تاریخ انتشار:
بررسی ادعای تندروها درباره یک دورهای بودن دولت حسن روحانی در گفتوگو با مرتضی مبلغ
آرزویی که رنگ واقعیت نمییابد
نزدیک به ۳۶۰ روز تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ باقیمانده است اما بسیاری از فعالان سیاسی اسب خود را زین کردهاند تا بتوانند در انتخابات آتی ریاستجمهوری عرضاندام کرده و خودی نشان بدهند. در این میان طیفی از اصولگرایان منتقد دولت که در انتخابات هفتم اسفندماه ناچار شدند عطای پارلمان را به لقایش ببخشند بیشتر در تلاش و تکاپو هستند.
نزدیک به 360 روز تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری 96 باقیمانده است اما بسیاری از فعالان سیاسی اسب خود را زین کردهاند تا بتوانند در انتخابات آتی ریاستجمهوری عرضاندام کرده و خودی نشان بدهند. در این میان طیفی از اصولگرایان منتقد دولت که در انتخابات هفتم اسفندماه ناچار شدند عطای پارلمان را به لقایش ببخشند بیشتر در تلاش و تکاپو هستند. این نکته را باید اضافه کرد که بسیاری از این رقبای روحانی در انتخابات 96، از ایراد تهمت و تخریب دست برنداشته و تلاش دارند تا افکار عمومی را بر ضد دولت و به نفع خود شکل بدهند. درباره رویکرد برخی از اصولگرایان افراطی در مواجهه با دولت و بهرهگیری آنها از تخریب و نادیده گرفتن اقدامات مثبت دولت، با سیدمرتضی مبلغ معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات گفتوگویی داشتهایم که در پی میآید.
در حال حاضر جریانی از مخالفان دولت آقای روحانی تلاش دارند تا این موضوع را در جامعه جا بیندازند که آقای روحانی نخستین رئیسجمهوری است که تنها چهار سال در راس قدرت قرار دارد و باید در انتخابات 96 جای خود را به فرد دیگری بدهد. جالب اینجاست که حتی از قطعیت ریاستجمهوری حداد عادل نام میبرند. شما در این مورد چه ارزیابی دارید؟
این موضوع که از سوی بخشی از اصولگرایان مخابره میشود که ریاستجمهوری آقای روحانی یک دورهای است، در واقع بیان منویات شخصی این افراد است. این افراد با بیان این سخنان در واقع آرزوها و نیات خود را مطرح میکنند در حالی که خود نیز به خوبی میدانند که در این میان حرفی برای گفتن ندارند. به هر حال این افراد در انتخابات سال 1392 شکست خوردند و نتوانستند فرد مطلوب خود را در راس قوه مجریه قرار بدهند. به همین دلیل طبیعی است که بخواهند برای انتخابات 96 اسب خود را زین کنند. شما خودتان مشاهده کردید که چطور تلاش میکردند تا در سال 1392 یک فرد از جناح خودشان برنده انتخابات شود. در این راستا از خرج کردن هزینههای هنگفت ابایی نداشتند. با این حال این رویکرد با هوشیاری مردم ناکام ماند و آنها نتوانستند به اهداف خود دست یابند. البته در این میان نمیتوان منکر نقش راهبردی اصلاحطلبان شد که با درایت و زیرکی به گونهای بسترسازی کردند که با یک کاندیدا وارد میدان شدند و نتیجه انتخابات به نفع آنها رقم خورد. با این حال این افراد تندرو تلاش کردند که در ادامه دولت را با ناکامی روبهرو کنند. اصولگرایان تندرو برای نیل به این هدف و شکست دولت
روحانی سنگ تمام گذاشته و از هر رویکردی بهره میگیرند، تا دولت با بنبست مواجه شود.
فارغ از تلاش این افراد برای شکست دولت آقای روحانی فکر میکنید که مردم در برابر این رفتارها چه واکنشی را نشان میدهند؟
هرچند برخی از اصولگرایان از هر ترفندی برای شکست رقیب و پیروزی خودشان استفاده میکنند اما از رویکرد انتخابی جامعه میتوان این نکته را دریافت کرد که مردم تمایل دارند راه و روش دولت اعتدال ادامه پیدا کند همچنان که این موضوع را در انتخابات اسفند 94 نشان دادند. باور آنها این است که دولت روحانی توانسته است با موفقیت کشور را از این گردنه سخت عبور داده و در نهایت فضای توام با آرامشی را به آنها هدیه بدهد تا بتوانند در یک فضای امن و به دور از سیاسیکاری زندگی خوبی را داشته باشند. البته این نکته را مدنظر قرار بدهید که مردم به خوبی با تحرکات و فعالیتهای گروههای تندرو آشنایی داشته و به همین دلیل تلاش آنها به جایی نمیرسد. مردم به راحتی فریب این گروههای تندرو را نخورده و چون به اهداف پشتپرده آنها آشنایی دارند انتخابی را خواهند کرد که در مقابل خواستههای این گروه قرار میگیرد. به نظر من روند جامعه به همین صورت خواهد بود و ریاستجمهوری آینده همچون سایر دورههای ریاستجمهوری، تداوم دوره اول ریاستجمهوری آقای روحانی خواهد بود.
به طور طبیعی کمترین هزینه برای تندروها این است که شرایطی را فراهم کنند تا روحانی بار دیگر کاندیدا نشود. در غیر این صورت این افراد روشهای مختلف را برای تخریب و تهمت به دولت به کار میگیرند تا برنده رقابت ۹۶ شوند.
یعنی باور دارید که در انتخابات پیشرو، اصولگرایان نمیتوانند خودشان را مطرح و در برابر آقای روحانی عرضاندام کرده و با او رقابت کنند؟
من لازم میدانم که قبل از پاسخ به این موضوع اشاره کنم که در حال حاضر بین اصولگرایان شکاف زیادی رخ داده است. عمدهترین عامل شکاف این است که بخش زیادی از بدنه اصولگرایی در انتخابات پیشرو همچون اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت میکنند. این افراد در حال حاضر مدافع دولت هستند. به همین دلیل شما نمیتوانید اصولگرایان را در واقع یک ارگان واحد و یکدست بدانید که قرار است تا در انتخابات پیشرو رویکرد یگانهای را در پیش بگیرند. بخشی از اصولگرایان به طور سنتی عمل کرده و در انتخابات نامزد خاص خود را دارند. این افراد تمایل دارند که وارد یک رقابت بشوند. بخش دیگری از اصولگرایان افراد تندرویی هستند که موجب شدند جریان سیاسی اصولگرا با مشکلات زیادی روبهرو شود. اقدامات و رفتارهای این جریان در طول چند سال گذشته هزینه زیادی را بر کشور تحمیل کرده است. این افراد بهرغم تذکرات متعدد دلسوزان کشور همچنان به سیاستهای تندروانه و اشتباه خود ادامه میدهند. این افراد همواره ضمن یکهتازی تلاش دارند تا اهدافشان محقق شود. آنان برای نیل به این هدف از اتخاذ رویکرد زشت و مخرب ابایی ندارند. شما برای تحلیل واقعبینانه رویکرد اصولگرایان باید
این چند گروه را از هم تفکیک کنید.
با توجه به اینکه اصولگرایان از انشقاق آسیب دیدند آیا امکان دارد این جریان سیاسی به یک وحدت نظر دست یافته و بر روی یک فرد به اجماع برسند. حتماً در جریان هستید که موتلفه اعلام کرده است کاندیدای خاص خود را خواهد داشت. آیا این احتمال وجود دارد که روی فردی همچون احمدینژاد به توافق برسند تا مبادا ناچار شوند که بار دیگر نتیجه انتخابات ریاستجمهوری را واگذار کنند؟
من این تصور را ندارم. به نظر من در آینده، روند انشقاق در بین اصولگرایان تشدید خواهد شد. شما لازم است تا سوابق این جناح سیاسی را در طول چند سال گذشته مورد بررسی قرار دهید که چطور ناچار شد سرنوشت خود را به جریانات تندرو گره بزند. همین اقدام کافی بود تا نظر مردم نسبت به این گروه سیاسی عوض شود. نمود این رویکرد را شما میتوانید در انتخابات هفتم اسفندماه مشاهده کنید که چطور حتی یکی از کاندیداهای آنها در تهران رای نیاورد. به همین دلیل آنها به خوبی دریافتند که قرارگیری در کنار افراد تندرو چه زیانی را متوجه این جریان سیاسی کرده است. به طور طبیعی بخش زیادی از اصولگرایان به سمت این اتحاد نخواهند رفت و در عین حال تلاش خواهند کرد تا ضمن درس از گذشته و انتقاد از رویکرد سیاسی خود، وجهه خودشان را ترمیم کنند. به هر حال، در برابر آنها اصلاحطلبان قرار گرفتند که در چند سال گذشته با اتخاذ رویکرد منطقی و عقلایی تلاش کردند تا اشتباهات گروه مقابل را تکرار نکرده و حتی در برابر جناح رقیب خود رویکرد همدلی را در پیش گرفتند. این رفتار همدلانه به خاطر شرایط حساس کشور و تامین منافع ملی رخ داده است. من به دلایل ذکرشده این باور را ندارم
که در میان اصولگرایان همدلی بیشتری به وجود بیاید بلکه به موازات گذشت زمان این شکاف یعنی شکاف میان عقلای اصولگرا و اصولگرایان تندرو تشدید خواهد شد و این اتفاق مبارکی است که در عرصه سیاسی رخ خواهد داد. به دنبال رخ دادن این اتفاق، مرزبندی گروههای سیاسی اصولگرا مشخصتر خواهد شد و این موضوع به نفع جریانات سیاسی داخل کشور است. به هر حال این نکته را مورد توجه قرار بدهید که اقدامات افراد تندرو، هویت جریان سیاسی اصولگرا را زیر سوال برده است.
به موازات طرح این موضوع که دولت آقای روحانی یک دورهای خواهد بود شاهد این هستیم که بخشی از اصولگرایان تخریب دولت را دنبال میکنند. به نظر شما هدف از این اقدام چیست و تلاش برای ناکامی دولت به سود چه افرادی تمام میشود؟
تخریب همواره در رویکرد رقبای سیاسی مشاهده شده است. در حال حاضر این رویکرد از سوی بخشی از اصولگرایان به کار گرفته میشود. هدف نخست این است که میخواهند مردم را تنبیه کنند که چرا به این افراد رای دادید و چرا به افرادی که ما معرفی کردیم، رای ندادید. از سویی این هدف را دنبال میکنند که زندگی به کام مردم تلخ شود. پس از این اتفاق مرتب روی این نکته تاکید خواهند کرد که اگر این وضعیت حاصل شده است به خاطر رایی است که شما به این کاندیداها دادهاید. باورشان این است که با تبلیغات گسترده بستری را فراهم خواهند کرد تا مردم از دولت فاصله بگیرند و از رای خود پشیمان بشوند.
در برابر اقدامات افراد تندرو، دولت باید چه سیاستی را در پیش بگیرد؟
به نظر من اصل مهم این است که مردم دیگر به سمت افراد تندرو نرفته و افراد معتدلی را انتخاب کردند و تلاش خواهند کرد تا آنها را در مناصب مهم قرار بدهند تا کشور هزینه کمتری را پرداخت کند.
از سوی دیگر، دولت باید تلاش گستردهای را آغاز کند تا مشکلات حل شود. در این صورت وعدههای دادهشده محقق خواهد شد و مخالفان دولت در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، آن را به پاشنه آشیل دولت تبدیل نخواهند کرد. در ادامه میتوان به دولت توصیه کرد تا وارد بازی تندروها نشود. در این شرایط قادر خواهد بود تا با مدیریت درست، مشکلات مردم را حل کند. البته دولت نقاط ضعفی هم دارد که باید با درایت از هر تهدیدی یک فرصت جدید خلق کند. لازم است تا این نکته بیان شود که مردم به دلیل اعتقاد به جریان اعتدال با این جریان همراهی بیشتری کرده و این امیدواری وجود دارد که دولت آقای روحانی تداوم یابد.
شما تاکید دارید که دولت به مجادله با تندروها نپردازد اما واقعیت این است که در صورت جواب ندادن آنها فضا را در اختیار گرفته و افکار عمومی را به نفع خود شکل میدهند؟
تندروها تمایل دارند تا فضا را متشنج و هیجانی کرده و از این فضا نهایت بهره را ببرند. در چنین شرایطی اگر نهادهای کشور تحت تاثیر این رفتارها قرار گرفته و واکنشی شده و نسبت به آن عکسالعمل نشان بدهند، در نتیجه فضای ملتهبی در کشور حاکم خواهد شد که پر از جنجال، تخریب، تهدید و سیاهنمایی خواهد بود. در این وضعیت شرایطی در جامعه حاکم خواهد شد که فرصت تعالی و پیشرفت را خواهد گرفت. به همین دلیل برخی از حرکات باید تحمل شده و به صورت منطقی و به دور از هیجان در مورد رویکرد این افراد افشاگری صورت بگیرد.
در این راستا باید تلاش شود زمینه خدمت به مردم بسته نشود. از یکسو دولت باید تلاش کند تا به دام جریان تندرو نیفتد و بازی نخورد. در گام بعد دولت باید نقاط ضعف خود را شناسایی کند و تمام توان خود را به کار بگیرد تا افراد ناکارآمد را برکنار کند و ضمن برخورداری از افراد توانمند، بستری را فراهم کند تا بتواند بهتر و سریعتر به وعدههای خود جامه عمل بپوشاند. در خود کابینه هم در صورت لزوم باید تغییراتی را ایجاد کند. به هر حال افراد توانمند باید جایگزین افرادی شوند که کارنامه آنها چندان قابل قبول نیست. در این صورت این امکان فراهم میشود تا در یک سال باقیمانده، دولت شعارهایش را محقق کند.
به نظر شما در این یک سال باقیمانده دولت باید تلاش کند تا چه وعدهای را محقق کند تا بهانه دست مخالفان خود ندهد و موجب نشود آنها از عدم تحقق برخی از وعدهها بهره بگیرند.
این نکته را باید همواره مدنظر قرار داد که مهمترین شعارهای دولت در دو بعد خلاصه شده بود که اولین و مهمترین آن تحقق وعده اقتصادی و ایجاد رونق در تولید و خروج از رکود است. از سوی دیگر در بعد سیاست داخلی، ضمن ایجاد گشایش در حوزه سیاست داخلی باید حقوق شهروندی مردم را رعایت کرده و به اصول مصرح قانون اساسی عمل شود. در این صورت امید بیشتری در جامعه ایجاد شده و به دنبال آن شور و نشاط در جامعه افزایش خواهد یافت.
آیا تهدید و تخریب دولت، میتواند بستری را فراهم کند تا مردم انتخاب دیگری داشته باشند؟ البته این خبر هم منتشر شده است که برخی از افراد تندرو به آقای روحانی پیام دادند که نباید در انتخابات 96 کاندیدا شود؟
بله، به طور طبیعی کمترین هزینه برای تندروها این است که شرایطی را فراهم کنند تا روحانی بار دیگر کاندیدا نشود. در غیر این صورت این افراد روشهای مختلف را برای تخریب و تهمت به دولت به کار میگیرند تا برنده رقابت 96 شوند.
در آستانه یکسالگی برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، مشاهده میشود که رقیبان آقای روحانی بار دیگر قد علم کردند. این افراد تلاش دارند تا ضعفهای دولت روحانی را برجسته کرده و ضمن اعلام ناکارآمدی دولت روحانی برای خود رای جمع کنند، همچنان که قالیباف با طعنه گفته است قرار است برای کلیدشان قفل درست کند؟
این نکات در واقع نمود منویات این گروه سیاسی است و تلاش دارند تا ریاستجمهوری روحانی، یک دورهای بشود. تمام بداخلاقیها و تنشها برای تحقق این هدف صورت میگیرد. این ابزار به کرات در جامعه استفاده شده و در حال حاضر نخنما شده است. به همین دلیل مردم تحت تاثیر این بداخلاقیها قرار نمیگیرند. بدتر اینکه این جریان سیاسی استعداد زیادی ندارند تا از روشهای جدید و مدرن استفاده کنند تا بتوانند برای خود در بین مردم جایگاهی کسب کنند. تمام اقدامات این گروه در واقع تکرار مکررات است. مردم به دلیل آشنایی زیاد با این گروه سیاسی به راحتی از کنار تبلیغات گسترده آنها عبور کرده و آن را نادیده میگیرند. خوشبختانه مردم نسبت به این رویکرد آشنا شده و با هوشمندی آن را خنثی میکنند. البته این رویکرد نادرست و تبلیغات اشتباه دستاوردی به جز رنج و تلخکامی به دنبال نداشته و مردم را آزار میدهد. دود این رویکرد به چشم مردم میرود. هر چند برای افراد تندرو اهمیتی ندارد که بخواهند برای مردم دغدغه درست کنند.
به نظر شما در انتخابات 96 آقای روحانی رقیبی خواهد داشت که بتواند از نظر رای با او برابری کند؟
آقای روحانی میتواند رقیبی داشته باشد که در انتخابات سال 1396 با او رقابت کند. اما این نکته را مدنظر قرار بدهید که در حال حاضر این رقیبان جزو حامیان دولت هستند و نه مخالفان دولت. با توجه به اینکه سیاست حامیان دولت در حال حاضر این است که همواره از دولت حمایت کنند، به همین دلیل فردی از درون جریان حامیان اعتدال با ایشان رقابتی نخواهد کرد، چون اصولاً در این شرایط کاندیدا نخواهند شد. اما در بین رقبای ایشان و از بین اصولگرایان و مخالفان آقای روحانی من فردی را نمیشناسم که بتواند با ایشان رقابت کرده و رای او با آقای روحانی برابری کند. نگاهی به نتایج انتخابات سال 1392 این ادعا را تایید میکند که اصولگرایان در این میان توان رقابت با آقای روحانی و جریان اعتدال را نخواهند داشت.
فارغ از اصولگرایان به نظر شما کدام بخش از حاکمیت مخالف آقای روحانی بوده و ضمن کارشکنی تلاش دارد تا دولت آقای روحانی شکست بخورد؟
کسانی که جزو مخالفان دولت آقای روحانی هستند، صرفاً افرادی نیستند که فاقد قدرت بوده و در ساختار قدرت قرار نمیگیرند. این افراد اغلب در درون حاکمیت بوده و قدرت سیاسی هم دارند. به همین دلیل نباید تصور کرد که این جریان فاقد قدرت بوده و تلاش دارند تا دولت را شکستخورده جلوه بدهند. این افراد در قوای مختلف حضور داشته و در طول سالهای گذشته به قدرت و ثروت دست یافتند. در حال حاضر، دولت روحانی و اقدامات آن موجب شده منافع آنها به خطر بیفتد، به همین دلیل مخالف روحانی هستند. این افراد تندرو ضمن حضور در ارکان مختلف قدرت تلاش دارند تا کار دولت را یکسره کنند و در این راستا از هرگونه ابزاری بهره میگیرند. از این رویکرد نباید تعجب کرد، به هر حال نیل به قدرت مجدد و تامین منافع ایجاب میکند که این افراد دست به هر کاری بزنند. اصل مهم این است که بار دیگر اصلاحطلبان با زیرکی و درایت بتوانند مانع دستیابی آنها به اهداف خود بشوند و بار دیگر در رقابت خرداد 96 برنده انتخابات شوند.
دیدگاه تان را بنویسید