شناسه خبر : 17424 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرا تهران شهر بدون دخانیات نشد؟

روایتی بر ناکامی طرح «شهر بدون دخانیات»

مقاله حاضر با مساله‌سازی و بازنمایی گسترش دخانیات در شهر تهران، به ارزیابی این موضوع می‌پردازد که اساساً چرا به‌رغم اقداماتی که از سال ۱۳۹۲ در قالب طرح «تهران شهر بدون دخانیات» در مناطق ۱،۶، ۸،۹، ۱۶ و ۱۸ آغاز شده و در حال ‌حاضر در تقریباً تمامی مناطق این شهر جریان یافته، هنوز تهران به شهر بدون دود تبدیل نشده است.

کرم حبیب‌پور‌گتابی / استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی

مقاله حاضر با مساله‌سازی و بازنمایی گسترش دخانیات در شهر تهران، به ارزیابی این موضوع می‌پردازد که اساساً چرا به‌رغم اقداماتی که از سال 1392 در قالب طرح «تهران شهر بدون دخانیات» در مناطق 1، 6، 8، 9، 16 و 18 آغاز شده و در حال ‌حاضر در تقریباً تمامی مناطق این شهر جریان یافته، هنوز تهران به شهر بدون دود تبدیل نشده است. بحث‌ها و استدلال‌هایی که در این نوشتار ارائه می‌شود، مبتنی بر یافته‌های پژوهشی است که در سال 1394 توسط نگارنده به کارفرمایی اداره کل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، با روش‌شناسی تلفیقی (کمی، پیمایش؛ کیفی، مصاحبه) در بین پنج گروه شهروندان، اعضای کانون پیشگیری از استعمال دخانیات (پاد)، دبیران محله‌ای، منطقه‌ای و کل کانون پیشگیری از استعمال دخانیات (پاد)، مدیران پارک‌های بدون دخانیات و کارشناسان مرتبط با طرح «تهران شهر بدون دخانیات» صورت گرفته است. اما در مورد روایتی که می‌توان برای ایجاد «تهران شهر بدون دخانیات» ارائه کرد، مایلم این روایت را حول دو موضوع محوری انجام دهم که هر موضوع مشتمل بر چندین گزاره است: یکی تبیین شرایط مصرف دخانیات در جامعه و دیگری تبیین اثربخشی طرح تهران شهر بدون دخانیات.

اول- تبیین شرایط مصرف دخانیات در تهران
2 /14 درصد تهرانی‌ها سیگار می‌کشند. به طوری که 2 /4 درصد آنها جزو سیگاری قهار /همیشگی، 1 /6 درصد سیگاری روزانه /فعال، 9 /0 درصد سیگاری تفننی /اتفاقی، 8 /1 درصد سیگاری ترک‌کرده و 8 /85 درصد غیرسیگاری‌اند. در ضمن، میانگین مصرف سیگار توسط شهروندان روزانه برابر با 12 نخ و میانگین سن شروع استعمال سیگار 7 /18سالگی، استعمال قلیان 9 /18‌سالگی و استعمال پیپ 5 /19‌سالگی است. اما در رابطه با دلایل مصرف دخانیات، باید گفت که مصرف دخانیات گرچه فعلی فردی است و صبغه فردی دارد، اما دلیل اصلی آن، ساختاری است. مصرف دخانیات در وهله نخست با فشارهای ساختاری در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی ارتباط دارد. به طوری که مصرف‌کنندگان دخانیات، به‌ویژه سیگار، دلیل مصرف آن را بر اساس باورهای خویش، کاستن از فشارهایی می‌دانند که در زندگی تحمل می‌کنند (9 /34 درصد). بنابراین، این فشارهای ساختاری‌اند که به سهم خود منجر به مصرف دخانیات توسط فرد می‌شوند. برخی ساختارهای اجتماعی، فشار معینی را بر بعضی افراد جامعه وارد می‌کنند که این افراد به جای همنوایی، ناهمنوایی پیشه می‌کنند. بنابراین، مصرف دخانیات، واکنش عادی این افراد به چنین فشارهای ساختاری است. اگرچه فرد در مصرف دخانیات نقش موثری دارد، اما در هر صورت بخشی از آن نتیجه مستقیم فقر و شرایط سخت اقتصادی است. یافته‌ها حاکی است 6 /62 درصد از افرادی که معمولاً سیگار می‌کشند، فاقد تحصیلات دانشگاهی و به عبارتی فاقد مهارت‌ها و توانمندی‌های لازم (به‌عنوان ابزارها و وسایل) برای نیل به اهداف مورد قبول اجتماعی‌اند و همین موضوع احتمال مصرف دخانیات توسط آنها را بیشتر می‌کند. از طرفی، شرایط خانوادگی این افراد و وجود افراد مصرف‌کننده مواد دخانی در خانواده آنها نیز، شرایط لازم برای ورود این افراد به جرگه مصرف‌کنندگان دخانیات را فراهم می‌سازد. طبق نتایج مطالعه حاضر، در 9 /41 درصد از شهروندان، حداقل یکی از اعضای خانواده سیگار می‌کشد. بنابراین، با توجه به ریشه‌های ساختاری مصرف دخانیات در جامعه و روی ‌آوردن برخی شهروندان به این فعالیت، نباید انتظار داشت صرفاً با عملکرد مناسب طرح تهران شهر بدون دخانیات و عملکرد مطلوب سازمان‌های درگیر در این حوزه، جلوی مصرف دخانیات در شهر تهران را بگیریم. بلکه این مهم تنها در صورت اقدامات پیشگیرانه برخی سازمان‌ها در حوزه‌هایی مانند اشتغال، عدالت اجتماعی، فرهنگ و... قابل تحصیل است. از طرفی، مصرف دخانیات در شهر تهران، پنج انگاره نو را تجربه می‌کند:
1- جوان ‌شدن مصرف‌کنندگان دخانیات
2- قلیانی شدن مصرف
3- جنسیتی ‌شدن مصرف دخانیات
4- خانوادگی شدن مصرف
5- غیرطبقاتی‌شدن مصرف دخانیات.

دوم- تبیین اثربخشی طرح
ازجمله نقاط مثبت طرح «تهران شهر بدون دخانیات»، افزایش نسبی آگاهی مردم در مورد دخانیات، آغاز طرح و پیشگامی شهرداری در اجرای آن، استفاده از بدنه مردمی در اجرای طرح، جلوگیری از کشیدن سیگار در اماکن مسقف و غیرمسقف، و حرکت در جهت شکستن قُبح استعمال دخانیات است. ضمن اینکه این طرح به دلیل ماهیت موجی، ضربتی و نمادین طرح، عدم سازگاری طرح با سیاست‌های کلان کشوری، عدم هماهنگی بین سازمان‌های پیش‌بینی‌شده در آیین‌نامه، فقدان ساختار مشخص و عدم استمرار، ضعف‌های فراوانی دارد و مهم‌ترین اقدامات شهرداری در این زمینه محدود به اطلاع‌رسانی و تبلیغات موثر، ایجاد مراکز مشاوره ترک سیگار، برگزاری کلاس‌های آموزشی و ایجاد پارک بدون دخانیات بوده است. طرح تهران شهر بدون دخانیات مشتمل بر یک هدف کلی و 11 هدف فرعی در سه حوزه پیشگیری، ترک و حمایت بود. این طرح هم در هدف کلی یعنی «ایجاد شهر بدون دخانیات» موفق نبوده و هم در بسیاری از اهداف فرعی موفقیت چندانی نداشته است. باری، اثربخشی طرح تهران شهر بدون دخانیات بر اساس سه شاخص کلی دستیابی به هدف، ظرفیت منابع و یکپارچگی سازمانی قابل ارزیابی است.
1- دستیابی به اهداف: طرح تهران شهر بدون دخانیات زمانی موفق است که در وهله نخست اهداف مشخصی داشته باشد و در وهله دوم میزان تحقق این اهداف ارزشیابی شود. اما واقعیت گویای وجود چنین کارکردی در طرح نیست. متاسفانه طرح تهران شهر بدون دخانیات، هیچ برنامه عملیاتی و راهبردی مشخصی برای کنترل دخانیات نداشته و فاقد هرگونه تعریف اهدافی برای این حوزه و نیز وظایف دستگاه‌های پیش‌بینی‌شده در آیین‌نامه است. علاوه ‌بر این، در این طرح، هیچ دستورالعملی مبنی بر اهداف و شاخص‌های عملیاتی هر یک از اهداف تهیه نشده که بتوان بر اساس آن راجع به میزان تحقق اهداف قضاوت کرد.
2- ظرفیت منابع: طرح تهران شهر بدون دخانیات از یک طرف از ظرفیت منابعی لازم برای فعالیت خود در کنترل دخانیات برخوردار نبوده و از طرف دیگر در تدارک منابع کافی در زمینه‌های مالی، مدیریت و پرسنل نیز ناکام بوده‌اند. به طوری که یکی از دلایل اصلی عدم اثربخشی طرح، فقدان فضای مناسب برای کانون‌های پاد، فقدان فضای مناسب برای مشاوران پارک‌های بدون دخانیات و... است. مشکل مالی و کمبود بودجه نیز، از دیگر مشکلات گریبانگیر طرح است. به طوری که در مصوبه شورای شهر و آیین‌نامه مربوطه، هیچ ردیف بودجه مستقلی برای طرح در نظر گرفته نشده و شهرداری به صورت مستقل بخشی از بودجه‌های محل‌های دیگر را صرف اقدامات مربوط به طرح که عمدتاً ختم به هفته بدون دخانیات می‌شود، می‌کند. ادارات سلامت مناطق هر سال از محل بودجه‌های دیگر، بودجه‌ای برای این کار اختصاص می‌دهند. کمبود نیروی انسانی متخصص در زمینه‌های پیشگیری و ترک دخانیات، از دیگر مشکلات طرح است که بیشتر خود را در قالب کمبود مشاور راهنمایی و ارجاع در پارک‌ها، کمبود مشاور پیشگیری و ترک در خانه‌های سلامت یا کلینیک‌ها، کمبود (البته عدم همکاری) دبیران متخصص و تحصیل‌کرده کانون به‌ویژه در سطح محلات نشان می‌دهد.
3- یکپارچگی سازمانی: در طرح «تهران بدون دخانیات»، نه تفکیک کارکردی بین سازمان‌ها به‌خوبی مشخص شده و نه هماهنگی و یکپارچگی کارکردی. آیین‌نامه مصوب شورای شهر نیز، شرح وظایف مشخص و تعریف‌شده‌ای برای سازمان‌ها نداشته و فقط به شکلی کلی یکسری وظایف را برای آن تعریف کرده است. این در حالی است که حتی برخی از سازمان‌های مهم مانند قوه قضائیه، سازمان صدا و سیما، شورایاری (البته بسیار جزیی به آن اشاره شده است) و وظایف آنها، از نظر این آیین‌نامه دور مانده‌اند، در حالی که نقش اساسی در کنترل دخانیات و ایجاد تهران شهر بدون دخانیات دارند. حتی نقش مشخصی هم برای سازمان‌های غیردولتی در این زمینه تعریف نشده است. اگرچه طبق تبصره پنجم مصوبه شورای شهر، نماینده تام‌الاختیار سازمان‌های مردم‌نهاد فعال در زمینه کاهش و ترک مصرف دخانیات به پیشنهاد ستاد ساماندهی سازمان‌های مردم‌نهاد، یکی از اعضای کمیته تهران شهر بدون دخانیات است، اما قطعاً صرف این حضور بدون داشتن نقش‌های مشخص و هماهنگی با نقش دیگر سازمان‌ها، کاری از پیش نمی‌برد. موضوع پایانی، فقدان هماهنگی کارکردی بین سازمان‌هاست. اگرچه مصوبه شورای شهر سازمان‌هایی مثل وزارت بهداشت، آموزش و پرورش، سازمان‌های غیردولتی و شهرداری را به عنوان اعضای کمیته تعریف کرده، اما متاسفانه جز شهرداری که عمده کارها روی دوش آن است، بقیه سازمان‌ها نقشی در این زمینه ندارند و اگر هم دارند، مستقل عمل می‌کنند و ارتباطی با طرح تهران شهر بدون دخانیات ندارد. البته بخش اعظم این فقدان هماهنگی، به فقدان تفکیک کارکردی و کارویژه‌های هر سازمان در اجرای طرح برمی‌گردد. ارائه چاره برون‌رفت و توضیح اقداماتی در جهت حرکت تهران به سمت شهر بدون دخانیات، مجال دیگری را می‌طلبد که در فرصت مناسب به آن پرداخته خواهد شد. اما واقعیت این است که تحقق شهر بدون دخانیات، نیازمند عزم ملی از سوی مسوولان دولتی و غیردولتی و مردم است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها