تاریخ انتشار:
چرا فرضیه یک دورهای بودن روحانی غلط است؟
خوشخیالی رقیب
درست همان زمانی که انتخابات هفتم اسفندماه ۹۴ به پایان رسید و برخی از مخالفان دولت از راهیابی به مجلس بازماندند، یک پروژه جدید از سوی افراد تندرو و مخالف دولت کلید خور…
درست همان زمانی که انتخابات هفتم اسفندماه 94 به پایان رسید و برخی از مخالفان دولت از راهیابی به مجلس بازماندند، یک پروژه جدید از سوی افراد تندرو و مخالف دولت کلید خورد تا حداقل در انتخابات ریاستجمهوری بار دیگر بخت خود را بیازمایند و تلاش کنند به جای راهیابی به بهارستان، راه پاستور را طی کنند. چرا که در این صورت میتوانند به آرزوی خود دست پیدا کنند و ریاست قوه مجریه را در دست بگیرند. به همین دلیل تلاش میکنند افکار عمومی را برای عدم تداوم دولت روحانی در سال 1396 آماده کنند. این در حالی است که تمام روسای جمهور ایران دو دوره پشت سرهم قدرت را در اختیار داشتهاند. در واقع میتوان گفت، جریانی که در حال حاضر تلاش دارد تا ریاستجمهوری آقای روحانی را یکدورهای جلوه بدهد، همان افرادی هستند که تلاش داشتند تا در سال 1392 فرد دیگری به جز روحانی رئیسجمهور شود.
از نظر این افراد که دل خوشی از حسن روحانی نداشتند، حتی یک دوره هم برای ریاستجمهوری روحانی بسیار زیاد بود، چه برسد به اینکه بخواهد دو دوره رئیسجمهور شود. به همین دلیل هر ثانیه این چهار سال، در واقع مانند یک قرن بر آنها میگذشت. به همین دلیل شما نباید از این گروه انتظار همراهی داشته باشید. به هر حال عملکرد دولت آقای روحانی در مقابل خواستههای آنها قرار میگیرد. شما به این نکته توجه کنید که دولت روحانی اقداماتی را انجام داد که سالها این افراد تندرو آن را تقبیح کرده و مذمت میکردند، اما همین اقدامات از سوی مردم مورد تقدیر قرار گرفت، چون نیازهای مردم را بیشتر پاسخ داده و مشکل آنها را حل میکرد. مردم ایران خواستار این بودند تا با دنیا آشتی کرده و بیش از این، تحریمها زندگی آنها را فلج نکند. در این میان حسن روحانی به خوبی این نیاز را تشخیص داد و به پرونده 10ساله ایرانهراسی پایان داد.
به نظر میرسد که اندیشه یکدورهای شدن ریاستجمهوری آقای روحانی در واقع توهم و خوشخیالی یک گروه بریده از مردم است که در انتخابات هفتم اسفندماه نتوانستند دستاورد قابل قبولی داشته باشند. به هر حال نتایج انتخابات تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ نشان داد که این گروه سیاسی چندان مورد اقبال مردم نبوده و از سوی مردم طرد شدهاند. سوالی که همواره برای من مطرح شده این است که چرا این گروه به جای همراهی با مردم بیشتر بر روی مواضع خود پافشاری میکنند. افرادی که از یکدورهای شدن ریاستجمهوری روحانی حمایت میکنند، همان کسانی هستند که در طول هشت سال گذشته بهطور کامل از دولت احمدینژاد حمایت کرده و در برابر اقدامات خلاف قانون او سکوت کرده و در مواردی آنها را توجیه کردند. به همین دلیل طبیعی است که اهداف و رویکرد دولت یازدهم در برابر خواستههای این افراد قرار بگیرد. مهمتر اینکه این افراد ناچار هستند تا با روحانی مخالفت کنند در غیر این صورت هویت خود را از دست میدهند و برای جلوگیری از این مساله ناچار هستند تا به هر طریق مخالفت خود را علنی کنند. آنها تلاش دارند تا هر مشکل دولت روحانی را بزرگ کرده و آن را نشانه ناکارآمدی
جلوه بدهند در حالی که خود این افراد میدانند که دولت روحانی در واقع دولتی را تحویل گرفت که با هزاران بحران دست و پنجه نرم کرده و بدهی بسیاری داشت.
خوشبختانه دولت یازدهم اگر هیچ سودی را عاید مردم کشور نکرده باشد، حداقل توانسته است جلوی روندهای خسارتبار گذشته را بگیرد. این دستاورد بزرگ که درک آن به سواد و دانش زیادی نیاز ندارد موجب میشود تا مردم به خوبی بدانند که برای ادامه این مسیر، چه فردی مناسبتر است. حال اگر قرار شود که شما لیستی از وجوه ایجابی دولت و اقدامات موثر را تهیه کرده و آن را بررسی کنید متوجه خواهید شد دولت توانسته به بسیاری از وعدههای خود جامه عمل بپوشاند. البته ذکر این نکته را نباید فراموش کرد که در این مسیر، گاهی دولت با کندی برای تحقق اهداف و وعدههای خود عمل میکند. به عبارت دیگر دولت توانسته به شعارهای خود عمل کند که توافق برجام نقطه درخشان آن محسوب میشود که موجب شد تا ایران با دنیا آشتی کند و تحریمهای ظالمانه با درایت و تدبیر دولت و از طریق مذاکره و گفتوگو پایان یابد. به نظر من اگر اتفاق خاصی رخ ندهد اطمینان دارم که ریاستجمهوری آقای روحانی ادامه خواهد یافت و دولت خواهد توانست مشکلات را یکی پس از دیگری از میان بردارد. به همین دلیل هر تصوری جز این، یک خوشخیالی خام است.
نگرانی از نتیجه انتخابات 96 که به احتمال زیاد همچون انتخابات 92 خواهد بود و آقای روحانی برنده انتخابات خواهد شد موجب شده است تا جریان شکستخورده به دلیل عدم برخورداری از اخلاق و برخورداری از توجیهات مشروعیتآفرین، تلاش کند دولت را با وجود عملکرد خوب و قابل قبول، تخریب کند. این افراد همان کسانی هستند که همواره مشروعیت در انحصار آنها بوده و برای رقیب خود مشروعیتی قائل نیستند. به نظر میرسد فقدان اخلاق مدنی در کنار فقدان مشروعیت برای جریان رقیب، دست به دست هم داده و موجب میشود که این اقدامات انجام شود. البته بسیاری از این افراد، در برابر نهادهای نظارتی احساس مصونیت کرده و با فراغ بال اقدامات غیرقانونی را انجام میدهند. آزادی این افراد در ایراد تهمت و افترا موجب شده که بسیاری نسبت به انتخابات آتی ریاستجمهوری احساس نگرانی کنند. البته این احساس نگرانی در انتخابات 96 چندان بیراه نیست. انتخابات 96 در حالی برگزار میشود که بسیاری از وعدههای دولت محقق نشده است. این عدم تحقق به دنبال سنگاندازی برخی از نهادها همچون مجلس نهم انجام شد که با هر کار دولت مخالفت کرده و رکورد سوال، استیضاح و تذکر نسبت به دولت را شکستند.
کار برخی از نمایندگان مجلس تنها سنگاندازی بود و با هر لایحه دولت مخالفت میکردند. همین اقدامات موجب شد تا بسیاری از کارشناسان این تحلیل را داشته باشند که این مجلس بیشتر بار خاطر بود تا یار شاطر. با این حال میتوان این تحلیل را داشت که دولت به شعارهای خود پشتپا نزده است چون بیشتر توان دولت صرف حل مشکل هستهای شده است و حال تلاش دارد تا به موازات حل مشکل هستهای، به روند کارها سرعت بدهد.
از سوی دیگر، حرکت کند دولت به این دلیل است که بسیاری از وزیران در شرایط محدود و اضطراری و نگرانی از احتمال رای نیاوردن به مجلس نهم معرفی شدند و این کابینه، کابینهای نیست که در شرایط عادی تشکیل شده باشد. باور من این است که دولت در حال حاضر با تشکیل مجلس دهم، دستش بسیار باز شده است؛ از یکسو میتواند با معرفی وزیران جدید، کابینه را متحول کرده و به روند پیشرفت کشور سرعت ببخشد، از سوی دیگر با وجود همراهی مجلس میتواند زمان باقیمانده را طی کرده و این عقبماندگی را با ارائه لایحههای جدید جبران کند.
برخی از کارشناسان این احتمال را میدهند که مخالفان دولت روحانی به دلیل مهارت در پوپولیسم میتوانند شرایطی را ایجاد کنند تا عدهای در دور دوم دیگر به آقای روحانی رای ندهند. در پاسخ به این دوستان باید گفت که پوپولیسم هم ظرفیتی دارد. این مخالفان در انتخابات گذشته، از پوپولیسم نهایت بهره را بردند با این حال مشاهده شد که سودی نصیب این گروه نشد. جامعه ما به دلیل آگاهی، بستر مناسبی برای مانور استادان
پوپولیسم نیست.
به هر حال اگر قرار بود مردم به این شعارها توجه کنند که نتایج انتخابات تهران شگفتی نمیآفرید. احتمال دارد که افرادی تحت تاثیر این شعارها قرار بگیرند، اما باید به این نکته توجه کرد که این افراد اصولاً سهم تعیینکنندهای در عرصه سیاست ایران ندارند. به هر حال یک سال دیگر انتخابات ریاستجمهوری برگزار خواهد شد و من بعید میدانم که فردی بتواند با آقای روحانی رقابت نزدیک و شانه به شانه داشته باشد. لازم است تا این نکته را مدنظر قرار بدهید که در سنت سیاسی ایران همیشه روسای جمهور دودورهای بودهاند مگر اینکه اتفاق بسیار نادری رخ بدهد که دیگر قابلیت تحلیل ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید