلار آمریکا همچنان ارز اصلی ذخیره جهانی باقی خواهد ماند و یوآن چین هرگز این عنوان را صاحب نخواهد شد؛ آنها در اثبات صحت ادعای خود، چهار دلیل اصلی را مطرح میکنند. یکی از گزارشگران شبکه «سیانبی سی» در اوایل سال جاری میلادی در گزارشی اعلام کرده بود که اجماع عمومی نشان میدهد دلار آمریکا آماده است تاج و تخت خود را بهعنوان ارز اصلی جهان واگذار کند و این به آن معناست که کشورها دیگر استفاده از دلار را برای خرید و فروش کالا یا تبادلات ارزی متوقف خواهند کرد و آمریکاییها برای صادرات یا واردات کالاهای خود از این پس باید پولشان را به یک ارز دیگر تبدیل کنند. بدهیهای چندین تریلیوندلاری آمریکا، کاهش سهم دلار در چرخه تامین جهانی پول و برنامه انبساطی یا تسهیل کمی فدرالرزرو، که طی آن برای افزایش تحرک اقتصادی اسکناس چاپ و به بازار تزریق میشود، همه و همه موجب افزایش نگرانیها نسبت به اعتبار دلار در برابر افزایش روزافزون تاثیر یوآن شده است. اما اخیراً، خبرگزاری رویترز اخبار ضد و نقیضی را منتشر کرد که طی آن اعلام شد: با افزایش هزینه مصرفکننده به بالاترین سطح شش سال اخیر، دلار دوباره در حال
اوجگیری است و فدرالرزرو قصد دارد برنامه تسهیل کمی خود را رفتهرفته متوقف کند. ارزش دلار حتی شاخص دلار را که با 371 /84، بالاترین شاخص سه سال اخیر بوده نیز پشت سر گذاشته است. این شاخص، ارزش دلار را در برابر شش ارز معتبر جهانی میسنجد. اما عمده افزایش ارزش دلار به دلیل افت ارزش یورو در همین بازه زمانی بوده است.
هرچه مصرفکنندگان آمریکایی بیشتر خرج کنند، اقتصاد این کشور قدرتمندتر خواهد شد اما در مقابل، جمع کردن پول و خرج نکردن، برای اقتصاد آمریکا آفت محسوب میشود. حال به نظر میرسد تردیدها نسبت به اینکه آیا دلار همچنان قدرت باقی ماندن بهعنوان ذخیره ارزی اصلی جهان را دارد یا خیر، دوباره افزایش یافته است. سوال اینجاست که واقعاً چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا دلار از برخی جنبهها در خطر از دست دادن استیلای خود است؟
برای شفافیت موضوع باید گفت که دلار همچنان پراستفادهترین واحد پولی جهان است و اکثر بانکهای مرکزی جهان در کشورهای مختلف، در بازارهای سرمایهای خود، حجم بالایی دلار نگهداری میکنند. این در حالی است که یوآن حتی در بین چهار واحد پولی متداول در بانکها و مبادلات جهانی قرار ندارد بلکه این ارزهای رایج شامل یورو، ین، پوند استرلینگ و فرانک سوئیس میشوند. نگرانی نسبت به از دست دادن دلار احتمالاً از مشاهده مشکلات ناشی از این نظریه کاملاً اقتصادی به وجود آمده که رکود اقتصادی اخیر، قدرت خرید آمریکاییها را کاهش داده درحالیکه در نقطه مقابل، قدرت خرید چینیها افزایش یافته بنابراین، تولیدات به سمت چین مهاجرت کرده است. گرچه این نگرانیها منطقی است اما عوامل غیراقتصادی دیگری هم هستند که باید آنها را هم درنظر گرفت زیرا این عوامل از قدرت دلار حمایت میکنند و بهراحتی اجازه نخواهند داد تا یوآن به استیلای جهانی دلار پایان دهد. این عوامل را میتوان در شفافیت دولتی، سیاست، فشارهای مهربانانه و پیشینه تاریخی خلاصه کرد.
شفافیت دولتی
به نظر شما چند نفر به درستی نیروهای در پس یوآن را میشناسند؟ شاید نهایتاً 35 عضو شورای دولتی یا همان دولت مرکزی خلق چین از این مساله آگاهی داشته باشند. فقدان شفافیت، مهمترین عامل بازدارنده یوآن است. ثبات مهمترین عاملی است که نشان میدهد چرا کشورهای جهان به سمت دلار کشیده میشوند چرا که این واحد پولی هرگز ارزش خود را از دست نداده است. اما در سمت مقابل، یوآن حتی با وجود درخواستهای مکرر کشورهای غربی به سرکردگی ایالاتمتحده، مبنی بر بخشیدن آزادی عمل بیشتر به این واحد پولی، به شدت تحت کنترل دولت چین است.تا اواخر ماه آوریل، چین همچنان بر دخالت در بازار تاکید داشت و برای جلوگیری از ایجاد اختلال در دومین اقتصاد بزرگ جهان، آن هم در بحبوحه تغییر رویکرد اقتصادی خود از اقتصادی وابسته به صادرات به اقتصادی مبتنی بر افزایش مصرف، از ارزش یوآن صیانت کرده است. به طور خلاصه باید گفت که یوآن هنوز رشد نکرده و مانند طفلی نوزاد، بدون حضور دولتی که حکم دایه یا مادر را دارد، قطعاً آسیبپذیر و در
معرض خطر خواهد بود. حالا بیایید این واحد پولی را با دلار مقایسه کنیم که برعکس یوآن، به رشد و بلوغ کامل رسیده و با خیال آسوده میتواند به هر بازاری سرک بکشد. انتظار داشتن از چین برای آزاد کردن افسار یوآن بهمعنای این خواهد بود که از رهبران کمونیست این کشور بخواهیم انتخابات آزادانه و دموکراتیک برگزار کند.
سیاست
اداره جمعیت سازمان ملل و موسسه بانکداری «گلدمن ساکس» در سال 2011 پیشبینی کردند که طبقه متوسط چین تا سال 2030، در مقایسه با جمعیت طبقه متوسط آمریکا چهار برابر بیشتر خواهد بود اما این به این علت نیست که آمریکاییها فقیرتر میشوند بلکه علت اصلی این است که چینیها ثروتمندتر میشوند؛ ضمن اینکه جمعیت طبقه متوسط تقریباً یک خط فکری دارند؛ آنها از سوی رهبران خود اطمینان میخواهند. نقطه برتری ایالاتمتحده در مواجهه با ظهور طبقه متوسط چین این است که آمریکا از دیرباز قدرت زیادی را کسب کرده و اندوخته است بنابراین خواهد توانست رهبران کمونیست چین را به چالش بکشد.
بیثباتی این وضعیت، احتمالاً به طبقه ثروتمند چین فشار خواهد آورد تا در بستر شفافتری نظیر آمریکا سرمایهگذاری کنند و نه برخلاف مهاجرتهای عمده سرمایهگذاری که تا پیش از سال 1997 میلادی از هنگکنگ به کانادا صورت گرفت. همچنین، یکی از مشکلات پنهان چین این است که بسیاری از جمعیت طبقه متوسط این کشور تنها در برخی شهرهای ثروتمند متمرکز شدهاند. مگر این شهرها تا چه اندازه قادر به تحمل فشار و استرس هستند. همانطور که هماکنون نیز شاهد آلودگی هوای وحشتناک در شهر پکن هستیم. حالا طبقه متوسط چین را با طبقه متوسط در آمریکا مقایسه کنید. در کدام کشور این جمعیت به تناسب در سراسر کشور تقسیم شده است؟ فرصت برای ایجاد بستر پویای فعالیت اقتصادی، در بسیاری از قسمتها یکی از نقاط قوت شناختهنشده اما واقعی کشورهاست. از نظر منطق پولی، رشد طبقه متوسط در چین، به اقتصاد آمریکا نیز سرایت خواهد کرد چرا که چینیهای بیشتری در بزرگترین اقتصاد جهان یعنی آمریکا، هزینه خواهند کرد و درنتیجه کمپانیهای آمریکایی بیشتری، فروش محصولات خود را دومین اقتصاد قدرتمند جهان یعنی چین، افزایش خواهند داد. این عوامل سیاسی، آماری و اقتصادی نه تنها از قدرت
اقتصادی آمریکا نمیکاهد، بلکه برعکس، آن را بیش از پیش تقویت خواهد کرد.
فشارهای مهربانانه
یوآن هماکنون مستقیماً میان چین و دو کشور دیگر یعنی استرالیا و ژاپن مبادله میشود. این بدان معناست که این دو کشور برای مبادلات تجاری خود با چین نیازی به دلار آمریکا ندارند. اما سوال اینجاست که آیا یوآن رفتهرفته راه خود را به ذخایر ارزی دلاری کشورهای دیگر باز خواهد کرد؟ جواب هم بله است و هم خیر؛ شدت این نفوذ تنها به مبادلات دوجانبه میان چین و سایر کشورها بستگی دارد. در عالم تجارت، ایالاتمتحده فشار مهربانانهای را برای حفظ دلار بهعنوان ارز مرجع جهانی اعمال میکند که این مساله احتمالاً فقط به مذاق سه کشور یعنی کره شمالی، ایران و چین خوش نخواهد آمد.
اما گزارشی که بلومبرگ در ماه فوریه گذشته منتشر کرد تاحدی برای آمریکا بدشگون بود زیرا نشان میداد حجم کلی مبادلات تجاری چین، به ارزش 87 /3 تریلیون دلار توانسته با اختلاف اندکی از حجم مبادلات ایالاتمتحده (82 /3 تریلیون دلار) فراتر رود. اما وقتی حجم مبادلات خدماتی اعمال میشود، کفه ترازو ناگهان به سمت ایالاتمتحده سنگینی میکند بهطوریکه حجم مبادلات ایالات متحده به 93 /4 تریلیون دلار جهش میکند و با اختلاف 3 /195 میلیارددلاری، چین را پشت سر میگذارد.
از سوی دیگر، بخش تولید، نقطه قوت چین است اما تجارت جهانی سهم قابل توجهی را نیز در مبادله مالی، علوم، استعدادهای فکری و فناوری اطلاعات دارد. اما به نظر میرسد اگر چین میخواهد یوآن را در تجارت جهانی جایگزین دلار کند، باید به گذشته بازگردد و محصولات ارزانقیمتی تولید کند. درست است که چین عزم خود را در توسعه زیرساخت جزم کرده و فناوری مهندسی و ساختمانی خود را به بسیاری از کشورهای درحال توسعه صادر میکند اما فارغ از دلایلی که ذکر شد، راهی طولانی برای ربودن گوی سبقت از آمریکا دارد.
تاریخ بهنفع دلار
عنوان ذخیره ارزی اصلی جهان همیشه به کشوری اعطا میشود که بر کشورهای همسایه خود تفوق دارد. دراخمای نقره یونان باستان، سکههای ضربشده روم باستان، دینار عربستان و سکههای طلای روم شرقی تنها برخی از پولهای حاکم در زمان استیلای تاریخی خود بودند. در تاریخ مدرن، سکه نقره اسپانیا و پوند سلطنتی انگلیس توانستند تاثیر خود را در سراسر جهان دیکته کنند. اما در میان تمامی این واحدهای پولی یک عامل مشترک است و آن هم توزیع این واحدهای پولی در سراسر قلمرو آنها، کلنیهای بیثبات و بازارهای فتحشده از سوی آنهاست. این بدان معناست که قدرت نفوذ ذخیره پولی این کشورها به توانایی این کشورها در حفظ قلمرو آنها بستگی دارد. بهمحض از دست دادن قلمرو خود، پول آنها نیز قدرت جهانی خود را از دست میدهد. این دقیقاً همان اتفاقی است که برای انگلستان افتاد و این کشور مستعمره، مستعمرات خود را پس از جنگ جهانی دوم از دست داد و درست در همین زمان دلار ابتکار عمل را به دست گرفت.
اما دورنمای دلار از روند تاریخی فاصله چندانی ندارد چرا که دلار آمریکا بر مبنای تقویت یک بازار قدرتمند آمریکایی بنیان نهاده شد که این یک نقطه شروع قابل توجه محسوب میشود. به این نکته باید پیوندهای قدرتمند تاریخی، فرهنگی و سیاسی کشورهای غربی به ایالاتمتحده را نیز اضافه کرد. احتمالاً این نخستین بار در تاریخ است که یک واحد پولی جهانی در این سطح وسیع مصرفکنندگان یک کشور مورد استفاده قرار میگیرد. دلار آمریکا بر بستر مستحکمی از جمعیت بالغ بر 310 میلیون نفر بنیان نهاده شده درحالیکه یوآن در بین جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و 300 میلیون نفر توزیع شده و مورد استفاده قرار میگیرد که این جمعیت با ثروتمند شدن خود، خواستار حقوق بیشتری از دولتشان هستند. تحلیلگران معتقدند تنها درصورتی دلار جای خود را به یوآن میدهد که ایالاتمتحده علیه خودش اعلان جنگ کند! در نتیجه، این تصور که یوآن توانایی تبدیل شدن به ارز مرجع جهانی را دارد، اشتباه است. در بهترین حالت ممکن، این واحد پولی تنها میتواند سایر ارزهای اصلی جهان را به زانو در آورد.
دیدگاه تان را بنویسید