تجارت اصفهان در دوران معاصر
در مسیر زاینده رود
پایتختی شهر اصفهان در زمان شاه عباس اول را به صراحت میتوان مهمترین و پرافتخارترین دوره و اوج اعتلای این شهر در طول حیات آن به شمار آورد. شکوفایی همهجانبه اصفهان در این زمان با چنان عظمتی همراه بود که «اصفهان، نصف جهان» را زبانزد مردم در طول تاریخ ساخت.
پایتختی شهر اصفهان در زمان شاه عباس اول را به صراحت میتوان مهمترین و پرافتخارترین دوره و اوج اعتلای این شهر در طول حیات آن به شمار آورد. شکوفایی همهجانبه اصفهان در این زمان با چنان عظمتی همراه بود که «اصفهان، نصف جهان» را زبانزد مردم در طول تاریخ ساخت. در دوران شاه عباس اول و پایتختی اصفهان، ثبات و امنیت موجب گسترش روابط تجاری ایران با سایر کشورها شد. مرزها گشوده و راهها باز شد، کمپانیهای اروپایی و بهخصوص کمپانی هند شرقی هلند و انگلیس در ایران شعبه تاسیس کردند، تجارت دریایی گسترش یافت و بندر عباسی به کانون تجارت خلیج فارس بدل شد. ابریشم ایرانی به اقصی نقاط اروپا صادر میشد و مخمل یزد و زربفتهای اصفهان زیور لباس زنان اروپایی بود. اگرچه با سقوط صفویه، از عظمت و شکوه اصفهان کاسته شد، اما این شهر در دوران قاجار نیز همچنان یکی از شهرهای بزرگ ایران محسوب میشد، با این حال، اوضاع تجارت کشور در دوران قاجار و به خصوص در آستانه مشروطیت رو به افول رفت. از علل نابسامانی وضع صنایع و تجارت ایران در عهد قاجار سخن بسیار گفته شده است. در بدو مشروطیت تمام بازارهای بلاد ایران مملو از کالاها و اجناس خارجی بود.
روشنفکران آن روز معترض بودند که تجارت ایران تنها محدود به دلالی شده و مواد اولیه را صادر و محصولات همان را با چندین برابر قیمت از خارج وارد میکنند. تجار ایرانی تبدیل به بازاریاب کالاهای خارجی شده بودند، «تجار مملکت ما دلالی برای خارجه میکنند... صبح منتظرند که نفت وارد شود. ظهر منتظرند قند وارد شود و عصر منتظرند چای و شکر و قماش وارد شود. شب تا ساعت هفت خواب به چشم مبارکشان حرام، مشغول دفترداری خارجه هستند» (روزنامه جهاد اکبر، سال اول، ش 6، 16 صفر 1325).
اصفهان پیشگام ترویج امتعه وطنی
شاید یکی از عوامل ظهور انقلاب مشروطه، تجار و بازرگانانی بودند که در اعتراض به واردات بیرویه کالاهای لوکس خارجی، این بار کالاهای وطنی را میان هموطنان خود ترویج دادند. تجار اصفهان در ترویج کالاهای وطنی و مبارزه با مصرف کالاهای خارجی پیشگام بودند. در اوایل دوره مظفری، در سال 1316 ق، چند شرکت با هدف توسعه و ترویج کالاهای داخلی در اصفهان تاسیس شد. کمپانی محمودیه، کمپانی مسعودیه و شرکت اسلامیه از جمله این شرکتها بودند. اولین بنگاه تولیدی پس از مشروطه تحت عنوان «شرکت شرافت» با مشارکت بزرگان شهر به سال 1325ق تاسیس شد. شرکتی که مقصود آن «ترویج امتعه وطن و رفع احتیاج از خارجه و توسعه دایره مکاسب و سایر مصالح عامه» بود و سهامدارانش عبارت بودند از حاجآقا نورالله، ملکالتجار، کازرونی، امینالتجار، سیدحسن بنکدار، علیمحمد بنکدار، محمود بنکدار، عبدالغفار بنکدار و... از آنجا که حداقل سهام این شرکت هزار تومان بود باید سهامداران از تمکن مالی بالایی برخوردار بوده باشند (روزنامه جهاد اکبر، سال اول، ش 28، 15 شعبان 1325). در این فضا نوعی خط تحریم نانوشته
کالاهای خارجی به راه افتاد. طبیعی است در مقابل این جنبش اقتصادی، دفاتر بازرگانی خارجی مستقر در شهر، که سالها بدون دغدغه بر بازار اصفهان سیطره یافته بودند، ساکت ننشسته و با روشهای مختلف سعی کردند بار دیگر اختیار بازار را در دست گیرند. یکی از این روشها ارزان کردن موقتی محصولاتشان بود (عبدالمهدی رجایی، تاریخ مشروطیت اصفهان، مرکز اصفهان شناسی، چاپ اول، 1385). اما این نهضت اقتصادی نیز، مانند دیگر ابعاد و وجوه انقلاب مشروطیت، چندی بعد به خاموشی گرایید و سرد شد. چهار سال پس از مشروطه روزنامه زایندهرود مردم را مورد انتقاد قرار داد که: «با حالت حاضره که مصنوعات وطنیه روبهزوال و بازارش کساد است و صنعتگران قرین فقر و فاقه هستند میتوان ملت ایران را ترقیخواه گفت یا نه؟ امروز همین اصفهان تنها اشخاصی که صنعت آنها نساجی است افزون از هزارند که در این صنعت کمال مهارت دارند و منسوجاتشان در لطافت و زیبایی با منسوجات خارجه برابری میکند، معذلک از کساد بازار و عدم خریدار، تمامی دچار فقر و فاقه هستند» (روزنامه زایندهرود، سال دوم، ش 5، 13 صفر 1328).
انجمن تجار اصفهان
به تاریخ 16 محرم 1325 در اصفهان و با حضور 12 نفر از تجار درجه اول شهر، «انجمن تجار» در محل باغ حاجمحمدحسین کازرونی شکل گرفت. روزنامه پس از اعلام خبر تشکیل این مجمع اظهار امیدواری کرده است که به واسطه آن «خیلی از مفاسد تجارتی و مملکتی ما اصلاح شود چنانچه در این روز مذاکرات مجلس همه از اقدام به امورات نافعه و کوشش به لوازم ترقی مثل آوردن کارخانجات لازمه بود» (روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، ش 10، 25 محرم 1325). یک ماه بعد از آن تاریخ بزرگترین مجمع اقتصادی در اصفهان شکل گرفت. این بار هم در باغ کازرونی «قریب دو هزار نفر از علما و تجار و کسبه و تمام سلسله جلیله صدریه ازدحام کرده بودند... در باب منسوجات و متاعهای ایرانی عزم و جزم خود را به عرض یکدیگر آوردند که لباسهای مسلمان غیرتمند باید از اقمشه اسلامیه باشد و همچنین اثاث البیت و آلات کسب و متاعهای لازمه باید از مصنوعات ایران باشد» (روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، ش 22، 20 ربیعالثانی 1325).
صنایع اصفهان پس از جنگ جهانی اول
اما همه این شور و هیجان با وقوع مشکلات بعدی فروکش کرد. تحولات استبداد صغیر و سپس جنگ جهانی اول و ناامنیهای همراه آن، اوضاع صنایع باقیمانده اصفهان را بسیار پریشان کرد. داستان اسفبار صنایع در این شهر در سال 1299 ش به این تلخی بود: «اصفهان تا 20 سال قبل از این، از حیث صناعت و تجارت یکی از بلاد مهم ایران محسوب و از روی حقیقت مقام ارجمندی را نسبت به سایر ولایات پیدا کرده، و محتاجالیه عموم اهالی ایران بلکه بعضی از ممالک خارجه شده بود... لیکن به فاصله این مدت قلیل چنان این ابواب صنایع معدوم و این صناعتهای گوناگون نیست و نابود شده است که از هزار باب دکان چیتسازی بیش از پنج شش باب و از 300 باب دکان صباغی بیش از 10 باب و از 10 هزار دستگاه قالیبافی متجاوز از 100 دستگاه وجود ندارد و سایر صنعتهای دیگر به کلی از بین رفته ...» (روزنامه اختر مسعود، سال اول، ش 10، 16 فروردین 1299). چند ماه بعد مجله فلاحت و تجارت در مقالهای درباره مهمترین محصولات طبیعی و صنعتی ایران، از جهت «منسوجات» فقط شهرهای یزد، کاشان، خراسان و کرمان را قابل اهمیت دانست و آنچه
اصفهان را در آن سرآمد میداند فقط صنعت قلمکار بود (مجله فلاحت و تجارت، دوره سوم، ش 6، شهریور 1299). عدهای از تجار و دلسوزان اقتصادی در سراسر کشور دور یکدیگر جمع شده و اقدامات مشترکی را در هر شهری به پیش بردند. صنف تجار به دلیل علایق و مطالبات مشخص و نیز نیازی که به داشتن تشکل در خود احساس میکردند، همواره آمادگی این را داشتند که دست به دست هم داده و خواستهای را به پیش برند. در این دوره که به واسطه برقراری آرامش، هجوم کالاهای خارجی به کشور شدت یافته بود، این صنف برای جلوگیری از این جریان با یکدیگر متحد شده و مجامع اقتصادی زیادی در سراسر کشور تشکیل شد. این تشکلها تحت عناوین «نهضت اقتصادی» یا «مجمع اقتصادی» نام گرفته بودند. هدف عمده این نهضت، ترویج و تشویق کالای داخلی و ترقی و توسعه آن در ایران بود و بر تحریم پارچههای خارجی تاکید داشت. در فروردین 1301 این بار هیات تجار اصفهان میداندار شده بودند و مجلس اتحادیهای در هیات تجار اصفهان تشکیل دادند که درباره مسائل اقتصادی مذاکره میکردند، و هدف آنها «به نام حفظ ایران از فنا و اضمحلال و فقط از روی عواطف وطنپرستی، با یکدیگر متحد شده و ترک استعمال امتعه خارجی و
تجارت آن، با یکدیگر عهد و میثاق کردند» (روزنامه صبح امید، سال دوم، ش 1، 18 فروردین 1301). گویا این حرکت هیات تجار، تاثیری هم در بازار داشت چرا که تجارتخانههای خارجی را به واکنش واداشت تا جهت فروش اجناس خود، قیمتها را کاهش دهند. در نتیجه اتحاد تجار اصفهان در ترک امتعه خارجی، تجار شهرهای دیگر هم با آنان همآوا شده، و در شیراز و یزد و کرمانشاه و جاهای دیگر همین رویه ادامه پیدا کرد.
تاسیس اتاق تجارت
سه ماه پس از تصویب «قانون اتاقهای تجارت» در مهرماه 1309، نخستین جلسه اتاق تجارت اصفهان در اداره حکومتی تشکیل جلسه داد و اولین اتاق تجارت اصفهان با ریاست محمدحسین کازرونی آغاز به کار کرد. علاوه بر این، در مجلس یازدهم، قانون «اجازه تاسیس دو وزارتخانه تجارت و صناعت» مصوب 8 مهر 1316 به تصویب رسید و به موجب آن به جای اداره کل تجارت و اداره کل صناعت، دو وزارتخانه تجارت و صناعت و معادن تاسیس شد. وزارت صناعت و معادن در هر شهرستان ادارهای به نام «صناعت» را برپا کرد که بعدها «پیشه و هنر» خوانده شد. درست سه ماه بعد از تصویب این قانون، شخصی به نام «کاظم سیاح» از سوی وزارتخانه جدید به اصفهان آمد تا «اداره صناعت» اصفهان را پایهگذاری کند. وی پس از مدتی که در خیابان کمال اسماعیل مستقر شد، ساختمانی را در اطراف میدان مجسمه (انقلاب) بنا نهاد که بعدها اداره پیشه و هنر اصفهان شد و امروز اداره صنایعدستی اصفهان است.
دیدگاه تان را بنویسید