به گفته مسجدی، اگر دولت حساس و مردم آگاه نشوند به زودی مصرفکنندگان قلیان و سیگار با مرگ زودرس مواجه میشوند
فریاد میزنیم دخانیات مرگآور است
مبارزه با دخانیات، شاید یکی از قدیمیترین فعالیتهای مدنی باشد که با پشتکار مردم شکل گرفته و حالا قدمتی چند دهساله دارد. به گفته دکتر محمدرضا مسجدی، دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات در ایران اگر مبارزه با دخانیات در اولویت برنامههای دولت قرار نگیرد باید منتظر فاجعه شیوع بیماریهای صعبالعلاج در ایران باشیم.
مبارزه با دخانیات، شاید یکی از قدیمیترین فعالیتهای مدنی باشد که با پشتکار مردم شکل گرفته و حالا قدمتی چند دهساله دارد. نه در ایران بلکه در کشورهای توسعهیافتهای چون آمریکا و انگلیس نیز این فعالیت مردمی بیش از 40 سال است که آغاز شده و حالا به گفته متخصصان کمکم به بار مینشیند. بیماری واگیردار مصرف دخانیات آنقدر ساده از فردی به فرد دیگر منتقل شده که حالا بهعنوان معضل بزرگ جهان شناخته میشود. هرچند دولتها و سازمانها وقتی با عواقب وحشتناک و غیرقابل جبران دخانیات مواجه شدند از شروع برنامههای ویژه برای ریشهکنی این بیماری خبر دادند. اما واقعیت اینگونه نبود و نیست و همچنان این بیماری مهلک در سراسر دنیا قربانی میگیرد. قربانیهایی که به گفته سازمان بهداشت جهانی شاید با کمی نادیده گرفتن سود اقتصادی دخانیات و پرهیز دولتها از سرمایهگذاری اقتصادی در این بازار مرگ بر اثر مصرف دخانیات خانه آخر زندگیشان نبود. ایران نهتنها از این سریال جدا نیست، بلکه وضعیت مصرف دخانیات در کشور اسفبار است و به گفته دکتر محمدرضا مسجدی، دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات در ایران اگر مبارزه با دخانیات در اولویت
برنامههای دولت قرار نگیرد باید منتظر فاجعه شیوع بیماریهای صعبالعلاج در ایران باشیم.
جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات در سال 1362 تاسیس شده است، از آن زمان تا امروز وضعیت برنامههای مبارزه با این سوءمصرف را چگونه میبینید؟
کشورهای پیشرفته همانند آمریکا و انگلیس که بیش از 40، 50 سال است که برنامههای مبارزه با استعمال دخانیات را در اولویتهای خود قرار دادهاند امروز میتوانند تا حدودی از موفقیت آن صحبت کنند و از آمار تاثیرگذاری فرهنگ کاهش مصرف دخانیات در میان خانوادهها و جوانان حرف بزنند. اما در ایران به جرات میتوان گفت که برنامههای فراگیر برای کاهش مصرف شاید نزدیک به 20 سال است که به جریان افتاده است.
با همین شرایط آیا اجرای این برنامهها را تاکنون موفقیتآمیز میدانید؟
بله، اگر شرایط و وضعیت برنامههای اجرایی را در ایران ببینیم؛ برنامههای مبارزه با استعمال دخانیات پیشبرنده بودهاند و توانستهاند تلاشی برای تغییر وضعیت موجود داشته باشند. در همین راستا میتوان به قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات مصوب سال 1385 اشاره کرد. قانونی بسیار جامع و مناسب که اتفاقاً در نگارش آن تلاش شد جزییات آسیبزننده به مبارزه و رفتارهای فرهنگساز برای جلوگیری از مصرف دخانیات در آن به خوبی دیده شود.
همین قانونی که نام میبرید هماکنون چقدر اجرا میشود؟
خب، متاسفانه باید بگویم نهادهای اجرایی که اتفاقاً هنرپیشههای اصلی مفاد این قانون هستند آن را جدی نمیگیرند و اجرا نمیکنند. اصل ماجرا این است که باید با نگاه به فرهنگ و فرهنگسازی کاهش مصرف را نهادینه کنیم. خب متولی فرهنگ در کشور کیست؟ دولت و سازمانهای دولتی که اتفاقاً هیچ توجه و نگاهی به فرهنگ ندارند. سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین نهاد فرهنگساز ایران نهتنها به جزییات قانون برای جلوگیری از مصرف دخانیات توجه نمیکند، بلکه حتی برای آن تبلیغ میکند. کدام سریال یا فیلم تلویزیونی را میتوانید مثال بزنید که در آن مصرف دخانیات ترویج نشود؟ اتفاقاً با همین نگاه نمایندگان مجلس در آن قانون جریمه نقدی و برخورد جدی با خاطی در نظر گرفتند و عملاً ترویج و به تصویر کشیدن مصرف دخانیات را تخلفات بزرگ دانستند و رسماً در ماده سوم این قانون آوردند: «هر نوع تبلیغ، حمایت، تشویق مستقیم و غیرمستقیم یا تحریک افراد به استعمال دخانیات اکیداً ممنوع است.» با استناد به همین ممنوعیت در ماده دهم این قانون انجام هرگونه تبلیغات جرم
شناخته شد و برای آن مجازات از 500 هزار ریال تا 50 میلیون ریال جزای نقدی در نظر گرفته شد.
اما همکاری نیست. در کنار این نهادها میتوانم اشاره کنم به وزارت صنعت، وزارت کشاورزی، اداره اصناف و... که خیلی ساده بیتوجه به این قوانین به راحتی اهداف و برنامههای خود را پیش میبرند و بار مسوولیت و خطرات غیرقابل جبران مصرف دخانیات را بر دوش وزارت بهداشت میگذارند.
شاید چون میگویند متولی سلامت کشور، وزارت بهداشت است.
متولی سلامت کشور همه نهادهای دولتی و سازمانهای سیاستگذار هستند. نمیشود که هر نهاد و ادارهای بدون توجه به اهداف توسعه فعالیت کند و سپس از وزارت بهداشت توقع معجزه داشته باشد. عوارض مصرف دخانیات و تاثیرات آن بر روی شش، ریه و قلب آنچنان غیرقابل جبران است که هماکنون وزارت بهداشت میلیونها تومان باید هزینه مراقبت از بیمارانی را که دچار سکته قلبی و سکته مغزی شدهاند بپردازد. در حالیکه با کمی تدبیر میشد از سرعت بروز فاجعه جلوگیری کرد و با همراهی و همکاری از میزان خسارات آن کم کرد.
هماکنون میزان مصرف دخانیات در میان ایرانیها چگونه است؟
سه درصد زنان ایرانی و 28 درصد مردان ایرانی مصرفکننده سیگار هستند. اما فاجعه آمار روبهافزایش مصرف قلیان در کشور است که آخرین آمار نشان میدهد 25 درصد زنان و 18 درصد مردان ایرانی مصرفکننده قلیان هستند. این آمار وحشتناک را باید در کنار کاهش سن مصرف بگذارید و به فاجعهبار بودن آن پی ببرید. آخرین بررسیهای جمعیت نشان میدهد سن مصرف دخانیات در ایران به 13 سال رسیده است. یعنی یک نوجوان ایرانی در دوره اول راهنمایی دخانیات را امتحان کرده و کمکم به مصرفکننده آن تبدیل شده است.
با این وضعیت هیچ راهی به غیر از افزایش حساسیت دولت نسبت به وضعیت مصرف دخانیات در کشور وجود ندارد.
همه تغییرات در دنیا با تغییر در ساختار فرهنگ عمومی کشورها ایجاد میشود. نهادهای متولی فرهنگ که مطابق قانون روسای ستاد مبارزه با استعمال دخانیات هستند هیچ حساسیت و نگرانی نسبت به ساخت فیلمها و سریالهای تلویزیونی ندارند. در همه این برنامهها حداقل یکنفر یا سیگار مصرف میکند یا پاکت سیگار بخشی از جزییات صحنه آنهاست. یعنی هرچقدر هم نهادهای مردمی یا حتی شهروندان برای کاهش مصرف دخانیات برنامهریزی کنند، همان جوان شب که وارد خانه میشود سریالی را میبیند که سوپراستار آن مشغول روشن کردن سیگار است. بهتازگی سریال شهرزاد که یکی از پرطرفدارترین تولیدات شبکه خانگی بود مورد توجه همه خانوادهها قرار گرفت که متاسفانه وضعیت مصرف دخانیات و ترویج استفاده از سیگار در آن فاجعهبار بود، برای همین جمعیت در نامهای رسمی به کارگردان خوشنام این سریال یادآوری کرد: «متاسفانه شاهد صحنههای مصرف مواد دخانی توسط شخصیتهای مثبت و منفی بازیگران هستیم. این صحنهها برای مخاطب خصوصاً کودکان و نوجوانان (دختر و پسر) به
دلیل حضور افراد مشهور و شناختهشده جذاب خواهد بود، لذا از آن برادر بزرگوار که مسوولیتی سنگین در قبال جامعه دارید، درخواست میشود برای آگاهسازی از مضرات مصرف مواد دخانی که متاسفانه دروازه ورود به دیگر اعتیادهاست و عدم تشویق ناخواسته جوانان و خانوادهها، استعمال مواد دخانی را در کلیه صحنهها حذف فرمایید.» در کنار همین نامه هم در نامهای جداگانه خطاب به وزیر ارشاد به ایشان موضوع قانون جامع مبارزه با دخانیات یادآوری و از ایشان درخواست شد که حساسیت بیشتری نسبت به تولیدات تصویری داشته باشند.»
با این توضیحات، پیش از فرهنگسازی برای مردم باید دولت و نهادهای دولتی را خوب آگاه کرد.
بله، رئیسجمهور رئیس شورای سلامت و امنیت غذایی کشور است. یعنی کافی است مبارزه با مصرف دخانیات در اولویت این شورا قرار گیرد و رئیسجمهور به همه نهادهای دولتی دستور دهد تا همه تلاش خود را برای مبارزه با شیوع مصرف دخانیات بهکار گیرند. آنوقت وزارت بهداشت تنها نیست و وزارت صنعت و وزارت کشاورزی و دیگر نهادهای مسوول میتوانند پابهپای هم برای تغییر فرهنگ عمومی و تغییر علایق و گرایش مردم به مصرف دخانیات گام بردارند و به سرعت تاثیر آن را در فضای عمومی جامعه ببینند. اما امروز نهتنها این اتفاق نمیافتد بلکه وقتی کشورهای خارجی برای سرمایهگذاری وارد ایران میشوند ابتدا به فکر سودآوری ساخت و بهرهبرداری از کارخانههای دخانیات هستند. در آخرین سفر هیات دیپلماتیک ژاپن، یکی از مهمترین قراردادهایی که بسته شد سرمایهگذاری در صنعت سیگار در ایران بود. در صورتی که در ابتدا نهادهای دولتی از راهاندازی شرکتهای خودروسازی یا ورود صنعت پیشرفته این کشور صحبت کردند. طبیعی است دولت در جریان این موضوع هست که بهطور طبیعی
سود اقتصادی بازار تولید سیگار به جیب ژاپن و بعد هم آمریکا میرود و ضرر و زیان و افزایش مصرف و شیوع بیماریها نصیب ایرانیها میشود.
آیا پیش از اینکه قراردادها نهایی شود، شما اطلاع داشتید؟
شنیده بودیم که پیشرفتهایی در مذاکرات برای این سرمایهگذاری انجام شده است.
خب با این آگاهی آیا نمیتوانستید راهی را در پیش بگیرید که به قرارداد نرسد یا دولت شکل دیگری با موضوع برخورد کند؟
جمعیت مبارزه با مصرف دخانیات یک نهاد مردمی است. نهاد مردمی هم برای فریاد زدن و هشدار دادن فعال است و باید تلاش کند که با این صداها کمکم فرهنگ تغییر کند. به هر حال ما فریاد زدیم که راهاندازی و تولید سیگار در ایران نه سود اقتصادی دارد و نه بهرهبرداری مالی، برای اینکه عواقب آن و افزایش شیوع مصرف دخانیات خسارتی بس هنگفت و غیرقابل جبران به کشور وارد میکند که عملاً سود را نصیب کشورهای دیگر میکند. هشدارها داده شد. الان باید صبر کنیم تا شرایط فرهنگی تغییر کند و مردم پذیرای این نوع فعالیتها در ایران نباشند.
شما در این سالها بارها بر افزایش مالیات سیگار و سپس تاثیر آن بر کاهش مصرف صحبت کردید، آیا پس از تصویب این قانون در مجلس و اجرایی شدن آن، هماکنون تاثیری دیدهاید؟
این پیشنهاد مخصوص ایران نیست. همه کشورها سالهاست که این کار را انجام میدهند و بسیار موفق بودهاند و در مواقعی توانستهاند تا 10 درصد جمعیت مصرفکننده را کاهش دهند. خب طبیعتاً در ایران هم این موضوع در طول زمان میتواند به ما تا هشت درصد در کاهش مصرفکننده کمک کند.
اما ورود سیگار یا فروش آن از مجاری قانونی یک راه است، در حالیکه بیشتر این مواد از راههای قاچاق وارد ایران میشود. برای این شیوه آیا راهحلی پیشبینی کردهاید؟
زنجیره مبارزه متصل به هم است؛ نمیتوان یک نقطه را درست کرد و از نقطهای دیگر غافل شد. وقتی مصوب شده که مالیات از تولیدکننده یا واردکننده دریافت شود خب به همان نسبت هم باید سختگیری در مرزها یا مبارزه با قاچاق هم افزایش پیدا کند. وقتی به گزارش منابع رسمی کشور 30 درصد همه اموالی که در کشور وجود دارد قاچاق است، نمیتوان انتظار داشت که سیگار از این داستان جدا باشد. حتی به اعتقاد من وضعیت سیگار بسیار بدتر از این اعداد و ارقام رسمی است. در کنار سیگار هماکنون بازار تشنهای برای تجارت قلیان وجود دارد که بسیار عادی و از مبادی رسمی وارد کشور میشود. تجهیزات و دخانیات مورد مصرف قلیان کاملاً متنوع و در انواع و اقسام در بازار موجود است. این نشان میدهد سودآوری در این بازار وجود دارد و درهای ورود هم برای آنها باز است. خب برای کنترل دقیقاً باید همه این نکتهها را در نظر داشت. وقتی همه این مواد در دسترس است و با هزاران قیمت متفاوت میتوان آن
را بهدست آورد چگونه میتوان انتظار داشت که همه برنامههای مبارزه به خوبی اجرا شود و نتیجه مطلوب داشته باشد.
بعد فرض کنید همه این مبادی کنترل شد و به نقطه مطلوب رسید، وقتی صداوسیما هیچ علاقهای به ورود به این حوزه ندارد و برای مبارزه با مصرف دخانیات تلاشی نمیکند، هرچه رشتهای پنبه میشود. چون کافی است جوان در همان تلویزیون هنرپیشه مورد علاقهاش را ببیند که در حال مصرف قلیان یا سیگار است.
یعنی شما هماکنون وضعیت مصرف قلیان را نگرانکنندهتر از سیگار میدانید؟
قلیان در ایران امروز تبدیل به فاجعه شده است. هماکنون خانوادههایی وجود دارند که همه اعضای خانواده آن را مصرف میکنند. کافی است گاه تعطیلات و مناسبتهایی را که خانوادهها در فضای عمومی حضور دارند، بررسی کنید. تقریباً همه خانوادهها قلیان به همراه دارند و اگر همه اعضای خانواده مصرف نکنند، حداقل یکی از اعضای خانواده مصرفکننده آن است. این یعنی برای فرهنگسازی و مبارزه با مصرف قلیان باید سالها تلاش کرد تا کمکم خانوادهها را از این مصیبت جدا کرد. جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات سالهاست نسبت به عوارض و وضعیت مصرف قلیان در کشور فریاد میزند تا شاید دولت، مجلس و قوه قضائیه نسبت به آن واکنش نشان دهند و راههای رسیدن به آن را برای جوانان و شهروندان کم کنند.
تاثیرات قلیان را جبرانناپذیرتر از سیگار میدانید؟
هر دو بسیار مخرب هستند و تاثیرات آنها غیرقابل جبران است. مرگ زودرس، سکته قلبی و مغزی، سرطان و انواع بیماریهای ریوی، محصول استعمال این دو ماده دخانی بسیار خطرناک است. اما وقتی از تاثیر قلیان صحبت میشود، یعنی چهار هزار ماده خطرناک موجود در سیگار در قلیان به 7500 ماده میرسد. سم خالصی که امروز مایه تفریح جوانان و خانوادهها شده، بهزودی و در صورت کنترل نشدن فاجعهای به بار میآورد. نه برای ایران بلکه هر کشوری که به کنترل و برنامههای پیشگیریکننده و فرهنگسازی برای کاهش مصرف فکر نکرده باشد.
نیروی انتظامی و پلیس در این زمینه با شما و وزارت بهداشت همکاری میکنند؟
براساس آمار رسمی اصناف بیش از هشت هزار واحد در کشور وجود دارند که بدون هیچ مجوزی قلیان سرو میکنند. بهغیر از این تعداد، تقریباً بیشتر سفرهخانهها و رستورانهای سنتی قلیان سرو میکنند و به هیچ مرجعی پاسخگو نیستند.
پس مشخص است طرحهای ضربتی و برخورد با این مراکز پاسخگو نبوده است؟
روش برخورد و بستن این مراکز است. اما راهحل این نیست. باید فرهنگ تغییر کند. فرهنگ عمومی است که آنچنان در شرایط زندگی نهادینه میشود که مسوول همان سفرهخانه و رستوران خود از سرو قلیان یا دخانیات جلوگیری میکند. تا وقتی فرهنگ ساخته نشود هیچکدام از این برخوردها تغییری در وضعیت ایجاد نمیکند.
برای این فرهنگسازی آیا با نهادهای آموزشی وارد مذاکره شدهاید؟
بله، هماکنون طرحی را وزارت علوم با همکاری جمعیت تدوین کرد و بهطور آزمایشی در سال تحصیلی گذشته در بعضی دانشگاهها اجرا شد و در سال تحصیلی جدید در همه دانشگاهها اجرا میشود. این طرح «دانشگاه بدون دخانیات» نام دارد که مصرف و استعمال هر نوع دخانیات در فضاهای آموزشی، حتی فضاهای باز و حیاطها ممنوع شد، همچنین فروش و عرضه مواد دخانی در بوفهها و فروشگاههای دانشگاهی ممنوع شد. علاوه بر این قرار شد تفاهمنامهای برای کاهش مصرف دخانیات در خوابگاههای دانشگاهها هم برنامهریزی شود که با کاهش مصرف به سوی حذف دخانیات در زندگی دانشجویان پیش برویم. در کنار این ممنوعیتها هم قرار است یکسری واحدهای درسی در نظر گرفته شود تا از مضرات دخانیات و تاثیرات آن در آینده صحبت شود.
آماری از مصرف دخانیات در دانشگاهها دارید؟
متاسفانه آمار دقیق ندارم، اما طبق گزارشهایی که وزارت علوم اعلام کرده است، مصرف سیگار و قلیان در خوابگاهها بسیار زیاد و نگرانکننده است.
وقتی شما سن مصرف دخانیات را 13 سال عنوان میکنید بنابراین مصرف دخانیات در مدارس هم باید بسیار نگرانکننده باشد، آیا از آن هم آماری دارید؟
آمار و اعداد میزان مصرف در مدارس و حتی گرایش مصرف جوانان (به تفکیک جنسیت) به وزارت آموزش و پرورش ارائه شده و همه مسوولان در جریان هستند.
با این وجود هنوز برنامهای برای کنترل آن ندارند؟
وقتی صحبت از فرهنگسازی میشود، دقیقاً یعنی باید دورههای آموزشی از دبستان آغاز شود که به وسیله فرزندان وارد خانواده شود و کمکم با جامعهای با فرهنگ تغییریافته روبهرو شویم. به هر حال بعد از پیگیریهای جمعیت مبارزه با دخانیات قرار است از سال آینده طرح ویژه «پاد» (پیشگیری از استعمال دخانیات) در مدارس شهرستان ورامین اجرا شود تا پس از برآورد نتایج آن فراگیر و در همه مدارس ایران اجرا شود.
آیا مصرف دخانیات در منطقه ورامین زیاد بوده که آن منطقه انتخاب شده؟
خیر، به دلیل فضای عمومی و استقبال شدید نهادهای مسوول در آن منطقه است. امامجمعه، فرماندار و رئیس آموزش و پرورش آنقدر پیگیر و مشتاق برای اجرای این برنامه بودند که سرانجام قرار شد این طرح ابتدا در آنجا آغاز شود.
آیا آمار مشخصی وجود دارد که استان یا شهری در ایران عاری از دخانیات باشد؟
فقط روستای بلبلآباد در استان هرمزگان است که با تلاش مردمی و همکاری آنها فرهنگ بومی منطقه تغییر کرد و هماکنون بیش از 10 سال است که هیچیک از اهالی روستا نه سیگار مصرف میکنند و نه قلیان. حتماً خوب میدانید که قلیان در مناطق جنوب کشور بسیار فراگیر است، 10 سال قبل وقتی یک روحانی برای تبلیغ ایام ماه رمضان به آن روستا میرود از مضرات سیگار و قلیان صحبت میکند و بعد از آن راهنماییها مردم روستا تصمیم میگیرند در یکروز همه قلیانهای خود را بشکنند و سپس به اهالی دیگر روستاها اعلام میکنند که ازدواج متقابل با خانوادههایی که دخانیات مصرف میکنند انجام نمیدهند و با همین رویه و تغییر فرهنگ توانستند 10 سال منطقه خود را عاری از دود و دخانیات کنند. به غیر از این منطقه همه شهرها و استانهای کشور به یک میزان درگیر این فاجعه هستند.
دیدگاه تان را بنویسید