تاریخ انتشار:
چرا عزت مقامات ارشد در ایران به دوران مدیریت آنها محدود میشود؟
معمای صدارت
در روزهای اخیر دو چهره شاخص مجلس با اشاره به سرنوشت برخی از مدیران ارشد کشور خواهان مواجهه مناسبتر با این سرمایهها شدند. مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس در این باره گفت: «فردی به میدان آمده و با رای مردم رئیسجمهور این مملکت شده و هنوز یک دوره از فعالیتش نگذشته، میخواهند ردصلاحیتش کنند.
در روزهای اخیر دو چهره شاخص مجلس با اشاره به سرنوشت برخی از مدیران ارشد کشور خواهان مواجهه مناسبتر با این سرمایهها شدند. مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس در این باره گفت: «فردی به میدان آمده و با رای مردم رئیسجمهور این مملکت شده و هنوز یک دوره از فعالیتش نگذشته، میخواهند ردصلاحیتش کنند.
این سوال به ذهن خطور میکند که در این مملکت چه کار کردهایم که هر کسی که به میدان میآید و یک دوره رئیسجمهور میشود یا رئیس مجلس میشود، بلافاصله به ضد نظام و جمهوری تبدیلش میکنیم! جایی کارمان مشکل دارد و مشکل از این افراد نیست. باید ببینیم کجای کارمان ایراد دارد که هر کسی به میدان میآید تا مسوولیتی بپذیرد، از فردا برایش پرونده میسازیم و آبرویش را میبریم. یعنی همه این افراد خائن و جاسوس و فتنهگر بودند؟!»
علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در سخنانی تصریح کرد: «متاسفانه در دورههایی تلاش میشد بر مدیریتهای انقلاب خط بطلان بکشند. در فضاهای رقابت سیاسی، مدیریت کشور ذبح میشود. هر روز ماجرایی تمام ذهنیت جامعه را بهجای تمرکز بر توسعه اقتصادی به سوی ابهامآفرینی سوق میدهد. این افتخار نیست که مرتب مدیرانی را از قطار انقلاب پیاده کنند. هنر در این است که قلمرو انقلابیون را افزایش دهند.»
این اظهارنظرها هنگامی بیشتر قابل تامل میشود که تحولات دهههای اخیر را مورد مداقه قراردهیم و دریابیم که در اکثر موارد بهره مناسبی از تجربیات مدیران ارشد نظام پس از پایان دوره فعالیت آنها نمیبریم. این در حالی است که در بسیاری از دموکراسیهای کارآمد دنیا این تجربیات حکم گنجینهای گرانبها را مییابد. در این کشورها حتی با وجود اختلافات بنیادین میان رئیسجمهور یا رئیس دولت مستقر با اسلاف خود، در بزنگاهها و چالشهای مهم کشور، به صورت نمادین هم که شده همه آنها در کنار هم جمع شده و به صورتی اتحادملی در مواجهه با تهدیدات را به منصه ظهور میرسانند. متاسفانه در بسیاری از معادلات کشور به ویژه در دولتهای نهم و دهم نیروهای مستقر به شدت علاقهمند بودند که مدیران پیشین را نهتنها از کرسی اجرا که از قطار نظام و کشور به بیرون پرتاب کنند. اتهامافکنیها، توهینها و... عملاً جامعه را به شدت دوقطبی و غیرروادار کرده بود. نتایج نامبارک آن سیاست متاسفانه تا همین ایام نیز کم و بیش جامعه را رها نکرده است.
در این فضا و در دورهای که برخی تهدیدات علیه کشور و نظام افزایش یافته است، توجه به اظهارات دلسوزانی چون لاریجانی، پزشکیان و... میتواند، آیندهای مقتدرتر برای نظام ایجاد کند. آیندهای که در آن مدیران ارشد اطمینان داشته باشند در کنار وظیفه پاسخگویی در برابر همه اقدامات خود، شأن و احترام آنان از سوی جانشینانشان رعایت خواهد شد و قدر خواهند دید و بر صدر خواهند نشست.
دیدگاه تان را بنویسید