خسارت نابودی تالابها چقدر است؟
اکوسیستمهای بداقبال
تالابها(Wetlands) به عنوان یکی از بارزترین جنبههای زیبایی خلقت، یکی از مفیدترین و در عین حال بدبیارترین اکوسیستمهای طبیعت به شمار میروند.
تالابها (Wetlands) به عنوان یکی از بارزترین جنبههای زیبایی خلقت، یکی از مفیدترین و در عین حال بدبیارترین اکوسیستمهای طبیعت به شمار میروند. تعاریف و تعابیر مختلفی از اصطلاح تالاب در جهان رایج شده است که متداولترین آنها تعریفی است که کنوانسیون جهانی حفاظت از تالابها (رامسر، 1971) عنوان کرده است: مناطقی پوشیده از مرداب، باتلاق، لجنزار یا آبگیرهای طبیعی و مصنوعی اعم از دائمی یا موقت که در آن آبهای شور یا شیرین به صورت راکد یا جاری یافت میشود، از جمله شامل آبگیرهای دریایی که عمق آنها در پایینترین حد جزر از شش متر تجاوز نکند. این زیستگاههای حیاتی و متنوع از جمله نظامهای حیاتبخشی هستند که مطلقاً جایگزین ندارند. تالابها، به عنوان یکی از بومسازگانهای بینظیر آبی، شش درصد سطح کره زمین را فرا گرفتهاند و مساحت آنها در مجموع بالغ بر 885 میلیون هکتار است که حدود 75 میلیون هکتار از آنها در کنوانسیون رامسر ثبت شده است. ایران دارای حدود 250 تالاب با مساحتی در حدود 5 /2 میلیون هکتار است. اگرچه از لحاظ مساحت تنها مقدار ناچیزی از تالابهای جهان (3 /0 درصد) در ایران واقع شده است، ولیکن به خاطر شرایط خاص
اقلیمی و موقعیت جغرافیایی هر یک از تالابهای ایران دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که شاید نظیر آن را کمتر جایی از جهان بتوان مشاهده کرد. با وجود آنکه ایران سابقه طولانی در اهتمام به مسائل زیستمحیطی دارد و از اولین کشورهایی بوده که دارای قوانین حفاظت از طبیعت و مناطق حفاظتشده و از پیشگامان و بنیانگذاران کنوانسیون مهم و بینالمللی رامسر است، ولی اطلاعات کامل و جمعی از وضعیت پوشش گیاهی، تنوع زیستی، حیاتوحش و پرندگان آبزی تالابهای آن در گذشته و حال در دسترس نیست تا به کمک آن بتوان ارزشهای واقعی و تواناییهای زیستی نهفته آنها را درک کرد و از روند تخریب و احیای آنها آگاه شد. تالابهای ایران در جنوب غربی آسیا و جنوب نیمکره شمالی محل زیست بیش از 140 گونه پرنده مهاجر و بومی است که 30 درصد از پرندگان ایران را تشکیل میدهند. این امر به دلیل دارا بودن مواد غذایی فراوان، امنیت، پناهگاه و شرایط آب و هوایی مناسب است که سبب شده 63گونه پرنده در تالابهای ایران جوجهآوری کنند و 77گونه فصل زمستان و پاییز را در آنها سپری کنند. در حال حاضر حدود یک تا دو میلیون پرنده آبزی و کنار آبزی در تالابهای ایران زمستانگذرانی
میکنند. همچنین 20گونه پرنده در خطر انقراضی که در ایران زندگی میکنند، ششگونه آبزی بوده و در تالابهای ایران به سر میبرند. مطالعات گوناگونی که بر روی تالابهای ایران انجامشده بیشتر به صورت پراکنده و ناقص بوده و مرجع مشخص و مستندی که حاوی اطلاعات کاملی از وضعیت تمام تالابهای ایران باشد، وجود ندارد.
تاثیر و تاثر متقابل اجزای فیزیکی، بیولوژیک و شیمیایی یک تالاب مثل خاک، آب و گیاهان و جانوران، عملکردهای حیاتی متعددی برای تالاب ایجاد میکند، از جمله ذخیرهسازی آب، حفاظت در مقابل توفان و کاهش تخریب سیل، تثبیت خطوط ساحلی و مهار فرسایش، تزریق مجدد آبهای زیرزمینی (جابهجایی آب از تالاب به درون سفرههای زیرزمینی)، تخلیه آبهای زیرزمینی (جابهجایی آب به سوی بالا و تبدیل آن به آبهای سطحی)، پالایش آب از طریق تثبیت عناصر محلول، رسوبات و دیگر آلودگیها و تعدیل آب و هوای محلی. از میان ارزشهای اقتصادی متعدد تالابها میتوان به حفظ ذخایر ژنی گیاهی و جانوری، تامین آب (کمی و کیفی)، آبزیپروری (بیش از دوسوم از برداشت محصول ماهی جهان به سلامت مناطق تالابی بستگی دارد)، تولید محصولات کشاورزی (از طریق تامین آب و عناصر غذایی)، تولید چوب، تامین انرژی، تولید مواد لجنی و گیاهی، حمل و نقل و کاربردهای تفریحی و گردشگری (توریستی) اشاره کرد.
پایداری روند تخریب تالابها وجه اشتراک تمام کشورهای جهان است. این امر، به دلیل عدم توجه به ارزش این اکوسیستمها و عدم مدیریت و برنامهریزی جامع و صحیح در برداشت از منابع آبی بالادست، با شتاب روزافزونی در داخل کشور مواجه شده است. میزان قابل ملاحظهای از تالابهای حوضه آبریز دریای خزر برای مقاصد کشاورزی، ساخت مسکن و جایگاه دفن زباله نابود شدهاند. در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان بخش قابل ملاحظهای از تالابها طی جنگ تحمیلی و عوارض ناشی از آن آسیب دیده و البته جنگ خلیج فارس نیز بر آن بیتاثیر نبوده است. در حوضه آبریز هامون نیز علاوه بر جنگ طولانیمدت داخلی در کشور افغانستان که موجب بروز آثار سوء در تالابهای آن حوضه شده است، اعمال مدیریت نامناسب منطقهای از جمله تغییر مسیر، ایجاد تاسیسات جدید و واردکردن گونههای غیربومی، صدمات و خسارات قابل ملاحظهای را به دنبال داشته است. نابودی تالاب کمیجان و تبدیل اراضی آن به زمینهای کشاورزی، پس از مدتی موجب غیرقابل استفاده شدن اراضی کشاورزی مذکور شده است. همچنین در معرض تهدید جدی قرار داشتن تالاب گاوخونی به دلیل مدیریت ناکارآمد حوضه آبریز زایندهرود از فاجعههای
زیستمحیطی در حال تکوین در این حوضهها به شمار میآید. به علاوه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه احداث سد بر روی رودخانهها و احداث بزرگراه در داخل دریاچه ارومیه و عوارض ناشی از آن، تاسیسات آبزیپروری و زهکشی بخشهایی از آن از عوامل تهدیدکننده جدی نابودی تالابهای این حوضه است. یافتههای حاصل از بررسی وضعیت 84 تالاب مهم و مطالعهشده کشور نشان میدهد تعداد 31 تالاب، به تدریج تمام یا قسمتی از مساحت مرطوب خود را از دست داده و به منشأ انتشار گرد و غبار تبدیل شدهاند. در مجموع حدود 58 درصد مساحت کل این تالابها از بین رفته و بستر آنها به خاک و نمک تبدیل شده است و به همین دلیل برخی از این تالابها از فهرست کنوانسیون رامسر خارج یا در حال خارج شدن هستند. از میان 31 تالاب ایرانی مورد بررسی سه تالاب جازموریان، پریشان و گاوخونی 100 درصد مساحتشان خشک شده است و تالابهای صابری و هیرمند و یادگارلو نیز با مساحت 90درصدی خشکشده روبهرو هستند. طبق این آمار دریاچه ارومیه نیز با خشکی 60درصدی مواجه است. موارد گفتهشده تنها گوشهای از روند تخریب و نابودی تالابها در ایران است. بر اساس مطالعات بانک جهانی در سال 2002 میلادی هزینه
خسارت ناشی از تخریب تالابهای کشور برابر با 350 میلیون دلار بوده است. تالابها به دلیل واقعشدن در پستترین نقاط حوضههای آبریز، معمولاً تحت تاثیر اغلب تغییرات و تحولات بالادست قرار میگیرند و بنابراین با انواع مشکلاتی دست به گریبانند که برخی از بارزترین آنها عبارتند از:
الف- افزایش بیرویه سطح زیرکشت اراضی بالادست
ب- کاهش آب ورودی به تالابها از منابع آب سطحی و زیرزمینی حوضه آبریز و دشتهای اطراف تالابها (تامین نشدن حقابه زیستمحیطی تالابها) به ویژه در اثر اجرای پروژههای سدسازی و انتقال بینحوضهای
ج- اجرای طرحهای توسعهای و زیربنایی بزرگ مثل راهسازی، پتروشیمی، پالایشگاه، فرودگاه، خطوط انتقال نیرو و... در محدودههای اثرگذار تالابها.
البته ذکر این نکته ضروری است که تالابها اکوسیستمهایی هستند که ممکن است در دورههایی عرصهای از آنها خشک شود و دوباره در دورهای دیگر آب به بدنه آنها بازگردد؛ به همین دلیل نمیتوان به راحتی از واژه خشک شدن یا از بین رفتن برای تالاب استفاده کرد. برای نمونه درباره تالاب هامون شاهدیم با وجود آنکه چند سال این تالاب خشک بوده، اما اکنون با ورود آب به هامون، بخشی از کارکردهای آن دوباره احیا شد؛ بنابراین نمیتوان به راحتی اظهار کرد که یک تالاب به طور کل از بین رفته است. سوابق تاریخی هم نشان میدهد برخی تالابها در گذشته، خشک شده و دوباره به حالت طبیعی بازگشتهاند، اما در آن زمان عوامل طبیعی عامل خشکی و پرآبی بوده، اما در این دوره عمدتاً دلایل این خشکیها عوامل انسانی است. مطالعهای که بر روی ارزشگذاری تالاب شادگان انجام شده بیانگر ارزشی در حدود چهار هزار میلیارد تومان در سال برای ارزشهای اقتصادی مستقیم، غیرمستقیم و بالقوه این تالاب بوده است. مساحت این تالاب در حدود 400 هزار هکتار است و لذا با تقریب میتوان بیان کرد هر 100 هکتار از مساحت این تالاب دارای ارزش اقتصادی کل در حدود یک میلیارد تومان در سال است. اگر این
نسبت به طور متوسط برای کلیه تالابهای کشور یکسان در نظر گرفته شود، لذا مساحت 5 /2 میلیون هکتاری تالابهای داخلی دارای ارزش اقتصادی سالانهای در حدود 25 هزار میلیارد تومان است. بر این اساس میتوان بیان کرد از بین رفتن تالابهای داخلی ضرری در حدود 25 هزار میلیارد تومان در سال را برای اقتصاد ملی کشور در پی خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید