چرا فرصتهای صنعت مد در ایران، به تهدید تبدیل شده است؟
شیطان پرادا میپوشد
تنها، عنوان «پرونده عنکبوت ۲» کافی است تا تصویری از یک فعالیت مجرمانه وحشتناک در ذهنتان شکل بگیرد! چیزی شبیه به خفاش شب، قتلهای سریالی و امثال آن.
تنها، عنوان «پرونده عنکبوت 2» کافی است تا تصویری از یک فعالیت مجرمانه وحشتناک در ذهنتان شکل بگیرد! چیزی شبیه به خفاش شب، قتلهای سریالی و امثال آن. کمی فراتر از تیتر را که بخوانید اما، متوجه میشوید قتل و غارتی در کار نیست؛ از میان 170 نفر که در حوزه مدلینگ، مزون، آتلیه و عکاسی فعال بودهاند هفت نفر که فعالیتهای مخفی خود را در صفحه اینستاگرامشان به نمایش گذاشتهاند، تحویل مراجع قانونی شدهاند. شگفتآور آنکه در میان دستگیرشدگان نام الهام عرب به چشم میخورد. مدلی که سال گذشته رسماً به برنامه ماه عسل دعوت شد تا برای مخاطبان روزهدار، از حرفه متفاوت خود به عنوان پوزر عروس بگوید! این بار، الهام عرب به عنوان «مجرم» میهمان برنامه خبری صدا و سیما میشود تا ضمن اظهار ندامت از ورود به عرصه مدلینگ، از پس و پنهان این دنیای عنکبوتی بگوید و جوانان را از گرفتار شدن در دام شیاطین دنیای مد منع کند.
مسوولان در تشریح دستگیریهای اخیر به سخن میآیند. سخنگوی قوه قضائیه جرم این هشت نفر را اشاعه فحشا، ترویج فساد و اقدام علیه آبروی مردم اعلام میکند. دادستان تهران نیز در تکمیل اطلاعات پرونده میگوید ظرف دو سال گذشته 50 آرایشگاه، 50 مزون و 50 آتلیه تحت نظارت شاخه قضایی درآمدهاند و صفحات مرتبط با آنها در شبکههای اجتماعی بسته شده است.
آنچه از شبکههای اجتماعی برمیآید اما، نشان میدهد تب مدلینگ تندتر از آن است که با دستگیری چندنفر پاشویه شود. سرپرست دادسرای جرائم ویژه رایانهای در گفتوگوی ویژه خبری سیما میگوید 20 درصد از فضای شبکه اینستاگرام در اختیار چرخه مدلینگ است و مهمتر از آن، همین 20 درصد، 60 درصد از فالوئرهای اینستاگرام را به خود اختصاص داده است. بابایی، دلیل رصد این فضا و دستگیریهای اخیر را مواجهه ضابطین با ایجاد و القای مسائل غیراخلاقی، غیردینی و بیبند و باری در این بستر اعلام میکند و میگوید وظیفه دستگاه قضایی است که با افرادی که به صورت سازمان یافته و گسترده در این عرصه فعالیت میکنند، برخورد کند.
حالا، فعالان دنیای مد زیرزمینی- دستکم تا مدتی- ناچارند دست و پایشان را جمع کنند. صفحههای اینستاگرامی مدلها بسته میشوند و سالنها و مزونها، بیسر و صدا بدون تبلیغ، به مشتریان کنونی بسنده میکنند تا شاید ... آبها از آسیاب بیفتد. اما آیا این پایان راه دنیای آشفته مد و مدلینگ در ایران است؟ آیا عطش سیریناپذیر برای مد که از دکوراسیون منزل تا ظرف و ظروف آشپزخانه گرفته تا کیف و کفش و لباس و شال را لحظهای رها نمیکند، فرو مینشیند؟ مد یک صنعت است؛ آشکار یا پنهان، قانونی یا زیرزمینی، هر چه هست صنعتی است با فرصتها و قابلیتهای فراوان برای درآمدزایی، سودآوری، ایجاد اشتغال، ترویج خلاقیت و ورای این همه، توان رقابت در بازار جهانی. دو دهه برخورد با این صنعت تاکنون چه رهاوردی داشته است جز آنکه آن را به یک فعالیت زیرزمینی تبدیل کرده؛ فعالیتی که حالا باید پروندههای عنکبوت 3 و 4 و 5 و شاید 100 شکل بگیرد تا با پیامدهای ناخوشایند آن برخورد شود. دنیای واقعی مد اما، حرفهای دیگری برای گفتن دارد.
صنعت تریلیوندلاری
برخلاف باور عموم که صنعت مد را در «کت واک» روی استیج یا عکسهای آنچنانی از مدلها خلاصه میکند، در دوران تجارت جهانی، رانویها و شوهای مدولباس تنها بخش کوچکی از صنعتی تریلیوندلاری است که در دل خود دنیایی از مشاغل را جای داده است. در این دنیای بزرگ صدها موسسه و شرکت و آژانس از مرحله طراحی تا تولید و فروش کفش و کیف و لباس مشغول کسب و کار هستند. برندها، خردهفروشان، صادرکنندگان، مشاوران، طراحان، موسسات قانونگذاری و استانداردسازی، کمپانیهای ارزیابی و اعطای گواهینامه، تولیدکنندگان، عرضهکنندگان، آژانسهای تبلیغاتی و بازاریابی (در سطح ملی، منطقهای و جهانی) و حتی مراکز آموزش دانشگاهی طراحی پارچه و لباس تنها بخشی از فعالان عرصه مد هستند. به این همه، مدلهای تجاری، مجلات مد، عکاسان مدلینگ و آرایشگاهها و مزونهای کوچک و بزرگ را نیز بیفزایید.
ارزش بازار جهانی مد، سه تریلیون دلار (3000 میلیارد دلار) تخمین زده میشود که معادل دو درصد تولید ناخالص ملی جهان (GDP) است. بخشهای زیر پیشگامان کسب درآمد در بازار جهانی مد هستند:
■ ارزش صنعت پوشاک زنان، 621 میلیارد دلار
■ ارزش صنعت پوشاک مردان، 402 میلیارد دلار
■ ارزش خردهفروشی بازار پوشاک لوکس، 4 /339 میلیارد دلار
■ ارزش خردهفروشی جهانی لباس کودکان، 186 میلیارد دلار
■ کفشهای ورزشی با ارزشی معادل 4 /90 میلیارد دلار
■ و صنعت لباس عروس با 57 میلیارد دلار.
در کنار ارزش بازار، فرصت اشتغال در بخش مد نیز یکی دیگر از مهمترین مزایای این صنعت به شمار میرود. در سال 2014 میلادی، تعداد افراد شاغل در بخش تولید پوشاک 8 /24 میلیون نفر و در بخش تولید منسوجات 33 میلیون نفر بوده است؛ یعنی تنها در دو بخش از صنعت مد حدود 58 میلیون نفر در سراسر جهان مشغول به کار بودهاند.
روزانه دهها کمپانی جدید به این صنعت سه هزارمیلیاردی وارد میشوند؛ گرچه اکثر این شرکتها ناشناس باقی میمانند و تنها تعداد کمی از بازیگران سرشناس جایگاه خود را در صحنه حفظ میکنند. نایک، که یکی از بزرگترین کمپانیهای تولیدکننده لباس و لوازم ورزشی جهان است در سال 2015 درآمدی معادل 6 /30 میلیارد دلار را به جیب مالکان خود سرازیر کرد و ارزش آن در بازار اکنون نزدیک به 105 میلیارد دلار برآورد میشود. پس از نایک، دومین کمپانی مد دنیا (Fast- fashion) ایندیتکس اسپانیایی است که ارزش بازار آن حدود 104 میلیارد دلار است و مالکیت غولهایی مانند زارا، پولاند بئر و استرادی وریوس را بر عهده دارد. درآمد سالانه این کمپانی نیز نزدیک به 24 میلیارد دلار است. پس از این دو برند، لوییویتون موه اونسی (LVMH) فرانسوی در رتبه سوم ایستاده است. درآمد سالانه این برند در سال 2015 به 7 /40 میلیارد دلار رسید و ارزش کمپانی نیز 87 میلیارد دلار برآورد شده است. فروشگاههای زنجیرهای لوییویتون در سراسر دنیا برندهای مطرحی مانند فندی و دیور را نیز به فروش میرسانند. لوییویتون نه فقط در حوزه پوشاک بلکه در تولید نوشیدنی و قایقهای تفریحی لوکس
هم دستی دارد. تیجِیمکس آمریکایی، اچ اند ام سوئدی و برند هِرمِس فرانسوی سه غول دیگر دنیای مد هستند که در مقامهای بعدی این صنعت ایستادهاند و مدعیان بنام صنعت فشن هستند.
بد نیست بدانید در حالی که برندهای مطرح و پردرآمد دنیا در آمریکا و اروپا شکل گرفتهاند، چین بزرگترین صادرکننده پوشاک جهان است. صادرات پوشاک این کشور در سال 2014، به 265 میلیارد دلار رسید. هند، ایتالیا، ترکیه و بنگلادش پس از چین در فهرست بزرگترین صادرکنندگان پوشاک قرار دارند و روی هم، 4 /54 درصد تجارت جهانی پوشاک را به نام خود رقم زدهاند.
این قطار بیتوقف
افت و خیزهای اقتصاد جهانی در بسیاری عرصهها و به ویژه در زندگی روزمره مردم قابل لمس است. صنایع و کسب و کارهای بسیاری در یک دهه گذشته با شرایط غیرمنتظره و ناگزیری مواجه شدهاند و به خاطر ازدست دادن سرمایه یا کاهش چشمگیر تقاضا عرصه را به رقبای بزرگتر واگذار کردهاند و رفتهاند. در این میان اما، به نظر میرسد به چهره صنعت مد و مدلینگ کمترین خدشه وارد شده است. با وجود اقتصاد نامطمئن و بیثبات جهان، دنیای مد و مدلینگ همچنان رو به پیشرفت است. استیجها همچنان برپاست، طراحان همچنان دست به قلماند و چرخ کسب و کار تولیدکنندگان پوشاک همچنان میچرخد. شاید به این دلیل که هیچکس نمیتواند در برابر رایحه فریبنده مد خویشتنداری کند.
بدون تردید در سالهای اخیر این تجارت هم کوچک شده است. بسیاری از طراحان کوچک، شوهای خود را لغو کردند و دیگران، از تعداد یا بزرگی نمایشهای زنده خود کاستند. طراحانی هم که به ارائه کلکسیونهای سنتشکنانه و پرریسک و متفاوت شهرت داشتند به طراحی لباسهای سادهتر و عمومپسندتر روی آوردند و برای کاهش هزینهها کلکسیونهای خود را کوچکتر کردند. اما در مجموع، این بخش از کسب و کار همچنان رونق خود را حفظ کرده است. تنها در ایالات متحده، تعداد افرادی که به عنوان طراح مد مشغول به کار هستند در یک دهه گذشته 50 درصد افزایش پیدا کرده است. این طراحان بهطور متوسط سالانه بیش از 73 هزار دلار درآمد دارند.
واقعیت اینجاست که صنعت مد تنها وابسته به طراحان و شوهای پوشاک نیست. مدلینگ هم مثل سایر بخشهای این صنعت، درآمدزا و پرطرفدار است و البته مانند آنها از سیاست و اقتصاد جهانی تاثیر میپذیرد. کارشناسان به دورنمای این بخش از صنعت مد نیز امیدوارند و میگویند باوجود شرایط ناپایدار اقتصادی در سراسر جهان مدلها هنوز هم یکی از پردرآمدترین حرفههای دنیا را دارند و از امنیت شغلی مناسبی برخوردار هستند. دلیل این پیشبینی کاملاً واضح است؛ رابطه انکارناپذیری بین صنعت پوشاک و تبلیغات وجود دارد. این صنعت برای فروش و درآمدزایی نیازمند تبلیغ است و تبلیغ در تلویزیون، مجلات و کاتالوگها هم به مدل نیاز دارد. به همین دلیل است که نیاز به مدلهای تجاری در سراسر دنیا نهتنها با کاهش روبهرو نشده بلکه افزایش نیز یافته است. در جهان، آژانسهای بسیاری، پول و وقت زیادی را صرف یافتن چهرههای جدید برای مدلینگ و آموزش آنان میکنند.
به هر ترتیب، شواهد نشان میدهد مد، به واسطه ایجاد مشاغلی با درآمد بالا و دستمزدهای کلان، تاثیر چشمگیری بر اقتصاد دارد و در اکثر کشورها، این صنعت نقطه روشنی برای پیشرفت اقتصاد نوآورانه تلقی میشود.
بازار بکر مُد اسلامی
سال 2002 میلادی را شاید بتوان نقطه عطفی در دنیای مد اسلامی دانست؛ زمانی که انس سیلوود (Anas Silwood) در انگلستان، نخستین سایت فروش الکترونیک مد اسلامی را با نام «شکر» راهاندازی کرد تا به یاری مسلمانانی بیاید که در اروپا به دنبال پوشش اسلامی مطابق روز بودند. این، آغاز یک موفقیت بیسابقه بود؛ فروش سایت به طرز شگفتآوری بالا رفت و «شکر» دامنه فعالیت خود را تا آمریکا، خاورمیانه و شمال آفریقا گسترش داد. سیلوود، را اینک پیشگام بازار مد اسلامی میدانند. Modanisa پلتفورم تجارت الکترونیکی که در ترکیه فعالیت میکند نیز یکی دیگر از بازیگران صنعت مد اسلامی است. این سایت که در سال 2012 راهاندازی شده است لباسهای اسلامی را به 60 کشور دنیا میفروشد و بیش از 200 برند مد اسلامی محصولات خود را در آن عرضه میکنند.
گزارش اقتصادی جهان اسلام (2016-2015) نشان میدهد مسلمانان سالانه 230 میلیارد دلار برای خرید پوشاک اسلامی هزینه میکنند؛ رقمی که انتظار میرود تا سال 2019 به 327 میلیارد دلار برسد و از ارزش کنونی بازار پوشاک انگلستان، آلمان و هند نیز بیشتر است. گرچه در دنیای مد تمام خریدهایی را که مسلمانان انجام میدهند مستقیماً نمیتوان به مد اسلامی ربط داد اما با افزایش تقاضا و ورود طراحان نوآور به این عرصه میتوان انتظار داشت دنیای اسلام نیز شاهد رشد صنعت مد اسلامی باشد. در چنین صنعتی، معیارهای اسلامی حرف اول را میزند.
پیشبینی میشود تا سال 2030، 29 درصد از جمعیت جهان را مسلمانان تشکیل خواهند داد. مسلمانانی که میانگین سنی آنها 30 سال (14 سال کمتر از اروپا و آمریکا) است. این اعداد و ارقام امیدوارکننده را نمیتوان نادیده گرفت. شاید به همین خاطر است که شمار قابل توجهی از طراحان و کارآفرینان در تلاشاند از این فرصت کمنظیر برای تسخیر بازار بکر و رو به رشد مد اسلامی استفاده کنند. ایده اصلی طراحانی که به این بازار وارد میشوند مشترک است: برخلاف باور غرب که تصور میکند زنان مسلمان ناگزیرند یک پوشش واحد تکراری داشته باشند و از حق انتخاب محروماند، طرحی مد اسلامی میتواند دنیایی از تنوع را به ایشان عرضه کند. زنان مسلمان نیز مانند دیگران دهها نیاز مختلف دارند، نیازهایی که با توجه به پیشرفت و تحولات جامعه افزایش پیدا میکند و دگرگون میشود. بنابراین طراحان مد اسلامی در تلاشاند برای این زنان فرصتی فراهم کنند تا ضمن پایبندی به اصول و ارزشهای اسلامی و حجاب در جامعه، محل کار و بیرون از خانه حضوری شکوهمند، به روز و باوقار داشته باشند. مد دنیای اسلام تلفیقی از فرهنگ و سنتهای ملی و ارزشهای مذهبی است، ضمن آنکه به نیازها و سلیقه شخصی
افراد احترام میگذارد.
کارآفرینان و طراحان داخلی تنها کسانی نیستند که خود را به این قطار سریع السیر رساندهاند. برندهای سرشناس بینالمللی نظیر DKNY، H&M و Uniqlo نیز اکنون کلکسیونهایی طراحی و تولید میکنند تا سهمی از بازار مد اسلامی داشته باشند. چندی پیش هم، کمپانی (D&G) از کلکسیون لباس بلند و حجاب خود رونمایی کرد و سبب شد در دنیای مد لوکس اسلامی زلزلهای رخ دهد؛ ترفند بیسابقهای که بدون تردید سایر برندهای مد نیز از آن الگو خواهند گرفت. به نظر میرسد تمامی این کارآفرینان فرصتهای بینظیر بازار پرمشتری جهان اسلام را درک کردهاند.
سالهاست مصرفکنندگان مسلمان به نظر منفعل و فاقد حق انتخاب آمدهاند اما اکنون، این شور و اشتیاق دنیای مد برای پاسخگویی به نیازهای مسلمانان نشان میدهد تصویر پیشین در حال دگرگونی است. در حالی که دنیای غرب از فرصتهای این بازار آگاه است و عزم خود را برای تسخیر آن جزم کرده، به نظر میرسد ایران، کشوری که میتواند پایتخت مد اسلامی باشد از درک واقعی ارزش بازار مد غافل مانده است.
صنعتی که با تحدید، سامان نمیپذیرد
از آغاز دهه 80 در کشور، با بهبود شرایط اقتصادی و گسترش فناوری اینترنت، توجه و گرایش جامعه به مد - که در دو دهه قبل راکد مانده بود- افزایش چشمگیری پیدا کرد. همزمان، تولیدکنندگان داخلی نیز سعی کردند با جدیدترین الگوها (به ویژه در حوزه پوشاک بانوان) همراه شوند و اشتیاق مصرفکنندگان داخلی را برای همگامی با مد جهانی بیپاسخ نگذارند اما بخت یارشان نبود!
نبود سازوکارهای حرفهای و قانونی مناسب و ناهمخوانی الگوهای ملی-مذهبی با دنیای مد سبب شد بیسر و سامانی گریبان این صنعت را بگیرد. این آشفتگی در اواخر دهه 80 دولت را ناچار به ورود کرد و آن را واداشت تا با متولیگری در صنعت مد آن را به سمت و سوی مورد نظر خود هدایت کند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسوول ساماندهی مد و لباس شد و کارگروهی برای آن راهاندازی کرد. بنیاد ملی مد و لباس هم آغاز به کار کرد تا با شیوههایی از جمله برگزاری جشنوارههای مختلف، مروج و حامی صنعت بومی پوشاک و مد باشد. برخی از برندهای مطرح پوشاک نظیر ایکات و نوین چرم هم در میان اما و اگرها و باید و نبایدهای بسیار کوشیدند از چهرههای سینمایی به عنوان مدل تبلیغات خود استفاده کنند. اما این همه، به سرانجام امیدوارکنندهای نینجامید.
اندکی بعد، جشنواره «زنان سرزمین من» که قرار بود امکان برگزاری نمایش زنده لباس را فراهم کند در پی اختلاف نظر وزارت ارشاد با مرکز امور زنان و استانداری به تعطیلی کشیده شد. با وجود حمایتهای قانونی که از این صنعت میشد اما، محدودیتها و ممنوعیتهایی که ریشه در فرهنگ و اعتقادات مذهبی جامعه داشت سبب شد بخش عمدهای از فعالیتهای دنیای مد نظیر مدلینگ، شوی لباس، عکاسی و آتلیه به خفا رانده شود و صنعت مد، نیمه پنهان دیگری پیدا کرد؛ نیمهای که چندان روشن نبود. در این نیمه، حالا صنعتی شکل گرفته است که مالیات پرداخت نمیکند، از استانداردهای ملی و جهانی فاصله دارد، وقعی به ارزشهای عرفی و اخلاقی نمیگذارد و از همه مهمتر به دلیل نبود نظارت، امنیت اخلاقی مدلهای جوانی را که به شوق دیده شدن و کسب شهرت به این دنیا پا میگذارند در معرض خطر قرار میدهد.
واقعیت آن است که صنعت مد به خودی خود مشکلآفرین نبوده و نیست، اما قوانینی که به جای حمایت از این تجارت محدودیتهای بسیاری برای دستاندرکاران آن ایجاد کرد باعث شد رشد صحیح آن متوقف شود. صنعتی که از امکان تبلیغ و ترویج در دنیای واقعی محروم بود به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی پناه برد تا بتواند آنجا، به حیات خود ادامه دهد و این روزها، بروز ناهنجاریهایی که ارزشهای اعتقادی و فرهنگی کشور را زیر سوال میبرد مسوولان را بر آن داشته تا با برخوردهای جدی و قضایی، دنیای زیرزمینی صنعت مد را هم تعطیل کنند. هرقدر تحدیدها بیشتر میشود، به اشتیاق پنهانکاری میافزاید. شناخت درست بازار و نیازهای آن، بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای طراحی و تولید و آموزش رسمی مد و مدلینگ، سادهترین راهکارهایی است که میتواند به این صنعت جانی دوباره ببخشد و حتی افقهای جدیدی به روی طراحان و تولیدکنندگانی باز کند که میتوانند از پیشگامان مد اسلامی باشند. شاید گام نخست این باشد که ساماندهی مد و لباس ایرانی-اسلامی، به دغدغه واقعی مسوولان تبدیل شود، نه سوژهای که هر از گاهی تبش بالا میگیرد و اندکی بعد به فراموشی سپرده میشود. گام دیگر به
رسمیت شناختن این صنعت است، صنعتی که میتواند اشتغالزایی کند، سودآور باشد، به خلاقیت و نوآوری بینجامد و مهمتر از همه، سبک پوشاک ایرانیان را از این آشفتگی و بیسرو سامانی برهاند.
دیدگاه تان را بنویسید