تاریخ انتشار:
درباره برنامه محمود احمدینژاد برای تکیه بر کرسی شهرداری پایتخت
رویای دستنیافتنی
کشور در این مقطع زمانی، شرایط خاصی را تجربه و خود را مهیای ورود به دوران جدیدی کرده است. به هر حال بیش از سه سال از روی کار آمدن دولت آقای روحانی گذشته است و در بهار سال آینده قرار است بار دیگر انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود. دولت آقای روحانی در شرایطی کشور را تحویل گرفت که حجم زیاد بدهی با وجود درآمد افسانهای نفت به دولت او به ارث رسیده بود. از سوی دیگر بسیاری از صنایع کشور به ورشکستگی رسیده بودند و تورم بالای 40 درصد امان مردم را بریده بود. بدتر اینکه رشد اقتصادی کشور منفی شده بود. دولت تدبیر و امید در این شرایط در مصدر کار قرار گرفت و در ابتدای کار تلاش کرد ثباتی در وضعیت اقتصادی ایجاد کند. در گام بعدی کاهش تورم به عنوان هدف اصلی دولت تعیین شد. پس از تکرقمی شدن تورم، مهمترین هدف دولت این اولویت تعیین شد که کشور باید از حالت رکود خارج شود و تولید بتواند بار دیگر رونق را تجربه کند. شاید برشمردن این اهداف و تحقق آنها در کلام ساده باشد اما باید این واقعیت را قبول کرد که دولت در این مسیر تمام توان خود را به کار گرفته است. به هر حال عملکرد دولت پیشین بنا بر اظهارات کارشناسان، آنقدر اشتباه بود که دولت
چند سال زمان لازم دارد تا بتواند بار دیگر به شرایط کشور قبل از سال 1384 بازگردد. موضوع بسیار آزاردهنده این است که در این میان، حجم زیادی از فساد مالی رخ داده است که برخی از مسوولان دولت پیشین در آن نقش ایفا کرده بودند و حتی رئیس دولت قبل هم پرونده دارد.
با این حال به موازات نزدیکی به انتخابات ریاستجمهوری و گرم شدن تنور رقابتها زمزمههایی مبنی بر احتمال حضور مجدد محمود احمدینژاد در انتخابات مطرح و تاکید شده که قرار است با حسن روحانی رقابت کند. نکته جالب اینجاست که او به بهانه تبیین اندیشهها و آرمانهای انقلاب اسلامی، سفرهای استانی را به سراسر کشور آغاز کرده و به عبارتی وارد فاز تبلیغات انتخاباتی شده است که در نهایت بابت تبلیغ زودهنگام، به او هشدار هم داده شد.
قوت گرفتن احتمال کاندیداتوری او موجب شد مقام معظم رهبری در توصیهای تاکید داشته باشند که بهتر است ایشان به موضوع انتخابات، به منظور پرهیز از ایجاد فضای دوقطبی در جامعه ورود نکنند. با وجود رسانهای شدن این توصیه، مشاهده شد که او همچنان به سفرهای خود ادامه داد که مهمترین هدفی که میتوان برای آن متصور شد این است که نمیخواهد به فراموشی سپرده شود و دوست دارد همچنان نقل محافل باشد.
پس از نامهنگاری او به مقام معظم رهبری و تاکید بر اینکه قصد کاندیداتوری ندارد، برخی هواداران تاکید کردند که او قرار است شهردار آینده تهران شود و ضمن ارائه فهرستی انتخاباتی در انتخابات شورای شهر و راهیابی همه اعضای آن به «ساختمان بهشت» بتواند سکان مدیریت شهر تهران را در دست بگیرد. به عبارتی حال که مسوولان بلندپایه کشور با کاندیداتوری او برای ریاست جمهوری موافقت نکردند، حداقل او بتواند شهردار تهران شود.
در این مقطع زمانی پیش از بحث کردن در مورد احتمال کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری و شهردار تهران شدن، باید فرصتی را برای محاکمه ایشان فراهم کرد. به هر حال نوع عملکرد ایشان در طول هشت سال گذشته در کنار مفتوح بودن پرونده این ضرورت را پیش روی جامعه میگذارد که او باید هرچه زودتر محاکمه شود. به هر حال در طول هشت سال گذشته پولهای زیادی حیف و میل شده و حتی بخش اعظم پولهای ناشی از فروش نفت و درآمد افسانهای، معلوم نیست کجا رفته است.
فارغ از اینکه او میتواند شهردار تهران شود یا نه، باید گفت در صورتی رویای او جامه عمل خواهد پوشید که نتیجه انتخابات شورای شهر به نفع او بوده و بتواند افراد بیشتری که با تفکر او همراهی دارند را به شورای شهر تهران بفرستد. در این صورت میتواند امیدوار باشد که در فرآیند انتخاب شهردار، اکثریت آرا را به دست آورده و تنها در این صورت قادر خواهد بود تا بار دیگر در کسوت شهردار تهران قرار گیرد و به رقبای خود ثابت کند که همچنان میتواند در عرصه باقی بماند و هرگز روزی فرا نخواهد رسید که او از متن به حاشیه رانده شود و رقبای سیاسی، باید او را همچنان جدی بگیرند و بدانند که او در عرصه سیاست تاثیرگذار است.
شاید این سوال برای بسیاری از افکار عمومی مطرح شده باشد که چرا باید در این مقطع زمانی بحث شهردارشدن آقای احمدینژاد مطرح شود. در پاسخ به این سوال باید گفت که این موضوع بعد از منتفی شدن کاندیداتوری ایشان در انتخابات ریاستجمهوری مطرح شد. بسیاری از هواداران او این موضوع را مطرح کردند تا او همچنان مطرح باقی بماند و در عین حال شأن و جایگاه او حفظ شود.
این دغدغه که او و لیست مورد حمایتش تا چه اندازه خواهد توانست رای مردم را در انتخابات شورای شهر جلب کند، بارها مطرح شده است. به هر حال این نکته را نباید نادیده گرفت که شعارهای پوپولیستی او در زمینه سیاست خارجی و اقتصاد و... بستری را فراهم کرد که کشور با درآمد بسیار خوب در شرایط نامطلوبی قرار گیرد. حجم این مشکلات به قدری زیاد است که دولت بعد از گذشت سه سال، هنوز نتوانسته بخش کوچکی از آن را جبران کند. به نظر من عملکرد او در هشت سال گذشته به گونهای بود که دیگر حتی اصولگرایی هم باقی نمانده که بخواهد از او حمایت کند و احیاناً به شهردار شدن او رای مثبت دهد. مجموع این شرایط ثابت میکند که رویای شهردار شدن او غیرواقعبینانه است.
اگر قرار باشد ما پیشبینی درستی از ترکیب شورای شهر تهران داشته باشیم، میتوان گفت که احتمال راهیابی حامیان محمود احمدینژاد به شورای شهر محال است. به هر حال انتخابات مجلس دهم در شهر تهران نشان داد که ذائقه مردم تهران چیست. شورای شهر در واقع تداوم انتخابات مجلس دهم است. انسجام خیلی خوبی در حال حاضر در بین اصلاحطلبان وجود دارد. اگر اصلاحطلبان در دوره قبل هم انتخابات شورای شهر را جدی میگرفتند، تعداد بیشتری از اصلاحطلبان این امکان را داشتند که وارد شورای شهر تهران شوند. از سوی دیگر در بین اصولگرایان نیز انسجامی برای دوری از آقای احمدینژاد وجود دارد. در صورت حضور اصولگرایان در شورای شهر، نتیجه انتخاب شهردار تهران به سود آقای احمدینژاد نیست. به همین دلیل بسیاری از کارشناسان سیاسی بعد از طرح چنین موضوعی، آن را در زمره جنجال رسانهای ارزیابی کردند. باور من این است که شاید تعدادی هوادار به او رای بدهند اما اطمینان داشته باشید که دیگر امکان ندارد که بتواند رای خوبی برای لیست حامی خود جمع کند و در تهران اقبالی داشته باشد. به هر حال مردم تبعات شعارهای او را مشاهده کردند که چطور با اقدامات نادرست در عرصه
سیاستگذاری ارزش پول ملی به یکسوم رسید و قیمت ارز در کشور سه برابر شد. به هر حال زمانی که او کشور را تحویل گرفت قیمت ارز هزار تومان بود اما پس از پایان دوره هشتساله به بالای 3600 تومان رسید و بیش از سه برابر شد. به نظر من مردم کشور در شرایط کنونی تفاوت عملکرد دولت نهم و دهم با عملکرد دولت یازدهم را به خوبی درک کردند و متوجه شدند که تفاوت گفتمان موجب شده که کشور شرایط بهتری را در داخل و در عرصه بینالملل تجربه کند. دولت یازدهم توانست در عرصه سیاست خارجی تنشزدایی کرده و به ایرانستیزی پایان دهد. این در حالی بود که اقدامات دولت پیشین هزینه زیادی را بر کشور وارد کرده و موجب شده بود تا ایران در برابر جامعه جهانی قرار گیرد و همه دنیا علیه ایران بسیج شوند. دولت یازدهم در مهمترین گام خود توانست به این خصومت پایان دهد.
این امیدواری وجود دارد که در انتخابات آینده ریاستجمهوری آقای روحانی بتواند بار دیگر با رای قاطع به پاستور راه یابد و در چهارساله دوم این فرصت برای دولت فراهم شود تا به بسیاری از وعدههای خود جامه عمل بپوشاند و کشور را در مسیر پیشرفت و توسعه قرار دهد و زیانهای ناشی از دوره احمدینژاد زودتر جبران شود.
دیدگاه تان را بنویسید