تاریخ انتشار:
حسن قشقاوی از برنامههای دولت برای هدفمندی دیپلماسی اقتصادی میگوید
ماموریت جدید دولت برای سفرا
فعالیت اقتصادی یک سفارتخانه ضرورتاً نیازی به اعزام رایزن بازرگانی ندارد. اگرچه وجود رایزنان بازرگانی میتواند در روند کلی کار موثر و تاثیرگذار باشد.
انتقاد از عملکرد برخی از سفارتخانههای ایران سالهاست که در بخشهای اقتصادی کشور شنیده میشود. تجار و بازرگانان ایرانی معتقدند سفارتخانههای ما بیشتر به موضوعات سیاسی و امنیتی میپردازند تا اقتصادی. حالا که وضعیت پرونده هستهای ایران ختم به خیر شده است نمیخواهید تلاشی برای سر و سامان دادن به عملکرد سفارتخانههای کشور داشته باشید؟
اتفاقاً این موضوعی است که اخیراً در سطح مدیران وزارت خارجه مطرح شده است و احتمالاً چنانچه ما در ماههای آتی شاهد برگزاری همایش سفرا و نمایندگیهای خارج از کشور باشیم به آن خواهیم پرداخت. شاید باید اینطور عنوان شود که این بحث اصلیترین موضوع موردنظر وزارت خارجه است که با اهتمام شخص آقای وزیر پیگیری میشود. ما بر آن هستیم تا با ارزیابی مجدد عملکرد سفارتخانههایمان در فضای پساتحریم و پساتوافق، برای گسترش مناسبات اقتصادی و بازرگانی ایران و کشورهای دیگر برنامهریزی کنیم. این امر با توجه به درخواستهای متعدد هیاتهای اقتصادی و تجاری خارجی بسیار مهم و حیاتی است و ما درصدد هستیم با ارائه یک برنامه مدون و از پیش طراحیشده روند استفاده موثر از این رفت و آمدها را مورد بررسی قرار دهیم. علاوه بر این مقامات وزارت امور خارجه از هماکنون در قالب دستورالعملهایی به بخشهای سیاسی و اقتصادی نمایندگیهای کشور تاکید کردهاند فضا را به گونهای مهیا سازند که خروجی رفت و آمدهای هیاتهای کشورهای خارجی به کشورمان گسترش روابط و مناسبات اقتصادی فیمابین باشد. بنابراین در پایان این پرسش میخواهم این موضوع را تصریح کنم که اتفاقاً
بازنگری در عملکرد سفارتخانههای ما یکی از موضوعات مورد توجه و یکی از مباحثی است که بعد از توفیقات دستگاه سیاست خارجی کشور در حصول به توافق مورد پیگیری و اجرا قرار خواهد گرفت.
مجلس نیز در ماه گذشته مصوبهای را در افزایش نظارت بر عملکرد سفارتخانهها به ویژه در بعد اقتصادی داشت و کمیسیون امنیت ملی نیز اعلام کرد هیاتی را به منظور ارزیابی فعالیتهای سفارتخانههای ایران تشکیل خواهد داد. به نظر میرسد دستیابی به توافق جامع هستهای، نمایندگان را به سمت و سوی انتقاد از عملکرد نمایندگیهای خارج از کشور سوق داده است.
چنین بحثهایی هیچگاه در مجلس مطرح نشده است. البته مجلس به طور کلی با برخورداری از اهرمهای قانونی از اختیارات نظارتی برخوردار است و میتواند به ارزیابی عملکرد سفارتخانههای ما بپردازد.
این بحث از سوی رئیس کمیسیون اصل 90 بیان شده بود.
نه کمیسیون اصل90 و نه کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس امکان ارزیابی و نظارت تخصصی بر عملکرد سفارتخانههای ما را ندارند. ممکن است به نظارت کلی که جزو اختیارات مجلس است بپردازند اما نباید انتظار داشت که اقداماتشان به صورت تخصصی باشد. وزارت خارجه خود، هرازگاهی از طریق دفاتر ارزشیابی و البته نظارت بر عملکرد سفرا و نمایندگیهای ما این موضوع را به صورت تخصصی بررسی میکند. گاهی هیاتی اعزام میشود و برخی اوقات نیز این ارزیابی با استناد به گزارشهای مکتوب صورت میگیرد. البته این را هم بگویم که ما از هرگونه اقدام و حرکتی از سوی مجلس که منجر به افزایش ارزیابیها از عملکرد نمایندگیهایمان شود استقبال میکنیم اما به نظر میرسد این کار در دستگاه سیاست خارجی کشور به صورت دقیقتری صورت میگیرد. بعد هم ذکر این نکته ضروری است که تلاش برای افزایش نظارت مجلس بر فعالیتهای سفارتخانههای ما برای نخستین بار از سوی شخص وزیر امور خارجه کشور بیان شد، نه مجلس. آقای ظریف در یکی از نشستهای سال گذشته مجلس این موضوع را با تاکید بر تحرک اعضای کمیسیون امنیت ملی و با تکیه بر اهرمهای نظارتی نمایندگان بیان کرد و از اعضای این کمیسیون
خواست در قالب هیاتهای پارلمانی بازدیدی از سفارتخانههای ما داشته باشند. اتفاقاً در آن زمان اعضای کمیسیون موردنظر (سیاست خارجی و امنیت ملی) نیز از این دعوت استقبال کردند. اما تا زمان حضور مجدد آقای وزیر در مجلس این اقدام صورت نگرفت و وزیر امور خارجه دوباره آن را تکرار کرد و خواستار آن شد که این کار به تاخیرافتاده حتماً صورت گیرد بنابراین آنچه در رسانهها مطرح میشود بر پایه این دعوت بوده است و اینطور نیست که مجلس راساً تصمیم به این کار گرفته باشد. این موضوع دقیقاً بر پایه خواست وزارت امور خارجه مطرح شده است و اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در جریان آن هستند.
تلاش برای افزایش نظارت مجلس بر فعالیتهای سفارتخانهها برای نخستین بار از سوی شخص وزیر امور خارجه بیان شد، نه مجلس. آقای ظریف در یکی از نشستهای سال گذشته مجلس از نمایندگان خواست در قالب هیاتهای پارلمانی بازدیدی از سفارتخانههای ما داشته باشند.
اما با این حال انتقاد از عملکرد سفارتخانهها عموماً از سوی چهرههای اقتصادی کشور و افرادی که دستی در حوزه تجارت و امر صادرات و واردات دارند مطرح میشود. دلیل این همه کمکاری در فعالیتهای اقتصادی نمایندگیهای ما چیست؟ بعد هم چرا تعداد رایزنان بازرگانی ما که میتوانند بازوی محرک سفارتخانههایمان باشند تا این اندازه کم است؟ تعداد این افراد بعد از سالهای متمادی به 30 نفر رسیده است. این در حالی است که ما در بسیاری از کشورهای جهان نیازمند حضور افراد کاردان و باتجربهای هستیم که بازارهای هدف را به خوبی بشناسند و تجار ما را از جاذبههای اقتصادی کشور هدف و متقابلاً بازرگانان خارجی را از مزیتهای سرمایهگذاری ما آگاه کنند.
فعالیت اقتصادی یک سفارتخانه ضرورتاً نیازی به اعزام رایزن بازرگانی ندارد. اگرچه وجود رایزنان بازرگانی میتواند در روند کلی کار موثر و تاثیرگذار باشد. اما در هر صورت معتقدم این انگیزه و میزان اهتمام سفرای ماست که بر ضریب نفوذ فعالیتهای اقتصادی یک سفارتخانه در کشور هدف موثر است و بر همین اساس انتصابهای ما هم باید در به کارگیری افرادی با نگرش اقتصادی در رأس یک سفارتخانه باشد. قانون هم اینطور میگوید که اساس گزینش ما برای انتخاب سفرای موردنظر باید با تکیه بر ویژگیهای کشور مقصد و سبقه سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی آنها باشد. اما به واقع حق با شماست. ضرورت ایجاب میکند سفرای ما به یک اندازه و به یک میزان به فعالیتهای سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی بپردازند و در همین راستا اگر بتوانند از حضور رایزنان بازرگانی نیز بهرهمند شوند که قطعاً بسیار دلگرمکننده است. رایزنان بازرگانی نماینده وزارت صنعت، معدن و تجارت هستند که معمولاً با پیشنهاد این وزارتخانه از سوی وزیر خارجه اعزام میشوند و قطعاً تمایلات و اهداف وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت را در کشور هدف پیگیری میکند. البته برای بهتر شدن عملکرد این افراد پیشنهادی را مطرح
میکنم که امیدوارم به آن توجه شود. این پیشنهاد به این صورت است که شاید بهتر باشد انتخاب رایزن اقتصادی با مشارکت تمامی وزارتخانههای اقتصادی کشور صورت گیرد. یعنی مثلاً برای کشوری با قابلیتهای کشاورزی رایزنی از وزارت جهاد کشاورزی یا برای کشوری نفتخیز رایزنی با تجربه فعالیت در حوزه نفت و گاز انتخاب شود. در همین رابطه هم اگر ما مایل به جذب سرمایهگذاران جدید یا هدایت تجار و بازرگانان کشور برای حضور در بازار کشوری خاص بودیم از مشورتهای مقامات وزارت امور اقتصادی و دارایی بهرهمند شویم.
به موضوع جالبی اشاره کردید. این بحث مطرح است که در عصر حاضر هر کشوری با درنظرگیری منافع و مصالح اقتصادی اقدام به دایر کردن نمایندگی سیاسی خود در کشورهای دیگر میکند و این وجه کار بر موضوعات دیگر غالب است. مثلاً کشوری مانند استرالیا اگر فکر کند گشایش یک سفارتخانه منفعت تجاری و اقتصادی ندارد از این کار خودداری میکند.
خیلی از کشورهای جهان به این شکل عمل میکنند و همین سیاست را در ایران نیز دنبال کردهاند. به عنوان مثل کشور ایرلند چندسالی است که سفارتخانه خود را در تهران تعطیل کرده است. این در حالی است که سفارتخانه ما همچنان در این کشور دایر است. آنها میگویند ما محاسبه کردهایم که دایر بودن سفارتخانهمان در ایران به نفع ما نیست و البته مقامات دستگاه سیاست خارجی کشور نیز همواره این موضوع را گوشزد کردهاند که برای پابرجا ماندن روابط دوستانه دو کشور بهتر است که این سفارتخانه بار دیگر بازگشایی شود؛ ما رابطه بسیار خوبی با ایرلند داریم و نمیخواهیم این رابطه تحت تاثیر برخی موضوعات اقتصادی منقطع شود. اما در هر صورت بحثی که در سوال شما به آن اشاره شد از سوی بسیاری از کشورهای جهان اجرا میشود. مقامات این کشورها محاسبه دخل و خرج و هزینه-فایده را در نظر میگیرند و بعد اقدام به گشایش نمایندگیهای خود میکنند
.
در ایران بعد از توافق که این توجیه اقتصادی وجود دارد و میتوانند قراردادهای درخور توجهی را منعقد کنند.
طبعاً همینطور است و اگر در روزهای پیش از توافق بهانههایی بود الان از بین رفته است.
اما شاید این عدم درک موقعیتهای اقتصادی کشورها در نمایندگیهای ما نیز وجود داشته باشد. تعدادی از تجار و بازرگانان ما میگویند وقتی به سفارتخانههای ایران مراجعه میکنند و از آنها میخواهند که در مورد قابلیتهای اقتصادی کشور هدف اطلاعاتی را ارائه دهند بیشتر آنها را به سمت فعالیتهای فرهنگی سوق میدهند.
شاید بیان این موضوع که سفارتخانهها باید راهنما و راهبر تجار و بازرگانان ما باشند در دنیای مدرن و پیشرفته امروزی با این سرعت انتقال اطلاعات دیگر موضوعیتی نداشته باشد. اینکه ما توقع داشته باشیم یک نفر در سفارتخانه دست ما را بگیرد و کار را نشانمان دهد چندان قابل پذیرش نیست. البته ما قبول داریم که وظیفه ذاتی رایزنان بازرگانی و اقتصادی قطعاً همین موضوع است اما حالا حتی شرکتهای کوچک با دامنه فعالیت محدود نیز خود راساً اقدام به ارتباطگیری با شرکتهای دیگر میکنند. کافی است به سایت شرکت موردنظر خود مراجعه کنید تا بتوانید از تمامی اطلاعات آن برخوردار شوید. علاوه بر این در سایت سفارتخانه هر کشور نیز بخشی به معرفی جاذبههای اقتصادی آن کشور اختصاص داده میشود تا تجار و بازرگانان را در روند سرمایهگذاری یاری دهد. بر همین اساس میگویم دیگر مثل سابق و به شکل سنتی آن نیست که مثلاً رایزن بازرگانی بخواهد کاری در این زمینه انجام دهد. شرکتهای ایرانی تنها به فردی برای برقراری ارتباط با شرکتهای خارجی نیاز دارند. کافی است که این فرد یک پژوهش اولیه در برخی از سایتهای موردنظر خود داشته باشد و بعد دست به انتخاب گزینه برتر
زند. حالا دیگر میتوان با ارسال یک ایمیل دقیق زمینه یک معامله بزرگ اقتصادی را فراهم کرد. این کار تنها نیازمند کمی همت است که قطعاً در فعالان بازار کار و تجارت ما وجود دارد. علاوه بر این ما هرساله شاهد برگزاری همایشها و نمایشگاههای بیشمار خارجی در کشور هستیم که خود محملی برای برقراری این دست از ارتباطات است. حضور هیاتهای خارجی نیز مسیر دیگری است که طی یکی، دو سال اخیر از سوی سرمایهگذاران خارجی دنبال شده است. بنابراین در عین صحه گذاشتن بر وظیفه ذاتی رایزنان بازرگانی معتقدم شرکتهای خصوصی و بخشهای تجاری کشورمان نیازی به استفاده از کمک این افراد ندارند و خود به تنهایی قادر به یافتن زمینههای سرمایهگذاری در کشور هدف هستند.
اما اعضای اتاق بازرگانی معتقدند حضور رایزنان بازرگانی، صنعتی و معدنی در سفارتخانههای ایران در خارج از کشور به معنای حضور تکتک بازرگانان و تجار داخلی در آن کشورهاست.
من این موضوع را نمیپذیرم و معتقدم بسیاری از سفرای ما امکان پرداختن به وظایف رایزنان بازرگانی را دارند.
اما آنها این دیدگاه شما را رد میکنند و میگویند وظیفه ذاتی سفارتخانهها و رایزنان بازرگانی پاسخگویی به درخواستهای تجار ایرانی است که این درخواستها نیز معمولاً در زمینه آگاهی از زمینههای سرمایهگذاری در کشور مقصد است. آنها تاکید میکنند که طی یک سال اخیر سفیر هند 10 بار به اینجا (اتاق بازرگانی تهران) آمده است، سفیر روسیه سه بار و سفرای دیگر نیز همینطور. آنها میآیند و با مسوولان اتاق بازرگانی چای مینوشند و از مشکلات تجار و بازرگانان دولت متبوع خود در ایران میگویند. قطعاً این افراد هم از تبادل اطلاعات در دنیای امروز آگاهند اما ترجیح میدهند از طریق گفتوگو با همصنفان خود که ارتباطاتی هم با مسوولان دولتی دارند خواستههایشان را پیگیری کنند.
به شما میگویم که سفیران ما در دهلینو یا مسکو نیز به همین شکل عمل میکنند و به صورت مداوم و پی در پی در حال پیگیری مشکلات و نیازهای تجار ایرانی در هند و روسیه هستند. بنده در جایگاه معاون کنسولی وزارت امور خارجه روزانه دهها تلکس در زمینه لزوم تسهیل در صدور روادید دریافت میکنم. اما شاید تمامی سفرای ما علقهها و انگیزههای یکسانی نداشته باشند. برخی علایق فرهنگی دارند و برخی سیاسی. بعضیها هم ترجیح میدهند دیدگاه خود را معطوف مسائل اقتصادی کنند. در بخشی از این گفتوگو تاکید کردم که گزینش سفرای ما در وزارت خارجه بر اساس پیشینه و تجارب گذشته آنها صورت میگیرد و ما سفرای اقتصادی را راهی کشورهایی با مزیت اقتصادی بالاتر میکنیم.
واقعاً این موضوع در انتخاب تمامی سفرا رعایت میشود؟
بله، حتماً صورت میگیرد. در نشست شورای معاونین وزارت خارجه کاندیداهای موردنظر با پیشینه شغلی متناسب مطرح میشوند و اعضای این شورا از میان کاندیداها یک فرد را انتخاب میکنند و مثلاً برای یک کشور با سبقه فرهنگی حتماً سفیری با پیشینه فرهنگی یا برای کشوری با سابقه اقتصادی نمایندهای فعال در حوزههای تجاری و بازرگانی را مورد گزینش قرار میدهیم. البته در وهله نخست تمامی این افراد باید صلاحیتهای عمومی و اولیه برای قرار گرفتن در لیست کاندیداها را داشته و بعد هم از زمینه تخصصی موردنظر برخوردار باشند.
روند تخصصی در انتخاب سفرا در گزینش رایزنان بازرگانی نیز وجود دارد و کمبود تعداد این رایزنان ناشی از عملکرد دستگاه سیاست خارجی کشور است یا وزارت صنعت، معدن و تجارت تمایلی به معرفی این افراد ندارد.
قطعاً هیچ دستگاهی خاطی نیست. اما خب توجه داشته باشید تا پیش از این ما در جهان با فضای ناشی از تحریمهای غیرمنصفانه مواجه بودیم و طبعاً سفرای ما هم نمیتوانستند کاری از پیش ببرند چه رسد به رایزنان بازرگانیمان. هرچند که در فضای فعلی بر این باورم که هرگونه فعالیت خوب و موثر رایزنان اقتصادی میتواند متضمن تداوم فعالیت تولیدکنندگان صادراتمحور باشد.
شما میگویید ما سفرایمان را بر اساس اولویتهای کشور هدف انتخاب میکردیم اما شاید اصلاً اولویتی برای گشایش سفارتخانههای ما در برخی از کشورهای جهان از جمله کشورهای آفریقایی یا بعضی از کشورهای آمریکای جنوبی وجود نداشته است. شاید ما میتوانستیم این هزینهها را صرف بهکارگیری افرادی کنیم که در همان سالهای تحریم هدایتگر تجار و بازرگانان ما برای برقراری ارتباط موثر با بازارهای هدف باشند.
من اینطور فکر نمیکنم. معتقدم که اگر ما سفیری با دانش بالای اقتصادی داشته باشیم دیگر نیازی به حضور رایزنان بازرگانی نداریم؛ شخص سفیر میتواند عملکرد رایزنان بازرگانی را هم پوشش دهد.
اما نمیتوانند روند کار را تسهیل کنند. به هر حال قطعاً سفیر امکان دیدار با همه تجار و بازرگانان و شرکت در جلسات آنها را ندارد.
به کارگیری هر نیرویی متضمن صرف حقوق دلاری است که آن هم معلوم نیست این نیروها از کارآمدی مورد نظر ما برخوردارند یا خیر. بر همین اساس هم معتقدم اعزام هر رایزن بازرگانی و فرهنگی موفقیتآمیز نیست و در برخی مواقع تبعات منفی نیز در بر دارد.
دیدگاه تان را بنویسید